بازجويى و ضبط گذرنامه روزنامهنگاران پس از بازگشت به ايران / گفتگو با عيسى سحرخيز
۱۳۸۵ آبان ۳۰, سهشنبهاين روزنامهنگاران كه ۲۱ نفر بودند، توسط «انجمن صنفى روزنامهنگاران» و به قيد قرعه انتخاب شده و با هماهنگى «فدراسيون بينالمللى روزنامهنگاران» به هلند اعزام شده بودند. «انجمن صنفى روزنامهنگاران» طى بيانيهاى به اين اقدام مقامات امنيتى اعتراض كرده و اعلام كرده است كه حق شكايت از كليه نهادها و مقاماتى كه چنين برخوردى با روزنامهنگاران كردهاند را براى خود محفوظ مىداند.
در مورد شكل برخورد با اين روزنامهنگاران و علل احتمالى آن، عيسى سحرخيز عضو «انجمن صنفى روزنامهنگاران» و عضو شوراى مركزى «انجمن دفاع از آزادى مطبوعات» به پرسشهاى ما پاسخ داده است.
مصاحبهگر: بهنام باوندپور
آقای سحرخیز، آیا اطلاع دارید موضوع بازجویی از روزنامهنگاران چه بوده، چه سوالهایی از آنها کردهاند؟
عیسی سحرخیز: دقیقا مشخص نیست که افرادی که اینها را بازجویی کردهاند دنبال چه چیزی بودهاند. عمدتا برمیگردد روی یک خبر مجهولی که ظاهرا کسی از هلند فرستاده که تعدادی خبرنگارها به جای خاصی رفتهاند که جای نامناسبی بوده و مبنا را احتمالا آن میگذارند. ولی من فکر میکنم این یک بهانه است و یک نقطهی ورودیست برای اینکه این افراد را مورد بازجویی و بازپرسی قرار بدهند. چون، همانطور که میدانیم، به تعدادی از این روزنامهنگارها پیش از سفر هشدار داده بودند که نروند و بعضیها را هم مجبور کرده بودند که سفرشان را لغو بکنند. در نتیجه اینها برمیگردد به چارچوب برخورد با NGOها و نهادهای صنفی و در این چارچوب باید اینها را ارزیابی کرد. طبیعتا سوالهایی كه در این رابطه میشود اينکه چه بوده و چه کارهایی را کردهاید، ولی نوع برخوردی که انجام شده، مخصوصا ضبط پاسپورت این افراد و برخوردی که بهرحال مناسب نبوده و چند ساعت، آنهم در نیمهشب، افراد را تحت بازجویی قرار دادهاند، این یکسری مسئلهساز است.
فکر میکنید چه عواملی باعث این نوع برخورد شده، حساسیت وزارت اطلاعات مثلا در مورد سفرهای خارجی و مسئلهی به اصطلاح انقلاب مخملین میتواند یکی از این عوامل باشد؟
عیسی سحرخیز: یکی از عوامل اصلی همین بحث انقلاب مخملین میتواند باشد، بعد آن بودجهای که بهرحال پارلمان هلند داده است برای یک نوع کمک به رسانهها. اینها میتواند مبنایی برای ورود باشد، ولی اصل این است که وقتی این آقایان میآیند خودشان کنفرانس فرضا سران کشورهای آسیایی میگذارند، سران مجالس کشورهای غیرمتعهد میگذارند، در سطوح مختلف چنین ملاقاتها، جلسات و انتقال تجاربی برگزار میشود، طبیعتا روزنامهها هم از این حق برخوردار هستند. پیش از این هم برخوردار بودهاند، که بروند در سفرهای خارجی مطالعه بکنند که در کشورهای دیگر چه اتفاقی میافتد، با روزنامهنگاران دیگر در تماس باشند و سطح کارشان را از لحاظ کیفی و کمی بتوانند بالا ببرند.
آیا مسئله خاتمه یافته یا بازجوییها ادامه خواهد داشت؟
عیسی سحرخیز: ظاهرا این بازجوییها میتواند ادامه داشته باشد. آنگونه که من شنیدم به اینها گفتهاند فعلا بروید و پاسپورتها را هم ضبط کردهاند. وقتی پاسپورت را ضبط میکنند از یکسو به این معنا هست که این افراد را میخواهند مجددا فرابخوانند که ظاهرا این مسئله را مورد تاکید قرار دادهاند، ثانیا سفر اینها هم زیر سوال هست و مشخص نیست که در آینده چه کاری میکنند. من بیشتر از اینکه این مسئله را مهم بدانم، فکر میکنم هدف اینها با این اقدام در واقع ایجاد فضای رعب و وحشت است که بنوعی اقدام به پیشگیری بکنند از سفرهای آیندهی دیگر روزنامهنگاران یا فعالان جنبش اجتماعی یا فعالان زنان و یا جنبش دانشجویی، که اگر شما این سفرها را بروید و در چنین NGOهایی و در چنین همایشهایی شرکت کنید، طبیعتا ما در آینده با شما برخورد میکنیم، پس بهتر است از همین الان خودتان دیگر دور این نوع همکاریها و فعالیتها را خط بکشید.
گویا روزنامهنگارانی که در این دورهی آموزشی شرکت کرده بودند به انتخاب انجمن صنفی روزنامهنگاران به هلند اعزام شده بودند. شما فکر میکنید این مسئله به نوعی نشانگر حساسیت وزارت اطلاعات در مورد انجمن صنفی روزنامهنگاران هم هست؟
عیسی سحرخیز: نه! من فکر میکنم که رویکرد اصلی عوض شده. ببینید، ۶ ماه پیش گروه دیگری از همین روزنامهنگارها در استانبول با همین گروهی که این دوره را اینباره در آمستردام برگزار کرده، شرکت کردهاند. آنجا هم این حساسیت وجود داشت، ولی شرایط اجتماعی مسئله را عوض میکرد. اتفاقا آنموقع این افراد با هویت فردی خودشان رفته بودند، الان فکر میشد که اگر از طریق انجمن صنفی و این نهادها بروند، حاشیهی امنیتی کار اینها و کار حرفهگریشان در یک چارچوب رسمی دارد انجام میشود و طبیعتا انجمن صنفی هم از افراد دعوت کرد. تعدادی هم داوطلب شدند که تعدادشان بسیار بالا بود، شاید حدود ۱۰۰ نفر، اگر اشتباه نکنم. از بین آنها قرعهکشی کردند و این افراد را اعزام کردند که همهی اعضای انجمن صنفی را دربرمیگرفته است. رویکرد اصلی که عوض شده، برخورد با روزنامهنگاران و مطبوعات و نهادهای صنفی و حمایتی، بخشی از آن هم طبیعتا اثرش را روی انجمن صنفی میگذارد و روزنامهنگاران عضو این نهاد مهم یک کشور.
آقای سحرخیز، گویا سرپرستی این گروه را که به هلند رفته بودند آقای بهروز گرانپایه بهعهده داشته و در رسانهها آمده که ایشان ۴ سال پیش مدتی را به اتهام جاسوسی در بازداشت بهسر میبردند. آیا این حقیقت دارد؟
عیسی سحرخیز: آقای گرانپایه یکی از اعضای شورای مرکزی انجمن صنفی روزنامهنگاران است و طبیعتا در چنين گروهی از نظر سنی یک فردی را بهعنوان سرپرست انتخاب میکنند. اگر اشتباه نکنم، میانگین سن افرادی که اعزام شده بودند چندان بالا نبوده و به یک نفر بهعنوان سرپرست نیاز داشتند. اما مورد برخورد با آقای گرانپایه درست است. آقای گرانپایه را نه به جرم روزنامهنگاری، بلكه به عنوان موسسه نظرسنجیای که در یک مرحلهای كه دستگیریها و بگیروببندها شروع شد و پیامد آن آقایان قاضیان و عبدی را هم دستگیر کردند، در یک مقطعی آقای گرانپایه را دستگیر کردند که زندان بودند و بعد ایشان آزاد شدند. در آنزمان در واقع مشکل ایشان در چارچوب روزنامهنگاری نبود که بخواهیم این دوتا را به همدیگر ربط بدهیم و ایشان بهرحال عضو شورای مرکزی انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران هستند. بحث برخورد با ایشان، چه ایشان میرفت، چه آقای شمس میرفت و چه آقای مزروعی میرفت و یا هر کسی ديگر، تصمیم آنها بر این بود که با این گروه برخورد بکنند و طبیعتا آنها را در هلند هم زیر نظر داشتند و از بعضی از این روزنامهها که پروندهساز هستند، خواستند پیش از این ماجرا زمینهسازی را برای این نوع برخوردها فراهم بکنند.