تصویری که همهی ما را منقلب میکند • تفسیر
۱۳۹۴ شهریور ۱۲, پنجشنبهاین عکس تصویری دلخراش است؛ تصویری که ابعاد وحشتبرانگیز فراری نافرجام و مرگبار از کشور جنگزدهی سوریه را نشان میدهد. این عکس فقط تصویربرداری کوچک و لحظهای از اتفاقاتی است که هر روزه در سواحل دریای مدیترانه میتوان شاهد آن بود.
اما در این عکس وحشت و فاجعهی جنگ خانماسوز در سوریه ثبت شده است. این، تصویری است که همهی ما را منقلب میکند. این، تصویری است که با برانگیختن حس همدردی عمیق در ما سبب میشود تا سکوت اختیار کنیم. این، تصویری است که حس درماندگی را در ما برمیانگیزد و ما را به تأمل وامیدارد.
این، تصویری است که ما را در خاموشی فرومیبرد؛ تصویری که ما را متأثر میکند. این تصویر شاید حتی عکس سال باشد و یا شاید حتی عکس برگزیدهی یک دهه. این عکس نمایانگر تمامی آن چیزی است که ما را در این ماهها تکان داد، متاثر و خشمگین ساخت و برانگیخت. و این، تصویری هولناک است.
دلایلی برای عدم انتشار
آیا باید از انتشار چنین عکسی خودداری کرد؟ یا بهتر است که آن را منتشر کرد یا آنکه باید دست به این کار زد؟ آیا دویچه وله به عنوان یک رسانه باید چنین تصویری را منتشر کند؟ برای عدم انتشار این عکس دلایلی قانعکننده و تأملبرانگیز وجود دارد، چرا که بحث بر سر شأن و حرمت یک کودک است و انتظاری موجه از خویشتنداری ما رسانهها.
ما تصمیم گرفتیم این عکس را منتشر کنیم، نه به خاطر جنجالآفرینی و جذب کاربران و مخاطبان بیشتر در اینترنت و تلویزیون. ما این عکس را منتشر میکنیم، زیرا که همه ما را منقلب میکند. ما این عکس را منتشر میکنیم، زیرا به نماد تراژدی پناهجویان بدل شده است؛ و آن اینکه کودکی بیگناه که پدر و مادرش برای نجات جان او به سفری پرخطر دست میزنند تا آیندهای انسانیتر برای او فراهم آورند، در آبهای دریا جان میبازد.
تصویری تکاندهنده
ما این عکس را منتشر میکنیم، زیرا ما را نیز تکان داد و ما را در نشست هیأت تحریریه در تامل و سکوت فرو برد؛ متأثر از رنج و مرگ. ما این عکس را منتشر میکنیم، زیرا این درد را در میان شتاب وظایف روزانهمان به عنوان یک رسانه حس کردیم و در برابر این عکس در خود فرورفتیم.