بالا رفتن آمار همسرکشی؛ ضعف قوانین مربوط به طلاق
۱۳۹۱ شهریور ۱۷, جمعه ۳۳ درصد قتلهایی که در سال ۱۳۹۰ در ایران اتفاق افتادهاند، قتل خانوادگی بوده؛ از این میان "همسرکشی" بیشترین سهم را به خود اختصاص داده و ۶ درصد از این قتلها نیز "شوهرکشی" بوده است.
بنا بر آماری که نیروی انتظامی منتشر کرده ۶۷ درصد از زنانی که شوهرانشان را به قتل رساندهاند، علت این امر را خیانت شوهر ذکر کردهاند. در اين ميان ۳۳ درصد زنان، واكنش در برابر خشونت مرد یا حمله ناگهانی و تهديد از سوی او را دليل اصلی قتل شوهر دانستهاند.
این در حالی است که طبق قوانین جمهوری اسلامی، "خیانت" مرد به زن میتواند کاملا قانونی باشد، چه ازطریق ازدواج دائم و چه از طریق صیغه یا ازدواج موقت.
پروین بختیارنژاد پژوهشگر مسائل اجتماعی و زنان در این باره به دویچهوله میگوید: «قانون این اجازه را به مرد داده که همسر دوم اختیار کند و در مقابل حتی حق طلاق را از زن گرفته و بعد از طلاق هم هیچگونه حمایت اجتماعی و اقتصادی از زن صورت نمیگیرد. بنابراین نباید تعجب کرد وقتی آمار شوهرکشی بالا میرود و زنی که هیچ راهی پیش روی خود نمیبیند دست به جنایت میزند».
سایت فرارو با استناد به پژوهش محمد آشوری و شهلا معظمی كه با عنوان "همسركشی و انگيزههای آن" در موسسه تحقيقات علوم جزايی و جرمشناسی دانشگاه تهران انجام شده، مینویسد: « ۳۳ درصد از زنان مورد مطالعه، خود، شوهرانشان را به قتل رساندهاند و سايرين به اتهام معاونت و مشاركت يا آگاهی از قتل در زندان به سر میبردند».
این پژوهش اضافه میکند زنانی که رابطه پنهانی داشتهاند و به دلیل اینکه نمیتوانستهاند از همسر خود طلاق بگیرند، به فکر قتل او افتادهاند اکثرا با کمک معشوق یا دوست پسرشان همسر خود را به قتل رساندهاند.
قتل با نقشه قبلی یا یک تصمیم آنی
به گزارش روزنامه تهران امروز، ۹۵ درصد زنانی که شوهرشان را به قتل رساندهاند، با نقشه قبلی این کار را کردهاند در حالی که مردان اکثرا در اثر عصبانیتهای آنی و یا شک دست به قتل همسر میزنند.
لازم به یادآوری است که مطابق ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی «هرگاه مردی همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد میتواند درهمان حال آنان را به قتل برساند و در صورتی که زن کراهت نشان داده باشد، فقط مرد را میتواند به قتل برساند. حکم ضرب وجرح نیز در این مورد مانند قتل است».
بسیاری از حقوقدانان این قانون را که بر اساس قوانین فقهی تنظیم شده، مجوزی برای قتل زنان میدانند.
عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و خلاء قانونی
اما تنها خلاء قانونی نیست که زنان را به سمت قتل و جنایت سوق میدهد، عوامل دیگری همچون فشارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی میتواند فرد را به نقطهای برساند که دست به قتل بزند.
پروین بختیارنژاد میگوید: «این عوامل کاملا در هم تنیده هستند و بر روی هم تاثیر میگذارند. نبود قوانین حمایتی، نبود نهادهای حمایتکننده و بستن دست سازمانهای غیردولتییی که در حوزههای فرهنگی و اجتماعی فعال هستند، در کنار بالا رفتن نرخ تورم و بیکاری همه اینها به هم اضافه شده و فرد را به نقطهای میرساند که نمیتواند خود را کنترل کرد».
در میان این عوامل اجتماعی باید به بالا رفتن مصرف مواد مخدر نیز اشاره کرد. از جمله مصرف ماده روانگردان شیشه که بر اساس آمارهای رسمی اعلام شده در ایران جزو پرمصرفترین مواد مخدر است.
این ماده اعتیادآور، فرد را دچار توهم میکند و به همین دلیل میتواند سوءظن را تقویت کرده و عاملی برای پرخاشگری و قتل باشد.