خداحافظ آرژانتین، سلام ایسلند!
۱۳۸۹ مهر ۱۸, یکشنبهنمایشگاه کتاب فرانکفورت پس از ۵ روز و برگزاری صدها برنامهی کتابخوانی، موسیقی، رقص، فیلم و مصاحبه وغیره سرانجام به پایان رسید. درهای نمایشگاه در دو روز آخر بر روی علاقمندان کتاب باز شد و دهها هزار نفر از غرفههای مختلف دیدن کردند.
مسلماَ ارائه ترازنامهای از این نمایشگاه گسترده کاری آسان نیست. تنها میتوان با برجسته کردن برخی موضوعات نیمنگاهی به نمایشگاه انداخت. بیشک آرژانتین، به عنوان مهمان ویژه امسال، رونقی ادبی به نمایشگاه بخشید. کسب جایزه نوبل ادبیات از سوی ماریو وارگاس یوسا، نویسنده پرآوازهی پرویی، شان و اعتبار ادبیات آمریکای لاتین را دو چندان کرد و نشان داد که مسئولان نمایشگاه با انتخاب آرژانتین به عنوان مهمان ویژه چندان در گزینش خود به خطا نرفتهاند.
سال آینده نیز "کشور افسانهای ایسلند" مهمان ویژه نمایشگاه کتاب فرانکفورت خواهد بود. ناشران و نویسنگان ایسلندی به همین مناسبت سرگرم تدارک حضور خود در نمایشگاه آتی کتاب هستند.
شرکت بیرمق ایران در نمایشگاه فرانکفورت تنها تکرار ملالآور سیاستهای سردرگم فرهنگی بود و چیزی برای عرضه نداشت. اعتراض و تظاهرات برخی گروههای ایرانی به وجود سانسور و سرکوب نویسندگان و روزنامهنگاران در جمهوری اسلامی نیز نمیتوانست این واقعیت را از نظرها پنهان سازد که ادبیات ایران، با یا بدون سانسور، هماکنون در حاشیه ادبیات جهانی قرار دارد و بازار کتاب نیز به خوابی ژرف فرو رفته است.
ناج آبونیی: زبان میهن من است
یکی از خبرهای مسرتبخش نمایشگاه کتاب، اعطای جایزه بهترین کتاب آلمانی سال ۲۰۱۰ به ملیندا ناجآبونیی، نویسنده مجاریتبار سوئیسی بود. رمان او با عنوان "کبوترها پرواز میکنند" از سوی هیئت داوران به عنوان کتاب برتر ادبی سال انتخاب شد. خانوادهی ناجآبونیی به اقلیت مجاری ساکن در یوگسلاوی سابق تعلق دارد. وی در سنین کودکی با خانواده خود به سوئیس مهاجرت کرد.
"رمان کبوترها پرواز میکنند" که بیشباهت با زندگی خود نویسنده نیست، سرگذشت مهاجرت و جذب در جامعهای جدید است. جنگ، ویرانی، ترک اجباری زادگاه و مشکلات زندگی در جامعه بیگانه موضوعات محوری رمان را تشکیل میدهند. ناج آبونیی زبان را سرزمین و زادگاه خود میداند و در رمان او نیز این تلقی از زبان در گفتوگوهای شخصیتهای داستانی پدیدار میشود.
شش کتاب نامزد جایزه کتاب برتر سال در آلمان بودند که سرانجام ناجآبونیی ۴۲ ساله موفق شد آن را به خود اختصاص دهد. گوتفرید هونهفلدر، رئیس اتحادیه ناشران آلمان، در مراسم اعطای جایزه گفت: «بهرغم تمامی خطرات، جایزه امسال باید نوآوری و شهامت ریسک کردن را در نظر میگرفت.»
پیش از اعلام برنده سال، ناجآبونیی نویسندهای گمنام در ادبیات آلمانیزبان به شمار میآمد. رقبای وی چهرههای بنام ادبی بوده و هستند که از میان آنان میتوان به "پتر ویوزتسینک" با کتاب "عشق کلاغی" و یودیت تساندر با رمان "چیزهایی که ما امروز گفتیم" اشاره کرد.
ناجآبونیی که خود انتظار این موفقیت را نداشت، پس از اعطای جایزه گفت: «من در خواب هم نمیدیدم که این جایزه روزی به من تعلق گیرد.» به گفته منتقدان ادبی، هیچ کتابی به اندازه رمان ناجآبونیی واقعیت اروپا را به نمایش نمیگذارد. به گفته آنان با این گزینش، «نه تنها جایزه کتاب امسال از مرزهای آلمان عبور کرد، بلکه سرانجام به زمان حال رسید.»
پیشروی کتابهای دیجیتالی در بازار کتاب
یکی از موضوعات اصلی نمایشگاه کتاب فرانکفورت امسال شکلگیری ساختارهای لازم (در زمینههای حقوقی، فنی، مالی و پخش) برای عبور از کتاب چاپی به کتاب دیجیتالی بود. به گفته اتحادیه ناشران آلمان، هماکنون یک سوم از همهی کتابهای جدید منتشره شده به صورت دیجیتالی (E-Book) نیز به بازار عرضه میشود.
این ارقام در پی آمارگیری از ۸۰ موسسه انتشاراتی که بیش از ۳۰ درصد بازار آلمان را در اختیار دارند به دست آمده است. با وجود این، کمتر از یک درصد فروش کتاب در آلمان متعلق به کتابهای دیجیتالی است.
در سال ۲۰۰۷ میلادی در آمریکا نیز سهم کتابهای دیجیتالی تنها یک درصد کل فروش در بازارکتاب بود؛ حال این میزان به ۶ درصد رسیده است. نمایشگاه کتاب فرانکفورت امسال نیز آغاز اعلام آمادگی بازار برای فروش آتی کتابهای دیجیتالی بود.
گرچه کتابهای دیجیتالی در سالهای اخیر نیز در بازار دیده میشدند، اما عدم ساختارهای پایهای برای فروش کتابها و محدودیت و گرانی سختافزارها (دستگاههای قرائت کتاب) امکان رشدی جدی را میسر نمیکرد.
به گفته رونالد شیلد، رئیس بخش اقتصادی اتحادیه ناشران آلمان، «هماکنون با تشکیل پلاتفرمهای متفاوت، عرضه کتاب ساختار روشنی یافته است.» منظور از "پلاتفرم" شرکتهای عرضهکننده کتابهای دیجیتالی هستند که مشتریان با پرداخت هزینه به آنها قادر به دریافت کتاب دیجیتالی از راههای مختلف (اینترنت، سیدی وغیره) هستند. در حال حاضر شرکتهای "تالیا"، "لیبرکا"، "اَپل" و "پابلز" با تشکیل پلاتفرمهای مستقل در این رقابت شرکت جستهاند. برخی از این شرکتها حتا به عرضه مستقل دستگاههای قرائت کتاب نیز مبادرت کردهاند.
برخی کارشناسان تخمین میزنند که در سال آتی فروش کتابهای دیجیتالی در آلمان، ۱۰ درصد کل فروش کتاب را به خود اختصاص خواهد داد. دستمزد و یا سهم نویسندگان در فروش کتابهای دیجیتالی نیز رشد قابل ملاحظهای را در حال حاضر نشان میدهد. در حالی که سهم نویسندگان برای کتابهای چاپی به خاطر هزینههای بالای کاغذ و نشر کمتر از۱۰ درصد تخمین زده میشود، در فروش کتابهای دیجیتالی این سهم تا حدود ۲۵ درصد افزایش نشان میدهد.
«دوران دیکتاتوری نظامی، هولوکاست آرژانتین است»
گذشته آرژانتین و ارزیابی از آن یکی از موضوعات محوری در ادبیات معاصر این کشور به شمار میآید. حکومت نظامیان (۱۹۷۶ تا ۱۹۸۳) همچون زخمی کهنه و رنجآور، حافظهی تاریخی این کشور به خود مشغول ساخته است.
۳۰ هزار مفقودالاثر، شکنجهشده و جانباخته نمیگذارند ادبیات بیتفاوت از کنار داستانهای قربانیان بگذرد. اما یادآوری این گذشته برای همه آرژانتینیها خوشایند نیست. بازگویی جنایت نه تنها برای آمران و عاملان آن، بلکه برای آنانی که سکوت کردهاند نیز ملالآور است.
"الزا اسوریو" نویسندهای که کتابهایش در آغاز، بهرغم جوایز متعدد، در آرژانتین ناشری نمییافت، میگوید: «مادران "میدان مایو" سپاسگزار بودند که به خواستشان در کتابهایم توجه شده است.» نسل جدید آرژانتین خواهان آگاهی از گذشته تلخ کشور است. مادران "میدان مایو"، مادران داغدار و شجاعی بودند که با تجمع در میدان مایو، روبروی کاخ ریاستجمهوری در بوئنوسآیرس، خواستار آگاهی از سرنوشت فرزندان زندانی و مفقودشده خود بودند.
این دوران در سالن آرژانتین در نمایشگاه کتاب فرانکفورت جایگاه ویژهای را به خود اختصاص میداد. پاتریسیا کولسنیکوف، منتقد ادبی آرژانتینی، درباره دوران خونتای نظامی میگوید: «واژه "خاطره" در آرژانتین معادل یادآوری حکومت نظامیان است. دیکتاتوری نظامی هولوکاست آرژانتین است.»
بسیاری از نویسندگان معاصر آرژانتین بازخوانی ادبی این دوران و پیامدهای آن را موضوع داستانهای خود ساختهاند. "لورا الکوبا"، "فلیکس بروسون" و "مارتین کوهان" از این دستهاند. اما برخی نویسندگان معاصر آرژانتین از ادبیات انقلابی دههای ۶۰ و ۷۰ فاصله گرفتهاند و تنها به بازگویی واقعیت عریان گردن نمیگذارند.
مارتین کوهان درباره پیچیدگی تاریخ معاصر آرژانتین میگوید: «برای من بازنویسی ادبی یک به یک وقایع تاریخی مهم نیست. من در کتابهای خود از وجوه مستندسازی و گزارشهای شاهدان عینی فاصله گرفتهام.» وی تصریح میکند: «جامعه آرژانتین تنها قربانی نیست، بلکه همدست دیکتاتوری نظامی نیز به شمار میآید.»
شهرام اسلامی
تحریریه: بابک بهمنش