تاریخنگاری تلگرافی
۱۳۹۹ شهریور ۲۲, شنبهمهدیقلی هدایت مخبرالسلطنه در سال ۱۲۴۲ در تهران زاده شد.
پدرش وزیر و بنیانگذار خط تلگراف در ایران بود.
آموزشهای نخستین را نزد پدر و آموزگاران سرخانه دید و ۱۴ ساله بود که به آلمان و سویس رفت و در دو سال زبان آلمانی را به خوبی فرا گرفت و به تهران بازگشت.
نخست در تلگرافخانه کار کرد و آموزگار زبان آلمانی شد و سپس به مترجمی دربار ناصرالدینشاه رسید.
۳۴ ساله بود که از مظفرالدینشاه لقب مخبرالسلطنه گرفت و به سرپرستی گمرکات و پُستخانه و سپس مدارس تهران منصوب شد.
۳۹ ساله بود که با گروهی به سفر دور دنیا رفت و دیدههایش را در کتاب "سفرنامه مکه" نوشت ولی مقصود تنها شهر مکه نبود:
"در مغرب و مشرق چه منازل که بدیدیم
از چین و ژاپن وز ره آمریک گذشتیم
بس آب و بسی خاک که دیدیم در این راه
تا خاک اروپا چه مسافات نوشتیم"
۴۳ ساله بود که فرمان برقراری نظام مشروطه را از دست مظفرالدینشاه گرفت و مأمور برگزاری انتخابات شد.
او چندین بار به فرمانداری آذربایجان و فارس و وزارتهای گوناگون رسید و در این مقامها بود که با سردودمان پهلوی آشنا شد.
۶۴ ساله بود که دیرپاترین نخستوزیر رضاشاه شد و راهآهن سراسری ایران، گشایش بانک ملی و کارخانههای قند و برق و اصلاح وزارت دادگستری در هنگام صدارتش انجام پذیرفت اگرچه اختیار چندانی نداشت:
"تمام امور میباید به عرض برسد و آنچه فرمایش میرود عمل کنند. اشاره کردم که عمال دولت اختیار ندارند و مسؤولیت بیاختیار معنی ندارد".
۷۰ ساله بود که مجبور به کنارهگیری شد و پس از آن دیگر هیچ مقامی به او ندادند.
او سپس آثار ماندگاری در اخترشناسی، موسیقی، جغرافیا و جبر و مثلثات نگاشت و جُنگ شعر "تحفه مخبری یا کار بیکاری" را به چاپ رساند:
"چون به بیکاری بشد انجام آن
کار بیکاری نهادم نام آن"
ماندگارترین اثرش "خاطرات و خطرات" است که در ۸۷ سالگی به پایان و چاپ رسانده و در آن با عبارتهای کوتاهِ گاه تلگرافی به شیوهای طنزآمیز و گاه شعرگونه زندگیاش را شرح داده و به عنوان گواه عینی، تاریخ معاصر را ورق زده است:
"با تیر آرش و شمشیر نادر نمیتوان در برابر کشتی بخار و توپ آتشبار ایستاد".
مهدیقلی هدایت مخبرالسلطنه در ۹۲ سالگی در زادگاهش درگذشت.