سخنرانی داریوش آشوری، پژوهشگر زبان و فلسفه، در خانه فرهنگی "کافه شالپلاته" شهر کلن، فرصتی بود مغتنم برای دوستداران او و علاقهمندان زبانشناسی. دو کتاب آشوری "زبان باز" و "بازاندیشی زبان فارسی" موضوع سخنرانی بودند.
تبلیغات
خود برای واژههای بیگانه معادل مییابد و میسازد، اما مقاومت سرسختانه در برابر واژههای بیگانه را نمیپسندد. فرهنگستان کنونی ایران بسیاری از واژههای ساخته او را تصویب کرده، بیآنکه نام او را بیاورد. و از پس سالها پژوهش و ژرفش در زبان و اندیشه، هنوز هم سرشار از ایدههای تازه زبانی و اندیشگی است.
روز یکشنبه ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۲ (۲۷ شهریور ۱۴۰۱) فرصتی گرانبها بود برای دوستداران داریوش آشوری و علاقهمندان به زبان و زبانشناسی تا این نظرپرداز و زبانشناس برجسته را در فرهنگسرای "کافه شالپلاته" ملاقات کنند؛ جایی که او در این باره سخن گفت که زبان فارسی چگونه میتواند پاسخگوی نیازهای امروزین باشد و خود را در بیان و روایت علم با سرعت حرکت جهان هماهنگ کند.
پس از گشایش جلسه توسط پدرام فرهادی، سرپرست فرهنگسرا، رضا نجفی، نویسنده و مترجم مقیم فرانکفورت، به نقش داریوش آشوری در واژهسازی و واژهگزینی برای رشتههای گوناگون علمی اشاره کرد و به اینکه، فرهنگستان کنونی ایران بیش از ۱۵۰ واژه پیشنهادی داریوش آشوری را بدون ذکر نام او تصویب کرده است.
به گفته رضا نجفی: «جز نقش تعیینکننده آقای آشوری در کانون نویسندگان و ترجمه آثار فلسفی توسط ایشان، سه نسل نویسنده، مترجم و پژوهشگر زبان فارسی، وامدار او هستند، زیرا او در درجه نخست حساسیت ما به زبان را برانگیخته است و به ما آموخته تا به چالش زبان، تأثیر آن در شکلگیری اندیشه و واژهگزینی بیندیشیم».
"زبان باز" و "بازاندیشی زبان"
داریوش آشوری در سخنرانی خود نکتههایی از دو کتابش را برجسته کرد. کتاب "بازاندیشی زبان فارسی" که نخستین مقالههای آن در دهه ۱۳۵۰ چاپ شده، کوششی است برای پیگرفتن علمی کارهای ذوقیای که فرهنگستان اول و دوم و همچنین به ویژه بنگاه فرانکلین و سرانجام غلامحسین مصاحب در دانشنامه خود کرده بودند.
آشوری از رنجهایی میگوید که پیشتر زبانشناسان و دلسوزان زبان فارسی کشیدهاند: «همایون صنعتیزاده بنگاه نشر و ترجمه فرانکلین را که یک نهاد آمریکای بود با چنان همتی راهاندازی کرد که یک مجموعه ایرانی شد. مترجمان در این بنگاه برای ترجمه آثار پژوهشی و علمی و واژهگزینی دقیق، با چالش بزرگی درگیر بودند. سپس آقای مصاحب مرا به عنوان یکی از همکاران جوان پذیرفت و در آنجا بود که تجربه چندینساله خوب و کارسازی کردم که فقط به واژهسازی و واژهگزینی محدود نمیشد. شاید باور نکنید که ایجاد فاصله یکسان میان کلمات به آسانی امکانپذیر و حتی پذیرفته نبود و این کار را آقای مصاحب با رنج و تلاش بسیار انجام داد».
کتاب دوم داریوش آشوری "زبان باز؛ پژوهشی درباره زبان و مدرنیت" درباره چالش زبان و تجدد است.
رشد طبیعی زبان، بیگمان تحت تأثیر مستقیم سرزمین و زیستگاه انسانهایی است که به آن سخن میگویند. عرب برای بیابان و صحرا و شتر چندین واژه دارد و ساکنان قطب شمال برای برف. اما با برآمدن مدرنیته و انقلاب صنعتی و پیشرفتهای شگرف علمی، انسان امروز نیازمند غنای زودرس زبان شد: «وقتی میکروسکوپ اختراع شد و آدمی چیزهایی را دید که پیشتر ندیده بود، باید برای میکروب، ویروس، باکتری و جز آنها نامهایی پیدا میکرد. این شد که گونهای مهندسی در زبان پدید آمد که به اتوبانی میمانست که برای خودروهای پرسرعت ساخته شده باشد».
واژهسازی و نیاز جامعه
آشوری بر آن است که در غرب برای این زبانِ تقریبا ساختگی، از زبانهای یونانی و لاتین وام گرفتند تا بتوانند هم زبان را به تندی پاسخگوی روزگار نوین سازند و هم واژگان وامگرفته و برگزیده تخصصی به زبانهای نزدیک برای همگان دریافتنی باشند.
این نظریهپرداز زبان در پژوهشهای خود، نمونههایی آموزنده را در مد نظر قرار داده است؛ نمونههایی همچون زبان انگلیسی که میتوانند چراغ راه باشند: «برای انگلیسی که امروزه زبان تخصصی جهانی در بسیاری از رشتهها به شمار میرود، بیش از چند میلیون واژه فرض کردهاند. انگلیسیها در وام گرفتن از زبانهای زنده دیگر حتی عربی و فارسی هیچ باکی ندارند. افزون بر این برای نمونه "بیالوجی" انگلیسی را فرانسویها هم به گویش خود "بیولوژی" و آلمانیها "بیولوگی" میگویند، یعنی همه این واژه تخصصی را میفهمند».
داریوش آشوری پیشنهاد میکند که ما هم در فارسی از چنین کاری هراس نداشته باشیم: «مثلا آقای مصاحب میگفت چرا ما مانند اروپاییها که از عمل شیمیایی "یون" در زبان فرانسوی "یونیزه" و در انگلیسی "یونایز" میسازند، به فارسی "یونیدن" و "یونِش" نگوییم. البته که خود من هم برای بسیاری از واژههای عربی و فرنگی برابرهای فارسی ساختهام، اما مقاومت سرسختانه در برابر واژههای بیگانه را جایز نمیدانم».
آشوری در نهایت ابراز خوشنودی میکند که زبانشناسان جوان ایرانی مانند پیشترها زبان حافظ و سعدی را برای پاسخگویی به نیازهای زبان امروز کافی نمیدانند و در برابر واژگان بیگانه تعصب پیشه نمیکنند: «سرسختی و سرهدوستی به ما ایرانیها محدود نمیشود. در همین آلمان تا پس از جنگ دوم جهانی پافشاری بر معادلسازی به آلمانی بیش از اندازه بوده است. فرانسویها "سوسیته و کمینوته"، انگلیسیها "سوسایتی و کامیونیتی"، ولی آلمانیها "گِزِلشافت و گِماینشافت" میگویند».
داریوش آشوری برای واژهسازی یا پذیرش واژههای بیگانه مرز و محدودیتی نمیشناسد، زیرا "مرزبان زبان" نیست، بلکه چون جویندهای تیزبین جامعهای را مینگرد که خود نیازهایش را به زبانشناس تحمیل میکند.
واژههای مصوب فرهنگستان زبان فارسی از نگاه طنز
برخی از استادان دانشگاه و زبانشناسان معتقدند بسیاری از واژههای مصوب فرهنگستان زبان فارسی "فقط به درد طنز میخورد". "زیرموشی" به جای "موسپد". "خمیراک" به جای "پاستا". برخی کلمات جنجالی مصوب فرهنگستان را ببینید.
عکس: haveseen - Fotolia
زین پس به جای واژه غریب و نامانوس "موس پد" (Mousepad) بگویید: «زیرموشی»
برخی معادلهای فارسی مصوب "فرهنگستان فرهنگستان زبان و ادب فارسی" در رسانههای ایران به عنوان "کلمات طنزآمیز" توصیف شدهاند. سالها پیش در یکی از برنامههای طنز تلویزیونی در ایران، مجری در کنار دکوری با شمع و گل با لحنی ادیبانه اما دستوری میگفت: «زین پس به جای واژه غریب و نامانوس (فلان) از واژه جدید و مانوس (فلان) استفاده کنید.»
عکس: picture-alliance/dpa
پاستا: «خمیراک»
پیش از این احمد پوری، مترجم، در گفتوگو با خبرگزاری "ایسنا" بسیاری از واژههای مصوب فرهنگستان را "نوزادان مرده" توصیف کرد. این مترجم گفت: «آیا امیدوارید عمه من از بقال محلهشان بخواهد به او دو بسته «خمیراک» بدهد و مرد بقال نیز دریابد و دو بسته «ماکارونی» از قفسه بیرون آورد؟!»
روزنامه "شرق" در گزارش طنزآمیز در اینباره نوشته است: «امروز تو را در خویشیار دیدم و در دل گفتم کاش یار خویش با من در خویشیار بودی. کاش با تو ماست و برگکی بخورم.» فرهنگستان زبان فارسی "رستوران خویشیار" را به عنوان معادل رستوران سلفسرویس تصویب کرده است.
عکس: mvi690 - Fotolia
آکنه: رخجوش
در گزارش طنز "روزنامه شرق" در اینباره آمده: « من از عشق رخ تو رخجوش زدم و تو از رخجوش من هی جوش میزنی.»
عکس: Dmitriy Melnikov - Fotolia
"اشک کباب"
فرهنگستان درباره این واژه که تصویب کرده، نوشته: «چربی فراورینشدهای که در هنگام طبخ غذا از بافتهای پرچربی یا استخوانهای گوسفند یا گاو و نیز در هنگام کباب کردن از گوشت خارج میشود.»
عکس: BGodunoff - Fotolia
«آرامه: بادی با سرعت کمتر از ۵ /۰ متر بر ثانیه»
روزنامه "شرق" در اینباره نوشت: «تمامیشعرای کشورمان به این باد، نسیم میگویند که نشان میدهد هیچ کدام شان باادب و زبان فارسی آشنایی ندارند بیادبها.»
عکس: Aleksandar Todorovic - Fotolia
لازانیا (lasagna): «خمیربرگ»
اخیرا سایت "الف" در گزارشی نوشت: «مردم از واژه سازیهای فرهنگستان زبان فارسی استقبال نمیکنند.»
عکس: PhotoEd - Fotolia
Input/Output: «درونداد، بیرونداد»
فرهنگستان زبان فارسی برای واژه Input معادل «درونداد» را تصویب کرده است. روزنامه "شرق" در اینباره نوشت: «اگر اینپوت درونداد است لابد آوتپوت بیرونداد است.» در ادامه جملهسازی طنزآمیز با واژههای مصوب فرهنگستان آمده: «عزیزم، راستی، چند وقتی است که درونداد دستگاه دستکم مشکل پیدا کرده. امیدوارم بیروندادم به مشکل نخورد. («دستی» واژه معادل "پرتابل" است.)
عکس: aviemil - Fotolia
فلاسک: «دمابان»
در ادامه گزارش روزنامه "شرق" دراینباره آمده: «عزیزم، تو نبودی و امروز دمابان خالی بود.»
عکس: mr.markin - Fotolia
«آبنشین: هواپیمایی که برای نشست و برخاست روی سطح آب طراحی شده است»
در ادامه این گزارش درباره تصویب کلمه «آبنشین» آمده: «حالا به هلیکوپتری که برای نشست و برخاست روی سطح آب طراحی شود چه میگویند؟ یا یک نفربر که این قابلیت را داشته باشد؟ مطمئنا پاسخ به این سوالات یکی از دغدغههای بزرگ در فرهنگستان زبان و ادب فارسی است.»
عکس: haveseen - Fotolia
تلهپاتی (Telepathy): «دورآگاهی»
در این یادداشت درباره «دورآگاهی» آمده: «تو از حال من آگاهی نداری و با من دورآگاهی نداری، افسوس. بیا دورآگاهی کنیم با هم.»
عکس: rgbspace - Fotolia
دسر: «پِیغذا»
فرهنگستان زبان فارسی برای "دسر" واژه معادل «پِیغذا» را تصویب کرده است.
عکس: nicoletaionescu - Fotolia
هدفون: «دوگوشی»
فرهنگستان زبان فارسی برای "هدفون " واژه معادل «دوگوشی» را تصویب کرده است. به گزارش سایت "تابناک" دکتر حسام پور، استاد دانشگاه، دراینباره گفته است: «پس از گذشت سال ها از اختراع «هدفون» دیگر نمی توان انتظار داشت مردم به آن «دوگوشی» بگویند. در واقع چنین عملکردهای منفعلانه که با تأخیر همراه است محکوم به شکست خواهد بود.»
عکس: Fotolia/gpointstudio
چیپس: «برگک»
فرهنگستان زبان فارسی برای "چیپس " واژه معادل «برگک» را تصویب کرده است.
عکس: etiennevoss - Fotolia
کاپیتان (captain): «سریار»
تصویری از جواد نکونام «سریار» تیم ملی فوتبال ایران و لیونل مسی «سریار» تیم آرژانتین.
عکس: picture alliance/Simon Stacpoole/Offside
Online Training: «آموزش برخط»
"فرهنگستان فرهنگستان زبان و ادب فارسی" در ایران هر از چند گاهی واژهگزینی میکند و با تصویب این واژهها، معادل فارسی "واژههای بیگانه" را معرفی میکند. واژهگزینیهای "فرهنگستان فرهنگستان زبان و ادب فارسی" بارها مورد انتقاد رسانههای داخل ایران قرار گرفته است.
عکس: Mathias Rosenthal - Fotolia
Bluetooth: «دندان آبی»
روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی با عنوان " دندان آبیات پیدا نیست" در اینباره نوشت: « این واژهگزینیها منطبق با معیارهای ذهنی جمعی اهل ادب و فضل است و با زبان زنده گویندگان نسبتی ندارد. حال آنکه قرار است توسط همین کاربران عمومی زبان استفاده شود. بنابراین گاه چنان مضحک از آب در میآید که انگار اهالی محترم فرهنگستان خواستهاند مخاطب را کمی بخندانند. مثلا گزینش دندان آبی به جای Bluetooth.»
عکس: picture-alliance/ZB
چتروم: «گپسرا»
پیش از این خبرگزاری "مهر" با اشاره به تصویب واژههای جدید توسط فرهنگستان زبان فارسی نوشت: «زین پس بجای"چتروم" بگوییم "گپسرا"!»
عکس: Photographee.eu - Fotolia
تبلت: "رایانک مالشی"
تنها واژهای که در این مجموعه توسط فرهنگستان زبان فارسی تصویب نشده اما جنجالی است، واژه "رایانک مالشی" به جای تبلت است. اولین بار روزنامه بهار در مطلبی طنز درباره فرهنگستان نوشت: « آرزوهای خود را به این شکل اصلاح کنیم: "وای دلم یه آیپد صورتی اپل میخواد»: تبدیل شود به «کاش یک رایانک مالشی صا ایران داشتم.»
عکس: Kaspars Grinvalds - Fotolia
غلامعلی حدادعادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. یکی از کاربران شبکههای اجتماعی به طنز درباره او نوشته است: «حداد عادل اگر واقعا به مصوبههای فرهنگستان پایبند است، نام خود را به " آهنگر دادرس" تغییر دهد.»