تبار رنگارنگ ملیپوشان آلمان، نمونهای موفق از همگرایی اجتماعی
۱۳۹۲ فروردین ۷, چهارشنبهاز دید آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، ملیپوشان این کشور الگویی مهم برای کل جامعه آلمان هستند. ولفگانگ نیرزباخ، رئیس فدراسیون فوتبال آلمان نیز تیم ملی این کشور را لکوموتیو قطار همگرایی اجتماعی میداند و الیور بیرهوف، مدیر ورزشی این تیم نیز اعتقاد دارد که رنگارنگی تبار ملیپوشان، نمونهای موفق از همپیوندی و نمایانگر چهره جدید آلمان نزد جهانیان است.
شماری از مهرههای کلیدی در تیم ملی فوتبال آلمان تبار لهستانی، ترکی، تونسی، اسپانیایی یا غنایی دارد و با قابلیتهای خود توانستهاند فوتبال آلمان را به بهترین وجه جذاب و غنی کنند. البته پیوستن به جمع ملیپوشان آلمان برای این افراد گام سادهای نبوده، چرا که در مواردی از سوی مردمان سرزمین پدریشان یا حتی خانوادههای خود تحت فشار و مورد خصومت قرار گرفتند.
بحث سرود ملی
بیشتر این ملیپوشان خارجیتبار هنگام پخش سرود ملی آلمان، از همخوانی سرود پرهیز میکنند. این رفتار از سوی برخی از فوتبالدوستان آلمان مورد انتقاد قرار گرفته؛ انتقادی که الیور بیرهوف، مدیر ورزشی تیم ملی فوتبال آن را بیمورد میداند و میگوید: «چنین بحثهایی واقعا مرا عصبانی میکنند. همهی اینها بازیکنانی هستند که به آلمان "بله" گفتهاند.»
سامی کدیرا، هافبک ملیپوش رئال مادرید که پدرش تونسی و مادرش آلمانی است، در این باره میگوید: «این که یک بازیکن سرود ملی را در همخوانی کند، خوب است، اما این بدین معنی نیست که شما حتما آلمانی به اصطلاح خوبی هستید.»
و ولفگانگ نیرزباخ، رئیس فدراسیون فوتبال آلمان نیز با طنز میگوید: «اگر این را بخواهیم ملاک قرار دهیم، پس گرد مولر هم هرگز نمیبایست در تیم ملی آلمان بازی میکرد، چون او هم موقع اجرای سرود ملی سکوت میکرد.»
معضل ترکتبارها
شاید بتوان گفت که دشوارترین راه را آن دسته از فوتبالیستهایی پشت سر گذاشتهاند که در خانوادهای ترک در آلمان به دنیا آمدهاند.
مسعود اوزیل، ستاره رئال مادرید و ایلکای گوندوگان، ستاره جوان بوروسیا دورتموند از چهرههایی هستند که تصمیم به پوشیدن پیراهن تیم ملی فوتبال آلمان گرفتند. برادران آلتینتاپ (حمید و حلیل) و همچنین نوری شاهین از چهرههایی هستند که با وجود این که در آلمان به دنیا آمدهاند، پیوستن به تیم ملی ترکیه را ترجیح دادهاند.
البته مسعود اوزیل، با سرسختیها و دشمنیهای بیشتری دست و پنجه نرم کرد و تردیدی نیست که راه را کمابیش برای بازیکنانی مانند گوندوگان هموار کرد که مدت زیادی نیست که به جمع ملیپوشان پیوسته است.
گوندوگان که بعد از تصمیم برای بازی در تیم آلمان با انتقادات زیادی از سوی فوتبالدوستان ترک روبرو شده بود، خود در مصاحبهای با روزنامه "فرانکفورتر آلگماینه" میگوید: «من چندی پیش به همراه خانوادهام برای گذراندن تعطیلات به ترکیه سفر کردم و قصد داشتم اطرافیان را متقاعد کنم که چرا تصمیم به بازی برای آلمان را گرفتهام. بسیاری از آنان پس از این توضیحات به من گفتند: تو اگر حتی پیراهن تیم ملی آلمان را به تن کنی، باز هم مایه افتخار ما هستی و این شاید بزرگترین موفقیت من بود.»
مصطفی اوزیل، پدر مسعود اوزیل چندی پیش در گفتوگویی با روزنامه آلمان "دی ولت" گفته بود که بازیکنان ترکتباری که در آلمان بزرگ شده، اما تصمیم به بازی در تیم ملی ترکیه را گرفتهاند، آن طور که باید از تصمیم خود خشنود نیستند، چرا که طرز فکر آنها با ملیپوشانی که در ترکیه به دنیا آمده و بزرگ شدهاند، متفاوت است و مورد قبول آنان نیستند.
فوتبال مرز نمیشناسد
مسعود اوزیل حتی میگوید که در این میان، یک فرهنگ سومی را هم در خود درونی کرده است. او که از سال ۲۰۱۰ در باشگاه اسپانیایی رئال مادرید توپ میزند، میپرسد: «آیا من یک آلمانی−ترک اسپانیایی هستم یا یک اسپانیایی ترک−آلمانی؟ اصلا چرا ما باید در این مرزهای ساختگی فکر کنیم؟»
سامی کدیرا که او هم در خدمت رئال است، زبان را مهمترین عنصر همگرایی اجتماعی میداند و میگوید: «این همیشه باعث عصبانیت من میشد که بازیکنان خارجی زبان آلمانی را خیلی دیر یاد میگرفتند. این که نمیشود شما به کشوری دیگر بروید و بخواهید در آنجا پول در بیاورید و در عین حال انتظار داشته باشید که همه بر طبق خواسته و معیارهایی زندگی کنند که شما در وطن خود با آنها آشنایید. آدم باید با هر شرایطی خود را وفق دهد.»
باید اذعان داشت که تیم ملی فوتبال آلمان تا رسیدن به این رنگارنگی راهی بس طولانی و پر پیچ و خم را پشت سر گذاشته است. جیمی هارتویگ که پدرش آمریکایی بود و پوستی تیره داشت، در سال ۱۹۷۹ تنها فرصت یافت که با پیراهن آلمانی در دو بازی شرکت کند.
او در گفتگویی با خبرگزاری ورزشی آلمان خاطرنشان میسازد که در اصل باید در دست کم ۵۰ بازی ملی دیگر نیز حضور مییافت، اما به خاطر وضعیت آن دوران او از این امر محروم ماند. هارتویگ میافزاید: «به همین خاطر بود که من در آن زمان با فدراسیون فوتبال آلمان دعوا داشتم. اما امروز وضعیت بسیار رضایتبخش است.»
سخن پایانی را به ولفگانگ نیرزباخ، رئیس فدراسیون فوتبال آلمان میسپاریم که با اشاره به گفتههای رئیس پیشین خود اظهار میدارد: «برای توپ چه فرقی میکند که چه کسی به آن پا میزند. در فوتبال همه در کنار هم بازی میکنند و فرقی نمیکند از کجا میآیند، پوستشان چه رنگ است و به چه دینی باور دارند.»