بحران اخیر خاورمیانه و بازگشت مصر به صف بازیگران اصلی منطقه
۱۴۰۰ خرداد ۵, چهارشنبهتحولات خاورمیانه و نقش آنچه به عنوان بهار عربی شهرت یافته، جغرافیای سیاسی منطقه را تغییر داده است. زمانی نه چندان دور کشورهای مصر، سوریه و لیبی در تحولات این منطقه حرف آخر را میزدند.
سوریه دستخوش جنگ داخلی است، لیبی از منظر سیاسی کشوری بحرانزده است و مصر پس از مبارک، در سایه عربستان سعودی قرار گرفته است.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
بحران اخیر خاورمیانه اما بار دیگر مصر را به صف نخست بازیگران منطقه پرتاب کرد. آتشبس بین اسرائیل و حماس بی تردید محصول میانجیگری مصر بود.
آمریکا و مصر
عبدالفتاح سیسی در شمار "دیکتاتورهای محبوب" دونالد ترامپ بود. ترامپ بدون توجه به وضعیت زندانها در مصر، بدون توجه به وضعیت حقوق بشر و صدور احکام اعدام مخالفان توسط دولت این کشور، همواره از نقش و عملکرد رئیس جمهوری مصر دفاع و حمایت کرده بود.
سیسی نیز در موقعیتی نبود که نقش چندان مهمی در صحنه سیاست در خاورمیانه ایفا کند. دولت مصر برای تامین نیازهای خود محتاج کمکهای مالی آمریکا و بهویژه عربستان سعودی بود. همین موضوع از مصر دوران پس از حسنی مبارک، یک کشور کماثر در منطقه ساخته بود.
بحران اخیر در خاورمیانه، موشکپراکنی حماس به اسرائیل و بمباران غزه توسط جنگندههای اسرائیل باعث تغییر معادلات سیاسی در این منطقه شد.
مصر یگانه کشوری است که هم با اسرائیل و دولت این کشور در تماس است و هم با حماس و دیگر سازمانها و تشکیلات سیاسی فلسطینی مناسبات دوستانه و نزدیکی دارد.
نقشی که عبدالفتاح سیسی در بحران اخیر خاورمیانه ایفا کرد، باعث آن شد که رویکرد آمریکا نسبت به مصر تغییر کند. گرچه از "چک سفید" ترامپ برای سیسی خبری نبود، اما اوضاع خاورمیانه دگرگون شده بود.
نخست تماس تلفنی جو بایدن، رئيس جمهوری آمریکا با سیسی درباره میانجیگری این کشور در بحران اخیر منطقه و سپس سفر آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا به قاهره.
گرچه گفته میشود در تماس تلفنی بایدن با سیسی، رئیس جمهور آمریکا بر رعایت حقوق بشر تاکید کرده بود، اما به نظر نمیرسد که این موضوع برای آمریکا در شرایط کنونی از اولویت سیاسی برخوردار باشد.
یگانه برنده اصلی بحران
بحران اخیر خاورمیانه یک برنده اصلی داشت و آن مصر بود. سایت "تاگسشاو"، وابسته به شبکه یک تلویزیون آلمان در گزارشی تحلیلی، افزایش نقش مصر در منطقه را نخستین و مهمترین نتیجه این بحران میداند.
دولت بایدن نسبت به دیکتاتور مصر برخوردی توام با حفظ فاصله داشته است. چهار ماه پس از شروع زمامداری بایدن در آمریکا، نه تنها هیچ سفری بین رهبران دو کشور روی نداده بود، بلکه حتی تماسی تلفنی بین آنها برقرار نشده بود.
بایدن با توجه به نقض خشن حقوق بشر در مصر عملا انگیزه چندانی برای تماس با رهبر مصر از خود نشان نمیداد. اما اکنون شرایط تغییر کرده است.
هیچ کشور عربی دیگری نمیتوانست در بحران اخیر نقش میانجی را ایفا کند. افزون بر آن، آمریکا نیز قادر نبود در راستای برقراری آتشبس نقش موثری بازی کند.
مصطفی کامل سید، پژوهشگر مسائل سیاسی در دانشگاه قاهره به خبرنگار شبکه یک تلویزیون آلمان گفته است که آمریکا به علت رویکرد انتقادیاش در قبال حماس نمیتوانست چنین نقشی را ایفا کند.
باید یادآور شد که دولت بایدن نیز آشکارا در این بحران اخیر، جانب اسرائیل را گرفته بود و همین موضوع مانع از آن میشد که این کشور بتواند به عنوان میانجی، دو طرف را به توافق بر سر آتشبس فراخواند.
سیسی و رهبری سخاوتمند
رئیس جمهوری مصر نه تنها پس از آغاز درگیریهای بین حماس و اسرائیل به عنوان میانجی گام به میدان نهاد، بلکه سعی کرد به عنوان یکی از بازیگران اصلی منطقه ایفای نقش کند.
عبدالفتاح سیسی پس از برقراری آتش بس از آمادگی اعطای کمک مالی به غزه سخن گفت. بسی بیش از دیگر کشورهای عربی و بسیار بیشتر از آنچه آمریکا به مردم غزه وعده داده بود.
به کانال اینستاگرام دویچه وله فارسی بپیوندید
رئیس جمهوری مصر اعلام کرد این کشور حاضر است کمکی معادل نیم میلیارد دلار به عنوان کمک مالی در اختیار مسئولان حماس قرار دهد. این در حالی است که مصر برای تامین نیازهای مالی خود به کمکهای مالی خارجی وابسته است.
افزون بر آن، از همان ابتدای درگیریها مصر ۱۳۰ کامیون حامل کمک به مردم غزه راهی آن منطقه نموده بود.
گرچه آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا تنها برای مدت کوتاهی به قاهره سفر کرده بود، اما سفر او به مصر حکایت از آن دارد که مصر به بازیگران اصلی سیاست منطقه پیوسته است و این موضوع از نگاه آمریکا به دور نمانده است.