رئیس دانشگاه آزاد خبر داده است که ۱۸ هزار دانشجوی دکتری "جوان انقلابی" جایگزین اساتید حقالتدریسی در دانشگاههای آزاد سراسر کشور شدهاند. یادداشتی درباره زمینهها و پیامدهای این موضوع از علی افشاری، تحلیلگر سیاسی.
تبلیغات
بر اساس تصمیم جایگزینی ۱۸ هزار دانشجوی دکتری "جوان انقلابی" به جای اساتید حقالتدریسی، تعداد اعضای هیات علمی وابسته در دانشگاه آزاد برابر با ظرفیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی میشود. محمد مهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد، علاوه بر این افزوده است که فضای "انقلابی" در دانشگاه با جذب استاد جوان ممکن میشود، «لذا طرحهای دستیار آموزشی و هیات علمی وابسته یک جهش در گسترش فضای انقلابی دانشگاه محسوب میشود.»
نخستین بار در ماه فروردین ۱۴۰۲ زمزمههایی در این خصوص شنیده شد. دلیل ظاهری این اقدام کاهش هزینههای دانشگاه آزاد و تربیت اساتید جدید از طریق فرصت اعطای تدریس به دانشجویان دکتری اعلام شد. اما زمینهسازی برای تغییر ترکیب اساتید بعد از ظهور جنبش انقلابی "زن زندگی آزادی" و حضور فعال دانشجویان و اساتید دانشگاه آزاد و تاکیدات مکرر بر صفت "انقلابی" که نام مستعار "بنیادگرایی اسلامی" و افراطگرایی در داخل و خارج است، نشان میدهد که انگیزه اصلی سیاسی بوده و با هدف حاکمیت تکصدایی و مهار کنشگری نقادانه در دانشگاه آزاد انجام شده است.
دانشگاه آزاد تا پیش از این از تدریس ۶۸ هزار و ۳۱۳ استاد برخوردار بود که ۳۲ هزار و ۴۵۳ عضو هیات علمی بودند و مابقی در قالب استاد حقالتدریسی فعالیت میکردند. استاد حقالتدریسی قرارداد دائمی ندارد و به صورت موقت بر اساس نیاز دانشگاه در هر ترم تحصیلی درسو یا درسهایی را آموزش میدهد.
حقالتدریسی که معادل Adjunct در آمریکای شمالی است، امکانی برای تنوع بخشیدن به تدریس و افزایش بازدهی و صرفه اقتصادی آموزش در نظامهای دانشگاهی است که در همه جای دنیا وجود دارد. پایین بودن قابل اعتنای حقوق و مزایای شغلی اساتید حقالتدریسی در مقایسه با اعضای هیات علمی برای دانشگاهها مزیت اقتصادی دارد. البته تعدادی از دانشجویان دکتری نخبه بعد از موفقیت در امتحان جامع امکان تدریس را پیدا میکنند، اما در دانشگاههای معتبر دنیا سهمیه کمی به آنها برای آموزش مقطعی در قالب عضو هیات علمی وابسته و غیردائمی داده میشود.
معمولا اساتید حقالتدریسی از بین دارندگان مدارک دکتری و یا کسانی که تجارب عملی ارزشمندی داشته و در رشته مورد نظر تخصص و مهارت برجستهای دارند انتخاب میشوند. سهم اساتید حقالتدریسی در دانشگاههای آمریکا در دهههای گذشته افزایش یافته و الان به ۴۰ درصد جمعیت اساتید در نهادهای آموزشی رسیده است.
در حال حاضر طبق ادعای طهرانچی، با نیمی از جمعیت ۳۵ هزار و ۸۵۰ اساتید حقالتدریسی دانشگاه آزاد قطع همکاری شده است و به جای آنها دانشجویان دکتری "انقلابی" جایزگین شدهاند. طهرانچی توضیح نداده است که ملاک گزینش "انقلابی"ها چه بوده است. آیا آنها امتحان جامع را با موفقیت گذرانده و پروپزال پایاننامهشان تصویب شده است؟ یا اینکه صرفا بر اساس ملاکهای سیاسی و ایدئولوژیک از بین دانشجویان شاغل به تحصیل در مقطع دکتری انتخاب شدهاند. تاکیدات بر "انقلابی" بودن آنها نشان میدهد که مشابه دیگر مقاطعی که مقامات اصولگرا در مراکز دانشگاهی مسئولیت داشتهاند، موازین علمی در انتخاب اساتید و یا دریافت بورسیههای تحصیلی موضوعیت نداشته و صرفا نورچشمیها و وفاداران به نهاد ولایت فقیه از امتیازات دریافتی بدون شایستگی علمی برخوردار شدهاند.
دولت ابراهیم رئیسی از بدو شروع به کار موج جدید پاکسازی در قالب کوچک انقلاب فرهنگی را آغاز کرد. پیش از آغاز جنبش انقلابی "زن زندگی آزادی" دولت سیزدهم با ابلاغ یک آئیننامه ضوابطی را برای کنار گذاشتن اساتیدی که مشکلساز تلقی میشدند و جذب اساتید مورد نظر بویژه در رشتههای علوم انسانی به دانشگاهها ابلاغ کرده بود.
بعد از جنبش یادشده برخوردها تشدید شد و به دلایل مختلفی شماری از اساتید در دانشگاههای دولتی، آزاد و پیام نور از تدریس محروم شدند. در جریان جنبش انقلابی "زن زندگی آزادی" سند تاییدنشدهای منتشر شد که وزارت کشور به دانشگاهها توصیه کرده تا ۱۵ هزار جوان حزباللهی را برای جذب در هیات علمی دانشگاهها به کار بگیرند. به نظر میرسد علیرغم تکذیبها این توصیهنامه به اشکال مختلف در حال اجرا است.
محمود صادقی، دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها، در نشست "جبهه إصلاحات"، گزارش داده است که «طبق آخرین لیستی که از برخورد با اساتید داریم، حدود ۸۶ نفر از اعضای هیات علمی وضعیتهای مختلفی را در این شرایط تجربه میکنند. اعضایی که به هر شکل با عدم تبدیل وضعیت، بازنشستگی اجباری و یا عدم تمدید قرارداد مواجه هستند.»
اما اقدام دانشگاه آزاد، حرکت گستردهای برای خالصسازی و پاکسازی اساتید در قالب استفاده از ظرفیت دانشجوهای دکتری است. این اقدام هم کیفیت علمی را کاهش میدهد و هم از مصادیق فساد علمی و اداری است که باعث میشود افرادی که صلاحیت علمی ندارند بر اساس معیارهای سیاسی و ایدئولوژیک از امتیاز تدریس برخوردار شوند.
این اقدام از زاویهای دیگر استیصال نظام در مهار دانشگاه آزاد و تغییر شرایط این دانشگاه را نشان میدهد. دانشگاه آزاد در دوره تاسیس و دهههای هفتاد و هشتاد در مقایسه با دانشگاههای دولتی، نرمش و انعطاف بیشتری برای استخدام اساتید داشت. برخی از اساتیدی که از سوی کمیتههای گزینش در دانشگاههای دولتی واجد صلاحیت برای تدریس احراز نشده بودند، در دانشگاه آزاد تدریس میکردند. سختگیریها در دانشگاه آزاد به صورت نسبی کمتر بود. دلیل عمده این امر فقدان فضای سیاسی انتقادی قوی در دانشگاه آزاد بود. اما به موازات افزایش فعالیتهای اعتراضی دانشجویی در دهه ۹۰ خورشیدی این وضعیت تغییر کرد. خارج کردن دانشگاه آزاد از دست اکبر هاشمی رفسنجانی و سیطره اصولگرایان تندرو بر آن نیز در دامنه این تحول اثرگذار بود. طهرانی که از سال ۹۶ ریاست دانشگاه آزاد را بر عهده دارد از اصولگرایان افراطی است و در برنامه بحرانساز هستهای جمهوری اسلامی فعالیت داشته است.
دانشگاه آزاد در دهه گذشته و بخصوص در جریان جنبش "مهسا-ژینا" حضور فعال و گستردهای در اعتراضات مردمی داشت. این جو با توجه به گستردگی جغرافیایی و تراکم جمعیت دانشجویی بالای دانشگاه آزاد، باعث هراس و نگرانی نهادهای اطلاعاتی شد.
اکنون به نظر میرسد، آنها به نتیجه رسیدهاند که تغییر ترکیب و بافت اساتید و اخراج موقت و دائمی دانشجویان میتواند در رفع تهدیدات مورد نظر اثرگذار بوده و به کنترلپذیر شدن فضای دانشگاه آزاد کمک کند. اما سیر تاریخی نشان میدهد که این نتیجهگیری، مشابه دیگر اقدامات نهادهای اطلاعاتی، سطحی و شتابزده بوده و تاثیر قابل اعتنایی در تغییر نظر دانشجویان ندارد.
تلاش برای حاکمیت مناسبات پادگانی در دانشگاهها حداکثر میتواند تسلط شکننده کنونی را برای چند صباحی تداوم ببخشد، اما چون کوهی شنی در برابر اولین تندباد جنبش اعتراضی بزرگ آینده فرو میپاشد. همچنین اساتید حقالتدریسی جدید که از بین دانشجویان دکتری همسو با نهاد ولایت فقیه انتخاب شدهاند نیز در گذر زمان تغییر پیدا کرده و بخش مهمی از آنها نگاه انتقادی پیدا کرده و یا منفعل میشوند. بنیاد دانشگاه با سلطه، انقیاد، اطاعت و تحمیل گفتمان رسمی تعارض دارد.
* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس میکند و الزاما بازتابدهنده نظر دویچهوله فارسی نیست.
"زن زندگی آزادی"؛ یک سال بیسابقه به روایت تصویر
قتل ژینا مهسا امینی در زندان پلیس امنیت اخلاقی جنبش "زن زندگی آزادی" که در تاریخ ایران بیسابقه است را پدید آورد. روایت تصویری از پایداری جنبشی که در عمر یکسالهاش با سرکوبی عبث و همبستگی جهانی روبرو شد.
عکس: UGC
یک سال سرکوب عبث
این تصویر در روز ۲۱ شهریور سال ۱۴۰۲ در یکی از خیابانهای تهران، پایتخت ایران به ثبت رسیده است. یک سال پیشتر در روز سهشنبه ۲۲ شهریور، دختر جوانی که به همراه خانواده در سفری به تهران رفته بود، در مقابل مترو حقانی توسط گشت ارشاد بازداشت شد. در این فاصله ایران شاهد جنبش عظیم زن، زندگی، آزادی، سرکوب، همبستگی جهانی و از دست رفتن بیشتر مشروعیت حکومت جمهوری اسلامی شده است.
عکس: Morteza Nikoubazl/NurPhoto/picture alliance
مرگ ژینا مهسا و آغاز اعتراضات
روز چهارشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۱ تصویری از دختری بنام ژینا مهسا امینی روی تخت بیمارستان و درحالی که به کما رفته بود در شبکههای اجتماعی منتشر شد. این تصویر غم و خشم مردم را برانگیخت. روز جمعه پزشکان دستگاهها را خاموش کردند و ژینا مهسا امینی جان باخت. از همان روز تجمعات پراکنده در خیابانهای اطراف بیمارستان کسری و حمله نیروهای امنیتی به معترضین آغاز شد.
عکس: UGC
نام ژینا نماد شد؛ زایش جنبش "زن، زندگی، آزادی"
روز شنبه ۲۶ شهریور، پیکر ژینا مهسا امینی با حضور هزاران نفر در آرامستان "آیچی" سقز به خاک سپرده شد. در این مراسم زنان با چرخاندن روسریهایش در هوا شعار "ژن، ژیان، ئازادی" سر دادند. بر سنگ مزار ژینا مهسا امینی به کردی نوشته شده بود: «ژینا جان نخواهی مرد، نامت نماد میشود.»
عکس: Mukriyannewsagency
آغاز اعتراضات سراسری و سرکوب معترضان
در سه روز پایانی شهریورماه، دهها هزار نفر در شهرهای مختلف ایران در اعتراض به قتل ژینا مهسا امینی به خیابانها رفتند. حکومت جمهوری اسلامی نیز با تمامی ابزار سرکوب به مقابله با معترضان پرداخت.
عکس: UGC
بازداشت بیش از یکصد خبرنگار
۳۱ شهریور نیلوفر حامدی و یک هفته بعد الهه محمدی در ارتباط با پوشش خبری قتل ژینا مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد، بازداشت شدند. نهادهای اطلاعاتی در بیانیهای الهه محمدی و نیلوفر حامدی را به ارتباط با دولتهای خارجی متهم کردند. اکبر منتجبی، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران گفته است: «بررسیها نشان میدهد در یکسال گذشته بیش از ۱۰۰ خبرنگار بازداشت شدهاند.»
کشتار و روایتهای دروغ بلندگوهای تبلیغاتی
نوجوانانی چون "نیکا شاکرمی" و "سارینا اسماعیلزاده" و زنان جوانی چون "حدیث نجفی" در اعتراضات روزهای آخر شهریور به قتل رسیدند. دستگاههای تبلیغاتی جمهوری اسلامی سعی کردند با اغتشاشگر خواندن معترضین و انتشار مطالبی همچون "بیماریهای پیش زمینهای" و "خودکشی" روایتی دیگر از کشتار معترضین ارائه کنند.
عکس: UGC
اعتراض در مدارس و دانشگاهها
دانشجویان و بخصوص دانشآموزان نیز به جنبش زن، زندگی، آزادی پیوستند و با تجمع، درآوردن روسری و سر دادن شعار زن زندگی آزادی، پاره کردن عکس خامنهای و خمینی از کتابهای درسی و آتش زدن آن، اعتراض خود را نشان دادند. در حمله نیروهای امنیتی به مدرسه "شاهد" در اردبیل، "اسرا پناهی"، دانشآموز این مدرسه در اثر خونریزی ناشی از ضرب و شتم ماموران جان باخت.
عکس: SalamPix/abaca/picture alliance
ترانه "برای..." به سرود جنبش تبدیل شد
دو روز بعد از انتشار ترانه "برای..." توسط شروین حاجیپور، ماموران امنیتی او را در روز هفتم مهر بازداشت کردند. این ترانه که تنها در صفحه شخصی شروین حاجیپور ۴۰ میلیون بازدید کننده داشت به سرود جنبش "زن، زندگی، آزادی" تبدیل و به چند زبان دیگر نیز ترجمه و اجرا شد. از این ترانه و شروین حاجیپور با جایزه معتبر و بینالمللی "گرمی" تقدیر شد.
عکس: Khaled Desouki/AFP/Getty Images
جمعه خونین زاهدان
در پی تجاوز یک فرمانده انتظامی به یک دختر ۱۵ ساله در چابهار، شهروندان بلوچ، هشتم مهر در خیابانهای زاهدان دست به اعتراض زدند. ماموران با به رگبار بستن معترضین دستکم ۱۰۸ نفر کودک، نوجوان، مرد و زن را به قتل رساندند. سپاه در ابتدا مدعی شد که گروه "جیش العدل" به مردم شلیک کرده، اما وقتی مشخص شد تیراندازی از پشت بام کلانتری شماره ۱۶ زاهدان بود، حکومت مدعی شد که معترضان قصد حمله به کلانتری را داشتند.
عکس: UGC/AFP
قتل خدانور و رقصی بهیادماندنی
خدانور لجهای، جوان ۲۷ ساله بلوچی که قبلا بهخاطر مقاومت در مقابل یک نیروی بسیج، بازداشت و در کلانتری تشنهلب به یک میله بسته شده بود، در روز دهم مهر ماه دراثر اصابت گلوله به کلیهاش، جان باخت. انتشار ویدیویی از رقص خدانور و شور زندگی او، بعدها به نمادی برای مقاومت مدنی مردم ایران تبدیل شد.
عکس: SalamPix/ABACA/abaca/picture alliance
حمله به دانشگاه و اخراج اساتید
دانشجویان معترض که در دانشگاه صنعتی شریف بسط نشسته بودند در روز دهم مهر با همکاری مسئولان دانشگاه و نیروهای امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. در این روزها دهها دانشجو بازداشت شدند. از آن روز به بعد دانشجویان بسیاری تعلیق و اخراج شدهاند. مجوز بسیاری از تشکلهای دانشجویی لغو شده و صدها استاد دانشگاه اخراج شدهاند.
عکس: UGC
آتشسوزی در زندان اوین
همزمان با اعتراضات سراسری روز شنبه ۲۳ مهر، اخبار حاکی از شنیده شدن صدای انفجار و دیده شدن دود و آتشسوزی در زندان اوین بودند. به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه ایران، ۴ زندانی کشته و ۶۱ نفر نیز مجروح شدند. با درگذشت ۴ نفر دیگر از مجروحان در روزهای بعد، شمار زندانیان کشتهشده به ۸ نفر رسید. غلامحسین محسنی اژهای، رئیس قوه قضائیه این آتشسوزی را "کار عوامل دشمن" خواند.
عکس: SalamPix/abaca/picture alliance
زنان گیسوان خود بریدند
از زمان آغاز اعتراضات، شمار زیادی از زنان در ایران و بسیاری دیگر از کشورهای جهان در حرکتی نمادین و برای نشان دادن خشم ، غم و اعتراض خود با برداشتن حجاب، موهای خود را بریدند.
از هنگام قتل ژینا مهسا امینی، ایرانیان بسیاری در خارج از کشور در حمایت از اعتراضات در ایران به خیابانها رفتند، اما با فراخوان حامد اسماعیلیون، سخنگوی وقت خانوادههای دادخواه سرنگون کردن هواپیمای اوکرائینی توسط سپاه پاسداران، بیش از دهها هزار نفر از ایرانیان اروپا روز ۳۰ مهر در برلین، پایتخت آلمان جمع شدند و همبستگی خود را با خیزش زن، زندگی، آزادی اعلام کردند.
عکس: Markus Schreiber/AP Photo/picture alliance
چهلم ژینا
تصاویر حضور دهها هزار نفر در مراسم چهلم ژینا مهسا امینی در روز چهارم آبان شگفتی آفرید و به روزی شاخص در جنبش زن، زندگی، آزادی تبدیل شد.
عکس: NNSRoj
چهلم خونین حدیث نجفی
مراسم چهلم حدیث نجفی در روز ۱۲ آبان با مداخله ماموران امنیتی به خون کشیده شد. دهها نفر از جمله محمود کشوری، مهرشاد شهیدی، مهسا موگویی، غزاله چلابی، حسینعلی کیاکجوری و بهنام لایقپوربا تیراندازی مستقیم ماموران به قتل رسیدند. یک بسیجی بهنام روحالله عجمیان نیز در این درگیریها کشته شد که در رابطه با این پرونده چندین حکم اعدام صادر شد و احکام اعدام محمد مهدی کرمی و محمد حسینی در روز ۱۷ دی اجرا شد.
عکس: SalamPix/abaca/picture alliance
کشتار در کردستان
در روزهای ۲۴، ۲۵ و ۲۶ آبان مراسم یادبود کشتهشدگان آبان ۱۳۹۸ در شهرهای مهاباد، بوکان، سقز، سنندج و دیواندره با حمله نیروهای امنیتی و کشته شدن دهها شهروند همراه شد. در روزهای ۲۸، ۲۹ و ۳۰ آبان نیز نیروهای سپاه به شهرهای مهاباد، جوانرود و بوکان حمله بردند. شاهدان از مقاومت مردم با دست خالی خبر دادند.
عکس: SalamPix/ABACA/picture alliance
قتل کیان پیرفلک و سناریوی تکراری
در ایذه خودرویی در اعتراضات روز ۲۵ آبان به رگبار بسته شد که در آن کیان پیر فلک، کودک ده ساله کشته شد و پدرش نیز جراحات سنگینی برداشت. مادر کیان پیرفلک، ماهمنیر مولاییراد طی سخنانی در مراسم خاکسپاری او روایت حکومت مبنی بر حمله نیروهای نزدیک به "مجاهدین خلق" را رد کرد.
عکس: Shej
پشتیبانی هنرمندان از جنبش زن، زندگی آزادی؛ بازداشت رپرها
شمار زیادی از هنرمندان دنیای سینما، تئاتر و موسیقی از جنبش زن، زندگی، آزادی حمایت کردند. در این میان توماج صالحی خواننده رپ اعتراضی پس از ۲۱شهریور سال ۱۴۰۰ برای دومینبار و در روز ۸ آبان دستگیر شد. سامان یاسین، خواننده رپ اهل کرمانشاه نیز در روز ۱۰ مهر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. در جدیدترین مورد نیز مهدی یراحی در ۶ شهریور ۱۴۰۲ پس از خواندن ترانهٔ "روسریتو" در تهران دستگیر شد.
فراخوان به اعتصاب
در پی فراخوان به اعتصاب، بازار در اغلب شهرهای ایران در روزهای ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر تعطیل بود. همزمان اعتصابهای پراکنده و متعددی هم در مراکز تولیدی و خدماتی در مناطق مختلف ایران در جریان بود.
عکس: UGC
آغاز اعدامها
در روز ۱۷ آذر و پس از ۷۴ روز بازداشت، محسن شکاری اعدام شد. قوه قضائیه حتی منتظر درخواست اعاده دادرسی او هم نشد. در روز ۲۱ آذر هم مجید رضا رهنورد به اتهام قتل دو بسیجی اعدام شد. او در ویدیویی درحالی که چشمبند داشت گفت که بر سر مزارم شادی کنید و آهنگهای شاد پخش کنید.
عکس: Christoph Hardt/Panama Pictures/picture alliance
اعتراضات شبانه
در دیماه اعتراضات در تاریکیها شبها، پشتبام خانهها وشعار دهی در شب، شعار نویسی و آتشزدن بنرهای تبلیغاتی حکومتی تبدیل شد.
عکس: 1500 Tasvir
کنفرانس امنیتی مونیخ، دعوت از مخالفان بهجای نمایندگان رسمی
در پنجاه و نهمین دوره کنفرانس امنیتی مونیخ که از ۲۸ بهمن به مدت سه روز برگزار شد، بهجای نمایندگان دولتهای روسیه و جمهوری اسلامی ایران، شماری از مخالفان این حکومتها دعوت شدند. مسیح علینژاد، نازنین بنیادی و شاهزاده رضا پهلوی به نمایندگی از مخالفان دولت ایران در این همایش حضور یافتند.
عکس: Stephan Goerlich/MSC
دستگیریهای گسترده و "عفو"
همزمان با افزایش اعتراضات، تلاشها برای بازداشت معترضان نیز شدت گرفت. غلامحسین اژهای، رئیس قوه قضائیه در پانزده اسفند با ارائه آماری گفت که در جریان عفو اخیر تعداد کسانی که مشمول آن شدهاند «از مرز هشتاد هزار نفر گذشته است».
عکس: SalamPix/ABACA/picture alliance
مسمومیت دانشآموزان
در بهمنماه گزارشهای زیادی از مسمومیت دانشآموزان دبیرستانها، بهویژه دبیرستانهای دخترانه منتشر شد و خانوادههای نگران در مقابل ادارههای آموزشوپرورش به اعتراض پرداختند.
عکس: SalamPix/ABACA/picture alliance
منشور مهسا
شش نفر از چهرههای سرشناس اپوزیسیون جمهوری اسلامی در خارج از ایران در ۱۹ اسفند ماه متنی را با عنوان "منشور همبستگی و سازماندهی" منتشر کردهاند. حامد اسماعیلیون، نازنین بنیادی، رضا پهلوی، شیرین عبادی، مسیح علینژاد و عبدالله مهتدی اولین امضاکنندگان این متن بودند. چهار ماه بعد، این گروه بعد از اختلاف نظر و خروج نازنین بنیادی، حامد اسماعلیون و رضا پهلوی عملا از هم گسست.
عکس: iran-emrooz
سخنرانی شیرین عبادی در پارلمان اروپا
شیرین عبادی، برنده ایرانی جایزه نوبل و از چهرههای شاخص اپوزیسیون ایران، روز چهارشنبه، ۲۴ اسفندماه، در یک سخنرانی در صحن پارلمان اروپا، در حمایت از معترضان داخل کشور تأکید کرد که جمهوری اسلامی "قابل اصلاح نیست" و معترضان خواستار تغییر حکومت هستند.
از آغاز سرکوب جنبش اعتراضی و سراسری "زن، زندگی، آزادی" از سوی حکومت جمهوری اسلامی، اتحادیه اروپا، آمریکا، کانادا، بریتانیا، استرالیا و نیوزلند تحریمهایی را در بستههای جداگانه و در چندین نوبت علیه افراد حقیقی و حقوقی جمهوری اسلامی بهدلیل نقض حقوق بشر در ایران اِعمال کردهاند.
عکس: UGC
پلمب، پیامک و جامعه دوقطبی
برخورد قهری کارگزاران جمهوری اسلامی با واحدهای صنفی به دلیل آنچه عدم رعایت حجاب اجباری عنوان میشود رو به افزایش گذاشته و صدها واحد صنفی و گردشگری پلمب شدهاند. همچنین برای بسیاری از صاحبان خودروها پیامکهایی مبنی بر "کشف حجاب" ارسال شده است. همزمان درگیریهای بسیاری از سوی مردم با افرادی که "آمران به معروف و ناهیان از منکر" خوانده میشوند، گزارش شده است.