1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

ایران و اعراب در سالی که گذشت: فراز و نشیب بی‌پایان

۱۳۸۹ دی ۵, یکشنبه

روابط ایران و اعراب چون سال‌های گذشته شاهد فراز و نشیب‌های فراوانی بود. افشای اسناد محرمانه آمریکا از سوی ویکی‌لیکس نیز نشان داد که این روابط بیش از گذشته تنش‌آمیز بوده و سرفصل‌های مهمی بابت ادامه اختلافات وجود دارد.

محمود احمدی نژاد رییس جمهور ایران در حین انجام نخستین سفرش به عربستان سعودی
محمود احمدی نژاد رییس جمهور ایران در حین انجام نخستین سفرش به عربستان سعودیعکس: AP

روابط ایران و کشورهای عربی پیرامون آن همواره و در طول سی سال پس از انقلاب سرشار از فراز و نشیب بوده، بطوریکه گاه روزهایی به شدت تنش‌آمیز را شاهد بوده و گاه شرایط نسبتا آرام و حتی دوستانه‌ای بر این روابط حاکم بوده است.

با این حال روابط ایران و کشورهای عربی همواره در طول این سال‌ها زیر سایه اختلافاتی جریان داشته که هرگز بطور کامل حل و فصل نشدند. مسائلی چون دخالت ایران در امور داخلی کشورهای عربی و حمایت از گروه‌های ضد دولتی، بحث «صدور انقلاب» که هنوز نیز از دید اعراب به شکل دیگری جریان دارد و فعالیت‌های هسته‌ای ایران از جمله موضوعات اصلی بوده که به قوت خود باقی هستند.

نگاهی به سال ۲۰۱۰ در پایان آن نشان می‌دهد که این سال نیز شاهد فراز و نشیب‌های زیادی در مناسبات بین ایران و اعراب بوده است. دخالت‌های ایران در امور کشورهایی چون عراق، یمن و لبنان، همراهی کشورهای عربی با تحریم‌های بین‌المللی وضع شده علیه ایران و سپس فاش شدن اسناد محرمانه آمریکا از سوی ویکی‌لیکس که حاکی از دشمنی عمیق میان رهبران کشورهای عربی و ایران داشت، از بارزترین نکاتی هستند که در این روابط به چشم می‌خورند.

ایران و عراق

عراق و انتخابات پرحاشیه‌ای آن، از مهم‌ترین عوامل اختلاف میان کشورهای عربی و ایران در سال ۲۰۱۰ بود. در ماه مارس این سال عراق شاهد برگزاری انتخابات پارلمانی و سپس پیروزی فهرست ایاد علاوی بود، اما آنچه که «کارشکنی‌های ایران» خوانده شد، عملا تشکیل دولت و به راه افتادن چرخ فعالیت‌های سیاسی در این کشور را هشت ماه به تعویق انداخت.

پیش از برگزاری انتخابات، مسئولان ایرانی یکی پس از دیگری به عراق سفر کرده و در صدد تشکیل فراکسیون یکپارچه‌ای از شیعیان برای شرکت در انتخابات بودند، امری که از سوی عراقی‌ها دخالتی آشکار در امور داخلی این کشور خوانده شد.

ایران پیش از آن نیز در اواخر سال ۲۰۰۹ حوزه نفتی فکه را در خاک عراق به اشغال خود درآورده بود که این امر مشکلات بسیار زیادی برای دولت نوری المالکی ایجاد کرد تا سرانجام این بحران در ۲۶ ژانویه با عقب‌نشینی ارتش ایران خاتمه یافت.

از ۲۷ مارس سفرهای پیاپی مسئولان رده اول عراق به ایران برای یافتن راه‌حل شروع شد. ابتدا جلال طالبانی و سپس نوری المالکی راهی تهران شدند، اما ایاد علاوی پیروز اصلی انتخابات از سفر به تهران خودداری کرده و ایران را متهم به سنگ‌اندازی در راه تشکیل دولت کرد.

محمود احمدی نژاد در دیدار با سعد حریری، رییس دولت لبنان در ماه اکتبر سال جاری میلادیعکس: AP

این روند در نهایت در ماه دسامبر خاتمه یافت و در پی توافق پنهانی و با اختصاص پستی به ایاد علاوی، گروه‌های عراقی به نخست‌وزیری مجدد مالکی رضایت دادند.

در این بین آنچه به اختلافات ایران و کشورهای عربی در مساله عراق دامن زد، شکست عربستان سعودی در تاثیرگذاری بر شرایط عراق بود. عربستان که به نوعی تاثیرگذارترین کشور عربی به شمار می‌رود، علیرغم تمامی تلاش‌هایش برای حمایت از علاوی و کاستن از نفوذ ایران در عراق، به انجام این کار موفق نشد.

یمن و لبنان

دو موضوع دیگری که به اختلافات ایران و کشورهای عربی دامن زد، تنش‌های یمن و لبنان بود که تاثیر ایران در آنها آشکارا به چشم می‌خورد و بار دیگر عربستان را در زورآزمایی مستقیم با ایران قرار داده است.

در یمن گروه شیعی الحوثی دست به فعالیت‌هایی علیه دولت این کشور زد و علیرغم اینکه با حملات سنگین ارتش یمن و سپس ارتش عربستان مواجه شد، اما از بین نرفت و اندکی بعد جریان القاعده نیز نفوذ خود را در یمن افزایش داد.

در این بین، با اینکه ایران به صراحت اعلام کرد که در شورش یمن دست ندارد، اما واکنش‌های مقامات رسمی ایران در کنار تیترهای روزنامه کیهان به عنوان یک رسانه وابسته به رهبری ایران، نشان از ورود ایران به زورآزمایی مستقیم با ریاض داشت.

درگیری‌های یمن در سال ۲۰۱۰ به شکل پراکنده ادامه یافت و پس از آن ایران متهم شد که با حمایت از القاعده سعی دارد، جای پای این جریان تروریستی را در یمن که دولت مرکزی بسیار ضعیفی دارد، محکم کند. ارسال بسته‌های پستی مشکوک از یمن به اروپا که باعث توقف پرواز شرکت‌های اروپایی به این کشور شد، تنش میان اعراب و ایران را به اوج خود رساند.

در لبنان اما شرایط اندکی حساس‌تر می‌نمود. این کشور کوچک همسایه اسراییل سال‌هاست که به عرصه رقابت کشورهای بزرگ تبدیل شده است. لبنان که اکنون بیش از پنج سال است با یکی از سنگین‌ترین پرونده‌های ترور سیاسی (ترور رفیق حریری در سال ۲۰۰۵) دست و پنجه نرم می‌کند، شاهد زورآزمایی جدی عربستان و ایران در مسائل خود است.

عکس: AP

عربستان از سویی حمایت بی‌قید و شرطی از جریان موسوم به ۱۴ مارس به عمل می‌آورد و ایران در مقابل حزب‌الله و هم‌پیمانانش را مورد حمایت قرار داده است. تیر خلاص این زورآزمایی قطعا موضعگیری صریح آیت‌الله خامنه‌ای رهبر ایران بود که در اواخر ماه دسامبر، تعارفات دیپلماتیک را کنار گذاشته و اعلام کرد که ایران رای دادگاه بین‌المللی رسیدگی به ترور حریری را به هیچ وجه نخواهد پذیرفت.

کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس

روابط ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس همواره تابعی از شرایط خاص منطقه بوده است. این کشورها معمولا هنگامی که اختلافات سیاسی با ایران اوج می‌گیرد، پشت دو موضوع «خلیج فارس یا عربی» و «جزایر سه‌گانه» موضعگیری می‌کنند.

اما در سال ۲۰۱۰ موضوع دیگری نیز به مسائل اختلاف‌برانگیز اضافه شد. پس از تصویب چهارمین قطعنامه شورای امنیت علیه ایران در بهار ۲۰۱۰ گمان نمی‌رفت کشورهای عربی خلیج فارس به خصوص امارات با آن همراهی کنند، اما چنین اتفاقی رخ نداد و این صف‌بندی در برابر ایران تا جایی پیش رفت که دولت امارات به عنوان یکی از شرکای تجاری بزرگ ایران در منطقه نیز با تحریم‌ها هم‌گام شده و امیر این شیخ‌نشین کوچک اعلام کرد که امارات مجبور است از مصوبات بین‌المللی پیروی کند.

در کنار امارات، کویت و عمان نیز از دخالت‌های ایران در امور داخلی خود شکایت داشته و کویت به صراحت اعلام کرد که جاسوسان وابسته به سپاه پاسداران را در خاک خود دستگیر کرده است.

اوج تنش در این روابط در کنفرانس کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس خود را نشان داد، بطوریکه سرفصل اصلی این نشست، بررسی موضوع ایران و پرونده هسته‌ای آن بوده و رهبران شش کشور عربی با جدیت علیه ایران موضعگیری کرده و خواستار همراهی تهران با جامعه بین‌المللی و زدودن نگرانی‌های آنها شدند.

طبیعی بود که در این بین در بیانیه پایانی بار دیگر به موضوع جزایر سه‌گانه نیز اشاره شده و کشورهای عربی از ایران خواستند تا در صورتی که تمایل به حل و فصل این مشکل ندارد، حل آن را به دادگاه بین‌المللی واگذار کند.

اسناد محرمانه آمریکا

سال ۲۰۱۰ به نوعی شاهد غافلگیری طرفین ایرانی و عربی در منطقه بود. از اواسط این سال، پایگاه ویکی‌لیکس شروع به انتشار اسناد محرمانه آمریکا در مورد افغانستان و سپس عراق کرده و سرانجام به افشای مسائلی پرداخت که تمامی دنیا را دربرمی‌گرفت. طبیعی بود که ایران و کشورهای عربی منطقه نیز بخش قابل توجهی از این اسناد و محتوای آن را به خود اختصاص دادند.

در این اسناد نکاتی وجود داشت که از کنار آن به سادگی نمی‌توان گذشت. مطابق یکی از اسناد فاش شده، امیر قطر به یک دیپلمات آمریکایی می‌گوید که ایرانی‌ها به ما دروغ می‌گویند و ما نیز در مقابل به آنها دروغ می‌گوییم<. سند دیگری حکایت از تمایل و اصرار پادشاه عربستان برای حمله نظامی آمریکا به ایران و توقف برنامه هسته‌ای ایران به هر قیمتی دارد.

در واکنش به افشای این اسناد، محمود احمدی‌نژاد این اسناد را دروغ خوانده و گفت که تاثیری در روابط ایران با کشورهای عربی نخواهد گذاشت. تحلیلگران عمدتا بر این باور بودند که اظهارات احمدی‌نژاد تنها این هدف را در دل خود داشت که اندک حامیان ایران در شرایط مختلف نیز از دست نرفته و تهران به ناگاه خود را در محاصره چندین کشور سابقا میانه‌رو و اکنون به شدت مخالفت خود نبیند.

گلایه‌های ایران

ایران در قبال تمامی آنچه کشورهای «دخالت در امور داخلی» ‌خود می‌خواندند، در برابر عربستان صف‌آرایی کرده و ریاض را متهم به دست داشتن در تمامی تنش‌ها، ترورها، انفجارها و بمب‌گذاری‌های داخلی کرد. به گفته مسئولان ایرانی، عربستان از شورشیان سنی سیستان و بلوچستان، مخالفان کرد و اعراب ساکن خوزستان حمایت می‌کند تا دولت مرکزی ایران را تضعیف نماید.

مسئولان ایرانی همچنین در سال ۲۰۱۰ عربستان را متهم کردند که بیش از یک میلیارد دلار به رهبران جنبش اعتراضی مردم پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم پول داده تا حرکتی اعتراضی علیه دولت مرکزی را رهبری کند.

قرار است در سال ۲۰۱۱ رای دادگاه ترور حریری صادر شود. اگر عربستان و هم‌پییمانانی عربی این کشور عرصه رقابت به ایران را در عراق واگذار کرده‌اند، پیش‌بینی نمی‌شود که ایران به راحتی بتواند در لبنان و حتی یمن نقش بیشتری ایفا کرده و امور را به سود خود تغییر دهد.

علی مهتدی

تحریریه: شهرام احدی