1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

حسین علایی؛ یک مقاله و دهها حاشیه

۱۳۹۰ دی ۲۷, سه‌شنبه

می‌گویند حرفش را پس گرفته است؛ حسین علایی که به اشاره، آیت‌الله خامنه‌ای را با محمدرضا پهلوی مقایسه کرده بود و او را از سرنوشت شاه مخلوع ایران بر حذر داشته بود. گروه دیگری اما این سردار سپاه را همچنان اصلاح‌طلب می‌دانند.

عکس: irdiplomacy.ir

همه چیز از یک مقاله شروع شد؛ مقاله‌ای که نویسنده آن نه یک زندانی سیاسی بود و نه محمد نوری‌زاد. حسین علایی، سردار کنونی و فرمانده پیشین نیروی دریایی سپاه قلم به دست گرفته بود و به بهانه سالگرد ۱۹ دی ماه آیت‌الله خامنه‌ای را بدون ذکر نام خطاب قرار داده بود.

وی در این مقاله "تیراندازی به تظاهرکنندگان"، "حصر کردن بزرگان در خانه‌های خود"، "متهم کردن مخالفان به اقدام علیه امنیت کشور" و "متهم کردن مردم معترض به اردوکشی و زورآزمایی خیابانی" را از جمله اشتباهات محمدرضا پهلوی دانسته بود.

اما کیست که نداند عبارت "اردوکشی و زورآزمایی خیابانی" توسط آیت‌الله خامنه‌ای و پس از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ به کار رفت. کیست که نداند "اقدام علیه امنیت ملی" اتهام تمامی کسانی است که به حکومت آیت‌الله خامنه‌ای انتقاد دارند و عبارت "حصر کردن بزرگان در خانه‌های خود" چه کسی را به یاد حبس یک ساله میرحسین موسوی و مهدی کروبی نمی‌ا‌ندازد؟

همین تشابهات بود که ۱۲ تن از فرماندهان سپاه و هم‌‌رزمان سابق حسین علایی در جنگ ایران و عراق را بر آن داشت تا طی نامه‌ای او را خطاب قرار دهند و بنویسند: «ای عزیز چه شده است که امروز، بر خلف صالح خمینی کبیر که همچون امام شهیدان سلوک می‌نماید و با خردمندی و فرزانگی کشتی انقلاب اسلامی را از طوفان فتنه‌ها به در می‌آورد و خار چشم دشمنان کوردل است با تیر زهرآلود قلم خویش این‌چنین جفا روا می‌داری؟»

انتقادات محدود به همین نامه نماند. گروهی از "بسیجی‌ها" و "افراد خودجوش" مقابل منزل مسکونی حسین علایی تجمع کردند و خواستار مرگ وی شدند. روی دیوار خانه‌اش شعار نوشتند و او را "سردار بی‌بصیرت" خواندند.

هیأت نظارت بر مطبوعات هم البته بیکار نماند و طی تذکری به روزنامه اطلاعات که مقاله حسین علایی را منتشر کرده بود و سایت خبرآنلاین که آن را بازنشر کرده بود، به "وظیفه" خود عمل کرد.

عقب نشینی

یک شنبه شب ۲۵ دی ماه، تعدادی از سرداران و فرماندهان سپاه به منزل حسین علایی رفتند و درباره مقاله او با وی گفت‌وگو کردند.

خبرگزاری مهر از قول سردار مجید میراحمدی، معاون وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و از همکاران سابق حسین علایی در نیروی دریایی سپاه درباره این جلسه نوشت: «آقای علایی گفت اگر برداشتی از مقاله من شده است که علاقمندان به نظام را ناراحت کرده من عذرخواهی می‌کنم. من هیچ نیت سوئی نداشتم و هدفم صرفاً عبر‌ت‌آموزی دیکتاتورهای عربی از سرنوشت رژیم شاهنشاهی ایران بود و فکر نمی‌کردم کسانی بخواهند نظام مردمی جمهوری اسلامی را با نظام دیکتاتوری رژیم گذشته مقایسه کنند».

دیگر مجال سکوت نبود. حسین علایی خود قلم به دست شد و این بار اینگونه نوشت: «هدف از نگارش این مقاله صرفا بیان رفتاراستبدادی و دیکتاتوری رژیم ستم شاهی محمدرضا پهلوی در مقابل اعتراضات مسالمت‌آمیز مردم مسلمان ایران در روز نوزدهم دیماه سال ۱۳۵۶ و قیام های مردمی پس از آن بود که خوشبختانه منجر به سرنگونی آن پادشاهی در ۲۲ بهمن سال ۵۷ شد و قطعا مقایسه نظام ستم شاهی با نظام جمهوری اسلامی ایران قیاسی مع‌الفارق بوده و به هیچ‌وجه مورد نظر نویسنده مقاله نبوده است.»

روزنامه اطلاعات شاید نگران از این‌که به‌رغم نشستن نماینده رهبری در اتاق ریاستش به محاق توقیف گرفتار آید، در روز ۲۷ دی یادداشتی منتشر کرد و ضمن عذرخواهی از "یاران و دلسوزان نظام و انقلاب" مدعی شد که مقاله حسین علایی را بدون خواندن منتشر کرده‌است. این روزنامه قول داد که دیگر «صرفاً براساس اعتماد اولیّه به شخص نویسنده و‌سوابق درخشان وی یا صرفاً با اکتفا به عنوان انقلابی مقاله و موضوع مطلوب و مطرح شده در آن یا ضرورت تسریع در رعایت تناسب‌های زمانی (ایام‌الله) و امثال آن، در چاپ مطلبِ ارسال شده شتابزده و خطاکارانه عمل نکند».

"توجیه" بی‌فایده است

حمیدرضا ترقی عضو هیأت موتلفه اما این "توجیهات" را کافی ندانسته و به سایت بازتاب امروز گفته است: «توضیحات آقای علایی قابل قبول نیست و توجیه است؛ زمانی که مطلبی نوشته می‌شود و کاملا مشخص است که کنایه‌های آن متن خطاب به کیست، توضیح معنا ندارد. توجیه کردن نیز ناشی از فشارهاست.»

ترقی معتقد است فردی که چنین اقدامی انجام می‌دهد باید هزینه آن را نیز بپردازد و می‌گوید: «اینگونه نیست که در کشور هرکسی به خود اجازه دهد که به رهبری توهین کند و هیچ هزینه‌ای هم ندهد.» وی رفتار افراد "خودسر" در تجمع مقابل منزل علایی را عادی تلقی کرده و آن را در برابر "اهانتی" که آقای علایی مرتکب آن شده، "ناچیز" می‌داند.

حمیدرضا ترقی معتقد است حتی اگر این رفتارها خشونت هم باشد باز هم اتفاق خاصی نیست و می‌گوید: «آقای علایی نباید توقع داشته باشند که در قبال اهانت همه ساکت باشند و از ایشان تشکر کنند! در واقع با این روش‌ها که نمی‌توان کشور را اداره کرد.»

البته در مقابل هم هستند کسانی همچون حسین سبحانی‌نیا، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس که اقدام گروه‌های خودسر را «تند، افراطی و دور از منطق» دانسته و می‌گوید: «وظیفه دستگاه‌های مسئول در قوه قضاییه و نیروهای انتظامی است که با چنین حرکاتی برخورد کرده و از این دست اقدامات هنجارشکنانه، جلوگیری به عمل آورند تا معترضان نیز انتقادات و اعتراضات خود را از مجاری قانونی پی‌گیری نمایند نه با جار و جنجال و تجمع و شعارنویسی و شلوغ‌کاری».

با وجود تمامی این حواشی و توضیحات اما تا به امروز کسی منکر طرفداری حسین علایی از میرحسین موسوی در جریان انتخابات سال ۸۸ نشده است. هیچکس هم مدعی نشده که نامه تند و تهدید‌آمیز فرماندهان سپاه به محمد خاتمی در سال ۱۳۷۸ امضای حسین علایی را هم در کنار کسانی چون قاسم سلیمانی، عزیز جعفری و محمدباقر قالیباف بر خود داشت. بلکه بسیاری از تحلیل‌گران می‌گویند این سردار سپاه حداقل از سال ۱۳۷۸ معتقد به اصلاح نظام جمهوری اسلامی بوده است.

SH/DK

پرش از قسمت در همین زمینه