پس از سالها کش و قوس، کلیات لایحه ارتقای امنیت زنان در مجلس شورای اسلامی تصویب شد. علیرغم نواقص بسیار این لایحه در تامین امنیت زنان، برخی از نمایندگان به دلیل غربی دانستن مفاد این لایحه به شدت با آن مخالفت کردند.
تبلیغات
کلیات "لایحه ارتقای امنیت زنان" روز یکشنبه ۲۰ فروردینماه پس از ۱۲ سال در مجلس شورای اسلامی تصویب شد. در این لایحه که در چهار فصل و ۵۲ ماده منتشر شده و متن آن ۶۳۳۱ کلمه است حتی یک بار از واژه "خشونت خانگی" یا "قتل ناموسی" استفاده نشده است.
در فصل چهارم که مربوط به جرایم و مجازاتهاست ماده ۲۹ تنها تصریح کرده: «هرکس مرتکب قتل عمد زنی شود و به هر علت قصاص نشود چنانچه قتل همراه با طرح و نقشه قبلی باشد به حبس درجه سه و در غیر اینصورت به حبس درجه چهار محکوم میشود.»
حبس درجه سه بین ۱۰ تا ۱۵ سال و درجه چهار بین پنج تا ۱۰ سال است.
در بخش دیگری از این فصل نیز تصریح شده "تفاضل دیه در صورتی که زن به قتل رسیده و قاتل مرد است، وفق تبصره ماده (۵۵۱) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ از صندوق تامین خسارت مالی بدنی پرداخت میشود".
دیه زن نصف دیه مرد است و این بدان معناست که در صورت کشته شدن یک زن توسط یک مرد، برای اینکه قصاص بتواند اعمال شود، خانواده زن بهقتلرسیده باید تفاوت این دیه را پرداخت کنند تا حکم قصاص قاتل جاری شود.
حال در لایحه جدید این تفاضل دیه نه از سوی خانواده زن مقتول بلکه از صندوق دولت پرداخت میشود و دیه زن همچنان نصف دیه مرد باقی میماند.
اعمال خشونت
در ماده ۲۸ همین فصل آمده: «هرکس با سوءاستفاده از جنسیت یا موقعیت آسیبپذیر زنان مرتکب جرم موضوع مواد (۶۱۱)، (۶۱۴)، (۶۶۸)، (۶۶۹)، (۶۹۷)، (۶۹۸)، (۶۹۹) یا (۷۰۰) قانون مجازات اسلامی شود...... مجازات وی از میانگین حداقل و حداکثر تا حداکثر مجازات قانونی جرم ارتکابی تشدید میشود.»
این مواد ذکرشده همگی درباره اعمال خشونت منجر به نقص عضو است. به عنوان مثال ماده ۶۱۴ میگوید: «هرکس عمداً به دیگری جرح یا ضربی وارد آورد که موجب نقصان یا شکستن یا از کار افتادن عضوی از اعضا یا منتهی به مرض دایمی یا فقدان یا نقص یکی از حواس یا منافع یا زوال عقل مجنی علیه گردد در مواردی که قصاص امکان نداشته باشد چنانچه اقدام وی موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران گردد به حبس درجه شش محکوم خواهد شد و در صورت درخواست مجنی علیه مرتکب به پرداخت دیه نیز محکوم میشود.»
حبس درجه شش بین شش ماه تا دو سال است. این بدان معناست که در صورت اعمال جرایم موضوع ماده ۶۱۴ علیه یک زن، و تنها در صورتی که جرم به تشخیص قاضی مخل امنیت جامعه قلمداد شود، مجرم به دو سال حبس محکوم میشود.
در بخشی که مربوط به وظایف دستگاهها و نهادهای دیگر است وزارت بهداشت مکلف شده با ابلاغ به مراکز اورژانس و بیمارستانها آسیبهای وارده به زنان را مستندسازی کرده و سامانهای برای ثبت این مستندات و اطلاعات آثار جسمی و روانی ناشی از آسیبدیدگی برای ارائه به مراکز قضایی با رعایت اصل محرمانگی ایجاد کند.
همچنین موارد آسیبدیدگی حاد باید به اورژانس اجتماعی گزارش شود. در این بخش اما اشاره مشخصی به خشونت خانگی نشده است.
در بخش مربوط به وظایف سازمان بهزیستی آمده است: «هرگاه خطر شدید و قریبالوقوعی زنی را تهدید کند، مددکاران اجتماعی بهزیستی یا دفاتر امور زنان و خانواده قوه قضائیه و ضابطان دادگستری مکلفند فوری و در حدود وظایف و اختیارات قانونی، تدابیر و اقدامات لازم را در صورت امکان با مشارکت و همکاری خانواده زن، جهت رفع خطر، کاهش آسیب و پیشگیری از وقوع یا تکرار جرم انجام داده و در موارد ضروری وی را از محیط خطر دور کرده و با تشخیص و زیر نظر مددکار اجتماعی به مراکز مربوط منتقل کنند و گزارشی از ادله ضرورت مداخله و اقدامات خود را حداکثر ظرف مدت دوازده ساعت به اطلاع دادستان برسانند تا بر اساس تصمیم وی اقدام گردد.»
در این بخش هم اشاره مستقیمی به این موضوع نشده که اگر "محیط خطر" خانه و زندگی زناشویی باشد تکلیف چیست.
براساس ماده ۱۱۱۴ قانون مدنی ترک منزل بدون عذر موجه از سوی زن موجب ناشزه شدن او خواهد شد و عواقبی چون قطع نفقه و اجازه طلاق به مرد را در پی خواهد داشت. اما بر اساس ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی "اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی و یا مالی یا شرافتی برای زن باشد زن میتواند مسکن جداگانه اختیار کند و در صورت ثبوت ضرر مزبور دادگاه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد".
پرسش اینجاست که آیا ماموران بهزیستی میتوانند پیش از حکم دادگاه زن را از خانهای که در آن مورد خشونت قرار گرفته دور کنند یا نه.
ازدواج اجباری
ماده ۳۴ لایحه ارتقای امنیت زنان تصریح کرده: «هر کس از جمله ولی، وصی، قیم و سرپرست بدون رضایت زن، وی را به هر دلیل مانند حل و فصل اختلافات از جمله خون بس اکراه به ازدواج با دیگری نماید یا به دلایل مذکور او را وادار به درخواست طلاق از مراجع قضایی کند و یا اینکه بدون اطلاع زن، او را به عقد دیگری درآورد به حبس یا جزای نقدی درجه شش محکوم میشود. زوج نیز در صورت علم به وضعیت ازدواج یا عقد مزبور مشمول مجازات مذکور میشود.»
در اینجا تنها گفته شده اگر ولی "بدون رضایت زن" او را مجبور به ازدواج کند به حبس یا جزای نقدی محکوم میشود اما تصریح نشده که سرنوشت چنین ازدواجی چه خواهد شد، آیا این ازدواج غیرقانونی تلقی شده و ملغی میشود یا زن مجبور شده به ازدواج ناچار است مانند بقیه زنان از هزارتوی طلاق عبور کند تا شاید بتواند از این ازدواج اجباری رهایی یابد.
علاوه بر این طبق ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی، نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال و پسر قبل از رسیدن به ۱۵ سال به شرط اجازه پدر و رعایت مصلحت و تشخیص دادگاه امکانپذیر است.
حال پرسش اینجاست که دختری که کمتر از ۱۳ سال دارد اصولا امکان مخالفت با پدرش را دارد که بتوان با استناد به عدم رضایت او مانع ازدواجش شد؟
خروج از کشور
در ماده ۵۰ لایحه ارتقای امنیت آمده است: «زنانی که برای خروج از کشور نیاز به اذن همسر دارند، در صورت خودداری غیرموجه وی از اعطای اذن، میتوانند ضمن تقدیم دادخواست، مدارک و مستندات خود مبنیبر ضرورت خروج از کشور را به دادگاه خانواده تسلیم کنند. دادگاه خارج از نوبت نسبت به موضوع رسیدگی کرده و در صورت احراز ضرورت امر، عنداللزوم پس از اخذ تأمین مناسب، اذن خروج از کشور با ذکر مدت و دفعات سفر خواهد داد.»
در اینجا نیز اصل اجازه شوهر برای خروج بر جای خود باقی است و تنها زمانی که شوهر به صورت "غیرموجه" از صدور اجازه خودداری کند، پای دادگاه به میان میآید. تشخیص غیرموجه بودن صدور اجازه خروج نیز طبعا بر عهده قاضی مرد است.
صداهای مخالف
علیرغم اینکه این لایحه از آنچه زنان ایران میخواهند و به آن نیاز دارند، فرسنگها دور است اما با این وجود همین متن ناکامل و در مواردی ناقص، مورد اعتراضات زیادی از سوی نمایندگان مجلس قرار گرفته است.
یکی از بلندترین صداها در مخالفت با این لایحه متعلق به حسن نوروزی، نماینده رباط کریم بود. او در ابتدا اصولا مخالف زمان طرح این لایحه بود چرا که به نظرش لایحه مربوط به مهریه بسیار مهمتر است و به جای بررسی لایحه ارتقای امنیت زنان باید لایحه ساماندهی مهریه بررسی میشد، لایحهای که مهریه را به عنوان تنها حق زنان در قوانین کنونی بسیار محدود میکند.
او هچنین این لایحه را منطبق با سند ۲۰۳۰ دانست و به همین دلیل آن را به شدت مورد انتقاد قرار داد.
نوروزی این لایحه را باعث "سست شدن بنیان خانواده و درگیری بین زنان و مردان" دانست و گفت: «در این لایحه آمده است اگر مرد مانع اشتغال یا خروج زن از کشور شود مخالف حقوق اسلامی است چرا نوشتهاید که زن میتواند به دادگاه مراجعه کند و او بجای توافق با همسر خود جداگانه از کشور خارج شود این باعث سست شدن پایههای زندگی میشود.»
درباره پرداخت تفاضل دیه زن و مرد از صندوق دولت نیز این نماینده گفت: «در مورد نابرابری دیه زن و مرد در این لایحه پیشنهاد داده شده صندوقی به حمایت از زن تشکیل شود تا تفاضل دیه را این صندوق بپردازد؛ مگر اسلام خود تشخیص این موضوعات را نداده که امروز به کمک قوانین بینالملل این قانون را تصویب میکنید.»
محمد نبویان یکی دیگر از مخالفان این لایحه با انتقاد از اینکه چرا تعریف مشخصی از زنان آسیبدیده در این لایحه نشده است گفت: «در نوشتن پایاننامه خود متنی از غربیها مشاهده کردم که در آن آمده بود در مجلس انگلستان در حال بازنگری هستند که آیا مرد میتواند به همسر قانونی خود تجاوز کند یا خیر؟ تجاوز در اسلام به معنای رابطه جنسی یک زن با مرد بدون رابطه زوجیت است، اما در تعریف غربیها این موضوع وجود ندارد و رابطه زن و مرد برای آنها دو گونه است؛ یا زن و مرد راضی هستند که اگر راضی باشند، تجاوز صدق نمیکند. این موضوع صددرصد با اسلام تضاد دارد.»
در حقیقت از دید این نماینده مجلس، تجاوز نه بر اساس رضایت طرفین به رابطه جنسی بلکه بر اساس ازدواج یا عدم آن تعریف میشود. نتیجه این نگاه همان است که شوهر میتواند و محق است حتی بدون رضایت همسرش با او رابطه جنسی برقرار کند و این تجاوز محسوب نمیشود.
پس از تصویب کلیات این لایحه در مجلس، انسیه خزعلی، معاون خانواده ریاست جمهوری در گفتوگو با صدا و سیمای جمهوری اسلامی به مخالفان این لایحه اطمینان داد که این لایحه به هیچ وجه "فمینیستی" نیست و "سند ۲۰۳۰ هرگز در جمهوری اسلامی اجرا نخواهد شد".
نگاهی به تاریخچه جنبش زنان ایران؛ از کنج اندرونی تا صندلی وزارت
جنبش زنان ایران عمری دستکم صدساله دارد و به عنوان جنبشی درونزا دستاوردهایی داشته است که به نظر بازگشتناپذیر میرسد. زمانی زنان در انزوا میزیستند، اما سختکوشیها و مبارزاتشان آنان را به بالاترین مقامهای کشور رساند.
عکس: Sanati/Najmabadi
"آغاز جنبش مستقل زنان در ایران"
برخی از تاریخدانان انتشار نخستین مجله زنان در سال ۱۲۸۹ در تهران را تاریخ آغاز جنبش مستقل زنان در ایران دانستهاند. "دانش" هفتهنامهای بود که توسط "خانم دکتر کحال" منتشر میشد. او همسر دکتر حسین کحالزاده چشمپزشک و دختر محمد حکیمباشی از اقلیتهای مذهبی همدان بود. پس از تحصیل در مدرسههای میسیونری طبابت را نزد پدر و همسرش آموخته بود. "دانش" هدف اصلیاش را تشویق زنان به علمآموزی قرار داده بود.
عکس: donya-e-eqtesad
محرومیت زنان از آموزش
در دوره قاجار تحصیل علم برای دختران بیهوده و حتی خطرناک دانسته میشد و شرکت در زندگی سیاسی و اجتماعی از امتیازهای مردان بود. همچون بسیاری از جوامع دیگر خانه و آشپزخانه مکان "طبیعی" برای زن شمرده میشد.
عکس: Farhangnews
جدایی فضای زن و مرد
درحالیکه حجاب کامل مانع کار زنان کارگر و فروشنده بود، روبنده و چادر سیاه یا سرمهای زنان طبقه مرفه را از دیگران متمایز میساخت. اندرونی و بیرونی در خانههای شهری دنیای زن و مرد را از هم جدا میکرد. حتی در تهران زنان از یک سو و مردان از سوی دیگر پیادهرو حرکت میکردند.
عکس: asrpress
دو کودک با سرنوشتهای متفاوت
رهبران مذهبی با غیراسلامی دانستن آموزش دختران محرومیت زنان از آموزش را تقویت میکردند. با این همه برخی خانوادهها در خانه یا مکتب اقدام به آموزش دخترانشان میکردند. با این حال چه بسا نوشتن را به دختران نمیآموختند. مردان حق چندهمسری و طلاق داشتند و با این حال بسیاری از آنان به دلیل معذورات اجتماعی تکهمسر میماندند. دختران در ۹ سالگی و پسران در ۱۵ سالگی میتوانستند ازدواج کنند.
عکس: psri.ir
قرة العین؛ "پیشاهنگ مبارزه با حجاب"
آغاز جنبش زنان ایران متأثر از جنبشهای نوین اجتماعی، سیاسی و مذهبی عصر خود بود. فاطمه زرینتاج برغانی قزوینی مشهور به طاهره قرةالعین شاعر و عالم مذهبی و از نخستین پیروان آیین باب بود که در سال ۱۲۳۱ در تهران اعدام شد. او حجاب را باعث نادانی و نماد سرکوب زنان میدانست. روایت شده که او با کنار زدن روبندهاش باعث غوغا در میان پیروان باب شد. او را نخستین زنی میدانند که به حجاب اعتراض کرد.
عکس: parvizeftekhari.ir
میرزا آقا خان کرمانی
میرزا آقا خان کرمانی از روشنفکران عصر مشروطیت و متاثر از جنبش باب بود که در نوشتههای خود به موضوع زنان هم میپرداخت. او در "صد خطابه" از چندهمسری، صیغه و بدرفتاری با زنان و حجاب و انزوای آنان به عنوان دلایل رواج فساد در جامعه نام برده است. او مینویسد که زنان وقت و نیرویشان را به جای آموختن علوم و ترقی اجتماعی صرف حسادت و رقابت با زنان دیگر میکنند و از تربیت فرزندانشان هم باز میمانند.
عکس: shahrvand
میرزا فتحعلی آخوندزاده
میرزا فتحعلی آخوندزاده آشنا با افکار روشنفکران اروپا و روسیه بود. او اعتقاد داشت که ترقی شرق تنها در صورت تربیت ملت امکانپذیر است. اندیشههای او درباره زنان در نمایشنامههایش و نیز در "مکتوبات کمالالدوله" بیان شده است. او بیش از هر چیز بر لزوم آموزش اجباری برای همه تاکید میکرد. درباره حجاب مینویسد: «با نزول آیه حجاب نصف بنی نوع بشر را، که طایفه اناث است، الی مرور دهور به حبس ابدی انداخت.»
عکس: donya-e-eqtesad
بی بی خانم استرآبادی
"معایب الرجال" کتابی طنزآمیز در پاسخ به اندرزنامههایی به اسم "تادیب النسوان" بود که مردان برای "آموزش زنان" مینوشتند. در این نوشتهها که منعکسکننده دید جامعه مردسالار نسبت به زنان بود زنان ضعیف و توطئهگر توصیف میشدند. به آنان گفته میشد چگونه رفتار کنند. به عقیده بی بی خانم هدف مردان از تالیف اندرزنامه تقویت جایگاه خودشان است وگرنه به نظر او اگر آموزش لازم است، برای همه لازم است.
عکس: nosakh.sellfile.ir
نقش روزنامهها
روزنامهها نقش مهمی در تنویر افکار عمومی داشتند چون بیشتر پخش میشدند، دست به دست میگشتند و آگاهی میدادند. روزنامههایی چون اختر، قانون، حبل المتین، حکمت، ثریا، عدالت، صور اسرافیل و ایران نو درباره وضعیت زنان کشورهای دیگر و تاثیر تعلیم و تربیت بر آنان و بر جامعه مینوشتند. در این روزنامهها بیش از هر چیز بر حق آموزش زنان تاکید میشد. تصویر میرزا ملکم خان، ناشر "قانون" در لندن را نشان میدهد.
عکس: tarikhirani.ir
تاج السلطنه
عدهای از دختران و همسران فعالان انقلاب مشروطیت با این جنبش همراهی کردند. اما قانون زنان را در کنار دیوانگان و کودکان از حق رای محروم کرد. تاج السلطنه، دختر ناصرالدین شاه، در خاطراتش پس از انقلاب نوشت: «افسوس که زنان ایرانی از نوع انسان مجزا شده و جزو بهایم و وحوش هستند… زندگی زنهای ایرانی از دو چیز ترکیب شده: در موقع بیرون آمدن و گردش کردن: هیاکل موحش سیاه عزا، و در موقع مرگ: کفنهای سفید.»
عکس: jamejamonline
علی اکبر دهخدا
پس از اعلام فرمان مشروطه و محدود شدن قدرت شاه با آن هم بیشتر روشنفکران بیسوادی زنان را از دلایل مهم مشکلات ایران میدانستند. علی اکبر دهخدا، مؤلف شهیر لغتنامه دهخدا، از جمله نویسندگان آن دوره بود که بر لزوم آموزش زنان تاکید میکرد و میگفت که زنان نادان کودکان نادان به بار میآورند. بیشترین تلاش انجمنهای زنان که پس از مشروطیت به پا شدند هم مصروف به درخواست حق تحصیل برای دختران بود.
عکس: jamejam
مریم عمید مزین السلطنه
در بررسی سیر آگاهی و فعالیتهای زنان ایران تاسیس مدارس دخترانه و نشریات زنان دو نقطه عطف مهم هستند. مریم عمید سمنانی مزین السلطنه از پیشگامان هر دو عرصه محسوب میشود. او "شکوفه" را در سال ۱۲۹۲ منتشر کرد و مؤسس دو مدرسه بود. او همچنین عضو "انجمن همت خواتین" بود. بیشتر منابع از طوبی آزموده به عنوان مؤسس ناموس، نخستین مدرسه برای دختران مسلمان، نام میبرند.
عکس: hamshahrionline.ir
اعتراض به محرومیت زنان از حق رای
آموزش دختران تا سالها پس از مشروطه و جنگ جهانی اول مسئله اصلی جنبش زنان بود. صدیقه دولتآبادی در سال ۱۲۹۸ "زبان زنان" را در اصفهان منتشر کرد و در آن بخصوص به دفاع از آموزش و حق رای زنان پرداخت. در سال ۱۲۹۹ "نامه بانوان" در تهران توسط شهناز آزاد و "جهان زنان" توسط فخرآفاق پارسا در مشهد منتشر شدند. فخرآفاق پارسا بخاطر انتشار مطالب انتقادی درباره نابرابری زنان و مردان از مشهد تبعید شد.
عکس: Sanati/Najmabadi
محترم اسکندری
جنبش زنان ایران متاثر از ایدههای سوسیالیستی هم بود. از جمله "جمعیت پیک سعادت نسوان" (از ۱۳۰۰ در رشت) سازمانی با گرایش چپ بود که روز جهانی زن را در ۸ مارس جشن میگرفت. "جمعیت نسوان وطنخواه" (۱۳۰۱ تا ۱۳۱۲) نیز به اهتمام محترم اسکندری در تهران تشکیل شد. با سرکوب احزاب و نشریات در دوره رضا شاه این سازمان نیز نتوانست به کارش ادامه دهد. اتمام کار این سازمان را نقطه پایان جنبش مستقل زنان میدانند.
عکس: tavana
قمرالملوک وزیری
قمر خانم سید حسین خان نخستین خواننده زن ایران در دوران معاصر بود که در اولین کنسرت خود در تهران در سال ۱۳۰۳ بدون حجاب به روی صحنه رفت. حضور او فضای مردانه موسیقی آن دوران را دگرگون کرد و دیوار ترس را از پیش پای زنان هنرمند دیگر برداشت. شاعران تصنیفهای قمر شعرای منتقد و سیاسیای چون شیدا، عشقی، عارف، ایرج میرزا و بهار بودند.
عکس: learn-music.ir
پروین اعتصامی
در دوره پهلوی جنبش مستقل زنان به چند علت افول کرد. نخست اینکه بسیاری از نوگرایان ناسیونالیست از سیاستگذاران دوره پهلوی بودند. دوم اینکه پهلوی فعالیت مستقل گروهها را تحمل نمیکرد. "کانون بانوان ایران" در سال ۱۳۱۴ به دستور و با کمک مالی دولت تشکیل شد و صدیقه دولتآبادی از ۱۳۱۶ مدیر آن و پروین اعتصامی، شاعر معروف، عضو کمیته اجرایی آن بود. بیشتر جلسات در حضور شمس و اشرف دختران رضا شاه برگزار میشد.
عکس: public domain
کشف حجاب
رضا شاه متاثر از تغییراتی که در کشورهای همسایه ایران چون افغانستان و ترکیه صورت گرفته بود در ۱۷ دی ۱۳۱۴ زنان ایران را از داشتن حجاب منع کرد. در این روز همسر رضا شاه و دخترانشان شمس و اشرف با کلاه به دانشسرای مقدماتی رفتند. پس از آن این دستور با اجبار و خشونت پلیس اجرا شد و باعث گشت که زنان خانوادههای سنتی تا سالها از خانه خارج نشوند.
عکس: irooni
گسترش امکانات اجتماعی
در دوره رضا شاه با وجود محدود شدن قدرت علما اصلاحات قانونی زیادی در رابطه با زنان انجام نگرفت. تنها سن قانونی ازدواج برای زنان ۱۵ و برای مردان ۱۸ سال شد و در ضمن هر ازدواجی باید رسما ثبت میشد. با این همه امکانات آموزشی، اشتغال و حضور در جامعه برای زنان گسترش یافت.
عکس: ISNA
نخستین فارغالتحصیلان زن دانشگاه تهران
در سال ۱۲۸۹ شمار دانشآموزان دختر ۲۱۶۷ نفر بود. این تعداد در فاصله ۱۳۰۵ تا ۱۳۱۵ به ۴۹ هزار نفر رسید. در سال ۱۹۳۶ دانشگاه تهران هم تاسیس شد و زنان نیز توانستند به تحصیلات عالی بپردازند.
عکس: badr ol-Moluk Bamdad
مریم فیروز؛ فعالیت در چارچوب احزاب سیاسی
سازمانهای زنانی که پس از برکناری رضا شاه از قدرت شکل گرفتند بیشتر تشکیلاتی درون احزاب سیاسی بودند. برنامههای احزاب سمت و سوی فعالیتهای زنان را هم تعیین میکرد. تشکیلات زنان حزب توده تا کودتای مرداد ۱۳۳۲ از فعالترین آنان بود که پایهگذار آن مریم فیروز فرمانفرما بود. حزب توده در سال ۱۳۲۶ طرح اعطای حق رای زنان را در مجلس ارائه کرد، اما درخواستش بیپاسخ ماند.
عکس: rahetudeh
مبارزات گسترده برای حق رای
ایران در دهه ۱۳۳۰ شاهد فعالیتهای گسترده و پرشور زنان برای کسب حق رای و شرکت در انتخابات بود. روحانیت و در رأس آن روح الله خمینی از زنان خواسته بود که در انتخابات شرکت نکنند.
عکس: Kayhan
اعطای حق رای به زنان
با وجود مخالفت مراجع و روحانیون دینی چون آیتالله خمینی و آیتالله فلسفی حق رای زنان یکی از اصول "انقلاب سفید" محمدرضا شاه پهلوی برای مدرنیزه کردن کشور بود. محمدرضا پهلوی در هشتم اسفند ۱۳۴۱ در سخنرانی خود اعلام کرد که زنان باید حق رای داشته باشند و این ننگ که زنان نمیتوانند در انتخابات شرکت کنند از جامعه پاک شود. در روز ۱۲ اسفند ۱۳۴۱ طبق مصوبه دولت حق رای زنان به رسمیت شناخته شد.
حقوقدان تنظیمکننده قانون حمایت از خانواده
مهرانگیز منوچهریان یکی از نخستین فارغالتحصیلان زن در رشته حقوق دانشگاه تهران، نخستین زن وکیل و سناتور ایرانی بود. او در تنظیم قانون حمایت از خانواده که در سال ۱۳۴۶ تصویب شد نقش مهمی داشت. این قانون از جمله طلاق و چندهمسری را منوط به اجازه دادگاه کرد.
عکس: 30 sale
فروغ فرخزاد
فروغ شاعر و فیلمساز در طول ۳۲ سال عمر کوتاهش تاثیری بیمانند بر ادبیات ایران و نگاه به زن به عنوان موجودی دارای احساسات گذاشت. تا امروز هم برای جامعه سنتی ایران که زنان را خاموش میخواهد، پذیرش صداقت و جسارت او در بیان فردیت و احساسات عشقی دشوار است. از فروغ نقل شده که در نامهای گفته است: «به رنجهایی که زنان در این مملکت میبرند واقف هستم و نیمی از هنرم را برای تجسم دردهای آنان به کار میبرم.»
عکس: abanpress
نخستین وزیر زن در ایران
فرخ رو پارسا، دختر فخرآفاق پارسا فعال حقوق زنان، نخستین زنی بود که در دوران حکومت پهلوی به مقام وزارت رسید. او وزیر آموزش و پرورش در دو کابینه امیرعباس هویدا بود. او را پس از انقلاب ۵۷ به حکم دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست صادق خلخالی به عنوان "مفسد فی الارض" اعدام کردند.
عکس: 7tir.ir
دومین وزیر زن در تاریخ ایران
مهناز افخمی دومین زن در تاریخ معاصر ایران است که به مقام وزارت رسیده است. او در سال ۱۳۵۵ وزیر مشاور در امور زنان شد. او به مدت پنج سال دبیرکل "سازمان زنان ایران" در دوره محمدرضا شاه پهلوی بود. این سازمان در سال ۱۳۳۸ با هدف اصلی دستیابی به حق رای برای زنان تشکیل شده بود.
عکس: Arsehsevom
انقلاب ۱۳۵۷
بسیاری از زنان و مردانی که در انقلاب بهمن ۵۷ شرکت کردند خواستار عدالت اجتماعی و آزادیهای سیاسی بیشتر بودند. اینکه چه سرنوشتی در انتظار مملکت است برای کسی روشن نبود. ضعف حافظه تاریخی و زندگی در جامعهای بدون آزادیهای سیاسی و تمرینهای دمکراتیک زمینهساز ورود به دورهای شد که در آن دستاوردهای جنبش زنان ایران را به شدت به زیر سوال بردند.