تنش خاورمیانه یادآور اروپای قبل ازجنگ جهانی اول است
۱۳۹۱ مهر ۳, دوشنبه «شاید فقط عدهای معدود خواهان جنگ میان ایران و اسرائیل باشند، ولی تبلیغات و آمادهسازیهایی که برای آن میشود بعضا میتواند با جرقهای به یک جنگ واقعی بیانجامد» این نکته محوری مقالهای تحلیلی است که فولکر پرتس (Volker perthes) در روزنامه زود دویچه (۲۴سپتامبر) منتشر کرده است. پرتس مدیریت "موسسه علم و سیاست" آلمان را به عهده دارد که مهمترین موسسه تحقیقاتی آلمان در زمینه سیاست بینالمللی به شمار میرود و تحلیلها و ارزیابیهای آن در سمتگیریهای سیاست خارجی برلین پیوسته مورد توجه و اعتناست.
پرتس در زمینه ایران و مسائل اتمی آن از صاحبنظران برجسته آلمان و اروپا به شمار میرود. او به کشورهای خاورمیانه، از جمله ایران و اسرائیل رفت و آمد دارد و کتابی هم در باره مناقشه هستهای ایران منتشر کرده است.
مقاله پرتس در زود دویچه عنوان "وقتی که همه از جنگ صحبت میکنند" را بر پیشانی دارد. او با این اشاره که « جرووبحثو لفاظیهای فراوانی که اینک بر سر یک جنگ بلاواسطه هر روز به گوش میرسد در سالهای اخیر بیسابقه بوده» به مضمون تهدیدهای تلآویو و تهران علیه یکدیگر میپردازد و رزمایشها و نمایش قدرت نظامی از سوی جمهوری اسلامی و نیز از سوی اسرائیل، آمریکا و متحدان آنها را حاوی این پیام نهفته میداند: آماده جنگیم.
به عقیده مدیر موسسه علم و سیاست بحثهای سیاسی و رسانهای جاری بیش از آن که بر راههای اجتناب از جنگ متمرکز باشد، آشکار و پنهان گرد این موضوع میچرخد که چگونه آغاز جنگ علیالحساب تا بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر، به تعویق بیافتد. حتی مذاکرات میان گروه ۵+۱ و ایران نیز از نظر پرتس بیش از آن که معطوف به یافتن راهحلی برای مناقشه اتمی باشد «به تاکتیکی برای خریدن وقت و به تعویقانداختن جنگ بدل شده است.»
جنگی در کار نخواهد بود ولی ...
پرتس سپس مینویسد که مجموعه دادههایش وی را به این یقین قاطع رسانده که دستکم امسال جنگی در کار نخواهد بود. او تهدیدات اسرائیل را نیز عمدتا بخشی از تلاشهای این کشور برای سوق آمریکا و اروپا به سوی اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران تلقی میکند.
با این همه، از نظر پرتس کوبیدن بر طبل جنگ، ولو که ارادهای عملی هم در پشت آن نباشد، خطرناک است. او این خطرناکی را از جمله ناشی از بالابودن سطح تنش در منطقه، سوءظن شدید میان رهبران کشورهای خاورمیانه و ناآشنایی و آگاهی کم متقابل آنها نسبت به گذشته میداند. اما در این رابطه تاکید ویژه پرتس بر نبود هیچ نهادی برای مدیریت بحران و نیز کمتجربگی بسیاری از رهبران در برخورد با تنشهای منطقهای است.
پرتس در ادامه به یاد میآورد که رهبران خاورمیانه در چند دهه پیش تلاش داشتند که توازن قوای شکننده در منطقه را کم و بیش حفظ کنند. از همین رو به استثنای جنگ ایران و عراق، همه درگیریها وتنشها در منطقه نسبتا کوتاه ماندهاند و درگیریها و جنگهای داخلی در کشورهایی مانند لبنان و الجزایر و فلسطین و سودان دستکم این ویژگی را داشتهاند که به درون کشورهای همسایه سرایت نکردهاند. سوریه و عربستان و ایران و برخی کشورهای دیگر منطقه حداکثر تسویه حساب خود را در عراق انجام دادهاند و کمتر رویاروی یکدیگر قرار گرفتهاند. اسرائیل و سوریه هم حداکثر در لبنان با هم درگیر بودهاند و نه به صورت رویارو.
مدیر موسسه علم و سیاست در ادامه مقاله خود در زود دویچه با استقبال از "بهار عربی" که صدها میلیون عرب را در قیاس با سالهای پیش از ۲۰۱۱ در وضعیتی آزادتر قرار داده، به این جنبه منفی قضیه هم اشاره میکند که در سطح منطقه احساسی عمومی از بیثباتی و ابهام در چشماندازها پدید آمده است. این احساس از نظر پرتس به جای آن که به احتیاط و حزم و خویشتنداری بیانجامد رفتارهایی پرخطر و لفاظیهای تحریکآمیز را به دنبال داشته است.
سود و زیان بهار عربی برای ثبات منطقه
پرتس سپس به تشدید نگرانیهایی که تحولات ناشی ازبهار عربی در اسرائیل به وجود آورده، میپردازد. او در این رابطه به مصر اشاره میکند که روزی شریک صلح اسرائیل در خاورمیانه به شمار میآمد و حالا رئیس جمهوری زمامدار آن شده که گرچه به دنبال لغو قرارداد کمپدیوید نیست، ولی علاقهای هم به مناسبات مبتنی بر اعتماد تام و تمام با اسرائيل ندارد.
ایران نیز از نظر پرتس تنها نگرانیاش این نیست که رژیم اسد سقوط کند و یک متحد و حوزه نفوذ ژئواستراتژیک خود را از دست بدهد، بلکه از این خطر هم آگاه است که حمایتش از رژیم سوریه عملا به وجهه واعتبار ایران در جهان عرب برای سالهای متمادی آسیب خواهد زد. عربستان نیز از نظر پرتس فرصت را مناسب دیده که با حمایت از مخالفان اسد عملاَ نفوذ منطقهای ایران را محدود کند، ولی در عین حال نگران است که در داخل کشورش یا سایر شیخنشینهای خلیج فارس یا در پادشاهی اردن نیز قیامها و خواستهایی همچون سوریه برآمد کند. در مجموع پرتس به این نتیجه میرسد که کنشگران جدید و قدیم منطقهای و بینالمللی فاقد آن میزان تجربه و اعتماد متقابل به یکدیگرند که از تنشها بکاهند و درگیریهای داخلی و خارجی را مهار کنند.
شباهتهای خاورمیانه با اروپای قبل از جنگ جهانی اول
مدیر موسسه علم و سیاست آلمان در ادامه تحلیل خود مینویسد که در چارچوب درک و دریافتهای رایج اروپایی، وضعیت کنونی خاورمیانه از جهاتی یادآور سال ۱۹۱۴ اروپا است: لفاظیها و آمادهسازیهای بسیار برای جنگی که کسی خواهانش نیست، ولی بسیاری آن را محتمل میشمارند و جرقهای کافی است که آتش آن را شعلهور کند. به باور پرتس، این جرقه میتواند از یک برخورد غیرعمد میان کشتیهای آمریکایی و ایرانی درخلیج فارس یا اشتباه محاسبه فرماندهان نظامی ایران و اسرائیل و یا یک اقدام تروریستی بزرگ ایجاد شود.
برای ممانعت از بروز چنین جرقهای به نظر پرتس درست آن است که کشورهای غربی تنها به فراخواندن طرفهای درگیردر خاورمیانه به خویشتنداری اکتفا نکنند، بلکه خود نیز به رغم انتخابات پیشروی آمریکا و به رغم بحران مالییی که اروپا را فراگرفته، همچنان در تلاش برای یافتن یک راهحل سیاسی باشند. او تاکید میکند که شاید مهمترین گام اساسی در این راستا فرستادن نشانهها و پیامهایی روشن با این مضمون باشد که در مذاکرات اتمی با ایران، هدف یافتن راهحلی است که این کشور را از انزوا به درآورد و جهان نیز اطمینان حاصل کند که قدرت اتمی دیگری در منطقه شکل نخواهد گرفت.