تحقیر و مجازات زندانی با محرومیت از درمان · گفتوگویی با محمد رضا معینی
۱۳۸۶ خرداد ۱۸, جمعهمحمد رضا معینی، مسئول بخش فارسی این سازمان در گفتگو با دویچه وله، تلاشهای گزارشگران بدون مرز دردفاع از حقوق روزنامه نگاران را برشمرد.
دویچه وله: آخرین اعلامیه شما در مورد محرومیت آقای فرحبخش از امكانات درمانی در اوین است. اتهام ایشان جاسوسی عنوان شده كه هم اینك اتهام رایجی در جمهوری اسلامی است. آیا سازمان گزارشگران بدون مرز در صدد روشنگری پیرامون اینگونه اتهام های امنیتی نیست كه امكان بگیر و ببند را در عرصه ژورنالیسم توجیه میكند؟
محمد رضا معینی: ما در اولین اطلاعیهای كه گزارشگران بدون مرز در باره دستگیری آقای علی فرحبخش صادر كرد، به طور مشخص اعلام كردهایم كه دستگیری ایشان غیر قانونی است. آن پروسهای كه به محرومیت آقای فرحبخش انجامیده، غیرقانونی است و اتهام واهی و بی اساس است. بر مبنای همان قوانین جمهوری اسلامی كه مغایر موازین حقوق بشری در سراسر جهان است، با همان قوانین هم این دستگیری غیرقانونی بوده است. اتهام جاسوسی اتهام سنگینی است برای خبرنگار و روزنامه نگار. در هیچ كجای دنیا یك روزنامه نگار و یك پژوهنده را به هیچ عنوان بدون محاكمه جاسوس نمیشناسند. آن هم با توجه به این كه در جمهوری اسلامی قبل از این كه كسی را محاكمه كنند، اتهام هایش را به وسیله نیروهای مختلف، چه دادستانی و چه وابستگان به قدرت از جمله روزنامه كیهان كه مجموعه اطلاعات بازجویی های افراد را منتشر میكنند.
ما مشابه مورد آقای فرحبخش را هم داشتهایم. مثلا تعدادی از روزنامه نگاران زن را متهم كردند به گرفتن كمك مالی از هلند به ازای همكاری اطلاعاتی. در مورد این زمینه سازی ها چه فكر میكنید؟
من فكر میكنم روند سركوب بحث جدیدی نیست و این كه اجازه بدهیم یك مجموعهای از جامعه مدنی بتواند حركت كند، همواره مورد اعتراض جمهوری اسلامی بوده است. بحث جاسوسی، بحث همكاری و روابط نزدیك با كشورهای دیگر در تمام جوامع متداول است. من هیچ كجای دنیا مثلا در همین فرانسه ندیدهام كه یك روزنامه نگار به دعوت همكاران اش در آلمان برود و میهمان آنها باشد و این میهمانی را بعنوان جاسوسی تلقئ كنند. اگر این مباحث به شكل آزاد در روزنامه های ما مورد بحث قرار گیرد، روشن خواهد شد كه چه میزان واهی و بی اساس اند. مثل همان چمدان كذایی پول كه هیچوقت ثابت نشد و آقای مصباح طرح كرده بود. ما میپرسیم این بهانه ها چرا امروز، در حالی كه جمهوری اسلامی همزمان خودش با دولت متخاضم مذاكره میكند، مطرح میشوند؟ در این شرایط این خاك پاشیدن به چشم مردم است و اجازه ندادن به صداهای منتقدی كه به بسیاری دیگر از مسائل در این جامعه معترض هستند.
به نظر شما این زمینهسازیها با مثلا با فشار آوردن به روزنامه نگاران در افغانستان یا قتل آنها كه دلایل سنتی و عقیدتی دارد، تفاوت دارند؟
والله به نظر من در خود افغانستان هم این جنایات انگیزه های سیاسی داشته تا سنتی و مذهبی. در رابطه با قتل دو روزنامه نگار زن حدود ۵۰ سال پیش، ما گوینده زن درافغانستان داشتهایم. در این رابطه آقای گلبدین حكمت یار انگیزه هایش عملا سیاسی است. خانم ذكیه ذكی با مجموعه روابطی كه منجر به انقیاد زنان میشود، مبارزه كرده است. ما در ایران هم با تفاوت هایی همین مشكل را داریم. وقتی عدهای زنان ما برای تغییر قوانین نابرابر در جمهوری اسلامی كمپین میگذارند چرا باید اینگونه جمهوری اسلامی عصبانی شود؟ آیا شهروندان ما حق ندارند خواهان تغییر قانون باشند؟ اگر میخواهند چنین كاری كنند به چه طرقی میتوانند متوسل شوند؟ در جامعهای كه انتخابات آزاد نیست و درآن هم حتی تمام نمایندگان نمیتوانند شركت كنند، اگر جامعه مدنی نتواند با امضا و تومار خواسته های خود را مطرح كند، چكار باید بكند؟
آیا گفتن این خواسته ها مغایر با قوانین جمهوری اسلامی است؟ نه! جمهوری اسلامی توان شنیدن اینها را ندارد و بهانه انقلاب مخملی و از این قبیل را میآورد. آنچه مشخص است اینكه در مقابل نابسامانی های جامعه و اعتراض ها، دست به فشار آوردن به روشنفكران و روزنامه نگران و روشنگران میشود و آنها را آماج انتقام گیری خود میكند. ناپدید كردن، دستگیری، زندان و شكنجه و گاه اعدام.
برگردیم به موضوع آقای فرحبخش. الان شما موضوع ایشان را از چه طریقی دنبال میكنید؟
ما در اطلاعیه خود اشاره كردهایم كه اینگونه رفتارها نوعی مجازات است. محروم كردن یك زندانی ازامكانات پزشكی، عملا نوعی شكنجه است و نوعی رفتار خاص است. جمهوری اسلامی یك سری موازین را پذیرفته و باید آن را اجرا كند. ما اعلام كردهایم همزمان با این به مراجع بین المللی به ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل اعتراض میكنیم كه این گونه مجازات، مجازات های غیرحقوق بشری هستند. مجازات های تحقیر كننده در همان مجموعهای كه امضای جمهوری اسلامی را دارد، قابل قبول نیست. از این طریق میخواهیم اقدام كنیم. حرف ما روشن است: بیماری احتیاج به دكتر دارد و باید ویزیت شود. وقتی او زندانی است، مسئولیت اش با مقامات زندان است.
مصاحبه گر: مهیندخت مصباح