تشكيل دولت جديد لبنان
۱۳۸۴ فروردین ۳۱, چهارشنبه
هفتههاست كه فضاى سياسى لبنان بحرانى است. پس از ترور تكاندهنده ”رفيق حريرى“ نخست وزير سابق اين كشور، موجى از ناآرامى و آشوب اين مرز و بوم را فراگرفت. تودهى مردم با مقصر دانستن سوريه و عواملش به خيابانها ريخته و خواستار خروج نيروهاى نظامى سوريه از لبنان و كنارهگيرى دولت پيشين شدند.
با نگاهى به سير سياسى چند هفته گذشته علت تاكيد ميقاتى را، در نطق آغازين خود بعنوان نخست وزير، بر يافتن عوامل قتل حريرى درخواهيم يافت. وى گفت:”حتى زمانى كه نمايندهاى ساده بودم تاكيد داشتم كه رييسان نيروهاى امنيتى بايد كنار بروند. بايد براى روشن شدن حقيقت قتل حريرى از كميتهى بينالمللى تحقيق كمك بگيريم. آنوقت با توجه به نتيجهى تحقيقات مىتوانيم براى آيندهى نيروهاى امنيتى لبنان تصميم بگيريم. اينك نيز در مقام نخست وزير لبنان و با اين اميد كه پيشنهادم مورد قبول واقع شود، آن را با كابينهام مطرح مىكنم. اين به صلاح مملكت ماست كه به جاى اينكه تصميمگيريها را به خارجىها واگذار كنيم، سكان امور را خود به دست بگيريم“.
خروج سربازان سورى تنها خواست مردم لبنان نبود. بلكه پس از قتل حريرى، آمريكا، فرانسه و سازمان ملل متحد نيز با تعيين ضربالعجل خواستار خروج اين نيروها شدند. دولت سوريه سرانجام و پس از استقرار تقريبا سى سالهى نيروهاى نظامىاش در لبنان به خواست مزبور تن در داد، بطوريكه قرار است تا پايان ماه آوريل تمامى نيروهايش را از اين كشور خارج كند.
حضور نيروهاى اپوزيسيون در دولت جديد لبنان بسادگى صورت نگرفت. به خواست اين نيروها، ميقاتى بايد تنها آن دسته از نمايندگانى را براى تشكيل دولت جديد انتخاب مىكرد كه در انتخابات پارلمانى ماه مه نامزد نشدهاند. ميقاتى با پذيرفتن درخواست مزبور دولتى تشكيل داد كه ۵ عضوش شامل نيروهاى اپوزيسيون و هشت عضوش از طرفداران سوريه است. همچنين خود ميقاتى، اين تاجر ثروتمند در عرصه تلفن و ارتباطات، از اعتماد و دوستى رييس جمهور سوريه برخوردار است.
با اين حال ميقاتى شانس زيادى براى كسب راى اعتماد اعضاى پارلمان براى كابينهى پيشنهادى خود دارد و اين موضوع هيچ ربطى به كمبود وقت و الزامى كه سراسر كشور را فراگرفته است، ندارد.
ميقاتى با آگاهى از وظيفهى خطير كابينهاش در وضعيت فعلى لبنان و با برشمردن هدفهاى اصلى اظهار داشت:”ما همهى احزاب سياسى را به همكارى دعوت مىكنيم. وظايف مهم ما برگزارى انتخابات، تقويت وحدت ملى، بهبود مناسباتمان با سوريه و نيروهاى مقاومت است. اين نقطه مبداى است كه بايد از آن آغاز كنيم“. در سخنان او ذكاوتى نهفته است كه سعى در ايجاد تعادل در همهى جهات دارد. در حالى كه طرح مسئله ”انتخابات“ و ”وحدت ملى“ تلاش ميقاتى را براى بدست آوردن رضايت نيروهاى اپوزيسيون نشان مىدهد، سخن گفتن از بهبود مناسبات با ”نيروهاى مقاومت“، اشارهاى سازشكارانه به شبه نظاميان شيعهمذهب موسوم به ”حزبالله“ يا همان بازوى پنهان سوريه است تا بر زخمهاى سوريه پس از خروج نيروهايش از لبنان اندكى مرهم نهاده شود.