جهان در هفتهاى كه گذشت: انفجار بزرگ در خاورميانه بزرگ؟
۱۳۸۵ تیر ۲۵, یکشنبهطرح عظيم ايجاد خط لوله گاز ايران به بنادر هند، در يك سال گذشته، سبب شده بود كه هند و پاكستان، قدم به قدم به يكديگر نزديك شوند، خصومتها را كنار بگذارند و به خاطر منافع اقتصادى متقابل خود، بر سر ميز مذاكره بنشينند. اما، در پى عمليات تروريستى كشمير و انفجار بزرگ راه آهن بمبئى، دستگاههاى امنيتى هند، انگشت اتهام خود را به سوى پاكستان نشانه رفتند. اگر تحقيقات بعدى ثابت كند كه لشگر طيبه كشمير در اين عمليات دخالت داشته است، مناسبات هند و پاكستان، بار ديگر چنان خصمانه خواهد شد كه بعيد نيست دو قدرت هسته اى منطقه را به صف آرائى در برابر يكديگر وادارد.
اندكى پس از اين وقايع، حزب الله لبنان، با گروگان گرفتن دو سرباز اسرائيلى، بهانه به دست دولت اسرائيل داد تا فرودگاه لبنان و خطوط ارتباط زمينى اين كشور با سوريه را بمباران كند. لبنان، كه تجربه تلخ جنگ هاى طولانى را هنوز از ياد نبرده است، از زمين و هوا و دريا به محاصره كامل در آمد. واكنشى كه هيچ تناسبى با عمل تحريك آميز حزب الله نداشت. حزب الله، در پاسخ به بمب افكنى هاى ويرانگرى كه تا روز جمعه دست كم ۵۰ كشته و صدها زخمى برجاى نهاد، حدود ۱۴۰ موشك كاتيوشا به مناطق شمالى اسرائيل پرتاب كرد. اين درگيرى هاى خونين و ويرانگر، در شرايطى به وقوع پيوست كه زمينه هاى ذهنى ايجاد يك كشور مستقل فلسطينى در كنار اسرائيل، فراهم شده بود و مىتوانست در آيندهاى نه چندان دور واقعيت عينى بيابد.
خطر بزرگتر، در اين ميان، احتمال حمله اسرائيل به سوريه است كه مىتواند پاى جمهورى اسلامى را نيز به مهلكه بكشاند. حزب الله لبنان، كه اكنون در لبنان به يك حزب سياسى تبديل شده است، تمام همايشهاى خود را زير سايه تصاوير بزرگ آيتالله خمينى و آيتالله خامنهاى برپا مىدارد و به اين وسيله، نشان مىدهد كه ارتباطى ايدئولوژيك و ارگانيك با جمهورى اسلامى ايران دارد. مناسبات گرم تهران و دمشق و خصومت آشكار رهبران جمهورى اسلامى با اسرائيل نيز، بركسى پنهان نيست. بنابراين، حمله به سوريه، كه پس از ايران دشمن منطقهاى دوم آمريكا محسوب مىشود، مى تواند پاى ايران را نيز به جنگ بكشد. چيزى كه مىتواند بهانه حمله نظامى آمريكا به ايران شود.
محمود احمدى نژاد، كه در ماه هاى گذشته، با اظهارات يهودى ستيزانه خود جنجالى بزرگ آفريد، هشدار داد كه حمله اسرائيل به سوريه، به معناى حمله به كل جهان اسلام است و با پاسخى كوبنده روبرو خواهد شد. در حالى كه اسرائيل سوريه و ايران را به حمايت از حزب الله متهم مىكند، احمدى نژاد، اين كشور را تنها مسبب تشنج در اوضاع جارى خاورميانه دانست.
براى مقابله با همه خطراتى كه به آن اشاره كرديم، جامعه جهانى، اكنون به سياستى معتدل و بىطرفانه نياز دارد. اما واكنش دولت آمريكا و شخص جورج بوش، باز هم متناسب با اوضاع خطرناك فعلى نبود. بوش، در جريان ديدارش از آلمان، عمليات ويرانگر اسرائيل را دفاع از خود دانست و سفير آمريكا در شوراى امنيت سازمان ملل متحد، قطعنامهاى را كه به پيشنهاد قطر براى انتقاد از اسرائيل تهيه شده بود، وتو كرد. بوش، در عين حال نسبت به سرنوشت دموكراسى در لبنان ابراز نگرانى كرد و گفت كه به صورت فعال براى ايجاد آرامش تلاش خواهد كرد. اما آيا با پشتيبانى بىچون و چرا از عمليات انتقامى نامتناسب اسرائيل، مىتوان نقشى كارآمد در اين زمينه ايفا كرد؟
معقولترين پيشنهاد، از آن وزير همكارىهاى اقتصادى آلمان بود. خانم ”آنه مارى ويچورك سئول”، خواستار تشكيل فورى كنفرانس خاورميانه شد. معاون فراكسيون احزاب سوسيال دموكرات در پارلمان اروپا نيز، از اتحاديه اروپا خواست، همانطور كه در برابر جنبش حماس قاطعيت نشان داد، اسرائيل را نيز، براى خويشتندارى تحت فشار قرار دهد.