برگزاری کنفرانس ایرانشناسی در دانشگاه آزاد برلین
۱۳۹۸ شهریور ۲۴, یکشنبه
"یکی بود، یکی نبود". این عبارت برای بسیاری از فارسیزبانها آشناست، اما احتمال شنیدنش برای بزرگسالان زیاد نیست. میشناسیاش، اما نمیشنویاش و عجیب اینکه هر روز با هزار و یک قصه طرفیم. من این عبارت را بعد از سالها در اتاق "شیراز" در دانشگاه آزاد برلین و در زمانی که رنگ برگ درختها در محوطه بیرون دانشگاه گواهی بر تغییر فصل (بعد از ظهر پنجشنبه ۲۱ شهریور؛ ۱۲ سپتامبر) بود شنیدم. برگزارکنندگان بر این اتاق نام شیراز را نهاده بودند.
این عبارت معروف این بار نه سرآغاز یک قصه، که یکی از تنها جملات فارسی در سخنرانی انگلیسی فرزانه میلانی، پژوهشگر و استاد ادبیات فارسی دانشگاه ویرجینیا آمریکا بود.
میلانی در جمع شرکتکنندگان نهمین دور از کنفرانس "انجمن اروپایی ایرانشناسی" درباره شیرین نشاط، هنرمند برجسته ایرانی- آمریکایی که بیشتر خود را "کوچنشین" میداند تا متعلق به محدوده خاصی از جغرافیا صحبت کرد. تصاویر روی پرده پشت سر سخنران، تصاویری از کارهای از لحاظ هنری متنوع شیرین نشاط بود که در اغلب تصاویر، چهره زنان تکرار میشد.
یکی بود، یکی نبود. این عبارت شاید در ذهن همه ایرانیهای حاضر در اتاق "شیراز" در دانشگاه برلین فوری پیوند خورد به همه داستانهای شنیده و نشنیده، به قصههای "شهرزاد" یا قصههای مادران و مادربزرگها و برای من به قصه "درخت بزن و برقص" مادرم و آن بعد از ظهری که پنج شش ساله بودم و بیحوصله نشسته بودم بر پلههای خانهای تابستانی که بخشی از روزهای جنگ ایران و عراق را در آن میگذراندیم، و او برایم قصه میگفت.
در "اتاق شیراز" فقط ایرانیها نبودند، اما غیرایرانیهایی هم که بودند تخصصشان در رابطه با ایران بود، و آنطور که شروین فریدنژاد، استاد دانشگاه و از برگزارکنندگان کنفرانس، توضیح میدهد " ایران تاریخی نه لزوما ایران سیاسی امروز".
نهمین دور از کنفرانس انجمن اروپایی ایرانشناسی از نهم تا ۱۳ سپتامبر (۱۸ تا ۲۲ شهریور) به میزبانی دانشگاه آزاد برلین در پایتخت آلمان برگزار شد. این کنفرانس که یکی از بزرگترین و جامعترین کنفرانسهای ایرانشناسی اروپاست، امسال به گواه شماری از شرکتکنندگان و برگزارکنندگان که با دویچه وله فارسی گفتوگو کردند از سالهای گذشته مفصلتر برگزار شد. تنها بیش از ۴۶۰ مقاله در موضوعات مختلف در حوزه ایرانشناسی برای ارایه در این کنفرانس پذیرفته شده بودند.
شرکتکنندگان نیز از کشورهای مختلف دنیا در این کنفرانس حاضر بودند. از داخل ایران تا آمریکا، از کشورهای مختلف اروپایی تا افغانستان، تاجیکستان، گرجستان، ازبکستان، ژاپن و پژوهشگرانی از مراکز ایرانشناسی مختلف در این کنفرانس حاضر بودند.
یکی از پژوهشگران ایرانی که از ژاپن در محل کنفرانس حاضر بود، آشنایی با پژوهشگران ایرانشناس در کشورهای دیگر را از مزیتهای شرکتش در این کنفرانس خواند.
موضوعات مقالات و سخنرانیهای ارایه شده در این کنفرانس پنج روزه ادبیات فارسی، زبانشناسی، مطالعات تاریخی، مطالعات ادیان، مطالعات فرهنگی، باستانشناسی، هنر و مردمشناسی بودند. جز سخنرانیهای متنوع، نمایشگاهی از نسخ خطی اوستا که در اختیار دانشگاه آزاد برلین است و همچنین نمایشگاهی از کتابفروشیهای مختلف در محل حاضر بود. برخی از مراسم زرتشتیان نیز از جمله مراسم جنبی این کنفرانس بود.
این کنفرانس چهار سخنران اصلی داشت، ژان کلنز، ایرانشناس بلژیکی و پژوهشگر برجسته مطالعات اوستایی، کریستین ون برووکیون، ایراشناس و استاد دانشگاه کمبریج، عباس امانت، استاد تاریخ دانشگاه ییل، و فرزانه میلانی، نویسنده و پژوهشگر در دانشگاه ویرجینا آمریکا.
"فروکاستن خودسوزی زنان به بیماری روانی بیانصافی مطلق است"
فرزانه میلانی که پژوهشهای ماندگاری در حوزه ادبیات و هنر زنان ایران دارد، در سخنرانی خود نه تنها به بررسی کار شیرین نشاط، بلکه به طور ضمنی به تلاشهای نویسندهها و شعرای زن ایرانی پرداخت. او درباره انتخاب شیرین نشاط به عنوان موضوع سخنرانیاش به دویچه وله فارسی میگوید: «شیرین نشاط هنرمندی است که درک عمیق و پیچیدهای از رابطه تنگاتنگ فضا، آزادی حرکت و صدا دارد که همواره برای من هم یک دغدغه محوری بوده است.»
میلانی از جمله علل دیگر انتخابش میگوید: «نشاط علاقه عمیقی به ادبیات زنان دارد و میدانید که بسیاری از عکسهایش شعر زنان ایرانی به ویژه فروغ فرخزاد در آنها هست. این کمک میکند به جهانی شدن ادبیات فارسی به ویژه ادبیات زنان که هنوز متاسفانه جایی را که باید در ادبیات جهان باز کند ندارد، اما روز به روز دارد بهتر میشود گرچه هنوز به آنجا نرسیده است.»
سخنرانی فرزانه میلانی در روزهایی اتفاق افتاد که دختری جوان در ایران در واکنش به تبعیضهای جنسیتی دست به خودسوزی زده است. میلانی در سخنرانیاش درباره هزینههای زیست و تفکر آزاد زنان متفکر ایران صحبت کرد و به تلاش برای خودکشی و خودکشی برخی از شعرا و نویسندههای زن پرداخت. از او میپرسم "در زمانهای که برخی برای نفی دختر معترض بر "بیمار روانی" خواندن او تاکید میکنند، آیا چنین اظهارنظری شجاعانه نیست؟"
او میگوید: «در سخنرانیام، فقط به خودکشی اشاره نکردم، جوانمرگی، افسردگی، حصر، انزوا، درگیریهای اقتصادی، جدایی از فرزند بهایی بسیار گزاف بودهاند که زنان نویسنده و شاعر ما پرداختهاند وهنوزهم میپردازند. خودسوزی زنها هم مسبوق به سابقه طولانی است که فروکاستن آن به بیماری روانی بیانصافی مطلق است.»
او ادامه میدهد: «من نیتم بزرگداشت این پدیده غمگین نیست. اما این را هم اصلا نمیتوانم بپذیرم که هر کس که خودکشی میکند بیماری روانی دارد. نه تنها در ادبیات خود ما در ایران، بلکه در ادبیات جهان، برخی از بهترین نویسندههای زن هستند که خودکشی کردهاند، سیلویا پلات، ویرجینیا وولف، ان سکستون. بعضی از زنان شخصیت محوری کتابها خودکشی کردهاند. قهرمان زن کتاب معروف "بیداری" از استیصال و در جستجوی نوعی رهایی وارد یک اقیانوس میشود و کتاب آنجا خاتمه مییابد.»
پدیده خودسانسوری
وقتی از میلانی درباره سانسور ادبیات و هنر، خصوصا سانسور کار نویسندهها و هنرمندان زن، در ایران سوال میکنم، به خودسانسوری که به گفته او "خطرناکترین" بخش پدیده سانسور است اشاره میکند، بخشی از پدیده سانسور که شاید بتوان گفت بیشتر دست و پای زن هنرمند و نویسنده را میبندد. او میگوید: «واژههایی که ما در زبان فارسی داریم، پذیرفتن جدایی اندرونی و بیرونی، تفاوت پذیرفته شده ظاهر و باطن، واژههایی مثل آبرو، پنهانکاری، ماستمالی، حالا در و همسایه چه میگویند، همانقدر مخرب هستند که سانسوردولتی میتواند باشد.»
او با اینهمه اعتقاد دارد که "تاریخ ایران شاید بهتر از هر جای دیگر نشان بدهد هنر را نمیشود در بند کرد" و با توجه به فعالیتهای شیرین نشاط میگوید که " کار شیرین نشاط توانسته دغدغههای یک زن ایرانی را در سطحی جهانی بدون اینکه کاملا ممیزی و تفتیش شود ارایه بدهد."
مطالعات ایرانشناسی همچنان "زنده" است
اما آیا شرکتکنندگان کنفرانس به اندازه شرکتکنندگان سخنرانی فرزانه میلانی، توانستند درباره هنر و ادبیات ایران و پژوهش در این زمینه بیشتر مطلع شوند؟ برخی از شرکتکنندگان تمرکز کنفرانس را عمدتا بر روی "مطالعات زرتشتی" عنوان میکردند.
شروین فریدنژاد یکی از برگزارکنندگان این نشست در گفتگو با دویچهوله اما میگوید که "تمرکز گروه ایرانشناسی دانشگاه آزاد برلین، مطالعات ایران باستان، ایران میانه و اختصاصا مطالعات زرتشتی است. به طبع در برنامههای جمعی، در حاشیه کنفرانس، با توجه به تمرکز و تخصص خودمان روی این موضوع بیشتر تاکید کردیم که کسانی که اینجا میآیند ما را هم بهتر بشناسند."
او میگوید شاید به همین دلیل اینطور به نظر آمده که کنفرانس تمرکز خاصی داشته است: «اما واقعا کنفرانس اروپایی ایرانشناسی تاکیدی بر موضوعی خاص ندارد. در اساسنامهاش ذکر شده است. آماری هم مقالات را پیگیری کنید، موضوعات مربوط به ایران باستان یا مطالعات زرتشتی دست بالا را ندارد.»
او همچنین به دستاوردهای چنین کنفرانسهایی اشاره میکند و "آشنایی نزدیک نسلهای جدید با پژوهشگران قدیمیتر که فقط کتابهایشان را در کتابخانهها خواندهاند" یکی از دستاوردها میخواند.
او در عین حال این کنفرانس را "از لحاظ استراتژیک مهم" میداند و میگوید: «با توجه به اینکه اینگونه مطالعات در دوره معاصر با خطر قطع شدن بودجه مواجه هستند، برگزاری این کنفرانسها به مراکز تحقیقی و دانشگاهها نشان میدهد که اینطور نیست که دوره مطالعات ایرانشناسی تمام شده است و به تصمیمگیرندگان و سیاستگذاران حوزههای پژوهشی نشان میدهد که این رشتهها همچنان پرطرفدار هستند و ارزش دارند در سیاستهای مالی به آنها توجه شود.»
او مطالعات ایرانشناسی را همچنان "زنده" و "پرطرفدار"میداند که باید بر آن سرمایهگذاری شود.
انجمن اروپایی ایرانشناسی در سال ۱۹۸۳ در شهر رم ایتالیا پایهگذاری شد و اطلاعات مرتبط به کنفرانسهای پیشین در وبسایت این انجمن قابل دسترسی است.