1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

اوین: "بلاتکلیفی زندانیان، اتهام‌های تکراری و دشواری ملاقات‌ها"

۱۳۸۹ فروردین ۲۳, دوشنبه

پروین مخترع، مادر کوهیار گودرزی توانسته است پانزده دقیقه در زندان اوین با پسرش ملاقات کند. او ساعاتی پس از این ملاقات، در گفت‌و‌گویی با دویچه وله از فضای اوین و وضعیت پرونده‌ها و ملاقات‌ها می‌گوید.

کوهیار گودرزی
کوهیار گودرزی

مادری از اهالی کرمان است. با لهجه کرمانی می‌گوید که هر هفته پای ثابت قطار یا اتوبوس مسیر کرمان- تهران است. به تهران که می‌رسد، یک راست به زندان اوین می‌رود تا بلکه بتواند با پسرش ملاقات کند.

کوهیار "شهردار اوین"

امروز، دوشنبه، ۲۳ فروردین، از جمله روزهایی است که پروین مخترع، مادر کوهیار گودرزی، توانسته با پسرش ملاقات کند. از ساعت شش صبح جلوی زندان اوین بوده و حوالی ظهر موفق شده، پانزده دقیقه پسرش را ببیند. هنوز ساعتی از ملاقات او با پسرش نگذشته که در گفت و گو با دویچه وله، روحیه پسرش را عالی توصیف می‌کند و با خوشحالی ادامه می‌دهد که در زندان اوین و در بندی که پسرش با سی و پنچ نفر دیگر زندانی است، کوهیار گودرزی از طرف هم بندی هایش به عنوان شهردار انتخاب شده است و به مادرش گفته همه بچه ها این جا روحیه شان خوب است و این جا آن قدر کار داریم که وقت کم می آوریم.

پروین مخترع همین امروز، پس از ملاقات با فرزندش به کرمان باز خواهد گشت. او دوشنبه هفته آینده، دوباره به تهران بر خواهد گشت، به امید دیدار با کوهیار. پروین مخترع می‌گوید کوهیار امروز به او گفته است از این به بعد می‌تواند روزی چهار دقیقه تلفن بزند و ادامه می‌دهد: « به او گفتم چهار دقیقه هایت را جمع کن، بعد از دو، سه روز بتوانیم با هم طولانی صحبت کنیم.»

خانم پروین مخترع، مادر کوهیار گودرزی، فعال دانشجویی و روزنامه‌نگار در بندعکس: Saba Vasefi

"اتهامات کلیشه‌ای" برای کوهیار گودرزی

کوهیار گودرزی، دانشجوی دانشکده مهندسی هوافضا دانشگاه صنعتی شریف، عضو کمیته حقوق بشر ادوار تحکیم وحدت، دبیر کمیته گزارشگران حقوق بشر و روزنامه نگار، بیست و نهم آذر ماه سال گذشته دستگیر و به زندان اوین منتقل شد. اوایل خبر می‌رسید که کوهیار گودرزی با سر شکسته در زندان اوین دیده شده است.

پروین مخترع، مادر کوهیار گودرزی در گفت‌وگو با دویچه وله درباره اتهامات کوهیار اظهار بی‌اطلاعی می‌کند، اما می‌گوید من هم فقط اتهامات کوهیار را شنیده‌ام و اضافه می‌کند: «من فقط شنیدم که اتهام محاربه به کوهیار زده‌اند و گفته‌اند شما وقتی می خواستید بروید در تشیع جنازه شرکت بکنید، می‌خواستید تجمع غیر قانونی بکنید و تبلیغ علیه نظام بکنید. از همین اتهامات کلیشه ای که به همه می‌زنند. دیروز یکی از دوستان من می‌گفت برای فرزند من بیست و نه مورد اتهام زد‌ه‌اند، فرزند ایشان عضو کمیته گزارش گران نبوده، حالا فکر کنم برای کوهیار ده تا هم می‌گذارند رویش، حتما سی و نه مورد اتهام به کوهیار زده‌اند. من اتهامات را نمی‌دانم ولی دیروز که من تمام روز رفته بودم پیگیری کنم، فقط فهمیدم قاضی پرونده آقای قاضی صلواتی هستند و شعبه پانزده و درباره پرونده هم هیچ چیز نمی‌دانم، چون نه اطلاع دارم و نه به من گفتند."

هر هفته مسیر کرمان - تهران

پروین مخترع درباره چگونگی ملاقات با پسرش به دویچه وله می‌گوید: «ما می‌دانستیم که روز ملاقات بند ۲۰۹، پنج شنبه‌ها است، ما که می‌آمدیم آن ها یک لیستی دارند و در لیست نگاه می‌کنند، اگر زندانی ممنوع الملاقات باشد می‌گویند ملاقات ندارد و اگر ملاقات داشته باشد که ملاقات می‌دهند. من هر هفته از کرمان می‌آیم. می‌آیم این جا پیش سایر خانواده‌هایی که بچه‌هایشان زندانی هستند، مثلا جایی که الان با شما صحبت می‌کنم، مال خانواده‌ای است که دخترشان زندان است.»

بهانه‌ها برای لغو ملاقات

مخترع در ادامه می‌گوید: «بعضی وقت‌ها هم من آمده‌ام و به من گفته‌اند ملاقات نیست. یا زندانی ممنوع‌الملاقات بوده یا مثلا مثل هفته پیش که کوهیار منتقل کرده بودند به بند ۳۵۰ و به من اطلاع نداده بودند که من نیایم. وقتی آمدم، کوهیار زنگ زد و گفت نیا. به او گفتم من الان پشت در زندان اوین هستم. اتفاقا با همسر جعفر پناهی، دوتایی با هم رفته بودیم. من ایستادم در صف تا ببینم که حداقل برای ایشان ملاقات می دهند که برای ایشان هم ملاقات ندادند. به من هم ملاقات ندادند. در حالی که خیلی راحت می توانستند بگویند و اطلاع بدهند. این ها که همه چیز را درباره زندگی من و پسرم می دانند. خوب خیلی راحت زنگ بزنند و بگویند ما می خواهیم دو روز دیگر پسرت را ببریم بند ۳۵۰، نیا تهران. این کار را که لااقل می توانند بکنند. در حالی که روز اول که کوهیار را گرفتند، هیچ کس به من اطلاع نداد. من خودم از طریق رادیو فردا شنیدم که کوهیار را گرفته اند.»

زندگی پشت شیشه ها

مادر کوهیار گودرزی که ساعاتی پیش موفق به دیدار پسرش شده بود از فضای جلوی زندان اوین می‌گوید که امروز بسیار شلوغ بوده و در ادامه گفت و گو با دویچه وله می افزاید: «مادرها همه خسته، عصبی، پدرها پریشان، ناراحت، افسرده، بچه ها گریان. امروز که از راه پله ها بالا می رفتم، یک پسربچه ۴ ساله ای آن جا بود و به مادرش می گفت چرا بابا پشت شیشه نیامد. مادرش می گفت، امروز نمی شه. پسربچه می گفت، چرا نمی شه. اصلا چرا رفته داخل شیشه. بهش گفتیم بله، فعلا همه چیز رفته داخل شیشه.

پدر و مادرها از سراسر ایران هستند. از دورتادور این کشور پهناور، از سیستان و بلوچستان، خوزستان، فارس، شمال، آذربایجان، همدان، اصفهان، یزد. از همه جا هستند.»

HK/FW

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر