تحولات در نیجر و خروج فرانسه از این کشور و به تدریج از آفریقا، فرصتهای جدیدی را برای ترکیه و ایران فراهم آورده است. این کشورها میخواهند نفوذ خود را در این منطقه گسترش دهند و پایههای روابطشان را با این قاره مستحکم کنند.
آفریقا دارای ذخایر عظیم نفت، گاز و سایر مواد معدنی طبیعی مانند کبالت، طلا و الماس است. این قاره علاوه بر محصولات کشاورزی دارای مواد ضروری اولیه تولیدات صنعتی چون روغن نخل، کاکائو، چای، قهوه و وانیل است.
به همین دلیل افزایش تقاضا برای تأمین مواد لازم برای صنعت، فشار مضاعفی بر منابع آفریقا ایجاد میکند، بهویژه پس از آنکه برخی از قدرتهای آسیایی روابط خود را با آفریقا در اواسط دهه ۱۹۹۰میلادی تشدید کردند و اینک فرانسویها نیز مجبور به ترک این قاره شدهاند.
اخیراً اورال توگا، ستوننویس روزنامه "ینی شفق" ترکیه، در مقالهای نوشت که آنکارا باید سیاستهای آفریقایی تهران را بهدقت زیر نظر داشته باشد.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
توگا در مقاله خود فاش کرد که نهادهای ایرانی مانند "جهاد البناء"، "مستضعفین" و "المعرفه" دهها سال است که به آفریقا "کمکهای بشردوستانه" میکنند و وزارتخانهها، مؤسسات و دانشگاههای مختلف این کشور در اجرای این سیاستها مشارکت دارند.
او معتقد است که جمهوری اسلامی ایران بهموازات این کمکها بهتدریج حضور نظامی خود را در قاره آفریقا افزایش داده است.
اهداف ایران
گرمی روابط ایران و کشورهای آفریقایی به زمان محمدرضاشاه پهلوی برمیگردد. اما پس از انقلاب ایران در بهمن ۱۳۵۷ بار دیگر پتانسیل آفریقا مورد توجه مقامات جمهوری اسلامی قرار گرفت. ایران چندین دهه است که تلاش کرده تا با حضور در آفریقا برای خود پایگاه سیاسی ایجاد کند تا در رقابت با ترکیه، روسیه و چین از قافله عقب نماند.
پس از کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، شخصاً به اسماعیل قاآنی دستور داد تا "جنبشهای مقاومت" در آفریقا را با هدف گسترش نفوذ ایران از خاورمیانه به آفریقا تقویت کند.
سالهاست که "دانشگاه المصطفی" به عنوان یکی از ابزارهای مهم قدرت نرم ایران، شبکهای جدی در آفریقا ایجاد کرده و در بسیاری از نقاط از ساحل عاج تا زنگبار، از سنگال تا بورکینافاسو شعبه دارد.
البته تلاش جمهوری اسلامی برای نفوذ در قاره آفریقا تبعاتی نیز به همراه داشته است که میتوان برای مثال به واکنشهای منفی برخی از کشورهای آفریقایی از جمله مراکش اشاره کرد که روابط دیپلماتیک خود را با ایران به دلیل حمایت جمهوری اسلامی از جداییطلبان قطع کرد.
تهران در تلاش است تا روابط خود را با کشورهای غیرغربی به عنوان راهی برای کاهش فشار تحریمهای آمریکا و غرب گسترش دهد.
هدف اصلی تهران برای کاهش فشارهای غرب، دنبال کردن سیاست "صدور انقلاب" در کشورهای آفریقایی و گسترش "هلال شیعی" است. از همین منظر بیهوده نیست که در دستگاه ولایت فقیه، علی خامنهای "رهبر مسلمین جهان" خوانده میشود. اما نیاز حکومت ایران به آفریقا تنها به این موارد ختم نمیشود.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
تهران مجبور است برای رهایی از انزوای سیاسی و اقتصادیاش کانالهای جدیدی ایجاد کند و مانع نفوذ غرب در آفریقا شود. از این رو تلاش میکند زیر پوشش تبلیغات و فعالیتهای مذهبی، گروههای حامی خود در کشورهای آفریقایی را تحریک و حمایت مالی کند.
در همین راستا، از جمله هر ساله شاهد حضور گسترده آفریقاییتبارهایی در مراسم ۲۲ بهمن در ایران هستیم که با بورسیه جمهوری اسلامی در تهران و قم تحصیلات دینی را میگذرانند و قرار است بعدها برای مقاصد این حکومت در آفریقا فعالیت کنند.
تلاش برای دور زدن تحریمهای آمریکا از طریق گسترش روابط با آفریقا تنها ظاهر ماجراست. هدف اصلی جمهوری اسلامی اما دسترسی بیشتر به اورانیوم و جذب هر چه بیشتر آرای کشورهای آفریقایی به نفع خود در سازمان ملل است.
منافع ترکیه
ورود ترکها به قاره آفریقا به دوران عثمانی در قرن ۱۶ بازمیگردد. عثمانیها به مدت چهار قرن به عنوان یک قدرت حاکم در آفریقا ماندند و پنج اداره جداگانه ایجاد کردند که در الجزایر، تونس، لیبی، مصر و اریتره متمرکز بودند.
با این حال، نیروهای عثمانی متعاقباً از این قاره عقبنشینی کردند ومجبور شدند سنگرهای اداری خود را به قدرتهای استعماری اروپایی واگذار کنند. اگرچه میراث تاریخی عثمانی در قاره آفریقا بسیار غنی است، اما هنوز توسط آکادمیسینها ناشناخته باقیمانده است، زیرا نگاه سیاستمداران در دوران حکمرانی جمهوریخواهان بر ترکیه معمولاً به سوی غرب بود.
بیشتر بخوانید: تسخیر آفریقا با مسجد؛ عربستان، ترکیه و ایران رقابت میکنند
از سرگیری روابط ترکیه و آفریقا در زمان اردوغان، نخستوزیر وقت این کشور، در سال ۲۰۰۵ به وقوع پیوست. آنکارا برای شروع روابط خود با آفریقا، سال ۲۰۰۵ را "سال آفریقا" نامگذاری کرد.
از آن سال تاکنون ترکیه دارای ۴۳ سفارت فعال در سراسر قاره آفریقا است، در حالی که شمار آنها در دو دهه قبل از ۱۲ سفارت بیشتر نبود. ترکیه حتی برای تحکیم روابط خود با کشورهای آفریقایی، اخیرا "تیآرتی آفریقا" را نیز راهاندازی کرد.
بدین ترتیب ترکیه اکنون پس از ایالات متحده، چین و فرانسه، یعنی کشورهایی که بیشترین نمایندگی را در قاره آفریقا دارند، رتبه چهارم را به خود اختصاص داده است.
آنکارا سالهاست که با جذب نخبگان آفریقایی و اعطای بورس به آنان تلاش میکند نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد.
ترکیه از سال ۱۹۹۳ به بیش از ۱۵۰۰۰ دانشآموز آفریقایی بورسیه تحصیلی داده و ۱۲۶ مدرسه را نیز در ۲۶ کشور آفریقایی راهاندازی کرده است.
به نظر میرسد تلاش دهها ساله آنکارا اینک به ثمر نشسته است، چرا که برخی از فارغالتحصیلان آفریقاییتبار که سالها در ترکیه زندگی میکردند، اخیرا پس از بازگشت به زادگاه خود، دارای پست و مقامهای مهم دولتی شدند.
از جمله عبدالرحمن احمد حسن اهل اتیوپی که پس از بازگشت به کشورش، در ایالت سومالی، وزیر تجارت، صنعت و حمل و نقل شد و یا عبدالقادر محمد نور که تحصیلات دانشگاهی خود را در ترکیه به اتمام رساند و به مقام وزیر دادگستری سومالی رسید.
بر اساس آمار وزارت امور خارجه ترکیه، تجارت سالانه این کشور با قاره آفریقا در فاصله سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۱، از ۵.۴ میلیارد دلار به ۳۴.۵ میلیارد دلار افزایش یافته است که در راس آنها مواد شیمیایی، فولاد و غلات قرار دارد.
ترکها مشتاق بودند تأکید کنند که رابطه با آفریقا رابطهای با اهداف استثماری نیست و به همین دلیل اردوغان در سفر به گابن در سال ۲۰۱۳ گفت: «آفریقا متعلق به آفریقاییها است و ما برای طلای شما اینجا نیستیم.»
سود سرشار ترکیه از فروش تسلیحات نظامی
معاملات تسلیحاتی ترکیه با آفریقا نیز منبع پولی مهمی برای آنکارا است. "پهپاد بایراکتار" ترکیه پس از قدرتنمایی در لیبی، ارمنستان و اوکراین، حالا به عنوان یک سلاح ایدهآل برای هدف قرار دادن گروههای شبهنظامی متحرک و پنهان در غرب آفریقا، به این کشورها عرضه میشود.
مالی در مارس ۲۰۲۲ دهها فروند پهپاد از ترکیه خریداری کرد. همچنین آنکارا به بورکینافاسو، توگو و نیجر نیز هواپیماهای بدون سرنشین فروخته است.
مراکش، تونس، اتیوپی، نیجریه و سومالی نیز مشتریان پهپادهای مسلح تولید ترکیه هستند. ترکیه همچنین تجهیزات نظامی دیگری، از جمله خودروهای زرهی، خودروهای مینزدایی و سیستمهای حسگر، به مشتریان خود ارائه میدهد که اخیرا قراردادهای آن به امضا رسید.
آنکارا و تهران در آفریقا همواره به عنوان رقبایی ظاهر میشوند که هر یک به دنبال منافع خود هستند. در این میان اما، دادههای تجاری نشان میدهد که ترکیه نسبت به ایران صادرات بیشتری به آفریقا داشته و موفق به کسب امتیازات بیشتری از این قاره شده است.
* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس میکند و الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست.