ترازنامه پوتین در روزهای آخر ریاستجمهوریاش
۱۳۸۶ بهمن ۲۶, جمعهروزنامه فرانسوى ”لوموند“ در تفسير خود درباره سياست خارجى روسيه مى نويسد:
«سخنان و رفتار حكمرانان روسيه در قبال غرب متناقض است. در يك روز ولاديمير پوتين صحبت از اين مى كند كه روسيه نمى خواهد در مسابقه تسليحاتى از امريكا عقب بيافتد. در چندى بعد، سرگئى ايوانف، معاون نخست وزير روسيه كه سياستمداري با مواضع شديد به حساب مى آيد، دم از روابط دوستانه با وزير دفاع امريكا، روبرت گيت، مى زند و پيشنهاد از سرگيرى مذاكرات درباره تسليحات اتمى استراتژيك را مطرح مى كند. اين رفتار متفاوت در كرملين بيش از آنكه نشانه اى از مبارزه بر سر قدرت باشد، بيانگر تقسيم كار است تا روسيه با جمع آورى برگ هاى برنده در دور بعدى با موضع قوى ترى وارد ميدان شود. پوتين دست به هر كارى خواهد زد تا كه پيشروى ناتو به سوى مرزهاى خود را متوقف سازد و حتا در صورت امكان مناطق از دست داده دوباره به چنگ آورد. در اين سنت ديپلماتيك كه از كنگره وين در سال ۱۸۱۵ آغاز مى شود، پوتين روسيه را براى تقسيم مناطق تحت نفوذ دوباره آماده مى سازد.»
روزنامه آلمانى ”فرانكفورتر آلگماينه“ درباره آخرين كنفرانس مطبوعاتى پوتين، رئيس جمهور روسيه مى نويسد:
«كوسووو، سيستم دفاع موشكى، اوكرائين و دمكراسى همه از جمله مواردى هستند كه سبب درگيرى ميان كرملين و غرب شده اند. تعداد اين موارد زياد نيست اما شامل موضوعاتى حاد مى شود. مسايل مورد مشاجره را نه مى توان برطرف ساخت و نه مى توان ناديده گرفت. اين مسايل وجود دارند و همراه با افزايش روابط اقتصادى با روسيه تا زمان رو در رويى مستيقم اشكال خشن ترى به خود مى گيرند. پوتين به عنوان رئيس جمهور روسيه در آخرين كنفرانس مطبوعاتى خود كشورهايى را كه محل استقرار موشك هاى امريكايى هستند، تهديد به حمله موشكى متقابل كرد. اين مسئله ظاهراً براى پوتين اجتناب ناپذير است. پوتين، بنا به گفته خود، مايل به رويارويى با غرب نيست. او راغب است كه بنيه اقتصادى روسيه تقويت شود. در اين زمينه مى توان كار او را تاييد كرد.»
روزنامه ”زالتس بورگرناخريشتن“ چاپ اطريش درباره ترازنامه فعاليت هاى پوتين مى نويسد:
«جايگاه روسيه در هشت سال گذشته تنها مديون سياست خارجى ولاديمير پوتين نيست. به جاى شك و ترديد نسبت به نيات صلح آميز مسكو در ارتباط با علايق بين المللى بايد غرب تحت رهبرى امريكا متوجه رفع ضعف هاى خود باشد. بطور مثال مى توان از ضعف سازمان هاى بين المللى مانند سازمان همكارى و توسعه در اروپا ويا اتحاديه اروپا براى استقرار دمكراسى در روسيه ياد كرد. گرچه به نظر پوتين نوع روسى دمكراسى به مراتب بهتر نوع غربى آن است. از قضا پوتين حمايت انتخاباتى خود از مدويدف را به عنوان مدلى بهتر از سيستم انتخاباتى در آلمان قلمداد مى كند. اما متاسفانه پوتين در مورد جنبه اى سكوت مى كند، قدرتمندان مسكو از آزادى عمل زيادى برخوردار هستند و براى پيشبرد منافع خود دست به هر كارى مى زنند.»
روزنامه انگليسى ”ديلى تلگراف“ درباره سخنان اخير پوتين، رئيس جمهور روسيه مى نويسد:
«پوتين بدرستى خواهان توجه به مشكلات داخلى در روسيه است. پوتين لاف از اين مى زند كه در دوره زمامدارى وى اشتباهات بزرگى رخ نداده است، اما ابعاد اين مشكلات خلاف اين را نشان مى دهد. بيشتر نخبگان اقتصادى از دستگاه دولتى، فاسد و نا كارآمد اند. با سرمايه گذاران هاى خارجى به دلخواه رفتار مى شود. طول عمر در حال كاهش است و بيانگر ناكارآيى سيستم تندرستى در روسيه است. بيش از همه روح دمكراسى كه در دهه نود مطرح بود، از ميان رفته است. حتا در زمينه برقرارى امنيت نيز بايد به كار پوتين شك داشت. حملات تروريستى به تئاتر شمال– شرق در مسكو در سال ۲۰۰۲ و حمله به بسلان در سال ۲۰۰۴ از جمله سخت ترين حملات تروريستى در تاريخ روسيه اند. بايد انتظار داشت كه جانشين پوتين، ديميترى مدويدف به امور زيادى سرو سامان بخشد. پرسش اساسى اينست كه آيا او قدرت كافى براى انجام اين امور در اختيار دارد.»