در ایران حدود سه میلیون اتباع خارجی زندگی میکنند که بخش قابل توجهی از آنها تبعه افغانستان هستند. به گزارش معاون وزیر آموزش و پرورش ۶۰ درصد این افراد بیسواد هستند و دولت توانسته دهها هزار تن از آنان را باسواد کند.
تبلیغات
روز سهشنبه (۳۰ آذر / ۲۰ دسامبر) خبرگزاری ایسنا به نقل از علی باقرزاده، معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس "سازمان نهضت سواد آموزی" نوشت: «از سه میلیون نفر اتباع خارجی که در کشور وجود دارد، به طور متوسط ۶۰ درصد آنها بیسواد هستند.»
باقرزاده در نشست شورای پشتیبانی سوادآموزی استان کرمان ضمن بیان اینکه «ایران جزو کشورهایی است که بیشترین پذیرش اتباع خارجی را دارد» تاکید نمود که دولت روحانی توانسته است سالانه ۲۵ هزار تن از خارجیان مقیم ایران را باسواد کند.
معاون وزیر آموزش و پرورش گفت، سهم سازمان ملل در این زمینه "کمتر از ۷ درصد هزینهای است که برای سوادآموزی اتباع صرف میکنیم".
باقرزاده در بخش دیگری از سخنرانی خود اظهار داشت: «این باور ایجاد شده که بیسوادی با بسیاری از آسیبهای اجتماعی گره جدی خورده است و اگر این مسئله حل نشود، سرمایهگذاری در مقابله با آسیبها ارزش افزوده کمتری خواهد داشت.»
"تقریبا بیسواد"
در ۳۵ سال گذشته آمار رسمی و اظهارنظرهای مقامات جمهوری اسلامی در رابطه با شمار و وضعیت اتباع خارجی در ایران متفاوت و گاهی متناقض بودهاند.
روز ۲۱ آذر در نشستی با عنوان "بررسی عوامل اجتماعی مهاجرت تودهای افغانستانیها به اروپا" در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، محمد جلال عباسی شوازی، استاد این دانشگاه با بیان اینکه ۵۰ درصد مهاجران افغان در ایران به دنیا آمدهاند، اظهار داشت: «نسل اول مهاجرانی که به ایران آمدهاند تقریباً بیسواد هستند، ولی نسلهای بعدی مهاجران باسوادترند.»
عباسی شوازی در ادامه سخنرانی تصریح کرد که در چند شهر بزرگ از جمله تهران، قم و اصفهان در مورد وضعیت مهاجران از نظر اجتماعی تحقیقاتی انجام شده است. به گفته این استاد دانشگاه، نتیجه تحقیقات نشان میدهد که «۹ درصد مهاجران بیسواد هستند و مابقی همگی سواد دارند و در مقاطع مختلف در حال تحصیل هستند.»
این استاد دانشگاه در ادامه تاکید کرد که افغانهای مقیم ایران توانستهاند در حوزه تحصیل "خود را با جامعه ایران انطباق بدهند".
گوشهای از زندگی مهاجران افغان در ایران
مهاجران افغان بسیاری در سالهای اخیر به ایران مهاجرت کردند و بیش از سه دهه را در ایران گذراندهاند. بسیاری از آنها در وضعیت بدی در ایران زندگی میکنند. میثم حسنلو به زندگی افغانهای مهاجر نگاهی انداخته است.
عکس: Meysam Hasanloo
میثم حسنلو برای دویچهوله نوشته است: «مهاجران افغان بسیاری در اوایل انقلاب با موافقت آیت الله خمینی به ایران مهاجرت کردند. بسیاری از آنها حالا بیش از سه دهه از عمر خود را در ایران سپری کردهاند.»
عکس: Meysam Hasanloo
بسیاری از مهاجران افغان در این دوره تشکیل خانواده داده و صاحب فرزند شدهاند.
عکس: Meysam Hasanloo
گوشهای از زندگی مهاجران افغان در ایران
عکس: Meysam Hasanloo
بسیاری از افغانها در ایران به شغلهایی مانند بنایی، کارگری، رفتگری و کار در کارگاههای غیر قانونی و غیر بهداشتی با شرایطی کاملا غیراستاندارد روی آوردند.
عکس: Meysam Hasanloo
عکاس این مجموعه مینویسد: «بسیاری از مهاجران افغان در ایران به تحصیل روی آوردند، با این حال برای آنها هیچ مدرک شناسایی قانونی صادر نمیشود.»
عکس: Meysam Hasanloo
گوشهای از زندگی مهاجران افغان در ایران
عکس: Meysam Hasanloo
میثم حسنلو مینویسد: «بسیاری از این جوانان حتی کشورشان را تا به حال ندیدهاند اما با فرهنگ ایرانی کاملا عجین شده اند و علاقه ای به بازگشت ندارند.»
عکس: Meysam Hasanloo
بسیاری از مهاجران افغان که سال،های بسیاری را در ایران سپری کرده و حالا سالخورده هستند هم پای بازگشت به افغانستان را ندارند.
عکس: Meysam Hasanloo
مادر افغان همراه پسرش در ایران
عکس: Meysam Hasanloo
میثم حسنلو در مورد این مجموعه نوشته است: «دوست داشتم تمامی عکسهای این مجموعه سیاه و سفید باشد، اما وقتی دیدم رنگ برای این افراد با تمام مشکلاتی که دارند، مهمترین عامل زندگیشان است، نتوانستم عکس های رنگی را حذف کنم.»
عکس: Meysam Hasanloo
گوشهای از زندگی مهاجران افغان در ایران
عکس: Meysam Hasanloo
به گفته عکاس این مجموعه، کار تهیه این عکسها تقریبا دو سال طول کشیده است.
عکس: Meysam Hasanloo
عکسهای این مجموعه از مهاجران افغان در شهرهای مختلف ایران تهیه شده است.
عکس: Meysam Hasanloo
تعدادی از افغانهای مهاجر در ایران در کارگاههای غیر قانونییی کار میکنند که ایرانیها حاضر نیستند در آنها کار کنند.
عکس: Meysam Hasanloo
گوشهای از زندگی مهاجران افغان در ایران
عکس: Meysam Hasanloo
عکاس این مجموعه مینویسد: «من در این پروژه سعی کردم، به عنوان یک شاهد عینی اتفاقات و لحظهها را ثبت کنم و از هر گونه دخل و تصرف و جهت دادن به اتفاقات بپرهیزم.»