"حکمرانی خوب" و جای خالی دانشجویان ایرانی
۱۳۹۳ مهر ۲, چهارشنبه هر سه اهل کشورهایی هستند که در آنها داشتن "حکمرانی خوب" به آرزویی میماند که برای تحققاش سالهای زیادی را بایستی به انتظار نشست. مروا حمدی، ادریس اریب و آلاء العمری سه دانشجوی مصری، افغان و فلسطینی هستند که موفق به اخذ بورس تحصیلی از طرف مؤسسه مبادلات آکادمیک آلمان (DAAD) شدهاند و حالا اندکی بیش از یک سال است که در سه دانشگاه مختلف این کشور مشغول به تحصیلاند.
هر سه آنها در سمیناری با عنوان "حکمرانی خوب" شرکت کردهاند که در شهر بن و از سوی مؤسسه DAAD سازماندهی شده و قرار است از تجربیات خود برای دانشجویانی از کشورهای مختلف بگویند که به تازگی با دریافت بورس تحصیلی، به دانشگاههای آلمان راه یافتهاند.
حکمرانی خوب چیست؟
"حکمرانی خوب" یا "حکمرانی مطلوب" (Good Governance) از مباحث تازهای است که در سه دهه اخیر به شدت توجه محققان علوم اجتماعی را به خود جذب کرده است.
سازمان متحد "حکمرانی خوب" را در شش شاخص تعریف میکند: اجماعگرایی، مشارکت، حاکمیت قانون، کارآمدی، پاسخگویی، شفافیت، مسئولیت و عدالت. تحقیقات نشان دادهاند که ضعف در اجرای اصول "حکمرانی خوب" یکی از دلایل اصلی و مهمترین مانع برای رشد و توسعه کشورها به شمار میآید.
صاحبنظران داشتن نهادها و ساختارهای دمکراتیک در کشور را شرط اصلی و لازمه برای به اجرا درآمدن "حکمرانی خوب" میدانند و تأکید میکنند که تقسیم اقتدار سیاسی موجب میشود تا نظامی پاسخگو همراه با نظارت متقابل ایجاد شود که در نهایت حکومتی پاسخگو، قانونمند و شفاف را بر جامعه حاکم میکند.
فساد دولتی، میراث چند ده ساله
مروا حمدی، ۲۶ سال دارد و در رشته کارشناسی ارشد مدیریت دولتی در دانشگاه پوتسدام تحصیل میکند. به گفته او مصر هیچگاه در تاریخ خود دولتی را تجربه نکرده که حکمران خوبی برای کشور بوده باشد. مروا مردم مصر را دو دوسته میداند: آنهایی که سودای سالهای دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ و حکمرانی جمال عبدالله ناصر را در سر میپرورانند و آنهایی که هنوز در رویای سالهای دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی و حکمرانی انور سادات به سر میبرند. اگر کسی از این دو دسته خوشش نیاید، در گروه سومی جای میگیرد که طرفداران اخوانالمسلمین را شامل میشود.
به گفته مروا هیچکدام از این سه دسته در دوران حکمرانی، نماینده تمام و کمال مردم مصر نبوده و نیستند. حتی انقلاب مصر نیز که در سال ۲۰۱۱ رخ داد، به اعتقاد این دانشجوی جوان تا بدین جا نتوانسته، آن حکمرانی خوبی را که برآورده کننده انتظار مردمی و تعاریف علمی باشد، برای کشور به همراه بیاورد و زمانهایی وجود دارد که مردم از خود میپرسند کجائیم و به کدام سمت میرویم.
به گفته او نمیتوان از این موضوع چشمپوشید که فساد اداری در مصر ریشه در چندین دهه گذشته دارد و حال جزو میراث دولت جدید شده است.
با این همه انقلاب به اعتقاد مروا ارمغانی جدید هر چند کوچک برای مصر به همراه داشته که باعث خوشبینی و دلگرمی اوست: «رئیسجمهور کنونی بارها بر فاصله گرفتن از ارتش و غیرنظامی بودن خود تأکید کرده است. چه این نکته را بپذیریم، چه آن را قبول نداشته باشیم، یک چیز روشن است، او نشان داده به افکار عمومی توجه میکند. پنج، شش سال قبل دولت هیچ احترامی برای افکار عمومی قائل نبود، حتی به طور سطحی. حکومت جدید حالا دستکم نشان داده، افکار عمومی برایش اهمیت دارد. در حال حاضر این احترام به صورت سطحی وجود دارد، امیدواریم که چند سال دیگر از حالت سطحی خارج شود و ما طعم احترام واقعی را بچشیم.»
تحصیل، بخش گمشده افغانستان
حکمرانی خوب در افغانستان کنونی برای اریب ادریس به آرزویی دست نیافتنی میماند. این دانشجوی ۲۸ ساله به دویچهوله فارسی میگوید، کشورش چنان غرق در ناامنی، فساد دستگاههای دولتی و عدم حاکمیت قانون است، که عملا نمیتوان امیدی به داشتن حکمرانی خوب داشت.
ادریس در صحبتهایش بارها بر اهمیت تحصیل اشاره میکند و آن را "بخش گمشده" در کشور میداند. او تأکید میکند، تا زمانی که تعلیم و تربیت در کشور مورد توجه قرار نگیرد، نمیتوان توقع حکمرانی خوب داشت. وقتی مردم از حقوقشهروندیشان آگاه نباشند، نمیدانند که دولت وظیفه دارد و بایستی به آنان در مورد عملکردش پاسخ دهد.
اریب در دانشگاه "البیرونی" در ولایت کاپیسای افغانستان درس حقوق خوانده و مدتی را نیز به عنوان وکیل مدافع کار کرده است. او حالا در رشته کارشناسی ارشد علوم سیاسی در شهر ارفورت آلمان مشغول به تحصیل است.
چندین ماه زندگی در آلمان و رویارویی نزدیک با سیستم سیاسی و اجتماعی این کشور، بر کولهبار تجربه اریب افزوده است: «شهروندان آلمانی خود را از دولت جدا نمیبینند. بین مردم و حکومت فاصلهای موجود نیست. این شهروندان هستند که کشور خود را آباد میکنند. ترقی یک کشور زمانی است که شهروندانی متعهد به آبادی و پیشرفت داشته باشد.»
بزرگترین آرزوی اریب برای افغانستان این است که "هر طفلی بدون ترس به مکتب برود."
آرزوی صلح
آلاء العمری، دانشجوی ۲۸ ساله فلسطینی نیز در آرزوی "حکمرانی خوب" برای کشورش است؛ البته پیش از آن بزرگترین آرزویش را "صلح برای سرزمینش" عنوان میکند. او میگوید فقدان انتخاباتی آزاد و عادلانه در کشور، عدم شفافیت نهادهای مسئول و شرایطی که سالها اشغال برای فلسطین به وجود آورده، عملا جایی برای حکمرانی خوب باقی نگذاشته است.
آلاء که حالا با بورس DAAD در دانشگاه "دویسبورگ اسن" در آلمان تحصیل میکند، میخواهد اگر روزی صاحب قدرت و اختیار در کشورش شد، برای ساختن پلهایی میان مردم و نهادهای دولتی کوشش کند تا از این طریق صدای مردم به گوش برسد.
امکانی برای پیشرفت
در حال حاضر نزدیک به ۳۰۰ هزار دانشجوی خارجی در آلمان تحصیل میکنند و قصد بر آن است تا این شمار تا سال ۲۰۲۰ به ۳۵۰ هزار نفر افزایش یابد.
مؤسسه مبادلات آکادمیک آلمان (DAAD) یکی از نهادهای مؤثر در جذب دانشجویان خارجی به شمار میرود که از پنج سال پیش با همکاری وزارت امور خارجه، پروژه اعطای بورس تحصیلی یک ساله یا دو ساله به دانشجویان در شاخه تحصیلی "علوم سیاسی و حکمرانی خوب" را آغاز کرده است.
مسئولیت اجرای این پروژه را ایوانا اولیش دی الیویرا بر عهده دارد. او به دویچهوله فارسی میگوید: «ما فکر کردیم بهترین راه برای کمک به توسعه و پیشرفت کشور، آموزش فردی است. به این معنا، به جای اینکه ما به آن کشورها برویم، این امکان را فراهم کنیم که این دانشجویان به آلمان بیایند.»
دانشجویان بورسیه پس از پایان تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد، به دنبال ادامه تحصیل در مقطع دکترا هستند. به گفته خانم الیویرا آنها پس از پایان تحصیلات و بازگشت به زادگاهشان مشغول به همکاری با نهادهای دولتی میشوند، یا به عنوان حقوقدان، فعال حقوق بشر یا مشاور سازمانهای غیردولتی (NGO) فعالیت میکنند.
جای خالی ایران
مؤسسه مبادلات آکادمیک آلمان هر سال نزدیک به ۱۵۰۰ تقاضا برای دریافت بورس در شاخه تحصیلی "علوم سیاسی و حکمرانی خوب" از ۷۰ تا ۸۰ کشور جهان دریافت میکند که بیشتر این تقاضاها از افغانستان، پاکستان، اندونزی، غنا، کلمبیا، مکزیک و برزیل است. نکته قابل توجه اینکه کمترین تعداد درخواستها متعلق به کشورهای خاورمیانه است. موضوعی که بلافاصله در ذهن این پرسش را ایجاد میکند، چرا دانشجویان کشورهایی که شاید بیش از همه به "حکمرانی خوب" نیاز داشته باشند، کمترین علاقه را نشان میدهند؟
این موضوع برای مسئولان DAAD نیز جای سئوال داشته است. خانم اولیویرا میگوید: «ما نیز همین پرسش را از خود میکردیم. دانشجویان در کشورهای خاورمیانه چندان علاقهای به رشتههای علوم انسانی نشان نمیدهند و این رشتهها وجهه خوبی در این کشورها ندارند. بیشترشان میخواهند در رشتههایی از قبیل مهندسی بورس بگیرند.»
به گفته او از ایران نیز تقریبا درخواستی نداشتهاند و اضافه میکند، شاید دانشجویان از خودشان میپرسند، اگر در آلمان درس "حکمرانی خوب" بخوانم و به کشورم بازگردم، اصلا امکان این هست که بتوانم آموختههایم را به نهادهای حکمران منتقل کنم؟