1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

تحریم‌های کنگره امریکا: تشدید فشار بر دولت یا بر مردم ایران؟

۱۳۸۹ تیر ۱۱, جمعه

باراک اوباما رئیس جمهوری امریکا تحریم‌های مصوب کنگره این کشور علیه ایران را امضا کرد. دکتر منصور فرهنگ استاد علوم سیاسی معتقد است دولت ایران دولتی نیست که با این گونه تحریم‌ها عقب‌نشینی کرده و تن به خواست جهانی بدهد.

عکس: AP Graphics

دویچه‌وله: آقای دکتر فرهنگ، بعدازظهر روز پنج‌شنبه دهم تیرماه، باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا، تحریم‌هایی را که کنگره‌ی آمریکا علیه ایران تصویب کرده بود، امضا کرد. باراک اوباما گفت که این تحریم‌ها شدیدترین تحریم‌هایی است که کنگره‌ی آمریکا تا به حال علیه ایران تصویب کرده است. این بسته تحریمی چه تفاوتی با تحریم‌های قبلی امریکا علیه ایران دارد؟

دکتر منصور فرهنگ: این قانون فهرستی از کالاها و دادوستدهای بانکی و پولی درست کرده، حتی در رابطه با سرمایه‌گذاری در صنایع نفت و گاز ایران، که در واقع این‌ها تحریم‌های مضاعف است. به این شکل که اگر کمپانی‌ها یا مؤسسات خارجی یکی از موارد این فهرست را نقض کنند، آن کمپانی‌ها یا بانک‌ها و مؤسسات می‌توانند مورد تحریم دولت یا مؤسسات آمریکایی قرار گیرند. این امر در لوایح گذشته‌ی تحریمی کنگره‌ی آمریکا هم وجود داشت. ولی در آن موقع به رئیس جمهور این اختیار را می‌دادند که هر زمان منافع آمریکا ایجاب نمی‌کرد، استنثنا قائل شود و از آنجا که کمپانی‌های آمریکایی به طور کلی با هرگونه تحریم‌های مضاعف مخالفند، آن‌ها می‌توانستند از اختیارات رئیس جمهور استفاده کنند که این تحریم‌های مندرج در قانون عملاً چندان به اجرا درنیاید. در این قانون جدید اختیارات رئیس جمهور را بسیار محدود کردند و فقط در رابطه با کشورهایی که با آمریکا همکاری می‌کنند، که به طور مشخص مقصودشان چین و روسیه بوده، اگر در آنجا بعضی از این سه ارقام تحریمی مورد توجه آن‌ها قرار نگیرد، در آن موقع باز هم رئیس جمهور فقط برای یکسال اجازه دارد استثنا قائل شود و باید توضیحاتی به کنگره بدهد. بنابراین این تحریم‌ها مشکلات اقتصادی ایران را در رابطه با روابط خارجی تشدید می‌کند.

اشاره کردید به این که کمپانی‌های آمریکایی با هرگونه اعمال تحریم شدیدتر با ایران مخالف بوده‌اند. آیا از دیروز تا حالا که این تحریم‌ها تصویب شده، شما بازخورد و عکس‌العملی از این کمپانی‌ها در رسانه‌های آمریکایی مشاهده کرده‌اید؟

سوال بسیار جالبی است. چهره‌ی‌ایران در جامعه و در کنگره‌ی آمریکا آن قدر مورد بی‌اعتمادی و سوءظن قرار گرفته که واقعاً هیچ کمپانی و حتی مخالفین این تحریم‌ها، به جز نیروهای دست چپی که ارتباطی به دولت ندارند، نمی‌توانند مخالفت علنی با تحریمها بکنند. بنابراین کمپانی‌هایی که مخالف تحریم‌های مضاعف هستند هرگز نمی‌آیند به طور روشن و رسمی مخالفت خودشان را با این تحریم‌ها اعلام کنند. برای این که این تحریم‌ها در کنگره‌ی آمریکا با رأیی بیش از ۹۵ درصد به تصویب رسیده و حمایت وسیعی در کنگره و در افکار عمومی آمریکا برایش وجود دارد، کمپانی‌ها می‌دانند که این به ضرر آن‌هاست، ولی از جهت موقعیت سیاسی و اجتماعی‌شان در جامعه، به هیچ وجه صلاح نمی‌دانند که به طور صریح و روشن بیایند در برابر این اقدامات تحریمی موضع بگیرند. برای این که می‌دانند صدایشان به جایی نمی‌رسد و نتیجه برای آن‌ها منفی است.

پس این طور که شما می‌فرمایید، افکار عمومی در حقیقت موافق این تحریم‌ها هستند. ایرانی‌های مقیم آمریکا چه طور، نظر آن‌ها در مورد این تحریم‌ها چیست ؟

ایرانی‌های مقیم آمریکا هم زیاد با ایرانی‌های اروپا فرق نمی‌کنند. این تحریم‌ها در مرحله‌ی نهایی معاش زندگی مردم را مشکل می‌کند. این تحریم‌ها دولت ایران را به تمکین در برابر خواست شورای امنیت یا آمریکا یا اتحادیه اروپا وا نمی‌دارد. اما تورم و بیکاری در ایران تشدید می‌شود و مشکل بزرگی که این نوع تحریم‌ها برای ایران ایجاد می‌کند، این است که در سی سال گذشته تولید نفت ایران بیش از ۳۰ درصد تقلیل پیدا کرده است و کارشناسان خود ایران می‌گویند که اگر تأسیسات نفتی ایران نتواند مدرن شود، برای این که استهلاک این تأسیسات مورد قبول همه است، تولید نفت ایران در هر سال می‌تواند چهارصد هزار بشکه تقلیل پیدا کند. این تحریم‌ها دسترسی ایران به تکنولوژی پیشرفته‌ی نفت و گاز را محدودتر از گذشته می‌کند و بهای این نوع تحریم‌ها را توده‌های مردم ایران می‌دهند. ولی رژیم ایران از آن نوع رژیم‌هایی است که تصمیماتش را بر مبنای رفاه و امنیت جامعه ایران نمی‌‌گیرد. بنابراین ایرانیان مقیم خارج هم، مثل بسیاری از ایرانیان داخل کشور، در برابر استبدادی قرار دارند که به طور کلی رفتارش با عقلانیت در تضاد است و مردم دارند بهای این مصیبت را می‌پردازند.

دکتر منصور فرهنگ استاد علوم سیاسی در امریکاعکس: DW

ولی آقای فرهنگ، همان طور که شما هم اشاره کردید، این تحریم‌ها برای اولین بار صادرات و فروش فرآورده‌های نفتی تصفیه‌شده به ایران شامل بنزین، گازوییل و سوخت موتور جت را هدف قرار داده است. شما هم اشاره کردید که می‌تواند روی تولید نفت ایران تأثیر بگذارد. پس چه طور معتقد هستید که نمی‌تواند دولت ایران را به پذیرش خواست جهانی وادار کند؟

سرمایه‌گذاری در ایران در صنایع نفت و بنزین و نفت و گاز فرق می‌کند تا خرید نفت خام ایران. حتی خود آمریکا هم نمی‌خواهد خرید نفت خام ایران را تحریم کند. برای این که می‌تواند روی بازار نفت جهان تأثیر منفی بگذارد و در اقتصاد کنونی اروپا و آمریکا به هیچ وجه نمی‌خواهند قیمت بنزین یک مرتبه بالا رود. اگر تولید نفت ایران تحریم شود، مثلاً بشود جریان عراق، به طور مسلم تأثیر منفی دارد. تا زمانی که ایران می‌تواند نفت‌اش را بفروشد، می‌تواند از راه قاچاق و پرداخت بهای بیشتر، کالاها و ضروریات مورد نیاز خودش را به دست بیاورد. نکته‌ی دیگری هم که در این تحریم‌ها خیلی جالب است، این است که در سال ۲۰۰۰ پرزیدنت کلینتون آمد و برای نشان‌دادن انعطاف نسبت به ایران گفت، ورود فرش، پسته و خاویار و میوه و میوه‌‌ی خشک به آمریکا آزاد است و در سال گذشته، یعنی در سال ۲۰۰۹، شصت و دو میلیون و پانصد هزار دلار بهای این کالاهایی بود که از ایران وارد آمریکا شد. این قانون جدید، این استثنایی را که پرزیدنت کلینتون قائل شده بود، از بین می‌برد و ورود این نوع کالاها هم از ایران ممنوع می‌شود که این اهمیت بزرگی برای ایران ندارد، ولی نشان می‌دهد که تا چه اندازه این تقابل بین ایران و آمریکا دارد تشدید می‌شود و ادامه‌ی این تقابل فقط می‌تواند برای ایران خطرناک‌تر باشد.

در بخش دیگری از این قانون، کنگره، دولت آمریکا را موظف کرده که اسامی مقام‌ها یا افرادی را که مسئول نقض جدی حقوق بشر در ایران هستند به آگاهی کنگره برساند. آیا چنین چیزی تا به حال سابقه داشته است که کنگره در مورد یک کشور خارجی چنین چیزی از دولت بخواهد؟

به این شکل که سفر این افراد را می‌توانند ممنوع کنند و یا اگر این افراد به کشورهای دیگر بروند، بعضی از دولتها خصوصاً در اتحادیه اروپا می‌توانند این افراد را دستگیر کنند، یعنی همان بلایی که سر پینوشه در انگلستان آمد. این‌ها واقعا اینجا فقط تبلیغات سیاسی است. وگرنه رهبران سپاه پاسداران ایران و دیگر افراد، کسانی نیستند که بخواهند به اروپا بیایند که آنجا دستگیر شوند. ولی به هرحال از نظر سمبولیک و نشان دادن این که این تحریم‌ها محدود به برنامه‌ی هسته‌ای ایران نیست، بلکه نفی و نقض حقوق بشر هم مورد اعتراض کنگره و دولت آمریکاست، این نوع مسائل را هم مطرح می‌کنند. ولی به نظر من در اساس، هدف از این تحریم‌ها فشار آوردن به ایران برای انعطاف‌نشان‌دادن در برنامه‌ی هسته‌ای‌اش است. و آن هم اگر ایران حاضر شود که غنی‌سازی اورانیوم را در حد ۳/۵ درصد بپذیرد و این حق ایران را آمریکا و اروپا بپذیرند، و غنی‌سازی اورانیوم از نظر کمی و کیفی تحت نظارت بدون قید و شرط و نامحدود بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای باشد، این توافقی است که برای دو طرف قابل تأمل خواهد بود. ولی تاکنون ایران چنین انعطافی نشان نداده است.

و آقای دکتر فرهنگ، باراک اوباما گفته است که آمریکا با تشدید تحریم‌ها این پیام را به مردم ایران می‌فرستد که در کنار آن‌ها ایستاده است. به عنوان یک تحلیلگر سیاسی آیا معتقدید که این پیام از طریق این تحریم‌ها می‌تواند به ملت ایران منتقل شود؟

در روانشناسی سیاسی شاید این معنا را داشته باشد ولی در واقعیت هیچ تأثیری در معادلات قدرت ندارد. ولی به هرحال همین که بدانند رئیس جمهور آمریکا دارد از خواسته‌های‌شان حمایت می‌کند، می‌تواند در روانشناسی سیاسی و یا به طور کلی تشویق مردم شاید تأثیر بگذارد. برای کسانی که در ایران زندگی نمی‌کنند، جواب دادن به این سوال خیلی سخت است. ولی در خارج از کشور کسانی که با این واقعیات و این درگیری‌های سیاسی آشنا هستند، می‌دانند که این نوع مواضعی که دولت‌ها می‌گیرند، فقط جنبه‌ی سمبولیک دارد و ارزش آن‌ها در تبلیغات و روانشناسی سیاسی است و ارتباطی به معادلات قدرت و مشکلات مبارزه با استبداد در داخل کشور ندارد.

مصاحبه‌گر: میترا شجاعی

تحریریه: فرید وحیدی

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر