تهران كلان شهر است يا شهرمنطقه؟
۱۳۸۵ دی ۲۰, چهارشنبه�ين شهر، حتى حاشيه نشين به معناى متداول آن ندارد.
مصاحبه: مهيندخت مصباح
از شهر تهران مدتهاست بعنوان كلان شهر كه معادل متروپل است نام برده میشود. از نظر شهرسازى كلان شهر چه مفهوم يا ويژگىهايى دارد؟
دكتر احمد سعيدنيا: كلان شهرها شهرهاى بسيار بزرگى هستند كه علاوه بر حجم جمعيت و وسعت زياد خود، صفت اصلىشان اينست كه تعداد زيادى شهر پيرامون خود دارند يعنى مادر شهر محسوب مىشوند و فرزندانى دارند كه در پيرامون آنها پراكندهاند و به مجموعه ”شهر مادر“ و عناصر پيرامون را كه حومه باشد، جمعا كلان شهر گفته میشود. البته شهرهاى خيلى بزرگتر كه تعدادى شهر بزرگ را در خود جاى میدهند، با اين مقوله تفاوت دارد. به آنها زنجيره شهر يا مجموعه شهرى میتوان گفت.
چرا شما به جاى اطلاق كلان شهر به تهران، خواهان استفاده از مفهوم شبكهاى شهر منطقه هستيد؟
دكتر احمد سعيدنيا: دليلاش اينست كه مفهوم كلان شهر قديمى است و تعريفى كه الان كردم براى حومههاى آن بكار میرود اما امروزه در دوره ما، گاهى كلان شهرها با حومههايشان ادغام مىشوند و حومهها هم مبدل به شهر میشوند و آن شهرها هم شروع به بزرگتر شدن مىكنند. كلان شهر هم عناصر ديگرى هم سواى جمعيت، مثل مراكز تفريحى، فرودگاهها، مراكز كار، مراكز حمل و نقل، صنايع و خيلى عناصر ديگر مورد نياز را ، بيرون از خود قرار میدهد. اين اتفاق الان براى تهران، لندن، پاريس، سائوپولو و غيره افتاده است. منطقهاى آكنده از عناصر شهرى میشود كه با همديگر كار میكنند و اگر رابطه اين دو را با هم قطع كنيم، شهر اصلى مىميرد، چون تمام مراكز و تاسيساتاش پيراموناش واقع شده است. به اين جهت است كه من میگويم نمیتوان كلمه كلانشهر را در مورد تهران به كار برد. تهران شهر منطقه است، مفهوم كلانشهر در مورد برخى شهرها كه توانشان فوق العاده بالا میرود، كاربرد ندارد و بهتر است شهر منطقه بگوييم.
گسترش جمعيت شهرى يا گسترش شهركها يا حتى آلونكها در حومه تهران چه تاثيرى در بهم خوردن معادلات شهرنشينى دارند؟
دكتر احمد سعيدنيا: در اطراف تهران، شهركهاى مسكونى يا صنعتى و انواع فضاهاى كار و حرفه وجود دارد كه به ندرت میتوان در آن حلبىآبادها يا آلونكنشينى پيدا كرد. ممكن است تنها ۵ درصد آنها چنين باشند. علت هم در اينست كه در ايران يا دستكم در تهران، امكان ساخت و ساز خيلى فراوان است. الان مصالح اين همه ساختمان كه در تهران خراب مىكنند، (چون اقتصاد ايران در زمين و ساختمان میچرخد)، اين همه آجر و تيرآهن و در و پنجره را دوباره برمیدارند و در بازارهاى فروش نخاله مىفروشند و اينها دوباره در ساختمانهاى ديگر بكار میرود. من با اطمينان میگويم كه ۹۹ درصد فضاهاى سكونت حومه تهران و مردم فقير از آجر و تيرآهن است. دوم اينكه پيرامون تهران ۳۲ شهر جديد ايجاد شده كه رويهمرفته يك منطقه شهرى به وجود آوردهاند و هر كدام داراى شهردارى و خدمات اجتماعى هستند. جمعيت تهران از سال ۷۵ تا حالا تغيير چندانى نكرده است. جمعيت خارج از تهران زياد شده است كه به ۱۳ ميليون نفر رسيده است. در حاليكه سال ۴۵ اين جمعيت به يك ميليون هم نمىرسيد. جمعيت تهران الان ۷ مميز ۸ هست ولى جمعيت استان تهران حدود ۱۲ برابر افزايش يافته است. اين جمعيتها در حلبى آبادها و آلونكها زندگى نمىكنند. اينها در صنايع و تاسيسات شهركهاى اطراف تهران كار میكنند. ديگر اين ايده قديمى حاشيه تهران معنا ندارد كه قبلا عدهاى فقير و بدبخت در گودها زندگى مىكردند.
مثلا همين اسلام آباد در جاده ساوه، قبل از انقلاب حاشيهاى بود فقير و الان تبديل به شهر شده و در حاشيه خودش صالح آباد و اكبرآباد ايجاد كرده و اينها رويهمرفته دو شهر در اطراف تهران شدهاند كه شهردارى دارند. شوراى شهر و ساير نهادها را دارند. ديگر اين تصوير قديمى كه سى سال پيش از تهران مصور میشد، وجود ندارد. اين ۳۳ شهر اطراف تهران هر كدان امكاناتى دارند. نهادهاى دارند حتى نماينده در مجلس دارند. داراى شوراى شهر هستند و به همين دليل قدرت سياسى بالايى پيدا كردهاند و در جريانات سياسي مشاركت مىكنند. البته فقر مشكلى است كه به اين سادگى از بين نرفته و الان حتى در مركز تهران قابل مشاهده است اما چون قدرت سياسى مديريتى در اين مجموعه افزايش پيدا كرده است، تحولاتى در اين مناطق ايجاد شده است.
از نظر شهرسازى اين شهركها، چه نظارتى روى ساخت وساز آنها میشود؟ تهران دارد بزرگ مىشود اما بسيار بى قواره. شما بعنوان رييس جامعه مهندسان شهرساز چه میگوييد؟
دكتر احمد سعيدنيا: در تمام نقاط در حال توسعه جهان اين اتفاق مىافتد. در كشورهايى كه جمعيت اضافه دارند و به طور سيستماتيك صنعتى نشدهاند، اين اتفاق ها مىافتد. اما هر كسى براى خودش در اين مجموعه يك جايى ساخته و معلوم نيست اينها چگونه به هم متصل مىشوند. يكى از مشكلات ترافيكى شهر تهران، به خاطر همين شبكه خودرو، نامنظم و بیقوارهاى است كه در حومه تهران شكل گرفته است. هرچند براى تهران طرحى بنام مجموعه شهرى تهران در نظر گرفته شده و تحويل دولت داده شده اما هنوز پياده نشده است.
ايده من اينست كه ديگر نقشه مادر شهر براى تهران كه داراى ساختار شعاعى است و تعدادى جاده از مركز آن به ساير نقاط كشور مىروند، جوابگو نيست. من میگويم بايد شبكهاى از راهها در اين مجموعه طراحى شود كه تمام اين عناصر را در داخل خود داشته باشد. اين احتياج به طراحى و پذيرش دارد. پيشنهاد من به شهردارى تهران و وزارت مسكن اين بود كه شما بايد به تهران به عنوان يك شهر منطقه نگاه كنيد و نقشهاى شبكهاى داشته باشيد نه يك نقشه شعاعى و بايد تمام عناصر آن به رسميت شناخته شود وگرنه در غير اين صورت تهران به صورت بیرويه توسعه پيدا میكند. جواب اينها اينست كه توسعه بیرويه نخواهد بود و اين حومهها شهر شدهاند و هر كجا كه شهر شود طبق قانون بايد يك طرح جامع داشته باشد. من میگويم كل اين مجموعه را ما بايد با شكل ديگرى بهم پيوند دهيم.