تلاش ناموفق برای برگزاری هزاره شاهنامه
۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۸, دوشنبهبنیاد فردوسی، سال گذشته نتیجهی پژوهشهای فریدون جنیدی، رئیس هیئت امنای خود را تسلیم یونسکو کرد و خواستار آن شد که به مناسبت هزارمین سال پایان سرایش شاهنامه، سال ۲۰۰۹ میلادی به عنوان سال فردوسی معرفی شود. اما یونسکو علاقهای به این پیشنهاد نشان نداد. ظاهرا بررسی بستهی پیشنهادی ایران برای ثبت «هزارهی سرایش شاهنامه» به اسفند ماه امسال موکول شده است. اگر اکثریت ۱۹۲ کشوری که در کنفرانس عمومی یونسکو در پاریس شرکت دارند به این پیشنهاد رای مثبت بدهند، هزاره سرایش شاهنامه نیز در فهرست رویدادهای فرهنگی مهم یونسکو ثبت میشود.
یکی از دلایل بررسی نشدن پیشنهاد بنیاد فردوسی از سوی یونسکو، به اختلافهایی باز میگردد که در مورد هزارهی پایان سرایش شاهنامه وجود دارد. این نهاد فرهنگی سازمان ملل سال ۱۳۶۹ هزاره فردوسی را جشن گرفت و لوح یادبود آن نیز در آرامگاه شاعر توس وجود دارد.
فریدون جنیدی میگوید: «این بزرگداشت براساس سال قمری صورت گرفت، اما لازم است تا بزرگداشتی هم براساس سال خورشیدی برگزار شود.» اکنون مسئولان بنیاد فردوسی امیدوارند در سال ۲۰۱۰ میلادی یونسکو بار دیگر در برگزاری مراسمی جهانی برای سراینده شاهنامه همکاری کند. محمد جعفر یاحقی، مدیر فرهنگسرای فردوسی معتقد است: «با هیچ تاریخی سال ٢٠١٠ را نمیتوان به عنوان هزارمین سال سرایش شاهنامه دانست».
همایش جهانی با حضور استادان ایرانی
ظاهرا به دلیل عدم استقبال یونسکو از پیشنهاد ایران، برگزاری کنگره جهانی فردوسی که برای ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۸ پیش بینی شده بود، لغو شده است. یاحقی در گفتوگویی که ۲۸ اسفند ۸۷ در روزنامه خراسان منتشر شد گفت:«دو سه سالی است که قرار شده کنگره جهانی فردوسی در مشهد برگزار شود. اما متاسفانه به دلایل نامعلوم و ناشناخته این همایش جهانی به تعویق میافتد». یاسر موحدفرد، دبیرکل بنیاد فردوسی، دوزادهم اردیبهشت ۸۸ از برگزاری چهارمین همایش جهانی فردوسی خبر داد.
او در گفتوگو با خبرگزاری مهر تاریخ برگزاری این همایش را ۱۵ اردیبهشت ماه اعلام کرد. ظاهرا جنبهی «جهانی» همایش امسال حضور جلال خالقی مطلق، استاد ایرانی دانشگاه هامبورگ و شهین سراج، رئیس بنیاد ملکالشعرای بهار در فرانسه، در این مراسم بوده است. دو استاد از دانشگاههای آزاد مشهد و زنجان از دیگر سخنرانان همایش بودهاند.
چرا سال ۱۳۸۸، چرا ۲۵ اردیبهشت؟
سال پایان سرایش شاهنامه با استناد به این بیت فردوسی تعیین شده که میگوید:
ز هجرت شده پنج، هشتاد بار
که گفتم من این نامه شهریار
مطابق این اشاره، سال ۴۰۰ هجری قمری (پنج ضربدر هشتاد) که برابر با سال ۳۸۸ خورشیدی است، کار سرایش شاهنامه، و در واقع کار ویرایش مجدد آن، به پایان رسیده است. فردوسی در همانجا روز پایان کار خود را نیز ذکر میکند:
سر آمد کنون قصه یزدگرد
به ماه سپندارمذ روز ارد
بر اساس نامگذاریهای کهن روزهای ماه، این روز بیست و پنجم اسفند میشود. برخی از صاحبنظران معتقدند با توجه به این که روز تولد و مرگ فردوسی نامشخص است، انتخاب ۲۵ اردیبهشت به عنوان روز فردوسی، اگر با فرض ارتباط آن با سرودن شاهنامه انجام شده باشد، توجیهی منطقی ندارد.
آرامگاه ناآرام شاعر توس
بسیاری از فردوسیشناسان علت خاکسپاری فردوسی در باغ خانهای در توس، که متعلق به او یا دخترش بوده را مخالفت متعصبانی میدانند که با دفن او در گورستان مسلمانان مخالف بودند. آرامگاه او از آن زمان بارها ویران شده است. در سال ۱۲۶۳ خورشیدی به همت والی خراسان محل گور فردوسی شناسایی و بنایی آجری برای آن درست کردند که به مرور تخریب شد.
چهل سال بعد، انجمن آثار ملی، با جمع آوری کمکهای مالی مردم، دست به کار ساختن آرامگاه آجری دیگری شد که بنای آن در سال۱۳۱۱به پایان رسید. عمر این عمارت نیز، از سی و پنج سالی که فردوسی صرف نگارش و ویرایش شاهنامه کرد، کمتر بود و در سال ۱۳۴۳ تخریب و بازسازی شد. از آن زمان آرامگاه فردوسی و دیگر عمارتهای وابسته به آن، بارها دستخوش تغییر شدهاند و این تغییرات همچنان ادامه دارد.
ساخت و سازهای غیرمجاز در حریم باغ آرامگاه در سالهای گذشته، نگرانیهای فراوانی به وجود آورده است. چند سال پیش نیز نفوذ آب از آبنمای مرکزی آرامگاه فردوسی به درون محوطه اصلی، خسارت زیادی به این مجموعه وارد آورد که کار مرمت و بازسازی آن در سال ۸۴ به پایان رسید.
احیای زادگاه و آرامگاه فردوسی
از مدتها پیش طرحهایی برای احیای مجموعه فرهنگی تاریخی توس مورد بحث و بررسی است. گفته میشود آیین نامهای نیز برای شورای اجرایی آن در سال ۱۳۷۸ در شورای انقلاب فرهنگی به تصویب رسید. اکنون بار دیگر خبرگزاری مهر هفتم اردیبهشت ۸۸ گزارش میدهد، طرحی زیرعنوان «احیای زادگاه و آرامگاه فردوسی» از سوی بنیاد فردوسی برای تصویب به شورای فرهنگ عمومی کشور ارسال شده است.
محور این طرح، مثلثی است که سه نقطه در خراسان بزرگ را دربرمیگیرد. قرار است یک راس این مثلث در مشهد و مقبره امام هشتم شیعیان باشد که از آن به عنوان «قطب گردشگری مذهبی» یاد میشود. دو راس دیگر این مثلث، یکی مجموعه فرهنگی تاریخی توس و دیگری روستای پاژ، زادگاه فردوسی است. این دو مکان به عنوان قطبهای گردشگری تاریخی و فرهنگی این مثلث مشخص شدهاند.
به گزارش خبرگزاری مهر تاسیس دانشگاه فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی در توس، کتابخانه تخصصی شاهنامه پژوهشی و مرکز اسناد تاریخی از دیگر مواردی است که در این طرح پیشنهاد شده است. همچنین پیش بینی شده زادگاه فردوسی (در ۱۲ کیلومتری شرق توس و ۱۵ کیلومتری شمال مشهد) به شهرک شاهنامه تبدیل شود. با توجه به سابقه طولانی چنین بحثهایی، به نظر نمیرسد این طرحها در آیندهی نزدیک به اجرا درآیند.
خطر تخریب مجسمه فردوسی
از فردوسی مجسمههای فراوانی ساخته شده که مشهورترین آن در میدانی به نام شاعر توس در تهران قرار دارد. این مجسمه اثر ابوالحسن صدیقی است که شاگرد کمال الملک و از بزرگترین مجسمهسازان ایران بود. مجسمه فردوسی که از سنگ مرمر درست شده و سه متر ارتفاع دارد، پنجاه سال است بیدفاع در یکی از شلوغترین میدانهای پایتخت قرار دارد. این مجسمه حوادث بسیاری را شاهد بوده است؛ از سنگپرانیهای روزهای انقلاب تا ساخت مترو در سالهای اخیر.
یکی از مهمترین آفتهایی که مجسمه فردوسی را تهدید به نابودی میکند آلودگی شدید هوای تهران است. به همین دلیل عدهای پیشنهاد میکنند یک کپی از این مجسمه را جایگزین آن کنند و اصل را به موزه انتقال دهند. مجتبی موسوی مدیر اداره حجم سازمان زیباسازی شهرداری تهران، هفتم اردیبهشت ماه گفته است: «فضایی برای نگهداری و محافظت از مجسمههای قدیمی شهر نداریم.»
او با اشاره به این که مجسمه فردوسی یک بار مرمت شده، به خبرگزاری فارس اظهار داشته است: «ساخت موزهای اختصاصی برای نجات این مجسمهها، کار یک ارگان و یک نهاد نیست. بلکه باید همه ارگانهای ذیربط در ساخت چنین موزهای مشارکت داشته باشند». او افزوده است که سازمان زیباسازی شهرداری بررسیهای جدی برای ساخت چنین موزهای را سال آینده آغاز خواهد کرد.
منزلت فردوسی
امروزه جایگاه و اهمیت فردوسی در حفظ زبان و هویت ملی ایرانیان مورد مناقشه نیست. اما او در طول تاریخ معترضان و مخالفان فراوانی نیز داشته است؛ گرچه افسانهها و اسطورههای اثر بزرگ او شاهنامه، چنان در تار و پود وجود و هستی ایرانیان نفوذ کرده که نادیده گرفتنش ساده نیست. شاید به همین دلیل، حرفهایی که از تریبونهای رسمی در ستایش فردوسی ابراز میشود با تلاشهایی که برای حفظ میراث او میکنند تناسب ندارد.
برنامههای بزرگداشت فردوسی معمولا کم شکوهتر از آنچه مسئولان ادعا و تبلیغ میکند برگزار میشود. ظاهرا رئیس بنیاد فردوسی نیز معترف است که با یادگارهای به جا مانده از شاعر توس همشان او رفتار نشده. او ابراز امیدواری میکند احیای آرامگاه فردوسی به گونهای انجام شود که «مجموعه یاد شده درخور منزلت فردوسی باشد.»
نویسنده: بهزاد کشمیریپور
تحریریه: شهرام احدی