حزب کمونیست چین شی جینپینگ را در جایگاه مائو قرار داد
۱۴۰۰ آبان ۲۱, جمعه
کمیته مرکزی حزب کمونیست چین با تصویب قطعنامهای شی جینپینگ را به جایگاه بنیانگذار حزب، مائو تسه تونگ برکشید. تصویب چنین قطعنامهای در تاریخ حزب کمونیست فقط دو بار سابقه داشته و راه رهبری دائمی شی را همواره میکند.
تبلیغات
در نشست روز پنجشنبه، ۱۱ نوامبر مجمع عمومی حزب کمونیست چین سندی تصویب شد که رسانههای حکومتی آن را یک "قطعنامه تاریخی" میخوانند.
در این سند شی جینپینگ در ردیف کارل مارکس، ولادیمیر لنین، مائو تسهتونگ، بنیانگذار حزب کمونیست و جمهوری خلق چین و دنگ شیائوپینگ، جانشین او قرار گرفته است.
جنبه تاریخی قطعنامه به این واقعیت بازمیگردد که چنین سندی تا کنون فقط دو بار به تصویب رسیده است؛ در سال ۱۹۴۵ برای تثبیت رهبری بلامنازع مائو و ۱۹۸۱ برای تحکیم موقعیت دنگ شیائوپینگ به عنوان جانشین او و تعیینکننده سیاستها و برنامههای راهبردی چین کمونیست.
شی در جایگاه رهبر مادامالعمر چین
کمیته مرکزی حزب کمونیست چین در روز پایانی اجلاس چهار روزه خود راه را برای سومین دوره ریاست جمهوری شی جینپینگ، و در عمل رهبری مادامالعمر او آماده کرد.
در قطعنامه مصوب کمیته مرکزی که روز جمعه به طور رسمی معرفی شد از شی جینپینگ به عنوان رهبر چین و حزب کمونیست و بنیانگذار یک دوران نوین نام برده میشود.
بر پایه سند یاد شده تفکرات و ایدههای شی درباره "سوسیالیسم به سبک چینی" باید به اجرا گذاشته شود و تحقق یابد. از این طریق قدرت بیحد و مرز رهبر چین نه تنها تحکیم مییابد که به حوزه مسائل ایدئولوژیک هم تعمیم داده میشود.
به گزارش "تاگسشاو"، وبسایت کانال یک تلویزیون آلمان، یک مقام ارشد حزبی میگوید، همه متفقالقول هستند که حزب کمونیست "تحت رهبری رفیق شی جینپینگ" کل حزب، نیروهای مسلح و تمام مردم از جمله همه گروههای قومی را متحد میکند.
وانگ شیاهوی افزود، هیچ چیز نمیتواند جلوی پیشرفت مردم چین را بگیرد و هیچ مخاطره و چالشی نمیتواند مسیر تاریخی احیای ملت چین را متوقف کند.
وو کیانگ، کارشناس مسائل سیاسی و استاد سابق دانشگاه به مصوبه روز گذشته کمیته مرکزی نگاهی انتقادی دارد و به "تاگسشاو" میگوید: «در واقع این سند یک قطعنامه تاریخی مطابق سنتهای حزب کمونیست نیست.» او معتقد است این سند بیشتر در مسیر "تائید شخصی" است.
پیش به سوی کیش شخصیت در نظام توتالیتر؟
شی جینپینگ قصد دارد سال آینده در یک مجمع حزبی آغاز سومین دوره ریاست جمهوری خود را به تائید برساند. او به این منظور در سال ۲۰۱۸ قانون اساسی چین را، که ریاست جمهوری را به دو دوره محدود میکرد، تغییر داد.
به گفته وو کیانگ با تغییر قانون اساسی و قطعنامه کمیته مرکزی چارچوب لازم برای افزایش و تقویت کنترلها و برپایی یک نظام توتالیتر آماده شده است.
برخی ناظران معتقدند، قطعنامه اخیر کمیته مرکزی حزب کمونیست چین گام مهم دیگری برای بیاثر کردن تلاشهای چند دهه گذشته در مسیر تمرکززدایی است که از دوران رهبری دنگ شیائوپینگ آغاز شده بود.
تمرکز بیش از پیش قدرت در دست شی جینپینگ در هشت سال گذشته و ارتقاء جایگاه او به سطح رهبر بیچون و چرای سیاسی و ایدئولوژیک چین این گمانهزنی را تقویت میکند که این کشور به سرعت به سمت دوران "کیش شخصیت" در حرکت است.
این واقعیت نیز وجود دارد که موفقیتهای اقتصادی چین در سالهای اخیر زمینه یکهتازی رهبر آن را به خوبی فراهم کرده است؛ مطابق برآوردها، چین که در آیندهای نزدیک آمریکا را به عنوان قدرت برتر اقتصادی جهان پشت سر میگذارد، قدرت سیاسی خود را نیز مدام گسترش میدهد.
رد پای اژدهای سرخ در اقتصاد جهان به روایت تصویر
امضای توافقنامه راهبردی ایران و چین واکنشهای بسیاری برانگیخت. ایران در عین حال بخش بسیار کوچکی از سرمایهگذاری هنگفت چین در دو دهه اخیر را جذب کرده است. حجم سرمایهگذاری چین چقدر و در کدام کشورها بوده است؟
چین بر اساس دادههای "موسسه امریکن اینترپرایز"، فقط ظرف ۱۵ سال گذشته، ۲ تریلیون و ۱۰۰ میلیارد دلار در همه کشورها سرمایه گذاری کرده است؛ از کشورهای ثروتمند مثل سوئیس و آمریکا گرفته تا کشورهای آفریقایی مانند کنگو.
عکس: picture-alliance/dpa/K.-J. Hildenbrand
سهم ایران از این حجم سرمایهگذاری چین فقط ۵۶/ ۲۶ میلیارد دلار بوده که میزان آن در هر دوره پنج ساله تغییر نکرده است؛ یعنی تحریم بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۰ تاثیر چندانی بر کاهش یا افزایش سرمایهگذاری چین در ایران نداشته است. (عکس: کارگران چینی در پروژه آزادراه تهران-شمال)
عکس: farsnews.com
بحران اقتصادی جهانی که سال ۲۰۰۸ شروع شد، فرصت مناسبی برای چین بود تا با عرضه وامهای کلان، جای پایی در کشورهای جهان، حتی در کشورهای اروپایی باز کند.
عکس: picture-alliance/dpa
چین در سال ۲۰۱۳ طرح بلندپروازانه خود یعنی "راه ابریشم جدید" را کلید زد. این پروژه دو هدف اساسی دارد: ۱) افزایش تولید با مواد خام ارزان و انرژی ارزان ۲) انتقال مواد خام و فروش کالای چینی از طریق گسترش راهها، بندرها، فرودگاهها و خطوط راه آهن.
بنا بر دادههای "مرکز مطالعات استراتژیک بینالمللی" (CSIS) چین تنها طی شش سال (۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹) حدود ۶۲ میلیارد دلار در بخش راه آهن ۳۴ کشور سرمایهگذاری کرده است. حضور فعال اقتصادی چین در واقع به معنای گسترش نفوذ سیاسی این کشور هم هست. (عکس: شی جین پینگ، رئیس جمهور چین در سال ۲۰۱۴ در کنار همتای ونزوئلایی خود، نیکلاس مادورو در کاراکاس)
عکس: AFP/Getty Images/L. Ramirez
تصویری از خط آهن باری-مسافری بنگوئلا در آنگولا. این خط از شهر لبیتو در آنگولا شروع و در شهر تنکه در جمهوری دموکراتیک کنگو به پایان میرسد. این خط آهن در آنگولا با سرمایهگذاری چین احیا شد.
عکس: DW/N. Sul D'Angola
آفریقا با گسترش سریع شهرنشینی روبرو است. حتی کارشناسان میگویند که انقلاب چهارم صنعتی در آفریقا رخ میدهد. این در حالی است که زیرساختهای کافی برای تحقق این تحول هنوز وجود ندارد. چین و هند از این خلا استفاده میکنند. (عکس: سرمایهگذاری چین در بخش شیلات موزامبیک)
عکس: DW/S. Lutxeque
به نوشته مجله فوربس، چین بزرگترین شریک تجاری آفریقا است و حجم سالانه تبادلات دو طرف به ۲۰۰ میلیارد دلار میرسد. بر این اساس، بیش از ۱۰۰ هزار شرکت چینی در آفریقا فعالند. بنا بر دادههای بخش تحقیقات تجارت چین – آفریقا در دانشگاه جان هاپکینز، بیشترین صادارات از آفریقا به چین در سال ۲۰۱۹ به ترتیب از کشورهای آنگولا، آفریقای جنوبی و جمهوری کنگو صورت گرفته است.
عکس: picture-alliance/Photoshot/Zhang Gaiping
مجله فوربس نوشته است که آفریقا ۲۰ درصد کتان مورد نیاز چین را تامین میکند. آفریقا نصف ذخایر منیزیم جهان را هم دارد که در صنعت فولاد به کار میرود و جمهوری دموکراتیک کنگو به تنهایی نصف ذخایر تلق جهان را در اختیار دارد. آفریقا همچنان ذخایر قابل توجه کولتان دارد که مورد نیاز صنعت الکترونیک است. چین به همه این منابع نیاز دارد. (عکس: معدن کبالت در جمهوری دموکراتیک کنگو)
عکس: Getty Images/AFP/F. Scoppa
دَن روخِفِن، پژوهشگر هلندی و بنیانگذار مؤسسه معماری "MORE" است. او تألیفات متعددی از جمله در زمینه گسترش شهرنشینی در آفریقا دارد. به گفته او، «در آفریقا هیچ پروژه ساختمانی بلندتر از ۳ طبقه و هیچ راهی طولانی تر از ۳ کیلومتر وجود ندارد که در دست چینیها نباشد.» (عکس: کارگر چینی و محلی در کارگاه ساخت یک اتوبان در اوگاندا)
عکس: Imago
اما در ایران چه اتفاقی خواهد افتاد؟
جزئیات توافق راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین منتشر نشده است. روزنامه "نیویورک تایمز" پیش از این نوشته بود که طرح این توافقنامه را رئیسجمهور چین پنج سال پیش (۲۰۱۶) پیشنهاد کرده بوده است. پیشنویس این توافقنامه ۴ تیرماه ۱۳۹۹ در پکن به امضا رسید. دو هفته بعد، روزنامه نیویورک تایمز به جزئیات این پیشنویس ۱۸ صفحهای دست یافت و آن را منتشر کرد.
عکس: ana.press
"نفت در برابر سرمایهگذاری"
به نوشته وبسایت اقتصادی "بلومبرگ"، چین در چارچوب این توافق «۴۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری میکند و در مقابل از ایران با تخفیف زیاد و بهطور مداوم نفت میخرد». چین دقیقا مشابه همین استراتژی را در قاره آفریقا در پیش گرفته است. چین در مقابل بازسازی زیرساختها، حدود یکسوم نفت مورد نیاز خود را از کشورهای آفریقایی وارد میکند.
عکس: Mana Neystani
اگر موضوع "سرمایهگذاری در برابر نفت ارزانقیمت" درست باشد، پکن بخشی از سرمایهگذاری خود را از طریق اختلاف قیمت نفت ارزان جبران میکند. سود حاصل از سرمایهگذاری نیز بخش دیگری از هزینهها را تأمین میکند. گسترش حوزه نفوذ چین در منطقه را هم میتوان به سود اقتصادی افزود. توافقنامه ۲۵ ساله با چین کدام منافع ایران را تأمین میکند و چقدر برای ایران از نظر اقتصادی به صرفه است؟