"تمارض"، تجربهای گذرا از سینمای ایران در برلیناله ۲۰۱۷
شهرام اسلامی
۱۳۹۵ بهمن ۲۶, سهشنبه
فیلم تمارض به کارگردانی عبد آبست، تنها نماینده ایران در جشنواره فیلم برلین ۲۰۱۷ است. این فیلم در بخش فوروم برلیناله اکران شد. فیلم با تقلیلگرایی در فرم و مضمون میکوشد که از زوایهای جدید به مناسبات انسانی بنگرد.
تبلیغات
تمارض بیشک فیلمی تقلیلگرایانه است. ازهمان دقایق اول مخاطب متوجه میشود که فضای فیلم شباهت زیادی به صحنه تئاتر دارد با این تفاوت که بر خلاف تئاتر، سرعت حرکتها توسط دوربین معین و مشخص میشود.
عبد آبست، وحید راد، مجید یوسفی، دانیال خجسته، شهرزاد سیفی، اَصغر پیران، جواد پورحیدری، جواد پولادی، علیرضا ساوه درودی، ایمان بسیم، حنانه شاهرخی، حسن و حسین جعفری بازیگری در این فیلم را برعهده دارند.
مریم شفیعی تهیهکننده، حمید خضوعی اَبیانه مدیر فیلمبرداری و هایده صفییاری تدوینگر فیلم هستند. محمد اَطبایی هم عرضه و پخش این فیلم را برعهده دارد. فیلمنامه را نیز عبد آبست نگاشته است. مدت فیلم ۸۴ دقیقه است.
نخستین پرسش پس از دیدن فیلم رابطه میان عنوان و موضوع داستان است. چه کسی به چه چیزی تمارض میکند؟ تمارض که در زبان فارسی نخستین معنای آن خود را بیمار جلوه دادن است (بیمارنمایی) چه ربطی با این فیلم یا شخصیتهای آن دارد.
معنای استعاری تمارض نیز تولید و بازتولید نشانههای مادی و روانی برای دستیابی به هدفی خاص است. بهطور مثال وانمود کردن به تهیدستی به منظور دریافت کمکهای بیشتر، تمارض به بیاطلاعی برای فرار از مسئولیت یا مجازات و امور از این قبیل. حتی تمارض میتواند تمیز دادن راست از دروغ را در حوزه حقوقی با مشکل مواجه کند.
در یونان باستان تمارض در ارتباط با یکی از دلایل سهگانه "ترس"، "شرم" و "سودجویی" توضیح میدادند. به نظر این فیلسوفان و پزشکان یونانی افراد به یکی از این دلایل سهگانه دست به تمارض میزنند، یعنی خود را به گونهای دیگر جلوهمیدهند تا به هدف خود دست یابند.
حتی به یک اعتباری هنر فیلم اصولاً یک "تمارض" است. بدین معنا که فیلم تمارض میکند که پرده سینما دستکم برای مدتی واقعیت موجود مخاطبان است.
شاید هم این فیلم در قالب کنونیاش تمارض میکند که یک فیلم داستانی است.
داستان فیلم
سه جوان به نامهای عبد، وحید و آریس برای گذراندن پنجشنبه شب میخواهند به خانه دوستی به نام "اسی" بروند که در این فیلم هر از گاهی از او به عنوان "پیرمرد" نیز یاد میشود.
این شبنشینی سرانجام به جدال کشیده میشود و پس از نزاع میان دستکم دو تن از مهمانان با میزبان، همگی توسط ماموران پلیس دستگیر و به پاسگاه پلیس آورده میشوند. داستان در آبادان و خرمشهر رخ میدهد.
تعریف داستان به سادگی ممکن نیست، چرا که روند آن به صورت خطی آغاز نمیشود. یعنی مخاطب نخست پس از دستگیری این چهار تن و انتقال آنها به پاسگاه، بهتدریج با شخصیتهای فیلم آشنا میشود و از طریق توضیحات آنان به دیگر قضایا نیز پی میبرد.
داستان در برخی موارد حلقوی و دایرهوار میشود، یعنی داستان در داستان بازگو میشود و روایتی که "اسی" درباره از دست دادن دخترش بازگو میکند، با داستان خود فیلم گره میخورد.
"هیچ فیلمى جاى تخیل را پر نمىکند" • گفتوگو با عبد آبست
در فیلم به اغلب موضوعات مهم (اگر بتوان این موضوعات را اصولاً مهم خواند) تنها اشارهای میشود و توضیح بیشتری درباره آنها داده نمیشود، تو گویی که مخاطب از آنها پیشاپیش اطلاع دارد.
بهطور مثال این سه دوست در گمرگ کار میکنند، "اسی" پیش از ورود دوستان به منزلش مدعی میشود که مهمانانی دارد که آنها نیز از کارکنان گمرگ هستند، خود "اسی" نیز ظاهراً تاجر است.
اشارههای پراکنده و مبهمی نیز به همجنسگرایی "اسی" میشود که تبیین آنان به سادگی امکانپذیر نیست، استفاده از کلمات ویژه با بار معنایی مشخص و "دستمالی" کردن مهمانان از این جملهاند، اما خواندن آوازی از التون جان این ظن را تقویت میکند.
به مسائلی نظیر قاچاق کالا، مشروبخواری، مصرف مواد مخدر، دزدی، تصادف، لودگی، خشونت و غیره نیز تنها اشاراتی صورت میگیرد. هیچ داستان فرعی در فیلم بهطور جدی پیگیری نمیشود، همهچیز آغازی دارد، اما در میانه راه رها میشود. پنداری که پیشپاافتادگی روایتها تمامی داستان فیلم و شخصیتهای آن نیز را فرا گرفته است.
فیلم میکوشد چند لایه بودن زندگی روزمره را نمایش دهد، اما از آنجایی که روایتپیش پاافتاده و تکراری است، تامل مخاطب را بر نمیانگیزد.
لغزندگی دیالوگها در سطح
در تئاتر جدی تقلیلگرایانه و آبسورد نظیر آنچه ما از ساموئل بکت در "بازی آخر" میشناسیم، هر واژهای بر روی ترازوی زرگری گذارده شده و تغییر هر کلمه در جملهای کوتاه، پیامهای روشن و کوبنده آن را تغییر میدهد.
اما در "تمارض"، دیالوگها چنان بیاهمیتاند که تکرار آنها توسط شخصیتهای متفاوت فیلم بر وزن و اعتبار دیالوگها نمیافزایند. فیلم بیشتر شبیه به یک فیلم آزمایشی و تجربهای (Experimentalfilm) است که نتیجهی آن الزاماً موفقیت نیست.
بیان متفاوت داستان نزاع میان این چهار نفر و بازگویی پیامدهای دیگر از سوی راویان م به معنای ایجاد فضایی چندصدایی در فیلم نیست. تکرار روایتهای متفاوت عناصری از دروغ و حقیقت را در بر دارد، اما نه بدانگونه که فکر کنیم هر کس حقیقت خود را از زاویه فردی از رخدادی یکسان و عینی بیان میکند.
اگر تمارضی در کار باشد، همانا بازگویی واقعیت به گونهای ناروشن است که میتواند به همان دلایلی سهگانهای باشد که پیشتر به آنها اشاره شد.
چندصدایی محصول درک و بازتولید رخدادیی عینی با امکانات سوبژکتیو است. در چندصدایی حقیقت کلی و مجرد زیر سوال میرود و افراد حاملان حقیقتهای نسبی هستند. این حقیقتها البته عاری از دروغ هستند، تفاوت آنها در زاویه دید و امکانات متفاوت راویان است.
اما در فیلم تمارض از این پیچیدگیها خبری نیست و همه چیز در سطح میلغزد. دیالوگهای چهار دوست ملالآورند، لودگیهای آنان تماشاگر ایرانیرا به یاد تئاتر روحوضی و مزاح بیمحتوا میاندازد. برای مثال میتوان به تلفظ نام شهر آمستردام در این فیلم اشاره کرد.
بر خلاف فیلم "تمارض" تئاتر آبسورد پیامی جدی دارد و به هیچوجه نتیجه کار هنری سطحی نیست. پتانسیل انتقادی تئاتر آبسورد مفهومی عمیقاً فلسفی را در خود حمل میکند.
برعکس این فیلم امور جدی را بیهوده نشان میدهد. آنهم نه این دلیل که اهمیت آنها را به صورت انتقادی برجسته کند، تا تماشاگر کنجکاو احتمالاً به کنه آن پی برد.
اصولاً استفاده از کلیشهها و تکرار جملات و دیالوگهای سست در فیلم، قرار نیست که جبر و فشار بیرونی را به چالش کشد. قرار نیست که با مشاهده این جبر، ناخودآگاهی حاکم در فیلم بدل به خودآگاهی مخاطب شود و امکان ورود به حوزه اختیار فراهم گردد، بلکه بر عکس همانگونه که شخصتهای فیلم در این ناخودآگاهی اسیرند، فیلم با بافت خود مخاطبش را به عرصه ناخودآگاهی فرا میخواند تا همهچیز معنای خود را از دست بدهد.
محرومیت خودخواسته از امکانات سینمایی
تقلیلگرایی و تجرد تنها در صحنهآرایی و دکور اجرا نشده، بلکه در نحوه لباس پوشیدن و شمار بازیگران نیز لحاظ شده است. مردها در این فیلم کفشهای آبی یکسانی به پا دارند. یک تیشرت و یک شلوار، در این مورد استثنایی نیست.
زن و دختربچه نیز با سادگی کامل نمایش داده میشوند، در پس اینها اگر نکتهای انتقادی نهفته بود، میتوانستیم این تقیلگرایی را نشانه برای امر مهم دیگری بدانیم.
آیا واقعاْ این نگرش مینیمالیستی در این فیلم دلالت بر امری بیرونی یا ایده مهمتری ندارد؟ آیا کارگردان بدون منظور وغرض خود را از تمام امکانات گسترده هنر فیلم محروم کرده است؟ آیا فقر تصویر و دیالوگها، ارزشافزودهای برای مضمون فیلم ایجاد کردهاند؟
شاید خالق این اثر به همه این پرسشهای فکر کرده و جوابی برای آنها داشته باشد، اما اجرا آنها در فیلم صورت نگرفته است، از ایده تا تحقق آن در فیلم راه درازی وجود دارد. این راه طولانی رمز و راز هرمنوتیک زیباشناسانهای است که هر سینماگری با ویژگی و امکانات خود آن را طی میکند. در "تمارض" این راه به بنبست کشیده میشود. شاید با کمی تسامح بتوان گفت راه در جایی شروع میشود، اما پس از اندک زمانی راه محو و نابود میشود. تو گویی که این راه از همان آغاز توهمی بیش نبوده است.
مروری بر حضور و موفقیتهای سینمای ایران در برلیناله
جشنواره فیلم برلین برای شصت و هفتمین بار برگزار میشود. تا کنون آثار زیادی از سینماگران ایرانی در برلیناله به نمایش درآمده و شماری از آنها موفق به شکار خرسهای طلایی و نقرهای شدهاند.
ایران در برلیناله ۲۰۱۷
در شصت و هفتمین دوره از جشنواره فیلم برلین که در روزهای ۹ تا ۱۹ فوریه ۲۰۱۷ برگزار میشود، تنها یک فیلم از ایران حضور دارد: "تمارض"، ساختهی عبد آبست. این فیلم که در بخش فوروم برلیناله به نمایش درمیآید، به گفتهی کارگردانش دارای پروانه نمایش ویدئویی است و مجوز نمایش خارجیاش را از وزارت ارشاد گرفته است. تصویر: نمایی از فیلم "تمارض".
عکس: Iranian Independents
بهرهگیری از بازیگران جوان
عبد آبست (تصویر) که خود تجربه بازیگری دارد، در سال ۲۰۱۴ با فیلم نیمهبلندش به نام "گوشه" در جشنواره فیلم قاهره حضور یافت. به گفتهی او "تمارض" اثری تجربی است که در آن از جمله از بازیگران جوان و حرفهای تئاتر بهره گرفته شده است. این فیلم در برلیناله نخستین حضور بینالمللیاش را تجربه میکند.
عکس: Iranian Independents
از اولین تا بزرگترین موفقیت
"شقایقهای سوزان"، ساخته هوشنگ شفتی که ۱۹۶۳ در جشنواره برلین به نمایش درآمد، اولین فیلمیست که موفق به کسب جایزه در برلیناله شد. این فیلم جایزه ویژه خرس نقرهای را برای ارزشمندترین فیلم کوتاه، که از جوایز فرعی است، کسب کرد. بزرگترین موفقیت تا حال نصیب فیلم "جدایی نادر از سیمین" شده که سال ۲۰۱۱ نه تنها خرس طلایی برلیناله را شکار کرد، بلکه گروه بازیگران مرد و زن آن نیز دو خرس نقرهای دریافت کردند.
نخستین موفقیت بزرگ
اولین موفقیت بزرگ برای سینمای ایران در جشنواره برلین را سهراب شهید ثالث به ارمغان آورد. او در سال ۱۹۷۴ جایزه خرس نقرهای بهترین کارگردانی (از جوایز اصلی برلیناله) را برای فیلم "طبیعت بیجان" دریافت کرد. شهید ثالث که از آغازگران موج نوی سینمای ایران است، بعدها در آلمان به فعالیتهای سینمایی خود ادامه داد و با ساختههای خود از جمله "یک اتفاق ساده" و "در غربت" نیز حضوری موفق در برلیناله را تجربه کرد.
عکس: Ketab.ir
شکار خرس با "طبیعت بیجان"
"طبیعت بیجان" که سهراب شهید ثالث در کنار کارگردانی، نوشتن فیلمنامهی آن را نیز برعهده داشت، در سال ۱۳۵۳ ساخته شد. این فیلم زندگی سوزنبان پیری را به تصویر میکشد که با همسرش در منطقهای دورافتاده زندگی میکند. میتوان گفت که شهید ثالث شهرت و اعتبار جهانی خود را تا حد زیادی با جشنواره برلین پیش برد. تصویر: صحنهای از "طبیعت بیجان" با بازیگری زادوار بنیادی و زهرا یزدانی، نقشآفرینان اصلی این فیلم.
عکس: Filmfest Hamburg
از "گاو" تا "بانو"
داریوش مهرجویی که از سینماگران پرسابقه ایران شناخته میشود، تا کنون با چهار اثر در جشنواره فیلم برلین حضور یافته است. در دوران پیش از انقلاب فیلمهای "گاو"، "پستچی" و "دایره مینا" از او در برلیناله به نمایش درآمد. آخرین بار در سال ۱۹۹۹ بود که ساختهای از او (فیلم بانو) در چارچوب جشنواره فیلم برلین اکران شد.
عکس: picture alliance/Asian News Network
اولین حضور فیلمساز زن
از آغاز فعالیت جشنواره برلین بیش از چهار دهه گذشت تا برای نخستین بار یکی از فیلمسازان زن سینمای ایران در برلیناله حضور یافت. در سال ۱۹۹۳ فیلم "نرگس"، ساختهی رخشان بنیاعتماد در بخش "فورم" برلیناله به نمایش درآمد.
عکس: Mehr
دومین خرس نقرهای
جعفر پناهی که در سال ۱۹۹۶ با "بادکنک سفید" در برلیناله حضور داشت، ده سال بعد در پنجاه و ششمین دوره از برلیناله (۲۰۰۶) توانست با فیلم "آفساید" رأی هیات داوران اصلی را کسب کند و دومین خرس نقرهای بهترین کارگردانی را برای سینمای ایران به ارمغان آورد.
عکس: BEHROUZ MEHRI/AFP/Getty Images
بیان معضلات اجتماعی
آفساید به مسئله ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاهها و به خصوص تماشای مسابقات فوتبال میپردازد. این فیلم، داستان دخترانی است که برای تماشای مسابقه فوتبال، ناگزیر میشوند لباس پسرانه بپوشند. این دختران سرکش و مغرور به مخاطرهای بزرگ دست میزنند تا تنها بتوانند مسابقه فوتبال تماشا کنند. فیلم آفساید با لحنی طنزآلود و بیانی گرم و صمیمی از محرومیت زن ایرانی از بدیهیترین حقوق و آزادیهای فردی سخن میگوید.
عکس: Internationale Filmfestspiele Berlin
فیلمسازی پرحضور
جعفر پناهی با هشت فیلم که البته نمایش شماری از فیلمهای او در چارچوب برنامه بزرگداشت وی در برلیناله ۲۰۱۱ صورت گرفت، بیشترین حضورها را در برلین داشته است. سهراب شهید ثالث (۶ فیلم)، داریوش مهرجویی و محمدعلی طالبی (هر یک ۴ فیلم) و هژیر داریوش (با ۳ فیلم) از فیلمسازان پرحضور در برلیناله محسوب میشوند.
عکس: Getty Images
"آواز گنجشکها"
در سال ۲۰۰۸ حضور سینما و سینماگران ایرانی در برلیناله پررنگ بود. "آواز گنجشکها"، ساختهی مجید مجیدی از جمله فیلمهای شرکتکننده در آن دوره از جشنواره سینمایی برلین بود که در بخش مسابقه حضور یافت. تصویر: مجید مجیدی (راست) در کنار رضا ناجی، بازیگر نقش اول مرد در فیلم "آواز گنجشکها" در برلین.
عکس: Barbara Sax/AFP/Getty Images
معضلات زندگی شهری
"آواز گنجشکها" به داستان مردی ساده و میانسال به نام کریم (با بازیگری رضا ناجی) میپردازد که در مجتمع پرورش شترمرغ در اطراف تهران کار میکند و با شترمرغها ارتباط روانی و عاطفی برقرار کرده است. در پی فرار یکی از شترمرغها از مزرعه، کریم اخراج میشود و برای امرار معاش ناگزیر به آغاز زندگی تازهای در شهر میشود. تصویر: صحنهای از فیلم "آواز گنجشکها".
عکس: Mehr
بهترین بازیگر نقش اول مرد
"آواز گنجشکها" اگر چه از کسب خرس طلایی در بخش رقابتی محروم ماند، اما رضا ناجی به خاطر نقشآفرینی در این فیلم، جایزه خرس نقرهای را برای بهترین بازیگر مرد دریافت کرد.
عکس: Getty Images
حضور "سه زن"
فیلم "سه زن" با بازیگری نیکی کریمی (تصویر) و پگاه آهنگرانی، از جمله فیلمهای ایرانی شرکتکننده در جشنواره فیلم برلین در سال ۲۰۰۸ بود. این فیلم که منیژه حکمت آن را کارگردانی کرده در بخش "پانوراما" به نمایش درآمد.
عکس: Iranian Independents
"فوتبال سربسته"
از جمله برندگان جوایز فرعی جشنواره فیلم برلین آیت نجفی بود که با مستند "فوتبال سربسته" (Football under cover) به دریافت جایزه "تدی" نائل آمد. داستان این فیلم که توسط نجفی و دیوید آسمان ساخته شده، مسابقه فوتبال میان تیم زنان برلین و تیم ملی فوتبال زنان ایران را به تصویر میکشد.
عکس: picture-alliance/ dpa
فروریزی بودا از شرم
از دیگر شرکتکنندگان ایرانی در برلیناله ۲۰۰۸ حنا مخملمباف بود که با فیلم "بودا از شرم فروریخت" موفق به دریافت جایزهی خرس بلورین در بخش کودکان و نوجوانان شد. این جایزه از ۲۳ سال پیش، هر ساله به یک فیلم که در خدمت صلح جهانی باشد، اهدا میشود.
عکس: picture-alliance/dpa
"الی" در برلین
در سال ۲۰۰۹ فیلم "درباره الی" ساختهی اصغر فرهادی با استقبال فراوانی در برلیناله روبرو گشت. فرهادی برای این فیلم موفق به کسب جایزه خرس نقرهای برای بهترین کارگردانی شد. نمایی از فیلم "درباره الی" با بازیگری گلشیفته فراهانی و ترانه علیدوستی.
عکس: Berlinale
حضور پررنگ در برلیناله ۲۰۱۱
سال ۲۰۱۱ بدون شک از دورههای پررنگ حضور سینما و سینماگران ایرانی در برلیناله بود. شرکت "جدایی نادر از سیمین"، ساختهی موفق اصغر فرهادی در بخش مسابقه و همچنین اختصاص یافتن بخشی ویژه به آثار جعفر پناهی از جمله رویدادهای مهم آن دوره بود. نیامدن جعفر پناهی، یکی از اعضای هیات داوران آن دوره، به علت محکومیت و حبس اعتراضات گستردهای به دنبال داشت و پوسترهای بزرگی در این رابطه در برلین دیده شد.
عکس: DW
جای خالی پناهی
جعفر پناهی پیشتر در حکمی از سوی دادگاه به اتهام "اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی" به ۶ سال حبس تعزیری، ۲۰ سال محرومیت از فیلمسازی، ۲۰ سال محرومیت از فیلمنامهنویسی، ۲۰ سال محرومیت از سفر به خارج از ایران و ۲۰ سال ممنوعیت از هر نوع مصاحبه با رسانهها و مطبوعات داخلی و خارجی محکوم شده بود. جشنوارهی ۲۰۱۱ با صندلی خالی جعفر پناهی بر روی سن آغاز به کار کرد.
عکس: picture-alliance/dpa
موفقیتی بیسابقه
سال ۲۰۱۱، سال موفقیت سینمای ایران بود. "جدایی نادر از سیمین"، ساختهی اصغر فرهادی که با استقبال همزمان و گستردهی منتقدان و علاقمندان روبرو شده بود، سرانجام خرسهای طلایی و نقرهای را از آن خود کرد. هیئت شش نفره داوران بینالمللی به ریاست ایزابلا روسلینی، و در غیبت جعفر پناهی، خرس طلایی شصت ویکمین دوره برلیناله را به فیلم "جدایی نادر از سیمین" اعطا کرد.
عکس: Alamode/picture alliance/dpa
ستایش از بازیگران
"جدایی نادر از سیمین" نه تنها جایزه خرس طلایی برای بهترین فیلم بلکه جوایز خرس نقرهای جشنواره برلیناله برای تمامی بازیگران مرد و زن نیز را از آن خود کرد. گروه بازیگران مرد را پیمان معادی، شهاب حسینی، بابک کریمی و علیاصغر شهبازی تشکیل میدادند که شهاب حسینی در مراسم پایانی شرکت نداشت. خرس نقرهای برای بهترین بازیگر زن به تمامی بازیگران، یعنی ساره بیات، لیلا حاتمی و سارینا فرهادی، اعطا شد.
عکس: picture-alliance/dpa
به یاد پناهی
اصغر فرهادی در مراسم اختتامیه با سپاس از مردم صبور ایران و با یادی از دوست خود جعفر پناهی خرس طلایی را دریافت کرد. وی گفت، باور نمیکرد که بار دیگر بر روی صحنه برلیناله بیاید، زیرا پیشتر بازیگران زن و مرد این فیلم خرسهای نقرهای را شکار کرده بودند.
عکس: dapd
عضویت فرهادی در هیات داوران ۲۰۱۲
اصغر فرهادی پس از موفقیتهای سالهای پیش به عنوان یکی از اعضای هیات داوران برلیناله ۲۰۱۲ برگزیده شد. سرپرستی هیات داوران را مایک لی، کارگردان و نمایشنامهنویس بریتانیایی برعهده داشت. بوعالم صنصال، نویسنده الجزایری، باربارا زوکووا، بازیگر آلمانی؛ شارلوت گینزبورگ، بازیگر و خواننده از فرانسه؛ جیک جیلنهال، بازیگر آمریکایی؛ فرانسوا اوزو، کارگردان فرانسوی و آنتون کوربین عکاس هلندی از دیگر اعضا بودند.
عکس: picture-alliance/dpa
شیرین نشاط در جمع داوران ۲۰۱۳
هیئت داوران بخش رقابتی جشنواره فیلم برلین در سال ۲۰۱۳ هفت نفر بودند که در رأس آنان ونگ کار وای، کارگردان صاحبنام چینی قرار داشت. شیرین نشاط، هنرمند و فیلمساز ایرانی نیز یکی از چهار زنی بود که در آن دوره در جمع این هیئت حضور داشت. شیرین نشاط در عرصهای گسترده کار میکند و در تمام کارهای این هنرمند دو شناسه برجستگی دارد: یکی پیشینهی سنتی و دیگر نگاه بدیع و مدرنی که به همه چیز تازگی میدهد.
عکس: Reuters
باز هم پناهی
در سال ۲۰۱۳ فیلم "پرده"، ساخته جعفر پناهی و کامبوزیا پرتوی، خرس نقرهای برای بهترین فیلمنامه را کسب کرد. پناهی مانند دورههای گذشته جشنوارهی برلین این بار نیز شانس آمدن به پایتخت آلمان و حضور در برلیناله را نیافت. صحنهای از فیلم "پرده".
عکس: uConnect
بازتابندهی ترس و نومیدی
کامبوزیا پرتوی در نشست خبری در چارچوب برلیناله گفته بود که فیلم "پرده" ناشی از شرایط روحی کنونی پناهی است. عدم امنیت، نومیدی، ترس، مرگ، خودکشی و آزادی اندیشه، ایدههایی هستند که در این فیلم به آنها اشاره میشود. تصویر: پرتوی هنگام دریافت خرس نقرهای برلیناله.
عکس: picture-alliance/dpa
میترا فراهانی در جمع داوران ۲۰۱۴
در میان ۸ عضو هیئت داوران ۶۴ـ مین دورهی جشنوارهی فیلم برلین (۶ تا ۱۶ فوریه ۲۰۱۴)، میترا فراهانی، سینماگر ایرانی ساکن فرانسه نیز شرکت داشت. رئیس هیات داوران ۲۰۱۴ را جیمز شیمس، تولیدکننده فیلمهای آنگ لی، کارگردان بهنام تایوانی عهدهدار بود. فراهانی تا کنون چندین مستند موفق، از جمله "زهره و منوچهر" دربارهی روابط جنسی جوانان در ایران و "فیفی از خوشحالی زوزه میکشد" را ساخته است.
عکس: Getty Images
تنها نمایندهی ایران در سال ۲۰۱۴
"عصبانی نیستم" به کارگردانی رضا درمیشیان تنها محصول سینمایی از ایران بود که در برلیناله ۲۰۱۴ به نمایش درآمد. این فیلم در بخش پانوراما اکران شد، اما جایزهای دریافت نکرد. "عصبانی نیستم" بهرغم وجود محدودیتها و موانع در ساخت آن، انتقادی جسورانه از مسائل و مشکلات ایران امروز، بهویژه استیصال نسل جوان است.
عکس: Berlinale 2014
مستند "ایرانی"
البته شماری از سینماگران ایرانی یا ایرانیتبار که ساختههای آنان محصول کشورهای دیگر بود، در برلیناله ۲۰۱۴ حضور داشتند، از جمله مهران تمدن، فیلمساز مقیم فرانسه که با مستند "ایرانی" به برلیناله آمده بود. او برای تهیه این اثر چهار روحانی «حوزه علمیه» را به خانهای ییلاقی مهمان میکند تا در کنار آنان دو روز بگذراند و از طریق گفتوگو با آنان شرایط و امکان همزیستی گرایشهای گوناگون را در عمل تجربه کند.
عکس: Berlinale
"ماکوندو"
"ماکوندو" نخستین فیلم سینمایی سودابه مرتضایی، فیلمساز ایرانی مقیم اتریش نیز در بخش رقابتی برلیناله ۲۰۱۴ حضور داشت. این فیلم روایتی ساده از زندگی روزمره یک خانواده چچن است که در آرامش و سکون در حاشیه وین زندگی میکند. هدف مرتضایی از ساختن این اثر نه طرح تفصیلی مسائل پناهندگی یا بررسی وضعیت خارجیان، بلکه به تصویر کشیدن زندگی یک خانواده پناهنده در قالب فیلمی کوچک و ساده بوده است.
عکس: FreibeuterFilm
پناهی و خرسی دیگر
در شصت و پنجمین دوره از جشنواره فیلم برلین که در سال ۲۰۱۵ برگزار شد، جعفر پناهی موفقیتی دیگر را جشن گرفت و با فیلم "تاکسی" خرس طلایی برلیناله را شکار کرد. پناهی (راست در تصویر) در این فیلم با هویت واقعی خود تاکسی میراند. مسافران مختلفی سوار تاکسی او میشوند و دوربینهایی که در تاکسی تعبیه شدهاند دیالوگها و رفتار مسافران را ضبط میکنند. فیلم شباهت زیادی به فیلمهای مستند دارد.
عکس: Jafar Panahi
در انتظار پناهی
فیلم "تاکسی" در برلیناله ۲۰۱۵ بسیاریرا غافلگیر کرد. هیئت داوران این جشواره "تاکسی" را به اتفاق آرا برجستهترین اثر در بخش رقابتی برلیناله ارزیابی کرد. محدودیتهای ساختن فیلم و ممنوعالخروج بودن جعفر پناهی عطش منتقدان و فیلمدوستان برای تماشای "تاکسی" را دوچندان کرده بود. پناهی مانند سالهای گذشته نتوانست در برلیناله حضور یابد و به همین دلیل خواهرزادهاش خرس طلایی را با چشمان گریان دریافت کرد.
عکس: picture alliance/AP Images/M. Sohn
ایران در برلیناله ۲۰۱۶
در برلیناله ۲۰۱۶ که در روزهای ۱۱ تا ۲۱ فوریه برگزار شد، سینمای ایران نیز در بخشهای گوناگون از جمله در بخش رقابتی بر سر خرس طلایی (جایزه اصلی جشنواره برلین) و در بخش "نسل نو" حضور داشت. "اژدها وارد میشود"، ساخته مانی حقیقی، "لانتوری" (تصویر)، اثر رضا درمیشیان، "رویاهای دم صبح"، ساخته مهرداد اسکویی و "والدراما" به کارگردانی عباس امینی نمایندگان سینمای ایران در جشنواره برلین در ۶۶مین دوره بودند.