بیش از یک سال ناپدیدی آرش صادقی؛ چه کسی مسئول است؟
۱۳۹۲ شهریور ۲۱, پنجشنبه آرش صادقی دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی و عضو ستاد دعوت از خاتمی برای انتخابات سال ۱۳۸۸ بود که اولین بار در ۱۸ تیر ۸۸ دستگیر و در شهریور ماه بدون تفهیم اتهام آزاد شد. وی بار دوم در آذر ۸۸ دستگیر و در اسفند همان سال باز هم بدون صدور حکم آزاد شد.
این فعال دانشجویی بار دیگر در خرداد ماه ۱۳۸۹ دستگیر شد و شهریور ماه همان سال آزاد شد. او پس از آزادی توسط وکیلش، محمود علیزاده طباطبایی، باخبر شد که شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی او را در این چند دوره بازداشت به اتهام "تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی" به ۶ سال حبس محکوم کرده است.
به همین دلیل بود که برای اجرای حکم خود را معرفی نکرد اما ماموران ساعت چهار صبح ۸ آبان ۱۳۸۹ به منزل او هجوم میآورند. در اثر این هجوم مادر آرش صادقی دچار سکته قلبی شد و فوت کرد.
پس از این واقعه آرش صادقی در ۳۰ آذرماه ۱۳۸۹ خود را به اوین معرفی میکند. در این دوره به شهادت کسانی که با او همبند بودهاند، صادقی را به شدت شکنجه میدهند تا رسما اعلام کند مرگ مادرش ارتباطی با ورود ماموران به منزل آنها نداشته است.
پدرش در یک مصاحبه در این باره گفته بود: «بدترین شکنجهای که به او داده بودند این بود که بازجو موهای بدنش را یک به یک میکند و در اثر سیلیهای مداوم بیهوش میشده. یک دندان او هم شکسته بود».
پیمان عارف نیز که آن زمان همبند او بود به دویچهوله میگوید که وقتی آرش صادقی را به بند ۳۵۰ آوردند کتفش شکسته بود و نمیتوانست دست راستش را بلند کند. یک سال بعد در ۲۳ آذر ۱۳۹۰ آرش صادقی از زندان آزاد میشود.
آخرین دستگیری
۲۵ دی ماه ۱۳۹۰، سایت "راه سبز آزادی" خبر داد که آرش صادقی مجددا بازداشت شده است. سحام نیوز نیز پنج روز بعد از آن خبر داد که وی با پدربزرگش تماس گرفته و گفته در بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین است.
۱۵ اردیبهشت سال ۱۳۹۱ مسیح علینژاد خبرنگار مستقل با پدر آرش صادقی گفتوگو و فایل صوتی این مصاحبه را در فضای مجازی منتشر کرد. در این گفتوگو پدر آرش صادقی از ملاقات پدربزرگ آرش با او در سالن ملاقات بند ۲۰۹ خبر داد و گفت که او بسیار لاغر شده و موهای سرش را هم تراشیدهاند.
به گفته پیمان عارف، خانوادههای برخی زندانیان سیاسی گفتهاند که پدربزرگ آرش صادقی را در سالن ملاقات اوین دیدهاند.
۱۸ خرداد ۱۳۹۱ پدربزرگ آرش صادقی بعد از انجام یک مصاحبه و اعلام اینکه نوهاش در حمایت از حسین رونقی ملکی دست به اعتصاب غذا زده، دستگیر شد و یک هفته در بازداشت ماند.
خرداد ۹۲ اخباری منتشر شد مبنی بر این که آرش صادقی به علت بدرفتاری ماموران زندان با او در اعتصاب غذا به سر میبرد.
سازمان عفو بینالملل و سه تن از نمایندگان پارلمان اروپا نیز در این مدت نسبت به وضعیت آرش صادقی ابراز نگرانی کردند.
آغاز نگرانیها و شایعات
بر اساس گزارشها، خانواده آرش صادقی از اردیبهشت ۱۳۹۱ تا به امروز دیگر نه او را دیدهاند و نه تماس تلفنی با او داشتهاند. غلامحسین محسنی اژهای دادستان کل کشور روز ۱۸ شهریور (۹ سپتامبر) در نشست خبری خود در پاسخ به سوالی درباره آرش صادقی گفت: «گفته شده که این فرد در زندان اوین اعتصاب غذا کرده است در حالی که در زندان اوین در سال ۹۱ و ۹۲ چنین فردی وجود نداشته است. البته در سال ۸۹ فردی با این نام دستگیر شده و به یک سال حبس محکوم شده است که بعد از سپری کردن محکومیت آزاد شده است، ولی اگر تشابه اسمی هم بوده چنین فردی در سال ۹۱ و ۹۲ در زندان اوین وجود نداشته است».
این اولین بار بود که یک مقام قضایی درباره آرش صادقی اظهار نظر میکرد. بعد از سخنان اژهای دو گروه در فضای مجازی تشکیل شد؛ یک گروه معتقد بود که بر اساس همین حرف، آرش صادقی در زندان نیست و باید از خانواده او پرسید که او کجاست.
کسی که خود را دوست نزدیک آرش صادقی معرفی میکند و نخواست نامش فاش شود در گفتوگو با دویچه وله تصریح میکند که "استدلال آنها [گروه اول] برای اینکه معتقدند آرش در زندان نیست تنها به حرفهای محسنی اژهای برنمیگردد بلکه چون در گذشته نیز "عدم صداقت" از او دیده شده، میتوان به این نتیجه رسید که این بار هم ممکن است بخشی از حقیقت پنهان شده باشد".
به گفته این فرد، آرش صادقی در ابتدای بازداشتش گفته بوده که عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه "علامه طباطبایی" بوده که این حرف بعدا از سوی دبیر این انجمن تکذیب شد؛ او همچنین رشته تحصیلی خود را فلسفه اعلام کرده بود که بعد معلوم شد ادبیات عرب میخوانده است.
اما به گفته او، بدترین این مسائل مربوط به حکم زندان صادقی بوده است. این فرد میگوید: «آرش و خانوادهاش همهجا اعلام کرده بودند که حکم او ۶ سال زندان است در حالی که وقتی کپی ابلاغیه حکم برای او آمد، همبندیانش دیدهاند که او تنها به یک سال حبس تعزیری و پنج سال تعلیقی محکوم شده و درست بعد از پایان یک سال هم از زندان آزاد شد».
پیمان عارف که همزمان با آرش صادقی در زندان بوده، اما روایت دیگری از ماجرا دارد. او به دویچهوله میگوید: «رای بدوی آرش صادقی ۶ سال زندان تعزیری بوده که به وکیلش علیزاده طباطبایی هم اعلام [و نه ابلاغ] شد. آرش هم همان ۶ سال را مبنا قرار داده بود. آذر ۸۹ بعد از مرگ مادرش آرش بالاخره خودش را تسلیم کرد. با فرض اینکه شش سال حکم داشته و به شدت هم از افسردگی ناشی از فوت مادرش رنج میبرد، تقاضای صورت وضعیت نمیکرد. با توجه به اینکه به تلفن دسترسی نداشت و وکیلش آقای علیزاده طباطبایی هم ملاقات نمیآمد آرش از رای دادگاه تجدیدنظر باخبر نمیشود. در این بین پرونده به تجدیدنظر میرود و حکم ۶ سال سر جایش میماند و تایید میشود اما ۵ سال آن به صورت تعلیقی در میآید که بازجوی آرش گفته بود بخاطر مرگ مادرش ما با تعلیق بخشی از محکومیتش موافقت کردیم و یک سال تعزیری هم باقی ماند. دو هفته مانده به پایان یکسال بالاخره آرش صورت وضعیت میگیرد و میبیند که حکمش یکسال شده. این کل ماجرا بود و دروغی در کار نبود».
ماجرای اعتصاب غذا و آزادی از زندان
کسی که خود را دوست صمیمی آرش صادقی معرفی کرده ماجرای دیگری را نیز دلیلی بر "صادق نبودن" او میداند و آن خبری بود مبنی بر اعتصاب غذای این زندانی و اینکه در اثر اعتصاب غذا به کما رفته است.
پیمان عارف در این باره میگوید: «اگر منظور اعتصابش در اعتراض به شهادت هاله سحابی است که در آن اعتصاب غذا با من بود و من صحت و پایبندیاش را کاملا تایید میکنم. حتی در اعتصاب غذا حالش بسیار بد شد و وسط بند استفراغ کرد و تمام مایعات محتوای معدهاش بالا آمد ولی حتی ذرهای غیر از مایعات در استفراغش وجود نداشت. کما رفتنش هم دسیسه خبری یک باند سیاسی بود برای خراب کردن این بچه مظلوم و خودش هم به من گفت که به خانمت بگو این خبر را تکذیب کند و منم به همسرم گفتم تکذیبیه فرستاد. اگر خودش خبر دروغ منتشر کرده بود که توسط من تکذیبش نمیکرد».
نکته دیگر مورد استناد کسی که خود را دوست صمیمی آرش صادقی معرفی میکند، جریان آزادی او از زندان در سال ۱۳۹۰ است. این فرد میگوید: «ما از طریق یکی از بچههای [بند] ۳۵۰ که آزاد شده بود روز آزادی آرش بهمان اطلاع داده شد. آن شب و سه شب بعدش روبروی اوین بودیم تا آزادی آرش رو تبریک بگیم ولی جمعه روزی که جلوی اوین بودیم باخبر شدیم سایت کلمه خبر آزادیش رو کار کرده. بعد دو روز آرش به من اس ام اس داد و گفت که مدتیه آزاد شدم ولی شمارهتون رو نداشتم و به خونه هم نرفتم. میگفت این روزها خونهی پدربزرگم بودم».
و روایت پیمان عارف از ماجرای آزادی آرش صادقی در آذرماه ۱۳۹۰: «من خودم رفتم جلوی زندان، اون جمعیت رو من خودم جمع کردم برای روز آزادیش جلوی زندان. دقیقا طبق تقویم زندان روز آزادیش میشد ۲۴ آذر ۱۳۹۰. من خودم به دلیل بازداشت در بهشت زهرا در ۸ آبان ۹۰ تا ۲۰ آذر در ۳۵۰ پیشش بودم یعنی خودم چهار روز قبل از آزادی آرش رفتم دادگاه و شبش آزاد شدم و خبر اینکه حکم آرش شده یک سال رو آوردم بیرون و این خبر رو که ۲۴ آذر (چهار روز بعد از من) آزاد خواهد شد. ۲۴ آذر میشد پنجشنبه. ما پنجشنبه رفتیم و بچهها ایستادند تا شب ولی آرش نیومد. نگو زندان دیشبش [یک شب قبل از زمان تقویم] ساعت ۱۰ شب تو سرمای اواخر آذر آرش رو آزاد کرده. این بچه چون پدرش بعد از مرگ مادرش طردش کرده بود و خونهشون رو هم عوض کرده بود و آرش جایی نداشت که بره آزاد میشه بی ریالی پول. پیاده راه میافته اتوبان یادگار امام رو میآد پایین. تا صبح تو خیابونها راه میره که یخ نزنه. بعد میره تو پارک خانه هنرمندان (جایی که ازش خاطره داشته و میشناخته) فکر میکرده که پدربزرگه هم طردش کرده. بالاخره با خستگی و گرسنگی تصمیم میگیره شانسش رو امتحان کنه و بره خونه پدربزرگش. پدربزرگش خوشبختانه آغوشش رو باز میکنه. ما بعد از دو روز انتظار آزادی و نیومدن آرش در روزهای پنجشنبه و جمعه ۲۴ و ۲۵ آذر میریم دنبال باباش. باباش میگه خبری ازش نداره. بعد بالاخره از طریق داییش فهمیدیم که رفته پیش پدربزرگش».
پیمان عارف تاکید میکند که آرش شب چهارشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۰ نه از انفرادی بلکه از بند عمومی ۳۵۰ و با بدرقه ۲۰۰ زندانی سیاسی آزاد شده و در این موضوع نمیتوان تردید کرد.
پدر آرش ارتشی است و در خانههای سازمانی ارتش اقامت دارد. او قبلا به رسانهها گفته بود که حفاظت اطلاعات ارتش بارها او را احضار و تهدید کرده که اگر با آرش ارتباطی داشته باشد، هم حقوقش قطع میشود و هم باید خانه سازمانی را ترک کند.
تلاشهای چندروزه دویچه وله برای تماس با پدر و وکیل آرش صادقی بینتیجه ماند. بعد از چند روز تماس با منزل پدری آرش صادقی، بالاخره خانمی جواب تلفن را داد. او ابتدا گفت پدر آرش صادقی شهرستان است؛ بعد گفت ما همین الان همگی در شهرستان هستیم و مکالمات را به خط تلفن شهرستان منتقل (دایورت) کردهایم.
شماره موبایل علیزاده طباطبایی وکیل سابق آرش صادقی نیز در هنگام تماسهای دویچه وله خاموش بود.
حالا چندین کمپین با این پرسش که "آرش صادقی کجاست" فعال شدهاند. بیشتر این کمپینها دستگاه قضایی و امنیتی ایران را که سابقهای ناخوشایند از ربودنها و زندانیکردنهای خودسرانه و اعلامنشده دارند، مورد پرسش قرار دادهاند. گروهی دیگر نیز همچنان بر این عقیده هستند که باید خانواده آرش صادقی در این مورد پاسخگو باشد.
آنچه مسلم است اما این است که از اردیبهشت ۱۳۹۱ تا کنون دیگر کسی آرش صادقی را ندیده است.