دادگاه گیلان حکم ۶۰ سال زندان ۱۱ فعال حقوق زنان را تأیید کرد
۱۴۰۳ خرداد ۹, چهارشنبه
دادگاه تجدیدنظر استان گیلان حکم ۶۰ سال زندان را برای ۱۱ فعال حقوق زنان تأیید کرد. "تبلیغ علیه نظام" و "تشکیل گروه و اجتماع و تبانی با هدف برهم زدن امنیت ملی" از جمله اتهامات این فعالان خوانده شده است.
تبلیغات
خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران روز چهارشنبه ۹ خرداد (۲۹ مه) از تأیید محکومیت بیش از ۶۰ سال و ۶ ماه حبس ۱۱ فعال حقوق زنان توسط شعبه ۱۱ دادگاه تجدیدنظر استان گیلان خبر داد.
هرانا با ذکر نام این فعالان گیلانی مدت محکومیت آنان را نیز قید کرده و نوشته است، زهره دادرس به ۹ سال و شش ماه و دو روز حبس، فروغ سمیعنیا، سارا جهانی، یاسمین حشدری، شیوا شاه سیاه، نگین رضایی، آزاده چاوشیان، زهرا دادرس و متین یزدانی هر کدام به شش سال و یک ماه و ۱۷ روز حبس و جلوه جواهری و هومن طاهری هر کدام به یک سال زندان محکوم شدهاند.
وبسایت "بیدارزنی" در گزارشی نوشته است که فعالان حقوق زنان گیلانی ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ با یورش ماموران امنیتی به منازل خود در شهرهای رشت، انزلی، لاهیجان و فومن بازداشت شدند و پس از دوماه در فواصل زمانی متفاوت با تودیع قرار وثیقه بهصورت موقت از زندان لاکان رشت آزاد شدند.
بیدارزنی در حساب کاربری اینستاگرام خود نوشته است که حکم فعالان حقوق زنان در گیلان "بدون تشکیل دادگاه عیناً تأیید شد".
اتهامات ۱۱ فعال حقوق زنان در گیلان
جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات زنان گیلانی دهم اسفندماه ۱۳۴۲ در شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت به ریاست قاضی مهدی راسخی برگزار شده بود. حکم بدوی آنها توسط شعبه مذکور اوایل فروردین ماه سال جاری به آنها ابلاغ شده است.
اتهامات طرح شده علیه فروغ سمیعنیا، سارا جهانی، یاسمین حشدری، شیوا شاه سیا، نگین رضایی، آزاده چاوشیان، زهرا دادرس و متین یزدانی "عضویت در گروه و اجتماع و تبانی با هدف برهم زدن امنیت ملی" عنوان شده است.
هومن طاهری و جلوه جواهری نیز به اتهام "تبلیغ علیه نظام" و زهره دادرس به اتهام "تشکیل گروه با هدف برهم زدن امنیت کشور و اجتماع و تبانی" محاکمه شدهاند.
زنان و دختران ایران با اعتراضات مسالمتآمیز خود به "حجاب اجباری" که از طرف حاکمیت اعمال شده نقش برجستهای داشتند. شعار "زن، زندگی، آزادی" نیز یکی از شعارهای اصلی خیزش شهریور ۱۴۰۱ بوده است.
جمهوری اسلامی اکنون با گذشت یک سال و نیم از آغاز خیزش مردمی و بهرغم اعتراض نهادهای بینالمللی حکمهای سنگینی را برای فعالان حقوق زنان در ایران بریده و به سرکوب زنان ادامه میدهد.
کمیته حقیقتیاب شورای حقوق بشر سازمان ملل اقدامات حکومت علیه زنان در ایران را مصداق "جنایت علیه بشریت" دانسته است.
گیسوبُران؛ نماد خشم و سوگواری
در اعتراض به مرگ مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد شماری از زنان ایرانی در حرکتی نمادین گیسوان خود را بریدند. این آیین از رسوم دیرینه ایرانیان در سوگواری است که حال به نمادی از خشم و اعتراض تبدیل شده است.
در اعتراض به مرگ مهسا (ژینا) امینی در بازداشت گشت ارشاد شماری از زنان ایرانی و حتی زنانی از دیگر کشورها در حرکتی نمادین گیسوان خود را بریدند. گیسو بریدن یا "زلف گشودن" بخشی از آیین دیرینه سوگواری در میان ایرانیان و همچنین ملتهای مختلف دیگر است.
به روایت معترضان، بریدن مو به نمادی از خشم تبدیل شده است. شهلا شفیق جامعه شناس، پژوهشگر و نویسنده ایرانی مقیم فرانسه در این باره مینویسد: «يکی از معناهای نمادين اقدام زنانی که برای اعتراض به حجاب اجباری گيسو میبرند اين است: شما هستی مرا با رشته مو و گيسوانم به بند کشيدهايد، پس من اين رشته را میبرم.»
عکس: Michael Kuenne/PRESSCOV/ZUMAPRESS.com/picture alliance
در اساطیر ایران باستان، ایزد بانوی مادر، سرور آسمان و طبیعت و همچنین نماد باران و باروری محسوب میشد. از همین رو است که گیسوبُران زنان اهمیت مییابد؛ زیرا به معنای قطع باروری و برکت تلقی میشود.
عکس: Mert Alper Dervis/AA/picture alliance
یکی از قدیمیترین آثار بازتاب آیین بریدن مو در "گیلگمش" به ثبت رسیده است. گیلگمش در سوگ یار نزدیک خود انکیدو موهایش را میبرد و میگوید: «دستور میدهم تا همه مردم اورک برتو بگریند و مویه مرگ سر دهند، مردم از اندوه سر خود را فرود خواهند آورد و آن هنگام که به زیر خاک روی، برای تو موهایم را بلند خواهم کرد.
عکس: Yiannis Kourtoglou/REUTERS
در شاهنامه فردوسی نیز فرنگیس همسر سیاوش در سوگ او او گیسوی خود را میبرد: همه بندگان موی کردند باز/ فرنگیس مشکین کمند دراز/ برید و میان را به گیسو ببست/ به فندق گل ارغوان را بخست
عکس: Ervin Shulku/ZUMAPRESS.com/picture alliance
حافط نیز در اشعار خود به این آیین اشاره کرده است و میگوید:« گیسوی چنگ بِبُرّید به مرگِ مِیِ ناب/ تا حریفان همه خون از مژهها بگشایند
عکس: Quinn Bender/ZUMAPRESS.com/picture alliance
سلمان ساوجی از شاعران قرن هشتم هجری هم در اشعار خود به بریدن مو اشاره کرده و میگوید:« ای صبحدم، چه شد که گریبان دریدهای/ وی شب، چه حالت است که گیسو بریدهای/ ای پرچم، از برای چه مو باز کردهای/ وی سنجق، از عزای که گیسو بریدهای
عکس: Remon Haazen/ZUMAPRESS.com/picture alliance
سیمین دانشور هم در رمان "سووشون" از درخت گیسو نوشته است: « «درخت گیسو در تمام گرمسیر معروف است. اول بار که درخت گیسو را دیدم، از دور خیال کردم درخت مراد است. نزدیک که رفتم دیدم گیسهای بافته شده به درخت آویزان کردهاند؛ گیسهای زنهای جوانی که شوهرهایشان جوانمرگ شده بود.»
عکس: Mert Alper Dervis/AA/picture alliance
نجمالدین گیلانی و همکاران در کتاب "بررسی تحلیلی و تطبیقی سوگ آئینهای لری و کردی با سنت سوگواری در شاهنامه به "خراشیدن روی و برین گیسو" و پیچاندن آن به دور دست در میان اقوام ایرانی کرد و لر اشاره میکند. در آیین چمر که در میان مردم استانهای کرمانشاه، ایلام و لرستان رواج دارد، زنان به زاری پرداخته و گیسوی خود را پریشان میکنند.
عکس: Fredrik Persson/TT NYHETSBYRÃ N/picture alliance
بریدن مو تنها مختص فرهنگ ایران نیست. چهارم مهرماه، هزاران تن از زنان کرد شمال سوریه در همبستگی با زنان ایرانی تجمعی برپا کردند و شمار زیادی از آنان به نشانه اعتراض گیسوان خود را بریدند. ملک موسو، خواننده مشهور ترکیهای نیز در حمایت از جنبش اعتراضی زنان، هنگام اجرای کنسرت موهایش را چید.