"حریم خصوصی"، از دنیای واقعی تا جهان مجازی
۱۳۹۲ مهر ۲۴, چهارشنبه عکسهای خصوصی یک فعال اجتماعی یا روزنامهنگار که در فیسبوک با دوستان خود به اشتراک گذاشته است، ناگهان سر از وبسایتهایی درمیآورد که در کار اتهامزنی به منتقداناند. کاربری که خریدی اینترنتی انجام داده است، ناگهان میبیند که اطلاعات کارت بانکیاش که جایی در کامپیوتر ذخیره کرده بود لو رفته و با صورتحساب سنگین کارت اعتباریاش مواجه میشود. فقط کافیست صفحهی مارک لباسی را در شبکههای اجتماعی فالو و لایک کنید تا از چند ساعت بعد لباسها و کفشهایی مشابه آن در صفحهی کاربری شما تبلیغ شود.
کاترین لوسه، زنی که سالها متن سخنرانیهای مارک زاکربرگ، رئیس "فیسبوک" را مینوشت، بعد از اینکه در ماه ژوئیه از سمت خود استعفا داد، در گفتوگویی با "گاردین" مدعی شد که فیسبوک رمزعبور اصلیای در اختیار دارد که با استفاده از آن به دادهها و اطلاعات بیش از ۱ میلیارد کاربر فیسبوک دسترسی دارد.
کاترین لوسه گفت:« واقعیت این است که باید بپذیریم حریم خصوصی دیگر در دوران اینترنت در عمل معنایی ندارد و همیشه افراد و شرکتهای دیگری هم هستند که به اطلاعات ما دسترسی دارند.»
مرز و محدودهی حریم خصوصی کجاست؟
"حریم خصوصی"، کلیدواژهی اصلی جنجال افشاگریهای اسنودن و کنترل کاربران از سوی آژانس امنیت ملی آمریکا است و سالها بر سر همین واژه درکشورها عدهای بازداشت، جریمه، زندانی و سلب آرامش شدهاند، اما مفهوم و مرز این واژه همچنان دستخوش تغییر و تحول است.
لوئیس براندس، قاضی دادگاه عالی فدرال آمریکا در اوایل قرن بیستم "حریم خصوصی" را "حق افراد بر تنها بودن و دور نگاه داشتن بخشی از اطلاعات شخصی خود از چشم دیگران" تعریف کرد. تعریفی که در سالهای بعد پوست انداخت و کاملتر یا جزئیتر شد، اما ریشه و ماهیت تعریف "حریم خصوصی" تغییر بنیادین نکرد.
حسین قاضیان، جامعهشناس، در توصیف مرزهای حریم خصوصی به دویچهوله میگوید:«تلاش برای تعریف مفهوم و مرزهای حریم خصوصی یک نزاع پایانناپذیر است. حریم خصوصی علاوه بر اطلاعات مربوط به شخص، ناظر بر فضا یعنی مکانی که فرد با آن مرتبط است و متعلقات مادی و معنوی و بدن فرد نیز هست.»
اما به نظر میرسد این نزاع پایان ناپذیر توصیف مرز و محدودهی حریم شخصی، میان کاربران ایرانی اینترنت، دغدغه چندانی ایجاد نکرده است.
نیما راشدان، کارشناس فنآوری و تحولات دیجیتال معتقد است میان کاربران ایرانی توافق جمعی برای توصیف مرز و محدودهی حریم شخصی به چشم نمیخورد. او میگوید:«فکر میکنم به دلیل تفاوت مسايل فرهنگی جامعهی ما با جوامع غربی، تعریفمان از حریم شخصی در وب نیز تفاوتهایی دارد.»
راشدان معتقد است برای بسیاری از کاربران ایرانی حفظ حریم شخصی در وب تنها به این معنی است که عکسهای خصوصی و روایتشان از زندگی شخصیشان را از چشم فامیل و برخی دوستان دور نگاه دارند. برای عدهای دیگر هم این تعریف کمی گستردهتر است و به حفظ دستگاههای خود مثل لپتاپ و تلفن همراه از دسترس دیگران محدود میشود.
تناقض در حفظ حریم خصوصی
کمتوجهی و بیدقتی به مفهوم حریم خصوصی در فضای مجازی شاید ریشه در فرهنگ رفتاری جهان واقعی کاربران نیز داشته باشد. حسین قاضیان معتقد است تعریف حریم خصوصی در واقعیت جامعهی ایران با نوعی تناقض و تضاد روبرو است.
بهباور قاضیان بخشی از گذار از تعیین مرزهای حریم عمومی به خصوصی برمیگردد به گذار کلی جوامع از نظامهای پیشمدرن به نظمهای مدرن. این جامعهشناس معتقد است در جامعهی ایران نظم و ارزشهای مدرن از دل تغییر مناسبات جامعه بیرون نیامده است و این تغییرات ناشی از تماس گاه اجباری بوده است که ایران با جوامع مدرن داشته است.
قاضیان اضافه میکند:«مدرنیته امروز ما، از جمله ارزشهای مربوط به حفظ حریم خصوصی، از دل تحول زندگی و ارزشهای ما در بطن جامعهی خودمان زاییده نشده است. ارزشهای مدرن مثل حریم خصوصی به مسالهی فردیت بازمیگردد و فردیت مدرن، پایهی حریم خصوصی مدرن است.»
این جامعهشناس تاکید دارد که بسیاری رفتارهایی که در کشورهای مدرن نقض "حریم شخصی" محسوب میشود، در جامعهی ایران مصداق دخالت درحریم شخصی نیست:« برای مثال شما به بانک میروید و ۱۰ نفر دیگر درفاصلهی بسیار نزدیک شما ایستند و دارند میشنوند که دربارهی مسایل خصوصی مالی خود چه میگویید. ما نهادهای مدرن داریم، اما ارزشی که باید مبتنی بر فردیت مدرن شکل بگیرد، چندان وجود ندارد.»
نیما راشدان نیز معتقد است که استفادهی کاربران از امکانات دیجیتال در جوامعی که درتاریخ معاصر خود وقایع هولناک و خفقان را تجربه کردهاند، با کشورهایی که چنین تجربهای نداشتهاند متفاوت است.
کمتوجهی کاربران ایرانی به تحت کنترل بودن
افشاگریهای ادوارد اسنودن دربارهی رسوایی شنود مکالمات و کنترل دادههای اینترنتی شهروندان با خشم و واکنش بسیاری از کاربران اینترنت، شهروندان اروپا و آمریکای لاتین و دولتها مواجه شد.
در آلمان اعتراض مدافعان حریم خصوصی دولت را مجبور کرد تا هیئتی را به آمریکا بفرستد تا بر لزوم حفظ حریم خصوصی کاربران آلمان تاکید کنند و کوچ عدهی قابل توجهی از کاربران از ایمیلهای شرکتهای آمریکایی به سرویسهای ایمیل آلمانی را به دنبال داشت.
اما افشاگری دخالت آژانس امنیت ملی آمریکا در حریم خصوصی کاربران، در میان کاربران ایرانی واکنش چندانی برنیانگیخت.
حسین قاضیان معتقد است دولت در ایران آنقدر در حوزهی شخصی مردم دخالت کرده است که دیگر کنترل و دخالت دولتی برای شهروندان ایرانی چندان نکتهی برآشوبندهای نیست. او توضیح میدهد:«یک دلیل عمدهی این بیتوجهی به ماجرایی مثل ماجرای افشاگریهای اسنودن فقدان میزان کافی از ارتباطات اجتماعی و ارتباطات بینالمللی است. در نبود این ارتباط، ماجرای اسنودن صرفا ماجرایی است که در جهانی رخ داده است که شما آن را زندگی نکردهاید.»
دخالت دولت در حریم خصوصی شهروندان
جنجال کنترل دادههای شهروندان از سوی آژانس امنیت ملی آمریکا بار دیگر این بحث را دامن زد که محدودهی دخالت دولت در حریم شخصی افراد کجاست و آیا اصلا دولت اجازهی دخالت در حریم شخصی واقعی و مجازی شهروندان را دارد یا خیر.
نیما راشدان میگوید دولت همانطور که وظیفه دارد از امنیت ساختارهای حیاتی کشور مثل برق یا فرودگاهها محافظت کند، باید تا جایی وظیفهی محافظات از جامعه در برابر خطرات آنلاین را نیز داشته باشد.
راشدان اضافه میکند:«به نظر من قدری کنترل لازم است. اما خب در جامعهی ایران دولت خود یکی از موارد تهدید شهروندان است. دولت در ایران اتفاقا گاهی برای مقابله با خطرات آنلاینی که کاربران را تهدید میکند، اقدامات مفیدی انجام داده است، اما مردم به دلیل رفتارهای دیگر این دولت که مثلا به خاطر پوشش در خیابان آنها را کتک میزند، به دولت بیاعتمادند.»
او معتقد است در شرایط جامعه ایران ایدهآل این است که دولت خود را از فرهنگسازی برای حفظ حریم شخصی آنلاین کاربران کنار کشد و این وظیفه را به عهدهی رسانهها و کنشگران بگذارد.
قاضیان نیز با سطحی از دخالت دولت در حفظ حریم شخصی کاربران موافق است. او میگوید:« حفظ یا نقض حریم خصوصی از جانب دولتها باید صرفنظر از محتوای درونی آن موضوع مربوط به حریم خصوصی باشد. این اتفاقاً یکی از گرهگاههاییست که ما در جامعهمان داریم. یعنی اگر احساس کنیم حریم خصوصی فرد از نظر ما و با ارزشهای ما سازگار نیست، آن وقت به دولت هم اجازه میدهیم که در آن حریمخصوصی دخالت کند.»