توافق فتح و حماس با میانجیگری چین برای پایان اختلافات
۱۴۰۳ مرداد ۲, سهشنبه
گروههای فلسطینی رقیب، فتح و حماس، با میانجیگری چین توافقنامهای را برای پایان دادن به اختلافات و "تشکیل دولت آشتی ملی" پس از پایان جنگ در غزه به امضا رساندند.
تبلیغات
گروههای فلسطینی فتح و حماس با میانجیگری چین، توافقنامهای برای "اداره غزه پس از پایان جنگ" در این منطقه امضا کردند.
این توافق پس از آن حاصل شد که موسی ابومرزوق، نماینده ارشد حماس و محمود عالول، عضو کمیته مرکزی فتح با میانجیگری چین به مدت سه روز در پکن با یکدیگر مذاکره کردند. پکن از روز ۳۱ تیرماه میزبان سران فتح و حماس و همچنین ۱۲ گروه فلسطینی دیگر بود.
آنگونه که رسانههای دولتی در چین گزارش دادهاند رهبران دو گروه فتح و حماس با وانگ یی، وزیر خارجه این کشور دیدار کردند.
این البته نخستین بار نیست که یک کشور برای ایجاد توافق میان حماس و فتح یا دستکم کاهش تنش میان این دو گروه دست به اقدام میانجیگرانهای میزند. کوششهای پیشین کشورهایی همچون روسیه، ترکیه و عربستان در این زمینه به جایی نرسیده بود.
گروه اسلامگرای حماس در سال ۲۰۰۷ کنترل نوار غزه را پس از نبردی سخت با نیروهای فتح به دست گرفت.
جنبش آزادیبخش ملی فلسطین، فتح، کنترل اداری بخش کرانه باختری تحت اشغال اسرائیل را از طریق تشکیلات خودگردان فلسطینی برعهده دارد.
"توافقنامهای برای وحدت ملی"
موسی ابومرزوق، نماینده ارشد حماس پس از امضای این توافقنامه گفت: «امروز ما توافقنامهای را برای وحدت ملی امضا میکنیم و میگوییم که راه تکمیل آن وحدت ملی است. ما به وحدت ملی متعهد هستیم و همه را به آن دعوت می کنیم.»
حسام بادران از مقامات ارشد حماس نیز گفت: «مهمترین نکته بیانیه پکن تشکیل دولت وحدت ملی برای مدیریت امور فلسطینیان است.»
او ضمن قدردانی از نقش چین برای دستیابی به این توافق میان گروههای فلسطینی افزود: «این توافق یک سد بزرگ در برابر همه مداخلات منطقهای و بینالمللی ایجاد میکند که به دنبال تحمیل واقعیتهایی علیه منافع مردم ما در مدیریت امور فلسطینی پس از جنگ است.»
این توافق در حالی میان گروههای فلسطینی به امضا رسیده که جنگ در غزه همچنان ادامه دارد و تلاشهای میانجیگرانه قطر، مصر و آمریکا در یافتن راهحلی برای پایان دادن به این جنگ و آزادی تمامی گروگانها تا کنون بینتیجه مانده است. راهحلهای پیشنهادی تا کنون مورد رضایت اسرائیل و گروه تروریستی حماس قرار نگرفته است.
همچنین موضوع نحوه اداره غزه پس از پایان جنگ نیز از جمله موارد مهمی به شمار میرود که دستیابی به راهحلی برای آتشبس میان اسرائیل و حماس را به تأخیر انداخته است.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل نیز تا کنون بارها تاکید کرده که جنگ را "تا نابودی کامل شبهنظامیان حماس" ادامه خواهد داد. او افزوده که اطمینان خواهد یافت که پس از پایان جنگ، نیروهای حماس و فتح کنترل این منطقه را در دست نخواهند گرفت.
چین در پی گسترش نفوذ خود در خاورمیانه
چین از لحاظ تاریخی با فلسطینیان اعلام همبستگی کرده و از راه حل دو کشوری برای مناقشه اسرائیل و فلسطینیان حمایت میکند. این کشور اردیبهشتماه گذشته اعلام کرده بود که گروههای فلسطینی رقیب، حماس و فتح، در پکن برای "مذاکرات عمیق و صریح درباره آشتی درونفلسطینی" ملاقات کردند. این کشور همان زمان تاکید کرده بود دو گروه فلسطینی فتح و حماس "توافق کردهاند که روند گفتوگو را با هدف دستیابی به وحدت فلسطینیان ادامه دهند".
چین در سالهای اخیر روابط دیپلماتیک و اقتصادی خود با کشورهای منطقه خاورمیانه را به میزان چشمگیری افزایش داده است. از جمله در اسفندماه سال ۱۴۰۱ نیز ایران و عربستان، از توافق خود با میانجیگری چین درباره ازسرگیری روابط دیپلماتیک میان تهران و ریاض خبر دادند. این همه در حالی است که این منطقه اغلب تحت نفوذ ایالات متحده آمریکا بوده است.
بسیاری از کارشناسان و ناظران بینالمللی، نقشآفرینی پررنگتر چین در کاهش تنشها در خاورمیانهها را بخشی از رقابت میان پکن و واشنگتن میدانند.
رد پای اژدهای سرخ در اقتصاد جهان به روایت تصویر
امضای توافقنامه راهبردی ایران و چین واکنشهای بسیاری برانگیخت. ایران در عین حال بخش بسیار کوچکی از سرمایهگذاری هنگفت چین در دو دهه اخیر را جذب کرده است. حجم سرمایهگذاری چین چقدر و در کدام کشورها بوده است؟
چین بر اساس دادههای "موسسه امریکن اینترپرایز"، فقط ظرف ۱۵ سال گذشته، ۲ تریلیون و ۱۰۰ میلیارد دلار در همه کشورها سرمایه گذاری کرده است؛ از کشورهای ثروتمند مثل سوئیس و آمریکا گرفته تا کشورهای آفریقایی مانند کنگو.
عکس: picture-alliance/dpa/K.-J. Hildenbrand
سهم ایران از این حجم سرمایهگذاری چین فقط ۵۶/ ۲۶ میلیارد دلار بوده که میزان آن در هر دوره پنج ساله تغییر نکرده است؛ یعنی تحریم بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۰ تاثیر چندانی بر کاهش یا افزایش سرمایهگذاری چین در ایران نداشته است. (عکس: کارگران چینی در پروژه آزادراه تهران-شمال)
عکس: farsnews.com
بحران اقتصادی جهانی که سال ۲۰۰۸ شروع شد، فرصت مناسبی برای چین بود تا با عرضه وامهای کلان، جای پایی در کشورهای جهان، حتی در کشورهای اروپایی باز کند.
عکس: picture-alliance/dpa
چین در سال ۲۰۱۳ طرح بلندپروازانه خود یعنی "راه ابریشم جدید" را کلید زد. این پروژه دو هدف اساسی دارد: ۱) افزایش تولید با مواد خام ارزان و انرژی ارزان ۲) انتقال مواد خام و فروش کالای چینی از طریق گسترش راهها، بندرها، فرودگاهها و خطوط راه آهن.
بنا بر دادههای "مرکز مطالعات استراتژیک بینالمللی" (CSIS) چین تنها طی شش سال (۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹) حدود ۶۲ میلیارد دلار در بخش راه آهن ۳۴ کشور سرمایهگذاری کرده است. حضور فعال اقتصادی چین در واقع به معنای گسترش نفوذ سیاسی این کشور هم هست. (عکس: شی جین پینگ، رئیس جمهور چین در سال ۲۰۱۴ در کنار همتای ونزوئلایی خود، نیکلاس مادورو در کاراکاس)
عکس: AFP/Getty Images/L. Ramirez
تصویری از خط آهن باری-مسافری بنگوئلا در آنگولا. این خط از شهر لبیتو در آنگولا شروع و در شهر تنکه در جمهوری دموکراتیک کنگو به پایان میرسد. این خط آهن در آنگولا با سرمایهگذاری چین احیا شد.
عکس: DW/N. Sul D'Angola
آفریقا با گسترش سریع شهرنشینی روبرو است. حتی کارشناسان میگویند که انقلاب چهارم صنعتی در آفریقا رخ میدهد. این در حالی است که زیرساختهای کافی برای تحقق این تحول هنوز وجود ندارد. چین و هند از این خلا استفاده میکنند. (عکس: سرمایهگذاری چین در بخش شیلات موزامبیک)
عکس: DW/S. Lutxeque
به نوشته مجله فوربس، چین بزرگترین شریک تجاری آفریقا است و حجم سالانه تبادلات دو طرف به ۲۰۰ میلیارد دلار میرسد. بر این اساس، بیش از ۱۰۰ هزار شرکت چینی در آفریقا فعالند. بنا بر دادههای بخش تحقیقات تجارت چین – آفریقا در دانشگاه جان هاپکینز، بیشترین صادارات از آفریقا به چین در سال ۲۰۱۹ به ترتیب از کشورهای آنگولا، آفریقای جنوبی و جمهوری کنگو صورت گرفته است.
عکس: picture-alliance/Photoshot/Zhang Gaiping
مجله فوربس نوشته است که آفریقا ۲۰ درصد کتان مورد نیاز چین را تامین میکند. آفریقا نصف ذخایر منیزیم جهان را هم دارد که در صنعت فولاد به کار میرود و جمهوری دموکراتیک کنگو به تنهایی نصف ذخایر تلق جهان را در اختیار دارد. آفریقا همچنان ذخایر قابل توجه کولتان دارد که مورد نیاز صنعت الکترونیک است. چین به همه این منابع نیاز دارد. (عکس: معدن کبالت در جمهوری دموکراتیک کنگو)
عکس: Getty Images/AFP/F. Scoppa
دَن روخِفِن، پژوهشگر هلندی و بنیانگذار مؤسسه معماری "MORE" است. او تألیفات متعددی از جمله در زمینه گسترش شهرنشینی در آفریقا دارد. به گفته او، «در آفریقا هیچ پروژه ساختمانی بلندتر از ۳ طبقه و هیچ راهی طولانی تر از ۳ کیلومتر وجود ندارد که در دست چینیها نباشد.» (عکس: کارگر چینی و محلی در کارگاه ساخت یک اتوبان در اوگاندا)
عکس: Imago
اما در ایران چه اتفاقی خواهد افتاد؟
جزئیات توافق راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین منتشر نشده است. روزنامه "نیویورک تایمز" پیش از این نوشته بود که طرح این توافقنامه را رئیسجمهور چین پنج سال پیش (۲۰۱۶) پیشنهاد کرده بوده است. پیشنویس این توافقنامه ۴ تیرماه ۱۳۹۹ در پکن به امضا رسید. دو هفته بعد، روزنامه نیویورک تایمز به جزئیات این پیشنویس ۱۸ صفحهای دست یافت و آن را منتشر کرد.
عکس: ana.press
"نفت در برابر سرمایهگذاری"
به نوشته وبسایت اقتصادی "بلومبرگ"، چین در چارچوب این توافق «۴۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری میکند و در مقابل از ایران با تخفیف زیاد و بهطور مداوم نفت میخرد». چین دقیقا مشابه همین استراتژی را در قاره آفریقا در پیش گرفته است. چین در مقابل بازسازی زیرساختها، حدود یکسوم نفت مورد نیاز خود را از کشورهای آفریقایی وارد میکند.
عکس: Mana Neystani
اگر موضوع "سرمایهگذاری در برابر نفت ارزانقیمت" درست باشد، پکن بخشی از سرمایهگذاری خود را از طریق اختلاف قیمت نفت ارزان جبران میکند. سود حاصل از سرمایهگذاری نیز بخش دیگری از هزینهها را تأمین میکند. گسترش حوزه نفوذ چین در منطقه را هم میتوان به سود اقتصادی افزود. توافقنامه ۲۵ ساله با چین کدام منافع ایران را تأمین میکند و چقدر برای ایران از نظر اقتصادی به صرفه است؟