بررسی پنج دلیل حمله احتمالی اسرائیل به ایران
۱۳۹۰ بهمن ۲۷, پنجشنبه استدلال دولت اسرائیل در مورد حمله به تأسیسات اتمی ایران در سه کلمه خلاصه میشود: «اکنون یا هرگز». اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل معتقد است که تأسیسات اتمی ایران تا چند ماه دیگر به زیر زمین منتقل و در نتیجه در برابر حملات هوایی مقاوم خواهند شد. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر این کشور نیز بارها تأکید کرده است که دستیابی ایران به سلاح اتمی «تهدیدی حیاتی» برای اسرائیل است و از این رو باید جلوی آن گرفته شود؛ در صورت نیاز به هر قیمتی.
همزمان مناقشه بر سر برنامه اتمی ایران، شکاف عمیقی میان اسرئیل و آمریکا ایجاد کرده است. درحالیکه واشنگتن سیاستها گسترش تحریمها را دنبال میکند به عقیده دولت اسرائیل زمان حمله موفق به تأسیسات اتمی ایران هدر میرود. وزیر دفاع اسرائيل معتقد است:«کسی که میگوید: دیرتر، ممکن است در نهایت به این نتیجه برسد که دیرتر خیلی دیر بوده است.»
تارنمای اینترنتی «اشپیگلآنلاین» در گزارش مفصلی به تحلیل شرایط کنونی پرداخته است. در این مقاله چند صفحهای ضمن رجوع به سایتهای معتبر سیاسی و کارشناسان مختلف تسلیحات، احتمال حمله نظامی پیشگیرانه اسرائیل به تأسیسات اتمی ایران بررسی شده است.
به نظر نویسنده مقاله در شرایط کنونی سیگنالهای مختلفی از اورشلیم مخابره میشوند که احتمال حمله یکجانبه این کشور به تأسیسات اتمی ایران بیش از پیش تقویت کردهاند. به عقیده برخی از مقامات اروپایی هم به نظر میرسد که اسرائیل اینبار جدیتر از همیشه است.
اما غرب از پاسخ ایران به حمله نظامی اسرائیل نگران است. تهران در پاسخ به چنین حملهای میتواند در سراسر جهان حملات تروریستی به راه اندازد، حزبالله را علیه اسرائیل بشوراند و در نهایت تمام خارومیانه را به آتش بکشد.
در میان شماری از کارشناسان معتقدند که حتی چنین واکنشی، میتواند هزنیهای قابل پذیرش برای اسرائيل باشد؛ آنهم به دلایل زیر:
۱. فشار زمانی
از آغاز سال جاری میلادی جاری ایران سانتریفوژهای غنیسازی اورانیوم خود را به تأسیسات زیرزمینی منتقل کرده است. تأسیسات فردو از قرار ۸۰ تا ۹۰ متر زیر زمین قرار دارند. اسرائيل معتقد است که اگر ایران بخش اعظم تأسیسات خود را به چنین پایگاههایی منتقل کند حمله هوایی برای تخریب آنها دیگر اثر نخواهد داشت.
حتی پرقدرتترین بمبهای سنگرشکن هم نمیتوانند تأسیساتی که در عمق ۸۰ تا ۹۰ متری زمین قرار دارند را تخریب کنند. بر اساس اطلاعات منتشر شده این بمبها پس از رد شدن از ستونی بتونی به قطر ۶۰ متر منفجر میشوند یا قادرند تا عمق ۴۰ متری زمینی سخت هم نفوذ کنند.
جان پیک،کارشناس آمریکایی تسلیحات این ارقام را اغراقآمیز میداند. او در مقالهای که در سایت Globalsecurity.org منتشر شده خاطر نشان شده است که واحد این اطلاعات احتمالأ فوت (معادل تقریبا ۳۰٫۴۸ سانتیمتر ) است و نه متر. او نتیجهگیری میکند که چنین بمبهایی تنها قدرت عبور از بتونی به قطر ۲۰ متر را دارند.
کنگره آمریکا به تازگی با اختصاص بودجهای بالغ بر ۸۱ میلیون دلار برای بهبود کارآیی این بمبها موافقت کرده است. اما اگر طراحان بمبهای سنگرشکن موفق شوند عملکرد این بمبها را به گونهای تغییر دهند که قدرت تخریبآنها چندمترهم عمیقتر شود، ایران هم میتواند تأسیسات اتمی خود را عمیقتر حفر کند.
در نهایت زمانی میرسد که از نظر فیزیکی امکان تخریب این تأسیسات وجود نخواهد داشت. قدرت تخریب بمبهای سنگرشکن به سه فاکتور بستگی دارد: وزن، سرعت و قدرت مواد منفجره.
در مورد وزن باید گفت که امکان اندکی برای افزایش وزن این بمبها وجود دارد. بمبافکنهای دوربرد آمریکایی نمیتواند بمبهای سنگینتری حمل کنند. در صورت افزایش وزن بمبها، توانایی بمبافکنها را هم باید بهبود بخشید.
در مورد سرعت هم تغییر چندانی ممکن است. هرچه سرعت این بمبها بیشتر شود، مقاومت هوا در مسیر هم بیشتر میشود. در مورد سومین فاکتور، یعنی قدرت تخریب، باید گفت که پرقدرتترین مواد منفجره هم درون بمبها به دلیل سرعت بالای آنها ذوب شده و فرم و قدرت انفجاری خود را پش از رسیدن به هدف ازدست میدهند.
در نهایت، پرتاب دو بمب در یک نقطه، تنها راهحلی است که در حال حاضر مطرح است. البته این راهحل تا کنون حتی مورد آزمایش هم قرار نگرفته است.
۲. اقدامات غیرنظامی ثمربخش نبودند
به عقیده دولت اسرائیل اقدامات غیرنظامی برای متوقف کردن برنامه اتمی ایران موثر نبودند. در سالهای اخیر کشورهای غربی تلاش کردند با افزایش فشار سیاسی و تحریمهای اقتصادی، تهران را متقاعد به چشمپوشی از برنامهاتمی خود کنند. اما بر اساس اطلاعاتی که توسط سازمانهای اطلاعات غربی منتشر شده، تهران در تلاش است به دانش ساخت سلاحهای هستهای دستیابد.
هرچند تحریمهای گسترده اخیر، اقتصاد ایران را به شدت تحت تأثیر قرار دادهاند اما دولت جمهوری اسلامی همچنان بر ادامه برنامه اتمی خود تأکید میکند. در نهایت تا زمانی که کشورهایی مانند چین، روسیه و هند از همراهی با جامعه جهانی در اجرای تحریمهای ایران خودداری کنند، این تحریمها تأثیر مورد انتظار را نخواهد داشت.
به نقل از وبسایت Foreign Policy این تحریمها احتمالأ حتی زمان دسترسی ایران به بمب اتمی را هم کوتاهتر نخواهند کرد. ترور پژوهشگران هستهای ایران هم در بهترین حالت، برنامه اتمی این کشور را تنها کندتر میکند.
۳. دستیابی ایران به بمب اتمی خاورمیانه بیثبات میکند
ایران مسلح به سلاح اتمی، احتمال جنگ اتمی در خاورمیانه را افزایش میدهد. کارشناسانی مانند ریچارد برت، مذاکره کننده سابق آمریکا در کاهش تسلیحات اتمی معتقدند که در صورت دستیابی ایران به سلاح اتمی کشورهای دیگری در منطقه، از جمله ترکیه، عربستان سعودی و مصر هم تلاش خواهند کرد که به بمب اتمی برسند.
در این صورت فاصله کشورهای متخاصم مانند اسرائیل و ایران برخلاف دوران جنگ سرد و فاصله میان ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی بسیار اندک است. در چنین شرایطی علاوه بر آنکه احتمال سو تعبیر همواره وجود دارد، فرصتی برای هشدار نیست.
از سوی دیگر از آنجا که انبار تسلیحات اتمی ایران نخست کوچک خواهد و انبار تسلیحات اتمی اسرائیل به دلیل وسعت کم این کشور در فضایی محدود، تسلیحات اتمی هر دو طرف در نخستین حمله طرف مقابل نابود خواهند شد.
اسرائیل درصورت حمله ایران میتواند به پشتیبانی آمریکا امیدوار باشد. البته کافی بودن این پشتیبانی مورد تردید است. درنتیجه در صورت دسترسی ایران به تسلیحات اتمی، دو طرف احتمالأ تمام مدت، انگشت روی ماشه، یکدیگر را نشانه خواهند گرفت. از این رو حمله پیشگیرانه اسرائیل به تأسیسات اتمی ایران میتواند گزینه بهتری برای این کشور باشد.
۴. افزایش تنش به نفع اسرائيل است
پیامد حمله نظامی اسرائیل به ایران، آتشافروزی در خارومیانه، کشتار و ویرانی اقتصادی خواهد بود که اغلب به عنوان دلایل چشمپوشی از این گزینه مطرح میشوند. در این شرایط افزایش تنش به نفع اسرائیل خواهد بود.
با تنشافروزی ایران، اسرائیل دلایل دیگری در دست خواهد داشت تا نه تنها تأسیسات اتمی، بلکه تأسیسات صنعتی، بخشهای انرژی و مراکز ارتباطی ایران هم را هدف قرار دهد. در تنش کنونی اگر ایران تهدید بستن تنگه هرمز، مسیر عبور نفت را عملی کند، آمریکا را وادار به حمله نظامی خواهد کرد.
متیو کرونینگ، کارشناس آمریکایی امنیت تسلیحات هستهای معتقد است که ایران در حال حاضر گزینههای اندکی برای حمله متقابل به اسرائیل دارد.
کرونینگ در مقالهای که در مجله Foreign Affairs منتشر شد، خاطرنشان شده که حزبالله و حماس که میتوانند حملات تروریستی علیه اسرائیل برنامهریزی کنند در شرایط حساسی قرار دارند.
به دلیل بحران سوریه پایگاههای این گروههای شبهنظامی در منطقه متزلزل است.
موشکهای بالستیک ایران و نیروی دریایی این کشور هم تهدید بزرگی برای نیروی دریایی آمریکا نخواهند بود. کرونینگ که تا ژوئیه ۲۰۱۱ مشاور ویژه وزیردفاع پیشین آمریکا، رابرت گیتس بود، حمله نظامی به ایران را «کوچکترین شر» میداند.
۵. تجربه اسرائیل در حملههوایی به تأسیسات اتمی
دولت اسرئیل پیشتر حمله هوایی به تأسیسات اتمی را تجربه کرده است. نیروی هوایی اسرائیل سال ۱۹۸۱ در حملهای غافلگیرکننده راكتور اتمی اوزیراک در خاک عراق را هدف قرار داد.
سال ۲۰۰۷ نیز جتهای جنگی اسرائيل پایگاه نظامی سوریه در منطقه الکبیر را بمباران کردند. دولت اسرائیل تا کنون در مورد حمله به این پایگاه، که طبق بررسیهای آژانش بینالمللی اتمی یک رآکتوراتمی بوده، موضعی رسمی اتخاد نکرده است.
هیچکدام از این دو حمله هوایی با پیامد جدی برای دولت اسرائیل همراه نبودند. نه عراق و نه سوریه جرأت حمله نظامی با اقدامات تروریستی علیه این کشور را نداشتند.
نویسنده مقاله تارنمای اینترنتی «اشپیگلآنلاین» در نهایت نتیجهگیری میکند که با توجه به ۵ دلیل اشاره شده، با افزایش تنش میان اسرائیل و ایران، احتمال حمله اسرائیل به تأسیسات اتمی ایران قوت گرفته است.
SB/FW