شمار چشمگیری از فیلمها در این دوره از برلیناله به شرح زندگی شخصیتهای تاریخی پرداختهاند. "فیلم مارکس جوان" یکی از آنهاست. این فیلم روند شکلگیری نظریه مارکس را در پیوند با زندگی خصوصیاش به تصویر میکشد.
تبلیغات
در شصت و هفتمین دوره جشنواره فیلم برلین زندگی شماری از شخصیتهای تاریخی نمایش گذاشته میشوند. تنها در بخش رقابتی سه فیلم به چهرههای هنری میپردازند. نخست فیلم افتتاحیه درباره "جانگو راینهارت"، بداههنواز موسیقی و گیتاریست "جاز کولیها" در اروپا، سپس زندگی آلبرتو جاکومتی، نقاش و مجسمهساز سوئیسی و سرانجام یوزف بویس، هنرمند نامدار آلمانی.
اما در بخش ویژه جشنواره فیلمی جدیدی نیز از زندگی کارل مارکس به نمایش گذاشته شد. این فیلم ساخته رائول پک است. پک در سال ۱۹۵۳ در هائیتی به دنیا آمده و در کشورهای مختلفی از جمله در زئیر (جمهوری دمکراتیک کنگو امروز) و ایالات متحده آمریکا دوران کودکی و نوجوانی خود را گذارنده است. او سپس در پاریس و برلین به تحصیل فیلم پرداخت. پک در سالهای ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۷ سرپرستی وزارت فرهنگ هائیتی را نیز برعهده داشته است.
فیلم "لومومبا، مرگ یک پیامبر" یکی از کارهای درخشان پک به شمار میآید. او عضو هیئت داوران جشنوارههای برلین (در سال ۲۰۰۲) و کن (در سال ۲۰۱۲) بوده است و هم اکنون ساکن فرانسه است.
فیلم مارکس جوان محصول مشترک فرانسه، آلمان و بلژیک است، که بنا به موقعیتهای مختلف از سه زبان آلمانی، فرانسوی و انگلیسی استفاده شده است. در این فیلم آگوست دیل، نقش مارکس جوان را ایفا میکند. اشتفان کونارسکه نیز ایفاگر نقش فریدریش انگلس است.
روح سرکش و سنجشگر مارکس
داستان فیلم زندگی مارکس از سال۱۸۴۳ تا ۱۸۴۸ را در برمیگیرد. همکاری مارکس با نشریه "راینیشه تسایتونگ" آغاز فیلم محسوب میشود و با نگارش مانیفست حزب کمونیست، این مرحله از فعالیت نظری و سیاسی مارکس جوان در این فیلم پایان مییابد.
اغلب فیلمهای پک مضمونی سیاسی و اجتماعی دارند. در این فیلم نیز کارگردان کوشیده است تلفیقی از زندگی خصوصی و سیاسی-علمی مارکس را به نمایش گذارد. فیلمنامه نیز اثر پک و پاسکال بونیتزر است.
نگاه پک به مارکس در این فیلم، تاریخی و تا حدودی زیادی همراه با ستایش است. از حواشی جنجالی در مورد زندگی مارکس صرفنظر شده و شرح زندگی او به روایتهای رسمی احزاب کمونیست بسیار نزدیک است.
فیلم زندگی سخت و مشقتبار مارکس در تبعید در پاریس و بروکسل را به خوبی به تصویر میکشد. شخصیت سرکش، انتقادی و بعضاْ پرخاشجوی مارکس در این فیلم برجسته میشود.
یکی از موضوعات محوری در این فیلم رابطه مارکس با همسرش "جنی فون وستفالن" است که به خاطر عشق به مارکس رابطه با خانواده اشرافیاش به سردی میگراید.
فیلم همچنین به آغاز دوستی مارکس و فریدریش انگلس میپردازد. با نمایش بحث و جدلها، میگساریها و بازیهای شطرنج این دوستی به تصویر کشیده میشود. در صحنهای بر همفکری و همنظری مارکس و انگلس بدینگونه تاکید میشود که این دو جملاتی را به دنبال هم ادا میکنند که تکمیلگر یکدیگرند. دوستی این دو نظریهپرداز جنبش کمونیستی تا پایان زندگی مارکس ادامه مییابد.
چهرههای تاریخی
نمایش مناسبات خصوصی و سیاسی مارکس با شخصیتهای تاریخی نظیر میخائیل باکونین، نظریهپرداز انقلابی آنارشیست، پیر-ژوزف پرودون، فیلسوف و جامعهشناس فرانسوی، آرنولد روگه، نویسنده آلمانی در این فیلم به درک شکلگیری نظریههای فلسفی و سیاسی مارکس یاری میرساند.
در فیلم از تاثیرگذاری انگلس بر مارکس و بهعکس نیز یاد میشود. بنا به برخی روایتها و اسناد که در این فیلم نیز از آنها استفاده شده، مارکس به توصیه انگلس مطالعه اقتصاددانهای کلاسیک انگلیسی را آغاز میکند.
فیلم در کنار منازعات سیاسی و نظری مارکس با همرزمانش، به شرایط اجتماعی و معیشتی طبقه کارگر در این دوران نیز نگاهی کوتاه میاندازد. در این فیلم نمایش کارخانه نساجی پدر انگلس در منچستر، محلههای کارگری در این شهر، موضوع کار کودکان و غیره باید به عنوان توضیحی برای زمینههای مادی تکوین نظریههای انقلابی مارکس و انگلس فهمیده شوند.
این فیلم که با نگارش "مانیفست حزب کمونیست" به پایان میرساند، نشان میدهد که همسران مارکس و انگلس در تدوین این اثر تاریخی حضور و تا حدودی مشارکت داشتهاند.
البته با توجه به دادههای تاریخی باید گفت که شرح برخی از وقایع کاملاً منطبق با واقعیت نیست. بطور مثال در فیلم آشنایی مارکس و انگلس در خانه آرنولد روگه در پاریس صورت میگیرد، در حالیکه آشنایی مستقیم ایندو به سال ۱۸۴۲ در کلن و در هیئت تحریریه "راینیشه تسایتونگ" در کلن بر میگردد.
برای نسل جدیدی که جنبشهای انقلابی و کمونیستی را تنها از طریق کتب تاریخی فرا گرفته، دیدن این فیلم بیشک آموزنده است. فیلم میکوشد نشان دهد که درک واقعیتهای اجتماعی، زمینه اصلی شکلگیری نظریههای مارکس و انگلس بوده و پیوند میان مبارزه سیاسی و مباحث فلسفی- اجتماعی در آن دوران راهکاری ضروری به شمار میآمده است.
مروری بر حضور و موفقیتهای سینمای ایران در برلیناله
جشنواره فیلم برلین برای شصت و هفتمین بار برگزار میشود. تا کنون آثار زیادی از سینماگران ایرانی در برلیناله به نمایش درآمده و شماری از آنها موفق به شکار خرسهای طلایی و نقرهای شدهاند.
ایران در برلیناله ۲۰۱۷
در شصت و هفتمین دوره از جشنواره فیلم برلین که در روزهای ۹ تا ۱۹ فوریه ۲۰۱۷ برگزار میشود، تنها یک فیلم از ایران حضور دارد: "تمارض"، ساختهی عبد آبست. این فیلم که در بخش فوروم برلیناله به نمایش درمیآید، به گفتهی کارگردانش دارای پروانه نمایش ویدئویی است و مجوز نمایش خارجیاش را از وزارت ارشاد گرفته است. تصویر: نمایی از فیلم "تمارض".
عکس: Iranian Independents
بهرهگیری از بازیگران جوان
عبد آبست (تصویر) که خود تجربه بازیگری دارد، در سال ۲۰۱۴ با فیلم نیمهبلندش به نام "گوشه" در جشنواره فیلم قاهره حضور یافت. به گفتهی او "تمارض" اثری تجربی است که در آن از جمله از بازیگران جوان و حرفهای تئاتر بهره گرفته شده است. این فیلم در برلیناله نخستین حضور بینالمللیاش را تجربه میکند.
عکس: Iranian Independents
از اولین تا بزرگترین موفقیت
"شقایقهای سوزان"، ساخته هوشنگ شفتی که ۱۹۶۳ در جشنواره برلین به نمایش درآمد، اولین فیلمیست که موفق به کسب جایزه در برلیناله شد. این فیلم جایزه ویژه خرس نقرهای را برای ارزشمندترین فیلم کوتاه، که از جوایز فرعی است، کسب کرد. بزرگترین موفقیت تا حال نصیب فیلم "جدایی نادر از سیمین" شده که سال ۲۰۱۱ نه تنها خرس طلایی برلیناله را شکار کرد، بلکه گروه بازیگران مرد و زن آن نیز دو خرس نقرهای دریافت کردند.
نخستین موفقیت بزرگ
اولین موفقیت بزرگ برای سینمای ایران در جشنواره برلین را سهراب شهید ثالث به ارمغان آورد. او در سال ۱۹۷۴ جایزه خرس نقرهای بهترین کارگردانی (از جوایز اصلی برلیناله) را برای فیلم "طبیعت بیجان" دریافت کرد. شهید ثالث که از آغازگران موج نوی سینمای ایران است، بعدها در آلمان به فعالیتهای سینمایی خود ادامه داد و با ساختههای خود از جمله "یک اتفاق ساده" و "در غربت" نیز حضوری موفق در برلیناله را تجربه کرد.
عکس: Ketab.ir
شکار خرس با "طبیعت بیجان"
"طبیعت بیجان" که سهراب شهید ثالث در کنار کارگردانی، نوشتن فیلمنامهی آن را نیز برعهده داشت، در سال ۱۳۵۳ ساخته شد. این فیلم زندگی سوزنبان پیری را به تصویر میکشد که با همسرش در منطقهای دورافتاده زندگی میکند. میتوان گفت که شهید ثالث شهرت و اعتبار جهانی خود را تا حد زیادی با جشنواره برلین پیش برد. تصویر: صحنهای از "طبیعت بیجان" با بازیگری زادوار بنیادی و زهرا یزدانی، نقشآفرینان اصلی این فیلم.
عکس: Filmfest Hamburg
از "گاو" تا "بانو"
داریوش مهرجویی که از سینماگران پرسابقه ایران شناخته میشود، تا کنون با چهار اثر در جشنواره فیلم برلین حضور یافته است. در دوران پیش از انقلاب فیلمهای "گاو"، "پستچی" و "دایره مینا" از او در برلیناله به نمایش درآمد. آخرین بار در سال ۱۹۹۹ بود که ساختهای از او (فیلم بانو) در چارچوب جشنواره فیلم برلین اکران شد.
عکس: picture alliance/Asian News Network
اولین حضور فیلمساز زن
از آغاز فعالیت جشنواره برلین بیش از چهار دهه گذشت تا برای نخستین بار یکی از فیلمسازان زن سینمای ایران در برلیناله حضور یافت. در سال ۱۹۹۳ فیلم "نرگس"، ساختهی رخشان بنیاعتماد در بخش "فورم" برلیناله به نمایش درآمد.
عکس: Mehr
دومین خرس نقرهای
جعفر پناهی که در سال ۱۹۹۶ با "بادکنک سفید" در برلیناله حضور داشت، ده سال بعد در پنجاه و ششمین دوره از برلیناله (۲۰۰۶) توانست با فیلم "آفساید" رأی هیات داوران اصلی را کسب کند و دومین خرس نقرهای بهترین کارگردانی را برای سینمای ایران به ارمغان آورد.
عکس: BEHROUZ MEHRI/AFP/Getty Images
بیان معضلات اجتماعی
آفساید به مسئله ممنوعیت حضور زنان در ورزشگاهها و به خصوص تماشای مسابقات فوتبال میپردازد. این فیلم، داستان دخترانی است که برای تماشای مسابقه فوتبال، ناگزیر میشوند لباس پسرانه بپوشند. این دختران سرکش و مغرور به مخاطرهای بزرگ دست میزنند تا تنها بتوانند مسابقه فوتبال تماشا کنند. فیلم آفساید با لحنی طنزآلود و بیانی گرم و صمیمی از محرومیت زن ایرانی از بدیهیترین حقوق و آزادیهای فردی سخن میگوید.
عکس: Internationale Filmfestspiele Berlin
فیلمسازی پرحضور
جعفر پناهی با هشت فیلم که البته نمایش شماری از فیلمهای او در چارچوب برنامه بزرگداشت وی در برلیناله ۲۰۱۱ صورت گرفت، بیشترین حضورها را در برلین داشته است. سهراب شهید ثالث (۶ فیلم)، داریوش مهرجویی و محمدعلی طالبی (هر یک ۴ فیلم) و هژیر داریوش (با ۳ فیلم) از فیلمسازان پرحضور در برلیناله محسوب میشوند.
عکس: Getty Images
"آواز گنجشکها"
در سال ۲۰۰۸ حضور سینما و سینماگران ایرانی در برلیناله پررنگ بود. "آواز گنجشکها"، ساختهی مجید مجیدی از جمله فیلمهای شرکتکننده در آن دوره از جشنواره سینمایی برلین بود که در بخش مسابقه حضور یافت. تصویر: مجید مجیدی (راست) در کنار رضا ناجی، بازیگر نقش اول مرد در فیلم "آواز گنجشکها" در برلین.
عکس: Barbara Sax/AFP/Getty Images
معضلات زندگی شهری
"آواز گنجشکها" به داستان مردی ساده و میانسال به نام کریم (با بازیگری رضا ناجی) میپردازد که در مجتمع پرورش شترمرغ در اطراف تهران کار میکند و با شترمرغها ارتباط روانی و عاطفی برقرار کرده است. در پی فرار یکی از شترمرغها از مزرعه، کریم اخراج میشود و برای امرار معاش ناگزیر به آغاز زندگی تازهای در شهر میشود. تصویر: صحنهای از فیلم "آواز گنجشکها".
عکس: Mehr
بهترین بازیگر نقش اول مرد
"آواز گنجشکها" اگر چه از کسب خرس طلایی در بخش رقابتی محروم ماند، اما رضا ناجی به خاطر نقشآفرینی در این فیلم، جایزه خرس نقرهای را برای بهترین بازیگر مرد دریافت کرد.
عکس: Getty Images
حضور "سه زن"
فیلم "سه زن" با بازیگری نیکی کریمی (تصویر) و پگاه آهنگرانی، از جمله فیلمهای ایرانی شرکتکننده در جشنواره فیلم برلین در سال ۲۰۰۸ بود. این فیلم که منیژه حکمت آن را کارگردانی کرده در بخش "پانوراما" به نمایش درآمد.
عکس: Iranian Independents
"فوتبال سربسته"
از جمله برندگان جوایز فرعی جشنواره فیلم برلین آیت نجفی بود که با مستند "فوتبال سربسته" (Football under cover) به دریافت جایزه "تدی" نائل آمد. داستان این فیلم که توسط نجفی و دیوید آسمان ساخته شده، مسابقه فوتبال میان تیم زنان برلین و تیم ملی فوتبال زنان ایران را به تصویر میکشد.
عکس: picture-alliance/ dpa
فروریزی بودا از شرم
از دیگر شرکتکنندگان ایرانی در برلیناله ۲۰۰۸ حنا مخملمباف بود که با فیلم "بودا از شرم فروریخت" موفق به دریافت جایزهی خرس بلورین در بخش کودکان و نوجوانان شد. این جایزه از ۲۳ سال پیش، هر ساله به یک فیلم که در خدمت صلح جهانی باشد، اهدا میشود.
عکس: picture-alliance/dpa
"الی" در برلین
در سال ۲۰۰۹ فیلم "درباره الی" ساختهی اصغر فرهادی با استقبال فراوانی در برلیناله روبرو گشت. فرهادی برای این فیلم موفق به کسب جایزه خرس نقرهای برای بهترین کارگردانی شد. نمایی از فیلم "درباره الی" با بازیگری گلشیفته فراهانی و ترانه علیدوستی.
عکس: Berlinale
حضور پررنگ در برلیناله ۲۰۱۱
سال ۲۰۱۱ بدون شک از دورههای پررنگ حضور سینما و سینماگران ایرانی در برلیناله بود. شرکت "جدایی نادر از سیمین"، ساختهی موفق اصغر فرهادی در بخش مسابقه و همچنین اختصاص یافتن بخشی ویژه به آثار جعفر پناهی از جمله رویدادهای مهم آن دوره بود. نیامدن جعفر پناهی، یکی از اعضای هیات داوران آن دوره، به علت محکومیت و حبس اعتراضات گستردهای به دنبال داشت و پوسترهای بزرگی در این رابطه در برلین دیده شد.
عکس: DW
جای خالی پناهی
جعفر پناهی پیشتر در حکمی از سوی دادگاه به اتهام "اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی" به ۶ سال حبس تعزیری، ۲۰ سال محرومیت از فیلمسازی، ۲۰ سال محرومیت از فیلمنامهنویسی، ۲۰ سال محرومیت از سفر به خارج از ایران و ۲۰ سال ممنوعیت از هر نوع مصاحبه با رسانهها و مطبوعات داخلی و خارجی محکوم شده بود. جشنوارهی ۲۰۱۱ با صندلی خالی جعفر پناهی بر روی سن آغاز به کار کرد.
عکس: picture-alliance/dpa
موفقیتی بیسابقه
سال ۲۰۱۱، سال موفقیت سینمای ایران بود. "جدایی نادر از سیمین"، ساختهی اصغر فرهادی که با استقبال همزمان و گستردهی منتقدان و علاقمندان روبرو شده بود، سرانجام خرسهای طلایی و نقرهای را از آن خود کرد. هیئت شش نفره داوران بینالمللی به ریاست ایزابلا روسلینی، و در غیبت جعفر پناهی، خرس طلایی شصت ویکمین دوره برلیناله را به فیلم "جدایی نادر از سیمین" اعطا کرد.
عکس: Alamode/picture alliance/dpa
ستایش از بازیگران
"جدایی نادر از سیمین" نه تنها جایزه خرس طلایی برای بهترین فیلم بلکه جوایز خرس نقرهای جشنواره برلیناله برای تمامی بازیگران مرد و زن نیز را از آن خود کرد. گروه بازیگران مرد را پیمان معادی، شهاب حسینی، بابک کریمی و علیاصغر شهبازی تشکیل میدادند که شهاب حسینی در مراسم پایانی شرکت نداشت. خرس نقرهای برای بهترین بازیگر زن به تمامی بازیگران، یعنی ساره بیات، لیلا حاتمی و سارینا فرهادی، اعطا شد.
عکس: picture-alliance/dpa
به یاد پناهی
اصغر فرهادی در مراسم اختتامیه با سپاس از مردم صبور ایران و با یادی از دوست خود جعفر پناهی خرس طلایی را دریافت کرد. وی گفت، باور نمیکرد که بار دیگر بر روی صحنه برلیناله بیاید، زیرا پیشتر بازیگران زن و مرد این فیلم خرسهای نقرهای را شکار کرده بودند.
عکس: dapd
عضویت فرهادی در هیات داوران ۲۰۱۲
اصغر فرهادی پس از موفقیتهای سالهای پیش به عنوان یکی از اعضای هیات داوران برلیناله ۲۰۱۲ برگزیده شد. سرپرستی هیات داوران را مایک لی، کارگردان و نمایشنامهنویس بریتانیایی برعهده داشت. بوعالم صنصال، نویسنده الجزایری، باربارا زوکووا، بازیگر آلمانی؛ شارلوت گینزبورگ، بازیگر و خواننده از فرانسه؛ جیک جیلنهال، بازیگر آمریکایی؛ فرانسوا اوزو، کارگردان فرانسوی و آنتون کوربین عکاس هلندی از دیگر اعضا بودند.
عکس: picture-alliance/dpa
شیرین نشاط در جمع داوران ۲۰۱۳
هیئت داوران بخش رقابتی جشنواره فیلم برلین در سال ۲۰۱۳ هفت نفر بودند که در رأس آنان ونگ کار وای، کارگردان صاحبنام چینی قرار داشت. شیرین نشاط، هنرمند و فیلمساز ایرانی نیز یکی از چهار زنی بود که در آن دوره در جمع این هیئت حضور داشت. شیرین نشاط در عرصهای گسترده کار میکند و در تمام کارهای این هنرمند دو شناسه برجستگی دارد: یکی پیشینهی سنتی و دیگر نگاه بدیع و مدرنی که به همه چیز تازگی میدهد.
عکس: Reuters
باز هم پناهی
در سال ۲۰۱۳ فیلم "پرده"، ساخته جعفر پناهی و کامبوزیا پرتوی، خرس نقرهای برای بهترین فیلمنامه را کسب کرد. پناهی مانند دورههای گذشته جشنوارهی برلین این بار نیز شانس آمدن به پایتخت آلمان و حضور در برلیناله را نیافت. صحنهای از فیلم "پرده".
عکس: uConnect
بازتابندهی ترس و نومیدی
کامبوزیا پرتوی در نشست خبری در چارچوب برلیناله گفته بود که فیلم "پرده" ناشی از شرایط روحی کنونی پناهی است. عدم امنیت، نومیدی، ترس، مرگ، خودکشی و آزادی اندیشه، ایدههایی هستند که در این فیلم به آنها اشاره میشود. تصویر: پرتوی هنگام دریافت خرس نقرهای برلیناله.
عکس: picture-alliance/dpa
میترا فراهانی در جمع داوران ۲۰۱۴
در میان ۸ عضو هیئت داوران ۶۴ـ مین دورهی جشنوارهی فیلم برلین (۶ تا ۱۶ فوریه ۲۰۱۴)، میترا فراهانی، سینماگر ایرانی ساکن فرانسه نیز شرکت داشت. رئیس هیات داوران ۲۰۱۴ را جیمز شیمس، تولیدکننده فیلمهای آنگ لی، کارگردان بهنام تایوانی عهدهدار بود. فراهانی تا کنون چندین مستند موفق، از جمله "زهره و منوچهر" دربارهی روابط جنسی جوانان در ایران و "فیفی از خوشحالی زوزه میکشد" را ساخته است.
عکس: Getty Images
تنها نمایندهی ایران در سال ۲۰۱۴
"عصبانی نیستم" به کارگردانی رضا درمیشیان تنها محصول سینمایی از ایران بود که در برلیناله ۲۰۱۴ به نمایش درآمد. این فیلم در بخش پانوراما اکران شد، اما جایزهای دریافت نکرد. "عصبانی نیستم" بهرغم وجود محدودیتها و موانع در ساخت آن، انتقادی جسورانه از مسائل و مشکلات ایران امروز، بهویژه استیصال نسل جوان است.
عکس: Berlinale 2014
مستند "ایرانی"
البته شماری از سینماگران ایرانی یا ایرانیتبار که ساختههای آنان محصول کشورهای دیگر بود، در برلیناله ۲۰۱۴ حضور داشتند، از جمله مهران تمدن، فیلمساز مقیم فرانسه که با مستند "ایرانی" به برلیناله آمده بود. او برای تهیه این اثر چهار روحانی «حوزه علمیه» را به خانهای ییلاقی مهمان میکند تا در کنار آنان دو روز بگذراند و از طریق گفتوگو با آنان شرایط و امکان همزیستی گرایشهای گوناگون را در عمل تجربه کند.
عکس: Berlinale
"ماکوندو"
"ماکوندو" نخستین فیلم سینمایی سودابه مرتضایی، فیلمساز ایرانی مقیم اتریش نیز در بخش رقابتی برلیناله ۲۰۱۴ حضور داشت. این فیلم روایتی ساده از زندگی روزمره یک خانواده چچن است که در آرامش و سکون در حاشیه وین زندگی میکند. هدف مرتضایی از ساختن این اثر نه طرح تفصیلی مسائل پناهندگی یا بررسی وضعیت خارجیان، بلکه به تصویر کشیدن زندگی یک خانواده پناهنده در قالب فیلمی کوچک و ساده بوده است.
عکس: FreibeuterFilm
پناهی و خرسی دیگر
در شصت و پنجمین دوره از جشنواره فیلم برلین که در سال ۲۰۱۵ برگزار شد، جعفر پناهی موفقیتی دیگر را جشن گرفت و با فیلم "تاکسی" خرس طلایی برلیناله را شکار کرد. پناهی (راست در تصویر) در این فیلم با هویت واقعی خود تاکسی میراند. مسافران مختلفی سوار تاکسی او میشوند و دوربینهایی که در تاکسی تعبیه شدهاند دیالوگها و رفتار مسافران را ضبط میکنند. فیلم شباهت زیادی به فیلمهای مستند دارد.
عکس: Jafar Panahi
در انتظار پناهی
فیلم "تاکسی" در برلیناله ۲۰۱۵ بسیاریرا غافلگیر کرد. هیئت داوران این جشواره "تاکسی" را به اتفاق آرا برجستهترین اثر در بخش رقابتی برلیناله ارزیابی کرد. محدودیتهای ساختن فیلم و ممنوعالخروج بودن جعفر پناهی عطش منتقدان و فیلمدوستان برای تماشای "تاکسی" را دوچندان کرده بود. پناهی مانند سالهای گذشته نتوانست در برلیناله حضور یابد و به همین دلیل خواهرزادهاش خرس طلایی را با چشمان گریان دریافت کرد.
عکس: picture alliance/AP Images/M. Sohn
ایران در برلیناله ۲۰۱۶
در برلیناله ۲۰۱۶ که در روزهای ۱۱ تا ۲۱ فوریه برگزار شد، سینمای ایران نیز در بخشهای گوناگون از جمله در بخش رقابتی بر سر خرس طلایی (جایزه اصلی جشنواره برلین) و در بخش "نسل نو" حضور داشت. "اژدها وارد میشود"، ساخته مانی حقیقی، "لانتوری" (تصویر)، اثر رضا درمیشیان، "رویاهای دم صبح"، ساخته مهرداد اسکویی و "والدراما" به کارگردانی عباس امینی نمایندگان سینمای ایران در جشنواره برلین در ۶۶مین دوره بودند.