جوانان نسل اینترنت؛ قلب طپندهی انقلاب سوریه
۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۴, چهارشنبهاعتراضات مردمی در سوریه همچنان ادامه دارد. خشونت دولتی هم پا به پای آن. آنچنان که بسیاری از ناظران سیاسی اوضاع سوریه را اینطور توصیف میکنند: «رسیدن به نقطهی برگشتناپذیر.» بر اساس گزارشها از شروع تظاهرات در شهرهای مختلف سوریه تا کنون بیش از ۴۰۰ نفر کشته شدهاند.
گزارشگران بدون مرز در روز سوم ماه مه، روز جهانی آزادی مطبوعات، بر دیوار سفارت سوریه در پاریس نوشت: «جوهر باید جاری شود، نه خون.»
اما اعتراضات مردمی سوریه را فعالان جوانی پیش میبرند که انگشتانشان جوهری نیست، بلکه بر کیبورد لپتاپ میلغزد و از امکانات دنیای آنلاین برای پیشبرد اهداف خود بر ضد رژیم چهل سالهی خاندان اسد استفاده میکنند.
یکی از آنها رامی ناخل است، جوان ۲۸ سالهای که اکنون در خانهای امن در بیروت به سر میبرد، به گزارش همه گزارشگرانی که با او گفتوگو کردهاند، لپتاپ او هیچ وقت بسته نمیشود، اعتیاد جدی به سیگار دارد و نگاه از اینترنت نمیدزدد، چشمهای سبزش از بیخوابیهای طولانی از حالت افتاده است.
در طول گفتوگو بارها پیش میآید که اسکایپاش زنگ بخورد. باید به رسانهها جواب بدهد و صدای مردمی را که از کف خیابانهای سوریه برایش پیغام میفرستند، به جهان برساند.
هر آن صحبت را با خبری قطع میکند: تظاهرات در این یا آن شهر، تعدادی دستگیری جدید، یا تعدادی کشته شدهی جدید... این اخباریست که او از هموطنان خود، از دیگر جوانان انقلابی عصر اینترنت دریافت میکند و در اختیار دنیا میگذارد.
او همان چهرهایست که جهان از بهار دنیای عرب انتظار دارد، جوانی با تعهد بالا به آزادی اندیشه و تلاش بیتوقف برای کسب آن با استفاده از ابزارهای نوین.
او نه تنها یک سوری که یک عضو پیوسته به دیگر جوانان تحولخواه خاورمیانهست، جوانانی که در مصر تغییر را دیدند، یا ایرانیهایی که خون دادند و هنوز تلاششان به ثمر ننشسته است. او یک انقلابی اینترنتیست. آنهم در کشوری که بر اساس لیست ارایه شده از سوی سازمان جهانی "گزارشگران بدون مرز" همچون ایران، در میان ۱۰ کشور «دشمن اینترنت» است.
اسم مستعاری که شناخته شد
تنها یک هفته است که رامی ناخل، رامی ناخل شده است. پیش از آن و به مدت سه سال از هویت مستعار ملاث عامران استفاده میکرده است، از زمانی که در دمشق با دیگر دوستان جوانش نشریهای اینترنتی داشتهاند تا وقتی یک شبکهی ایمیلی ساخته بود و اخبار مهم را به دیگر هموطنان خود ایمیل میکرد و تا ژانویه ۲۰۱۱ که مجبور به ترک کشور شد، یعنی پس از ۴۰ بار بازجویی.
در هر بار بازجویی، سوال محوری بازجویان از او این بود که آیا او فردی به نام ملاث عامران را میشناسد. او در نهایت تصمیم به ترک کشور گرفت اما نام "ملاث عامران" را هم با خودش به تبعید آورد، به دل بیروت در کشور لبنان. جایی که از تعقیب امنیتیهای سوری در امان نماند.
او که توییتر و فیسبوک بسیار فعالی با نام "ملاث عامران" دارد و در آن عکسها و اخبار دریافتی را به اشتراک میگذارد، یک پیغام فیسبوکی دریافت کرد، از سوی دستگاه امنیتی کشورش، سوریه. پیغامی که میگفت که هویت واقعیاش شناسایی شده و از او خواسته بود یا اعلام کنارهگیری از دل مبارزات کند و یا انتظار این را بکشد که به سراغ خواهرش بروند (خانوادهی او در سوریه به سر میبرند). تهدید هم شده بود که دسترسی به خودش هم کار سختی نیست.
پیش از این خواهرش به علت انتقاد از دولت در یک گفتگو در دانشگاه محل تحصیلش بازداشت شده بوده است.
رامی هویت خود را افشا کرد، به عنوان راهی برای حداقل برخورداری از امنیت در سایه نشریات غولپیکری نظیر گاردین، بیبیسی، نیویورکتایمزو ... که از او نقلقول میآورند. با این همه هر آن آمادهی فرار از محل اقامت خود است. اگرچه فعالیت مستمر روزانه در اینترنت عملاَ فرصتی برای فکر کردن زیاد به خطری که در کمینش است، نمیگذارد.
رامی هویت واقعی خود را افشا کرد اما همچنان توییتر و صفحهی فیسبوکش با نام ملاث عامران قابل دسترسیست، «برای احترام و حفظ رابطه با کسانی که در این سالها او را دنبال میکردهاند» و او دوست ندارد که از صفحات شناختهشدهاش کوچ کند به صفحهای دیگر، هر چند که این صفحه نام اصلی او را بر خود داشته باشد.
رامی یا ملاث، فرقی نمیکند، او حالا سخنگوی غیررسمی جنبش سوریه است.
تونس و مصر، پیامآوران آزادی
تلاشهای فعالان اینترنتی در سوریه به فعالیت شجاعانهی رامی محدود نمیشود، آنها یک شبکه هستند. شبکهای از همه گروهها و از سنی تا مسیحی، از روزنامهنگار تا وکیل و پزشک و دانشجو در میانشان دیده میشود. آنهایی که به صورت مستقیم درگیر شبکه هستند اغلب جوان هستند، جوانانی ۲۰ یا ۳۰ ساله، بسیار با انگیزه، که مسلط به دانش اینترنت و زبان انگلیسی هستند.
به گواهی یکی از آنها که ۲۶ ساله است و از دمشق با رسانهها مصاحبه کرد و خواست تا نامش فاش نشود، وجه برجسته فعالیتهای آنها این است که نگاهشان به برادران و خواهرانشان در مصر و تونس است. این جوان ۲۶ ساله یکی از افراد اصلیست که از تظاهرات ضد دولتی در سوریه فیلم میگیرد و در یوتیوب میگذارد. او میگوید که تا پیش از انقلابهای تونس و مصر هیچ تصوری از آزادی نداشته است.
او اما برای محافظت خودش چه میکند؟ او میگوید که هر بار برای مخابرهی خبر و فیلم به کافینت میرود، ۱۰ دقیقه بیشتر نمیماند و دیگر تا مدتها به آن کافینت برنمیگردد.
با این همه خطر دستگیری از او و دیگر فعالانی نظیر او دور نیست: «بسیاری از دوستان من در روزهای اخیر دستگیر شدهاند، بخصوص آنهایی که فعالان پشت کامپیوتر بودهاند،» این چیزیست که فعال دیگری با نام رازان زیتونا، یک وکیل و محقق، به رسانهها میگوید. او خود پیش از دستگیری قریبالوقوعاش به خارج از سوریه گریخته است و به فعالیتاش در خارج از مرزها ادامه میدهد.
برای زندهماندناش توییت کنیم
توییتر، فیسبوک و دیگر رسانههای اجتماعی اینترنتی امکان وسیعی پدید آوردهاند برای غالباَ جوانانی که سری پر شور دارند. صفحهی " The Syrian Revolution 2011 الثورة السورية ضد بشار الاسد" در فیسبوک بیش از ۱۲۰ هزار عضو دارد.
اکانت @SyRevoSlogans در توییتر شعارهای جدید برای تظاهرات بعدی فراهم میآورد. بسیاری از شعارها از سوی فالوئرها پیشنهاد میشود.
از این دست اکانتهای توییتر کم نیستند. مبارزه برای آزادی در دو سطح ادامه مییابد، کف خیابان و پشت کامپیوتر و در شبکههای اجتماعی.
دوشنبه، دوم ماه مه، که خبر ناپدید شدن دوروتی پرواز، خبرنگار جوان الجزیره در سوریه پخش شد، یکی او دوستان و همکاران سابق او ناامیدانه نوشت که تنها چیزی که اکنون به زنده ماندن دوروتی کمک میکند توجه جهانی به او از طریق پخش خبر اوست. او ادامه داد که اما در میان اخبار داغ مرتبط با کشته شدن بن لادن چه کسی میتواند توجه جهان را به دوروتی برگرداند.
او در ادامه با معرفی هشتگ ساخته شده برای رهایی دوروتی در توییتر (#FreeDorothy) نتیجه گرفت که «وقتی دوستت گم شده، تنها کاری که میتوانی بکنی این است که توییت کنی!»
او از دیگران نیز خواست با استفاده از هشتگ #FreeDorothy به توییت کردن درباره او و خبررسانی از این طریق بپردازند.
مریم میرزا
تحریریه: یلدا کیانی