حمله به تجمع خاموش مادران عزادار
۱۳۸۸ آذر ۱۵, یکشنبهخدیجه مقدم، فعال زنان و یکی از کنشگران مادران صلح و مادران عزادار، میگوید که تجمع آرام و بدون شعار مادران داغدیده دو هفته است که با سرکوب نیروهای امنیتی روبرو میشود.
خانم مقدم که خود دو هفته پیش به خاطر همین تجمعات مدت ۵ ساعت مورد بازجویی قرار گرفته میگوید، تا زمانی که درخواستهای مادران برآورده نشود، این تجمعات ادامه خواهد داشت.
دویچهوله: خانم مقدم، گویا شنبه شب، به تجمع ماداران عزادار در تهران حمله شده و تعدادی هم دستگیر شدهاند. در مورد جزییات این قضیه برای ما توضیح دهید.
خدیجه مقدم: طبق قرار هفتگی مادران برای دو خواستهی به حق خودشان که یکی آزادی زندانیان عقیدتی است و دیگری هم مجازات عاملان و آمران این کشتارهاست، ما شنبهها در پارک لاله جمع میشویم و این شنبه هم جمع شده بودیم. البته هنوز من و چند تن از دوستان وارد پارک نشده بودیم که دیدیم دو اتوبوس در پارک و چند خودروی ون و تعداد زیادی نیروی انتظامی، در پارک جمع شدهاند. به صورت حیرتانگیز و وحشتناکی تعداد این نیروها زیاد بود، هم نیروی انتظامی و هم لباس شخصی و اصلاً اجازهی ورود به ما ندادند که وارد پارک شویم. همه کسانی را که در پارک بودند دستگیر کردند و ما اصلاً نتوانستیم وارد پارک شویم.
آیا مشخص شده که چه تعدادی دستگیر شدهاند؟
ابتدا دو نفر را دستگیر کردند و بعد کسانی که به سمت در خروجی پارک میرفتند دستگیر شدند. تعداد دیگری سر خیابان ۱۶ آذر دستگیر شدند. تعداد دستگیرشدگان ۲۲ نفر بوده و دیشب در ساعتهای پایانی شب ۶ نفر و بعد هم گویا دو نفر، که من دقیقا این دو نفر را مطمئن نیستم، ولی حدود ۶ تا ۸ نفر از مادران صلح و عزادار را آزاد کردند و بقیه را به وزراء منتقل کردند و از امروز صبح هم اطلاعی از ایشان نداریم.
آیا جزو دستگیرشدگان چهرههای سرشناس و شناختهشدهای از فعالان زنان یا مادران صلح و عزادار وجود دارند؟
نخیر. یکی از خانوادههای مادران عزادار همراه ما بودند که در این گروهی که ما با هم بودیم، هیچ کدام دستگیر نشدند.
هفتهی گذشته هم گویا با پرتاب گاز اشکآور به تجمع مادران عزادار حمله کرده بودند. درست است؟
بله، متأسفانه. حالا که صدای من را مسئولین از رادیوهای خودمان نمیشنوند، امیدوارم از رادیو دویچه وله بشنوند. وقتی گروهی که یک اعتراض مدنی و مسالمتآمیز دارند، نیروی انتظامی متأسفانه این تظاهرات، این تجمع و این نشست و گردهمایی را به خشونت میکشاند. وقتی مادران در پارک لاله دور آبنما مینشینند یا آهسته راه میروند، شمعی در دست دارند یا عکس عزیزی در دست دارند، هیچ اتفاق خاصی نمیافتد و فقط برای یادآوری مطالباتشان است. ولی متأسفانه وقتی که اجازه نمیدهند و با خشونت مادران را از پارک بیرون میکنند، به هرحال این اعتراض به خیابان کشیده میشود و وقتی به خیابان کشیده شود، ابعادش هم وسیعتر میشود. این را باید آقایان بدانند که وقتی یک جایی تجمعی صورت بگیرد، نیروی انتظامی باید امنیت و آرامش را برقرار کند نه این که به سمت خیابان بکشاند، به سمت آنجایی که اصلاً خواست مادران نبوده که توی خیابان بروند، و وقتی به خیابان میروند و ضرب و شتم میشوند، وقتی گاز اشکآور پرتاب میشود، آن وقت شعارها تند میشود. اصلاً مادران از ابتدا در سکوت در پارک لاله نشسته بودند یا راه میرفتند، من خودم اصلاً موافق حتی یک شعار نیستم، حتی موافق سرود خواندن هم نیستم. ولی واقعاً مادران را مجبور میکنند که از خودشان عکسالعمل تند نشان دهند و این یک هشدار است برای این حکومت که با جوانها، با مردم به صورت خشونتآمیز برخورد نکنند که این خشونت خودش بازتولید میشود.
برخورد مردم عادی و رهگذاران پارک در این تجمعها چه طور است؟
وقتی مادران راه میروند، مردم عادی همه همراه مادران میآیند. یا پسران جوان، آقایانی که نگرانند از این که دستگیر شوند، با علامت پیروزی همراهی میکنند. حتی نگهبانهای خود پارک، خسته نباشید میگفتند. یکی دو نفر از نیروی انتظامی هر هفته میآمدند و میگفتند، ما با شما همدرد هستیم، ما فاتحه هم میخوانیم برای این عزیزان. ولی الان دو سه هفته است که به صورت خشونتآمیزی با مادران رفتار میکنند و این سیاستی که الان در پیش گرفتهاند و هر روز خشونت را بیشتر میکنند، من فکر میکنم به ضرر نظام و حاکمیت است.
شما گفتید که نیروی انتظامی هم حتی قبلاً میآمده و اظهار همدردی میکرده است. ولی شب گذشته به ناگاه حمله شده و عدهای دستگیر شدند. به نظر شما این دستگیری و در حقیقت اعمال خشونت شدیدتر، میتواند ربطی به ۱۶ آذر و روز دانشجو داشته باشد؟
قطعاً ربط دارد. یعنی به هرحال قبل از ۱۶ آذر با این تهدیدهایی که آقایان دارند مردم، جوانان و دانشجویان را میکنند، حتماً این ارتباط دارد. ولی من خودم دو هفتهی پیش فقط به خاطر شرکت در تجمع مادران عزادار، در ادارهی اطلاعات پنج ساعت بازجویی شدم که چرا شرکت میکنم و باید این تجمع جمع شود. اما این تجمع، یک حرکت خودجوش است و کسی سرکردگی این حرکت را ندارد. اتهام من و بازجوییهایی که از من صورت گرفت فقط به خاطر همین پارک لاله بود. من واقعاً به آنها گفتم، این حرکتها وقتی تمام میشود که مردم به خواستهایشان برسند. مادران چه میخواهند؟ نه مخالف دولت هستند، نه حتی مخالف آقای احمدینژادند و نه با سیاست کاری دارند. فقط خواستهشان این است که بچههایشان آزاد شوند و آنهایی که بچههایشان را کشتهاند، مجازات شوند. حتی یکنفر را اینها تا الان به عنوان مقصر، به عنوان قاتل یا آمر معرفی نکردهاند. پنج ماه است از این جریانات میگذرد و تازه خانوادهها به زبان آمدهاند که بعد از پنج ماه مثلاً بچهشان در روز ۲۵ خرداد کشته شده است. "محمد چگینی‘‘ یکی از همین بچههایی است که ۲۵ خرداد در همانجایی که سهراب کشته شد، در همانجایی که بهزاد مهاجر کشته شد، کشته شده است. ولی هیچ صدایی از این خانواده نبود. تازه متوجه شدیم که این خانواده هم پنج ماه است عزادار است. میخواهم بگویم که خواستههای مردم باید برآورده شود تا این تظاهرات و تجمعات تمام شود. با گلوله و با سرنیزه نمیشود.
مصاحبهگر: میترا شجاعی
تحریریه: کیواندخت قهاری