خانوادهای به نام "اوباما"
۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۰, پنجشنبهدر این ۱۰۰ روز اوباماها نشان دادهاند که پتانسیل بالایی برای جلب توجه همگانی دارند و کوچکترین حرکتشان از دید دوربینهای کنجکاو پنهان نمیماند. حتی خبر اضافه شدن یک عضو جدید به این خانوادهی چهار نفره که سگ سیاهرنگی به نام "بو" ست، از آژانسهای خبری مختلفی مخابره شد یا تصویر خانم و آقای اوباما در حال کاشتن سبزیجات در بسیاری از رسانهها جای گرفت.
این تصویر هنگامی در نظر بسیاری، به خصوص مردم آمریکا، صمیمانه جلوه کرد که مشخص شد این باغچهی کوچک که در محوطهی پشتی کاخ سفید قرار دارد، کار دست بانوی اول آمریکاست.
هرچند که هماینک بحران مالی گریبان اقتصاد آمریکا را گرفته، اما با این همه به نظر میرسد، این امر نتوانسته چیزی از محبوبیت رییسجمهور این کشور بکاهد. از همان روز اول، بسیاری از محافظهکاران آمریکایی با دیدن اوباما در اتاق بیضی شکل معروف کاخ سفید نفس در سینههایشان حبس شد؛ البته نه به این خاطر که اوباما نخستین سیاهپوستی است که بر صندلی ریاستجمهوری تکیه زده است، بلکه بیشتر به خاطر لباسی که او به تن کرده بود؛ یک پیراهن سادهی سفید رنگ که در روزهای آخر هفته این پیراهن جای خود را با یک پلوور قرمز رنگ عوض کرد.
این طرز لباس پوشیدن ساده حتی در میان همکاران اوباما نیز دیده میشود، در حقیقت نکتهای که دستکم در هشت سال دوران ریاستجمهوری جرج دبلیو بوش به چشم نمیخورد.
سه بانوی اول باراک اوباما
باراک اوباما البته یک تفاوت دیگر هم با رییسجمهور پیشین دارد و آن اینکه بر عکس بوش، اوباما مرد چندان سحرخیزی برای حضور در دفتر کار نیست. در اصل کار روزانه برای او، تازه در ساعت نه صبح آغاز میشود. هرچند بهانهی این حضور نسبتا دیرهنگام کاملا موجه مینماید؛ صرف صبحانه در جمع خانواده یا به عبارتی دقیقتر در نزد سه بانوی اول خانه.
هر کدام از رستورانهایی که باراک و میشل اوباما بنا بر رسم همیشگیاشان، آخر هفته در آنجا غذا خوردهاند، تا چند هفته پس از آن تماما رزو شدهاند. از سوی دیگر میشل اوباما به بسیاری از زنان آمریکایی و غیر آمریکایی این امکان را داده است که همانند همسر رییسجمهور آمریکا لباس بپوشند، زیرا قطعا پرداختن مبلغی در حدود پنجاه یورو برای خریدن کفشهایی همانند کفشهای بانوی اول آمریکا چندان گزاف نیست.
باراک اوباما حتی بارها در مصاحبههای تلویزیونیاش نیز بر این نکته تأکید کرده است که بیشترین تلاش خود را برای حفظ تعادل میان زندگی شخصی و شغلیاش به کار میگیرد. او ظاهرا تا به اینجا نیز موفق نشان داده است؛ دستکم به روایت ۳۰۰ تصویری که کاخ سفید به مناسبت سپری شدن این ۱۰۰ روز منتشر کرده است.
خانوادهای ویژه اما معمولی
طبیعی است که قسمتی از این توجه همگانی به رنگ پوست رییسجمهور آمریکا بازمیگردد. اما در این میان قطعا عوامل دیگری نیز نقش بازی میکنند. بسیاری از آمریکاییها اوباما را با کندی مقایسه میکنند و تفاوت اصلی میان این دو را تنها در ریشههای خانوادگیشان میدانند.
جان اف کندی از خانوادهای مرفه با پیشینهی سیاسی میآمد، اما باراک اوباما و همسرش هر دو از خانوادههای سطح متوسط اجتماع به کاخ سفید آمدهاند. از همین رو هم تصویری را فراتر از رییسجمهور و بانوی اول ارائه میدهند، در واقع هر دو تجسم "احساس امید" برای مردم عادی به شمار میآیند.
یک الاکلنگ روی چمنها، پدری که تخممرغهای عید پاک را در باغچه پنهان میکند تا دو دخترش به دنبال آنها بگردند یا مادری که در باغچهی کوچکی برای مصرف خانگی سبزی و میوه میکارد.
قطعا تا پیش از این هرگاه سخن از زندگی خصوصی رییسجمهور ایالات متحدهی آمریکا به میان میآمد، اینها تصاویری نبودند که در ذهن مردم نقش ببندد. اما حالا دقیقا همین تصاویر هستند که این خانوادهی ویژه را تبدیل به یک خانوادهی معمولی آمریکایی کرده که در نزد بیشتر مردم این کشور محبوب است. در هر حال هرچه باشد، بالاخره پدر این خانواده رییسجمهور آمریکا به شمار میآید!