بحران اخیر کابینه از نقطهی صفر • مصاحبه
۱۳۸۸ مرداد ۵, دوشنبهمهندس محمود یگانلی، نمایندهی مردم ارومیه در مجلس ششم و همکار نشریهی توقیفشدهی "نامه" است. با او درباره بحران کابینه گفتوگو کردهایم.
دویچهوله: آقای مهندس یگانلی، دیروز آقای محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس، گفتند که مراسم تحلیف محمود احمدینژاد پیش از ۱۵ مرداد خواهد بود و از همان لحظه رئیس جمهور میتواند افراد کابینه را معرفی کند. تقریبا یک هفته مانده به مراسم تحلیف ما شاهد عزل و انتصابهایی هستیم. آیا این موضوع ربطی به انتصاب و سپس عزل آقای اسفندیار رحیممشایی بهعنوان معاون اول رئیس جمهور دارد؟
محمود یگانلی: بله، این موضوع دقیقا با انتصاب آقای مشایی بهعنوان معاونت اول ریاست جمهوری و سپس ماجراهای بعدی که به تغییر موقعیتاش از معاونت ریاست جمهوری به ریاست دفتر رئیس جمهوری منجر شد، ارتباط مستقیم دارد.
آقای احمدینژاد تقریبا حدود ده، یازده روز پیش آقای رحیم مشایی را بهعنوان معاونت اول خود برگزید. سپس اعتراضهایی از سوی روحانیت سنتی و مراجع و بخش بزرگی از اصولگرایان علیه این انتصاب صورت گرفت که آقای احمدینژاد ترتیب اثر نداد. این بعد منجر شد به اینکه خود آیتالله خامنهای نامهای به آقای احمدینژاد بنویسد. آقای احمدینژاد چند روز این نامه را دست دست نگه داشت. در این مدت تحت فشار اصولگرایان ولایتمدار و مراجع و جناح بزرگی از اصولگریان بود. تا اینکه آقای اسفندیار رحیم مشایی استعفا داد و آقای احمدینژاد رونوشت استعفا را طی نامهای که به اصل ۵۷ قانون اساسی اشاره داشت به آنجا فرستاد.
اصل ۵۷ میگوید، قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتند از قوهی مقننه، مجریه و قضاییه که زیر نظر ولایت مطلقهی امر و امامت است. بر طبق اصول این قانون این قوا مستقل از یکدیگرند.
در این فاصله، یک روز مانده به این نامهی آقای احمدینژاد، جلسهی هیئت دولت بود. در جلسهی هیئت دولت آقای صفار هرندی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، آقای محسنی اژهای، وزیر اطلاعات، و آقای جهرمی، وزیر کار، اعتراض میکنند به اینکه شما چرا در برابر اینکه مدعی هستید، ولایتمدارید و تابع ولایت هستید، ولی به نامهی رهبری ترتیب اثر ندادید و چرا رحیم مشایی را از سمت معاونت اولی برنداشتید. در این فاصله آقای احمدینژاد به هیئت وزیران تنفس میدهد و میگوید که بعد جواب شما را میدهم، که میرود و بعد از تنفس که جلسه مجدداً تشکیل میشود، میآید و میگوید، جلسه را آقای رحیم مشایی، معاونت اول، اداره میکند. بعد خودش میرود. بعد از رفتن او، وزیر فرهنگ و ارشاد، وزیر اطلاعات و وزیر کار به اعتراض از جلسه خارج میشوند.
این تنش بعد از نامهی آقای احمدینژاد به رهبری باز ادامه پیدا کرد. جمع بزرگی از اصولگراها اعتقاد دارند که نامهی آقای احمدینژاد چندان مؤدبانه و از موضع ولایت پذیری نبوده است. باز اعتراضها به نحوهی برخورد ایشان ادامه پیدا کرد. متعاقب آن آقای احمدینژاد سه وزیر را به روایتی در مرحلهی اول برکنار کرد، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزیر اطلاعات و وزیر کار. بعد گفته شد که وزیر بهداشت و آموزش پزشکی هم برکنار شده است. ولی با توجه به سابقهی دولت و عزل و نصبهای قبلی و بعد استیضاح وزرا و تعداد وزرا - که مطابق قانون جمهوری اسلامی اگر از نصف بیشتر تغییر بکند، باید مجددا کل هیئت دولت بیاید و در مجلس رأی اعتماد بگیرد - هیئت دولت با برکناری این سه وزیر در معرض این قرار گرفت که دیگر وجاهت قانونی نداشته باشد. از سوی مجلس، نایب رئیس مجلس و از جاهای دیگر اعتراض شد.
دست آخر به اینجا رسید که گفتند، آقای وزیر اطلاعات برکنار شده و بقیه هم استعفا دادهاند و فعلا استعفایشان در دست بررسی است که آن وجاهت قانونی هیئت دولت هم از بین نرود. این عجلهای هم که آقای باهنر دارد میگوید که بعد از مراسم تحلیف میتواند ایشان هیئت وزرایش را معرفی بکند، برای این است که هیئت دولت درست با این استعفاها دیگر در معرض این است که اصلا وجاهت قانونی تصمیمگیری و اعمال قوهی مجریه را ندارد.
محسن آرمین و حمیدرضا کاتوزیان گفتهاند که وزارت اطلاعات در بازداشتها و حوادث اخیر نقش حاشیهای داشته است. از طرفی گفته میشود، در وزارت اطلاعات نیروهایی طرفدار میرحسین موسوی حضور دارند. آیا این مسایل چه نقشی میتواند در تصمیم آقای احمدینژاد برای عزل وزیر اطلاعات ایفا کرده باشد؟
راستش من بعید میدانم، با توجه به سابقهی آقای احمدینژاد و نحوهی تصمیمگیریهایش، این مسایل تأثیری در نحوهی تصمیمگیری آقای احمدینژاد داشته باشد. گرچه در بعضی جراید گفته میشود که وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی میگویند که ما در مسایل اخیر در حاشیه هستیم، ولی هیچ کس هم اشاره نمیکند که پس در این مسایل اخیر چه کسانی در متن هستند؟ این را نمیگویند. ولی با توجه به اینکه دولت آقای احمدینژاد از نظر داخلی و ازنظر خارجی تحت فشار است، خب این تحت فشار قرار گرفتن موجب یکسری عکسالعملهایی هم میشود.
ولی سابقهی آقای احمدینژاد در چهارسال گذشته و نحوهی تصمیمگیریهایش نشان میدهد که به اعتقاد من این برکناریها متأثر از این موضوع نبوده است و بیشتر از موضعخودش این کار را انجام داده است.
پس به نظر شما رویکردهای آقای احمدینژاد بیشتر شخصی است یا اینکه ایشان از حمایت نهادهایی مثل سپاه هم مطمئن هستند؟
نمیشود گفت که شخصیاست یا اینکه باز متأثر از آن است. هم آن است، هم این است. یعنی اینکه ممکن است یک عده، یک جناح از آنور هم حامی آقای احمدینژاد در این رابطه باشند. اینجوری نیست که آقای احمدینژاد هم تنها در این رابطه است، بهرحال پشتیبانهایی در آن ردیفها هم دارد. ولی با وضعیتی که پیش آمده، بعید است که به هرحال اکثریت آنور پشتیبان این تصمیمهای آقای احمدینژاد باشند. با اعتراضهایی که انجام شد و در حال انجام است و اینها، بعید است که آنها از آقای احمدینژاد در این رابطه پشتیبانی کرده باشند.
ببخشید منظورتان از آنور سپاه پاسداران است؟
بله. منظور سپاه بود.
با توجه به مقاومتی که آقای احمدینژاد بهرغم نامهی آیتالله خامنهای در موضوع برکناری مشایی از خودشان نشان دادند و با توجه به این که گفته میشود برکناری وزرا هم، همان طور که شما هم تأیید کردید، به خاطر اعتراضشان به انتصاب مشایی بوده، چشمانداز رابطهی آقای احمدینژاد را با آیتالله خامنهای و نهاد مجلس چه طور میبینید؟
من چشمانداز این را در آینده برای آقای احمدینژاد بسیار پرهزینه میبینم. برای آقای احمدینژاد، برای انتخابات دور دوم ریاست جمهوری آقای احمدینژاد، نهادهایی که نام بردید هزینهی بسیار گزافی را پرداختند و در حال پرداخت آن هستند. قاعدتاً آقای احمدینژاد با این نحوهی برخوردش، در آینده اگر بخواهد ادامه بدهد، هزینهی سنگینی را باید بپردازد. چون این مورد ایشان قابل قبول آن طرف، آن نهادهایی که برای آقای احمدینژاد هزینه پرداختهاند، قرار نگرفته است.
در رابطه با مجلس فکر میکنید چه چشماندازی وجود دارد؟
در رابطه با مجلس تنشها به شدت ادامه پیدا خواهد کرد. اولین چالش آقای احمدینژاد در مجلس در رابطه با کسب رأی اعتماد کابینه و مراسم تحلیفاش خواهد بود.
مصاحبهگر: کیواندخت قهاری
تحریریه: رضا نیکجو