تفسیر• پیروزی پوپولیسم در ایتالیا
۱۳۹۵ آذر ۱۵, دوشنبهماتئو رنتسی، دومین نخستوزیری است که در سال جاری پس از شکست در یک همهپرسی ناگزیر به کناره گیری شده است. ابتدا نخست وزیر بریتانیا، دیوید کامرون استعفا کرد و حال نوبت به نخست وزیر ایتالیا رسیده است. هر دو در برابر ائتلافی شکست خوردند که متشکل از شهروندان ناراضی، چپها و راستها، پوپولیستها و مخالفان اصلاحات بود.
حال زنگ خطر در دیگر نقاط اروپا نیز به صدا درآمده است، چرا که این بار نیز پوپولیستها موفق به یک پیروزی مهم دیگر شدند. ماری لوپن در فرانسه و ماتئو سالیونی از حزب لیگا نورد ایتالیا (اتحاد شمال) در جناح راست، از شادی در پوست خود نمیگنجند. در سمت چپ نیز بپه گریلو و اپوزیسیون بنیادگرایاش ظفرمندانه پیش میآیند.
بیشتر بخوانید: نخست وزیر ایتالیا استعفا کرد
"زنده باد ترامپ، زنده باد پوتین، زنده باد لوپن"، این توییتی است که رهبر راستهای افراطی لیگا نورد منتشر کرده است، یعنی همان حزبی که خواهان استقلال و جدایی شمال ایتالیا از جنوب این کشور است.
اینکه بحث و جدلهای سیاسی تا این حد تنزل کرده باشد، چیزی است که باورش نیز بسیار دشوار است.
البته که باید به نتیجه این همهپرسی با ۶۰ درصد رای مخالف به اصلاح قانون اساسی و با توجه به مشارکت بالای مردم (۷۰ درصد) به عنوان یک تصمیم دموکراتیک احترام گذاشت. اما درک و فهم علتها و دلایلی که چنین پیروزی قاطعی را رقم زدند، کار سادهای نیست. افراد ناراضی، سرخوردهها، فراموششدهها و بسیاری دیگر که پیش از این در ایتالیا از فساد مالی نصیب میبردند، رنتسی را برکنار کردند.
اما آیا آنها به پیامد تصمیم خود آگاه بودند؟ آیا راهکار بهتری برای برون رفت از بحران در ایتالیا سراغ داشتند؟ رشد نازل تولید ناخالص ملی ایتالیا در اثر بی ثباتی ناشی از این تصمیم باز هم بیشتر کاهش خواهد یافت. چه کسی حاضر است در کشوری سرمایهگذاری کند که سرنوشت انتخابات آیندهاش ناروشن است و چه بسا بدتر از آن؛ یعنی امکان پیروزی جریانی مثل جنبش گریلو در آن منتفی نیست.
شکست در پی ریسکی بزرگ
این آش را تا حد زیادی خود نخست وزیر ایتالیا، ماتئو رنتسی پخته بود. او از آن قماش بازیگران سیاسی است که از ریسک کردن ابایی ندارند.
رنتسی پس از پیروزی قاطع خود در انتخابات سال ۲۰۱۴ از چنان اطمینان خاطری برخوردار بود که گمان کرد میتواند دست به کار بزرگی همچون اصلاحات دولتی بزند. چنان به خود و موقعیتش اطمینان داشت که همهپرسی اصلاح قانون اساسی را با رای اعتماد به خود و دولت همراه کرد. اما با دیدن نتایج نظرسنجیها که از پیروزی مخالفان حکایت داشتند، رنتسی متوجه خطای خود شد و سعی کرد عقب نشینی کرده و مدعی شود که موضوع اصلا بر سر او نبوده، بلکه بر سر ایتالیا است.
اما مردم با رای خود این عقب نشینی را نپذیرفتند. اپوزیسیون و پیش از همه، رهبر پوپولیستها، بپه گریلو، از اقبال روی کرده بهره گرفت و دست به تبلیغ زد که رنتسی میخواهد ایتالیاییها را فریب داده و دموکراسی را از بین ببرد؛ و البته که این سخن او مثل سایر برنامه پوپولیستها بی اساس و کذب بود.
رنتسی مایل بود ماشین دولتی ایتالیا را با کاستن از دیوانسالاری کوچک و در نتیجه سریعتر کند؛ اصلاحاتی از بالا و آمیخته با خودشیفتگی و تفرعن. برنامه سیاسی او به نظر کارشناسان و سیاستپژوهان، در مجموع برنامه درستی بود. اما رنتسی فکر میکرد که با برداشتن این سنگ بزرگ، حداقل میتواند نشان دهد که تغییر در سیستم سیاسی زنگ زده و تا حدودی فاسد ایتالیا ممکن است. حال همه این تلاشها بی نتیجه مانده است و ماتئو رنتسی میباید با پیامدهای این ریسک بزرگ کنار بیاید؛ البته نه فقط او.
سکون هیچ چیز را بهتر نمیکند
جهان مالی و سرمایهگذاران بی تردید از اقتصاد از نفس و رونق افتاده ایتالیا دوری خواهند کرد. حتی این احتمال وجود دارد که رکود بار دیگر ایتالیا را در بر گیرد. بدهیهای نجومی دولت میتوانند باز هم افزایش یابند و همه این عوامل میتوانند ایتالیا را به مشکلی برای اروپا بدل کنند. ایتالیای بحرانزده هم بر دوش اتحادیه اروپا، پس از خروج بریتانیا و مشکل حل نشده یونان سنگینی خواهد کرد.
در بدترین حالت ایتالیا در یک سالی که به انتخابات باقی مانده توسط یک کابینه تکنوکرات اداره خواهد شد. چیزی که به معنی در جا زدن و سکون است. اگر هم انتخابات زودتر برگزار شود، این احتمال وجود دارد که گریلو و دار و دستهاش به قدرت برسند.
بیشتر بخوانید: ماشین نشر دروغ به سبک ایتالیایی
گریلو که همواره به نارضایتی مردم دامن زده و از سرخوردگی آنان سوءاستفاده کرده است، از سیاست خروج ایتالیا از اتحادیه ارزی یورو دفاع میکند و اگر چنین چیزی روی بدهد، احتمالا به معنای پایان کار این اتحادیه خواهد بود. چون ایتالیا سومین کشور بزرگی است که در تامین بودجه اتحادیه اروپا و طرحهای نجات مالی آن نقش ایفا میکند.
موضوع تبلیغات پوپولیستها در ایتالیا با سایر کشورهای اتحادیه اروپا از حیث تمرکز بر خارجیستیزی، بحران پناهجویی و ناسیونالیسم تفاوت میکند. اما پیروزی آنها در ایتالیا بی تردید موقعیت خرت ویلدرز در هلند و ماری لوپن در فرانسه را در انتخابات اوایل سال آینده میلادی تقویت خواهد کرد. و از آنجا نیز ویروس پوپولیسم میتواند به آلمان هم سرایت کند.
در انتخابات پاییز سال آینده، حزب "آلترناتیوی برای آلمان" بر آن است تا شهروندان ناراضی و خشمگین را پیرامون خود جمع کند و حال ایتالیاییها با این انتخاب خود به طور غیر مستقیم به آنها کمک کردهاند. پناه بر خدا!