1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

تلاش برای حذف هاشمی از مجمع تشخیص مصلحت نظام؟

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۶, جمعه

دفتر آیت‌الله رفسنجانی احتمال کناره‌گیری او از "مجمع تشخیص مصلحت" را تکذیب کرده. همزمان نامه‌ انتقادی محسن رضایی نسبت به هاشمی در سال ۷۲ منتشر شده است. یک تحلیل‌گر از تلاش‌ برای کنار گذاشتن هاشمی از "مجمع تشخیص" می‌گوید.

دفتر هاشمی رفسنجانی کناره‌گیری از مجمع تشخیص مصلحت ایران را تکذیب کرد
دفتر هاشمی رفسنجانی کناره‌گیری از مجمع تشخیص مصلحت ایران را تکذیب کرد

در حالی‌که مرتضی نبوی، مدیرمسئول روزنامه رسالت از گفت‌و‌گوی آیت‌الله هاشمی و آیت‌الله خامنه‌ای و اظهار تمایل آقای هاشمی برای کناره‌گیری از مجمع‌تشخیص مصلحت نظام ایران خبر داده بود، دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت ایران این خبر را "به شدت" تکذیب کرده است.

همزمان محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت ایران نیز که سال ۱۳۷۲ خطاب به آیت‌الله خامنه‌ای و با نگاهی انتقادی به هاشمی رفسنجانی نوشته شده، از سوی محسن رضایی منتشر شده است. در بخشی از این نامه آمده است: «به روشنی می‌‌بينم كه چگونه تكنوكرات‌ها كه از اساس مخالف روحانيت هستند، دارند با ده‌ها اقدام بیصدا ريشه حاكميت سياسی روحانيت را در اين كشور تضعيف می‌كنند.» آقای رضایی درباره انتشار نامه قدیمی خود گفته است: «بنده قصد استفاده سياسی از اين نامه‌ها را نداشتم و فقط برای ضرورت طرح و اهميت مسئله به اين امر پرداختم.»

مرتضی کاظمیان تحلیل‌گر مسائل سیاسی ایران در گفت‌و‌گو با دویچه وله نقش آینده آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در چالش جریان‌های مختلف سیاسی ایران را همچنان نقشی حاشیه‌ای می‌داند.


بشنوید: گفت‌و‌گو با مرتضی کاظمیان، تحلیل‌گر مسائل سیاسی ایران

دویچه وله: با صحبت‌های مدیر مسئول روزنامه‌ی «رسالت»، مبنی بر تصمیم آقای هاشمی برای کنارگیری از مجمع تشخیص مصلحت، و انتشار نامه‌ای قدیمی در انتقاد از آقای هاشمی رفسنجانی توسط محسن رضایی، آیا می‌شود نتیجه گرفت که حذف آقای رفسنجانی از مجمع تشخیص مصلحت ایران کلید خورده است؟

صحبت‌های آقای نبوی درباره آقای هاشمی یا نامه‌ای تاریخی که محسن رضایی الان در این شرایط سیاسی ایران منتشر و رونمایی کرده، نشان می‌هد که بیش از پیش موقعیت آقای هاشمی رفسنجانی متزلزل شده است. با توجه به دیدگاه‌هایی که ایشان به شکل مستقیم و غیرمستقیم ابراز کرده‌اند، در نزاع میان نیروهای دموکراسی‌خواه و نیروهای تمامیت طلب در ایران تقریباً آقای هاشمی رفسنجانی به شکل معنی‌داری جانب حقوق اساسی شهروندان و جانب مطالبات دموکراتیک و خواست‌های شهروندان را گرفتند.

همین امر موجب برآشفتگی صاحبان قدرت در جمهوری اسلامی شده است. آن‌ها تلاش می‌کنند که بیش از پیش آقای هاشمی را به حاشیه ببرند یا او را وادار کنند تا آخرین پایگاه قدرت ایشان یعنی مجمع تشخیص مصلحت نظام را از او بگیرند.

محسن رضایی نامه‌ای قدیمی در انتقاد از آقای هاشمی را به‌تازگی منتشر کرده استعکس: AP

در حالی که هر روز اظهارنظرهای تازه‌ای از رودررویی آقای خامنه‌ای و آقای احمدی‌نژاد منتشر می‌شود، نقش آقای هاشمی در درگیری بین طرفداران دولت و حامیان آقای خامنه‌ای چیست؟ آیا زمینه برای نزدیک شدن آقای هاشمی رفسنجانی به آقای خامنه‌ای مساعد است؟

این اتفاق زمانی در ساخت قدرت جمهوری اسلامی روی خواهد داد که رهبر جمهوری اسلامی به این نتیجه رسد که به‌هرحال گریزی نیست جز این که آقای هاشمی به‌عنوان یک واسط ایفای نقش کند، میان نیروهای اصلاح‌طلب و دموکراسی‌خواه در ایران و جریان‌ها و نیروهایی که در حاکمیت مسلط هستند.

به نظر می‌رسد در شرایط کنونی کشور چنین وضعی وجود ندارد. یعنی رهبر جمهوری اسلامی و آن جریانی که در حاکمیت مسلط است، نیازی به بهره‌گیری از پتانسیل‌های بالقوه یا امکانات بالفعل آقای هاشمی رفسنجانی برای استفاده از ارتباط او با نیروهای جنبش سبز یا جریان‌هایی که منتقد حاکمیت هستند ندارند.

نیروهای اقتدارگرا در حاکمیت مجموع تحولات را در اختیار خود می‌بینند و حتی در منازعه اخیر با طیف احمدی‌نژاد-مشایی کاملا خود را در موقعیتی می‌بینند که آن‌ها را بیش از پیش به حاشیه ببرند. در نتیجه هیچ نیازی نمی‌بینند که از کاراکتر آقای هاشمی بهره بگیرند. به این معنی نقش آقای هاشمی در چالش جریان‌های مختلف سیاسی در ایران همچنان نقشی حاشیه‌ای خواهد بود.

به گفته‌ی سایت‌های داخل ایران به روزنامه‌ی دولتی «ایران» دستور غیررسمی داده شده است که از آقای هاشمی رفسنجانی انتقاد نکند. آیا گروه‌های طرفدار دولت محمود احمدی‌نژاد به فکر یارگیری از هواداران آقای هاشمی افتاده‌اند، یا این هم می‌تواند یک جنگ روانی علیه آقای هاشمی باشد؟

بعید می‌دانم که تغییری ماهوی در رویکردهای باند فکری‌ـ سیاسی احمدی‌نژاد‌ـ مشایی نسبت به آقای هاشمی رفسنجانی به‌وجود آمده باشد. کافی‌ست برگردیم به آنچه در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ و بعدا به شکل خیلی فاحش‌تری در انتخابات سال ۸۸ به‌وقوع پیوست.

نوک تیز حملات آقای احمدی‌نژاد در تبلیغات انتخاباتی، خانواده‌ی آقای هاشمی رفسنجانی، حتی شخص خود ایشان و رویکردهای ایشان بود. به این معنا بعید به نظر می‌رسد که در نحوه‌ی مواجه این باند فکری‌ـ سیاسی، یعنی احمدی‌نژاد‌ـ مشایی، نسبت به آقای هاشمی تغییری به‌وجود بیاید.

مگر این‌که نزاع‌ها همچنان گسترش پیدا کند و به نقطه‌ای برسد که در انتخابات ریاست جمهوری آتی مثلا نامزدی جدید ترجیح دهد که بخشی از طبقه‌ی متوسط شهری را با خود همراه کند. به یک معنا آگاهانه این رویکر را انتخاب کند. چون پیش خود فکر می‌کند بخشی از رای‌های خاموش و آرایی که به سمت آقای هاشمی گرایش دارند این‌جا می‌توانند در همراهی با آن نامزد او را تقویت کنند.

ولی مجموع مواضع آقای مشایی به‌طور مشخص و بحث‌هایی که در مورد مکتب ایرانی و ناسیونالیسم مطرح می‌کند و بازتولید ان توسط آقای احمدی‌نژاد برای شهروندان مشخص شده است. در مورد آقای هاشمی رفسنجانی هم من بعید می‌دانم که کسی نزدیکی آن‌‌ها را یک نزدیکی واقعی و استراتژیک بداند. آن‌چه که در روزنامه ایران هم می‌گذرد، به نظر می‌رسد که بیشتر یک اقدام تاکتیکی است تا یک اقدام استراتژیک.

حسین کرمانی
تحریریه: فرید وحیدی

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه

نمایش مطالب بیشتر