بازداشت محسن حکیمی
۱۳۸۷ دی ۴, چهارشنبهکانون نویسندگان ایران و کانون نویسندگان ایران در تبعید برای آزادی حکیمی بیانیه دادهاند. منیژه گازرانی که شاهد دستگیری همسرش بوده، در گفتگو با دویچهوله بازداشت همسرش را "خودسرانه و بدون حکم قضایی" میداند.
آقای حکیمی کی و چگونه دستگیر شدند؟
محسن روز دوشنبه دوم دیماه حدود ده شب در منزل یکی از دوستانمان به نام بیژن امیری دستگیر شد.
چرا؟
آقای امیری کارگر ایران خودروست که صبح همان روز به دلیل درگیری با یکی از عوامل حراست، بازداشت شده بود و از آنجا ایشان را تحویل نیروهای امنیتی داده بودند. ما خبردار شدیم و شب رفتیم منزل ایشان تا احوالپرسی کنیم و ببینیم چه خبر است. حدود هشت و نیم شب بود که عدهای مسلح ریختند در خانه و همه جا را تجسس کردند. کیفهای ما را که میهمان بودیم، گشتند و کارتهای شناساییمان را دیدند. همسرم را میخواستند با خودشان ببرند که ایشان اعتراض کرد و گفت اصلا برای چه مرا میخواهید ببرید؟ چرا حکم دستگیری ندارید و از این قبیل.
اصلا چطور شد که این افراد وارد خانه شدند؟
آقای امیری همراه اینها بودند. آقای امیری را به خانه آورده بودند و ایشان کلید انداخت آمدند داخل. ولی اصلا نمیگذاشتند ما با همدیگر حرف بزنیم و حتی بپرسیم که آقای امیری شما کجا هستید.
بالاخره هر دو نفر را با خودشان بردند؟
بله. البته ما همه اعتراض میکردیم که شما کی هستید. بالاخره محسن را به زور با خودشان بردند. به من گفتند بروید دادگاه انقلاب بعدا بپرسید که جریان چیست.
حالا از این دو نفر خبری دارید؟
امروز صبح من و پسر آقای امیری رفتیم دادگاه انقلاب. ایشان را راه ندادند اما من رفتم. در دادگاه شعبه دادیاری یک ویژه امنیت به من گفتند که اینها را دیروز آوردهاند و برایشان قرار صادر کردهاند. گفتند یک هفته دیگر سر بزنید که الان تحت بازجویی هستند و بعد از آن برای رسیدگی به پرونده به اینجا آورده میشوند. به من گفتند در این فاصله به شما تلفن خواهند زد. اما فعلاهیچکدام از این دو نفر، با خانههایشان تماس نگرفتهاند.
الان میخواهید چه کنید؟
کاری که میتوانم بکنم مراجعه به نهادهای قضایی است. نمیدانم کجا هستند. تنها میتوانم به دادگاه انقلاب مراجعه کنم. به همان شعبه یک امنیت ملی بروم.
فعالیت آقای امیری چه بوده؟
ایشان کارگر خودروسازی است. فعال کارگری و عضو هیات کوهنوردی کارگران هستند. کارگر قدیمی و با سابقهاند.
فکر میکنید چرا آقای حکیمی دستگیر شده؟ احوالپرسی از خانواده دوستش چه اشکالی میتواند داشته باشد؟
همسر من دفعه قبل هم به دلیل دیدار دستهجمعی و خانوادگی در پارک چیتگر با کارگران دستگیر شد. وقتی همسر من و دوستش را میبردند من به ماموران گفتم منظور شما اینست که احوالپرسی کارگران از همدیگر، امنیت شما را به خطر میاندازد؟ به نظر من وقتی کارگر با حقوق ماهی شصت هفتاد تومن کار میکند و بیمه هم نیست، مسلم است که از اوضاع ناراضی است. به وضعیت معترض است. در این حالت است که شاید دیگران از این رابطهها، نگران میشوند.