تفاوتهای فوتبال زنان و مردان
۱۳۹۰ خرداد ۳۱, سهشنبه در سالهای گذشته بر سرعت و قدرت فوتبال زنان افزوده شده است. بازی تیمهای طراز اول فوتبال زنان جهان، مانند تیمهای آلمان، آمریکا، نروژ و برزیل، چنان روان و دقیق شده که گاه در نگاه اول، مانند فوتبال مردان به نظر میآید.
شمار زنانی که به ورزش فوتبال روی میآورند نیز همواره در حال افزایش بوده است. با این همه، هنوز استقبالی که از فوتبال زنان میشود، آنچنان نیست که انتظارات همگان را برآورد. بسیاری از منتقدان فوتبال زنان معتقدند که فوتبال زنان هنوز گیرایی فوتبال مردان را ندارد و تا حدودی خستهکننده است.
باید گفت که تمرینات زنان، درست مانند تمرینات مردان سخت و منظم است و بازی آنان نیز از قواعد یکسانی پیروی میکند. ولی فوتبال زنان به همان بازده فوتبال مردان نمیرسد و همان تعداد تماشاگر را جذب نمیکند. علت را در کجا باید جستجو کرد؟ آیا میتوان این وضعیت را تغییر داد؟
سرعت و قدرت کمتر
فوتبالدوستی که به تماشای فوتبال زنان مینشیند، متوجه میشود که بازی زنان کندتر از بازی مردان است و شوتهایی که زنان میزنند، کمقدرتتر از شوتهای مردان است. بعضی از بازیکنان زن معتقدند که زنان این کاستیها را با تاکتیک بهتر جبران میکنند.
چارلین هارتمن، بازیکن دفاعی تیم زنان اف ث کلن آلمان اذعان میکند که فوتبال زنان اساسا کندتر از فوتبال مردان است، ولی توپ در بازی زنان مدت بیشتری در زمین بازی است. به گفتهی او، بازی مردان به دلیل خطاها و روال خشنتر بازی، بیشتر قطع میشود.
به باور هارتمن، اگر زنان بتوانند به سرعت مردان دست یابند، میتوانند از تکنیک بهتری برخوردار شوند، زیرا بازی زنان پرخاشجویانه و خشن نیست. خشونت کمتر در فوتبال زنان، بر کادر تیمها نیز تاثیر مثبتی میگذارد. زیرا زنان بسیار کمتر از مردان دچار آسیبدیدگیهای شدیدی میشوند که به غیبتهای دراز مدت میانجامد.
تفاوتهای فیزیولوژیک
بخش بزرگی از دختران جوانی که در آلمان به ورزش فوتبال روی میآورند، تا مدتها در تیمهای مختلط با پسران بازی میکنند. آنان پا به پای پسران میدوند و از تمرینهای یکسان سود میبرند. ولی دختران اذعان میکنند که از زمان خاصی به بعد، دیگر نمیتوانند پا به پای پسران بدوند.
ایوون زیلینسکی، مهاجم تیم زنان اف ث کلن که ۲۱ سال سن دارد، میگوید: «من با پسران بازی میکردم و همواره تلاش میکردم بر سرعتم بیفزایم. تا مدتی نیز موفق بودم. ولی زمانی رسید که همبازیان پسر من وارد مرحلهی رشد شدند و من دیگر طاقت و توان آن را نداشتم که پا به پای آنان بدوم».
این امر دلایل روشن فیزیولوژیکی دارد. به گفتهی پروفسور هانس یورگن تریتشوکز، پزشک ورزشی و استاد دانشگاه، زنان هر اندازه هم سخت تمرین کنند، هرگز نمیتوانند تفاوت نیروی بیولوژیک با مردان را جبران کنند.
به گفتهی وی، این واقعیتی بیولوژیک است که حجم قلب زنان، میزان ماهیچههای آنان و حجم خون آنان، بین ۱۰ تا ۱۵ درصد کمتر از مردان است. بنابراین باید این تفاوت را درنظر گرفت و حوزهی ورزش زنان را جداگانه بررسی کرد.
تریتشوکز که خود مدتی در فرانکفورت مربی فوتبال زنان بوده، معتقد است که ولی زنان بر عکس مردان نیازمند انضباط شدید برای تمرینهای سخت بدنی نیستند. آنان به تمرینهای سخت با انضباط بیشتری از مردان مینگرند و بقول معروف از زیر تمرینهای سخت درنمیروند.
وی تاکید میکند که وقتی مربی فوتبال در زمین به تمرین بازیکنان مرد پشت میکند، آنان بلافاصله به استراحت میپردازند و تنبلی میکنند، ولی در مورد زنان میتوان مطمئن بود که آنان با کوشایی به تمرینات خود ادامه میدهند.
نقش مربی دلسوز
یکی دیگر از عواملی که در فوتبال زنان اهمیت دارد، نقش مربیان دلسوز است. بازیکنان زن به مربیانی علاقه دارند که آنان را تشویق میکنند و فقط انتقاد نمیکنند. زنانی که به ورزش فوتبال میپردازند، از مربیانی که دائما فوتبال زنان را با مردان مقایسه میکنند، دل خوشی ندارند. بیشتر مربیان فوتبال زنان معتقدند که زنان آمادگی پذیرش بیشتری دارند و هدفمندتر بازی میکنند.
کمبود تماشاگران در ورزشگاه و عدم استقبال لازم از فوتبال زنان، عواملی هستند که هنوز بسیاری از بازیکنان زن را آزار میدهند. تماشاگران، فوتبال سریع و تهاجمی میخواهند و به همین دلیل بسیاری از آنان هنوز فوتبال مردان را ترجیح میدهند.
در فصل جاری لیگ برتر فوتبال آلمان (بوندسلیگا)، بطور میانگین حدود ۴۰ هزار نفر از هر بازی دیدن کردند. این رقم در لیگ برتر زنان آلمان، چیزی حدود ۴ هزار تن برای هر بازی بود. این تفاوت هنوز چشمگیر است.
BM/SA