در جستوجوی جرعهای شادمانی در "روز جهانی شادی"
۱۳۹۵ اسفند ۲۹, یکشنبهتبلیغات تلویزیون و بیلبوردها به ما میگویند برای اینکه «شاد» باشیم، باید محصولات آنها را بخریم. بسیاری از رسانهها و تبلیغات لابلای آن میگوید برای شاد زیستن باید زیبا بود (با استانداردی که آنها تعریف کردند) یا مشهور و ثروتمند.
سیاستمداران و آمار کشورها به ما میگویند که متر و معیار شادی و خوشبختی، رشد اقتصادی و میزان سرانه درآمد است. پیران خانواده معمولا به ما میگویند شادی، دل خوش و امنیت در چهاردیواری خانه است و تن سلامت.
«شادی» چیست؟ این کلمه در ظاهر ساده، اما پیچیدهای که حتی بر سر تعریفاش توافقی درمیان نیست. فرهنگهای لغات را که ورق بزنیم صفت «شاد» را به «حس و تجربه شادی» تعریف کردهاند.
از یونان باستان «شادی» دغدغه فکری و گره ذهنی بود و این معما تا امروز هم ادامه دارد. از ارسطو تا فلاسفه دوران مدرن بهدنبال آن بودند که شادی و انسان شاد را موشکافی کنند.
نویسندگان و شاعران بسیاردر ستایش شادی، در حسرت کمبودش، در جستوجویش و در اندوه از دست دادن شادی نوشتهاند و سرودهاند. بر صندلیهای اتاق انتظار بسیاری از مطبهای روانکاوان و روانپزشکان، افرادی در انتظار نشستهاند که شاد نیستند و نبود شادی، به کیفیت زیست روزمره آنها را آسیب جدی زده است.
اغلب همه از دو زاویه بهدنبال پاسخ هستند: شادی به عنوان یک وضعیت روانی، بررسی زندگی و اوضاع و احوال روزمره آدمی که زیست «شادمانه» دارد. روانشناسان همیشه در دنبال کردن ردپای شادی به «فعالیت» هم توجه دارند. آنها میگویند زندگی فعال شغلی، تحصیلی، خانوادگی، گروههای دوستی، فعالیتهای داوطلبانه و سرگرمیهای آدمیزاد تاثیر مهمی در سر برآوردن حس شادی و تقویت و تضعیف آن دارد.
بیشتر بخوانید:دانمارک شادترین کشور جهان برای زندگی، ایران در رتبه ۱۰۵
شادی چه به عنوان وضعیت روانی و چه زیست روزمره آدمی، آنقدر بااهمیت است که سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۲، با تصویب قطعنامهای روز ۲۰ مارس، آخرین روز زمستان و شروع دوباره فصل رویش زمین را به عنوان «روز جهانی شادی» اعلام کرد.
سازمان ملل متحد شادی را بهعنوان یکی از «هدفهای بنیادین زندگی بشر» تعریف کرده است. یکی از هدفهای مهم و کلیدی که نباید نادیده گرفته شود و تحققاش به «بعدتر» و «زمان بهتر» موکول شود.
معیارهای جهانی بررسی شادی
هرسال گزارش جهانی بررسی شادی در جهان زیر نظر سازمان ملل متحد تهیه و تدوین و منتشر میشود؛ گزارش مفصلی که برای بررسی شادی، معیارهای چندگانه اقتصادی، بهداشتی، اجتماعی و حقوق بشری را لحاظ میکند.
میزان درآمد سالانه و رشد اقتصادی، فساد مالی و اقتصادی در سطح کلان، امید به زندگی و سطح دسترسی به خدمات دارویی و درمانی، آزادیبیان و عقیده و حق انتخاب، حمایت اجتماعی، دسترسی به امکانات تفریحی و فرهنگی، کمک به افراد دیگر و فعالیت داوطلبانه بعضی از شاخصهایی است که گزارش جهانی شادی برمبنای آن تعریف میشود.
گزارش جهانی سال ۲۰۱۶ با همکاری موسسه نظرسنجی «گالوپ» تهیه شده است. محققان برای یک دوره زمانی ۵ ساله وضعیت ومعیارهای «شادی» را در میان ۱۶۶ کشور جهان بررسی کردهاند.
دانمارک، صدرنشین زیست شادمانه
بررسی سازمان ملل متحد میگوید که دانمارک، «شادترین سرزمین» زیست است و مردم این کشور میانگین بهترین وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امکانات تفریحی را دارند..
این کشور کوچک اسکاندیناوی که ۵ میلیون ۶۰۰هزار نفر جمعیت دارد، طی چهار سال گذشته که گزارش جهانی شادی بررسی و منتشر میشود، دو بار به عنوان بهترین کشور جهان برای زیست شادمانه و رضایت از زندگی معرفی شده است.
گزارش جهانی شادی اعلام میکند با اینکه عدهای از مردم دانمارک از میزان مالیات بالا در این کشور گلهدارند، در مجموع هیچ کشوری در جهان چنین سطح مناسبی از خدمات بهداشتی و درمانی و اجتماعی ندارد و شهروندان هیچ سرزمین دیگری تا این میزان آسودگی در حیات روزمره را تجربه نمیکنند.
بیشتر بخوانید:۱۰ نکته در باره فواید خندیدن، به بهانه روز جهانی خنده
بقیه کشورهای اسکاندیناوی نیز وضعیت غبطهبرانگیزی دارند. رتبه سوم و چهارم و پنجم جدول شادی به ایسلند و نروژ و فنلاند رسیده است و سوئد نیز نهمین کشور شاد جهان است.
ایران در رتبه صد و پنجم
ایران در جدول بررسی میزان شادی در سال ۲۰۱۶ در رتبه ۱۰۵ قرار گرفته است. رتبه ایران در مقایسه با سال گذشته، پنج پله بالاتر آمده و بهتر شده است.
با اینحال وضعیت مجموع شاخصها در کشورهایی مثل عربستان سعودی یا پاکستان و قطر در همسایگی ایران بهتر است و همه این کشورها رتبه بهتری از ایران دارند.
نمونه غیرقابلانتظار در خاورمیانه شاید اسرائیل باشد که براساس این بررسی جهانی، یازدهمین کشور شاد جهان اعلام شده است. کشوری که سالهاست درگیر جنگ و بحران است و در ماههای گذشته نیز تنش و خشونت روزمره میان اسرائیل و فلسطین بار دیگر شدت گرفته است و تقریبا هر روز قربانی میگیرد.
تاثیر عوامل اقتصادی در احساس شادی
روانکاوی در تهران که میخواهد از او با نام آیدا.م نام برده شود، در گفتوگو با دویچهوله گفت که تجربه چندین سال کار مشاوره و رواندرمانی او در تهران، حاکی از آن است که یکی از دلایل اصلی کمبود شادی و حس رضایت از زندگی در میان مردم، «ناامنیهای اقتصادی و سیاسی» است.
بیشتر بخوانید:هشت دلیل برای در آغوش فشردن عزیزان
این روانکاو افزود: «تورم، فقر، بیکاری، ناامنی شغلی، تجربه تحریمها و نگرانی و هراس از بیثباتی وضعیت سیاسی و بهدنبال آن وضعیت معیشتی، افراد را دچار حس بیارزش بودن و دلهره ریشهدار میکند. در چنین وضعیتی هم تجربه آنچه ما در روانشناسی به عنوان شادی گذرا تعریف میکنیم و هم شادی پایدار مختل میشود.»
نتیجه تحقیق گسترده موسسه نظرسنجی «گالوپ» در سال ۲۰۱۰ نیز نتیجهگیری مشابهی داشت. این تحقیق نشان داد که «درآمد ماهانه» و میزان ثبات اقتصادی جامعه و به دنبال آن وضعیت اقتصادی پایدار افراد جامعه، نقش تعیینکنندهای در احساس رضایت فردی و حس مفید بودن افراد جامعه و امنیت روان دارد.
بااینحال نگاهی به جدول شادی در جهان نشان میدهد که وضعیت برخی کشورهایی که از نظر اقتصادی وضعیتی بهمراتب بدتر و آسیبپذیرتر از ایران دارند، بهتر است. حتی کشوری مثل سومالی با تجربه سالها جنگ ویرانگر و فقر فراگیر در وضعیت بهمراتب بهتری است و در رتبه ۷۶ جدول قرار گرفته است.
آیدا. م معتقد است: «ارزشهای کلی جامعه که به اشکال مختلف به افراد تحمیل میشود، در تعیین حس رضایت و شادی نقش بسیار کلیدی دارند. برای مثال در جامعه ما موفقیت مالی، یک ارزش مهم است که بسیار ستایش میشود. حتی گاه ممکن است از سوی افراد بازخواست شوی که چطور درحالی که از نظر مالی فرد موفقی محسوب نمیشوی، نگران آینده نیستی و با حس خوشی سر میکنی؟ ارزشهای تنیده در اجتماع گاه به عنوان اهرم فشار عمل میکنند. برای همین مشکلات و ناامنیهای اقتصادی میتواند در جامعه ما در مقایسه با جوامع دیگر، نقش بهمراتب پررنگتری در تولید حس اندوه و ناامیدی و هراس از آینده بازی کند.»
زنجانیها، شادترین مردم ایران
در مردادماه ۱۳۹۴ نتیجه یک بررسی گسترده در ایران نشان داد که ساکنان استان زنجان، «شادترین مردم ایران» محسوب میشوند. در این بررسی مردم استان یزد، به عنوان «ناشادترین» مردم ایران معرفی شدند.
این پژوهش دانشگاهی نشان داد که بیش از ۳۹درصد جمعیت ایران از حس شادکامی و رضایت از زندگی در سطح «متوسط» برخوردارند و فقط سه درصد جمعیت بزرگسال ایران خود را «بسیار شاد» معرفی میکنند.
یافته جالب دیگر این تحقیق این بود که افراد مجرد در ایران بهمراتب زیست شادمانهتری دارند و میزان رضایت از زندگی در میان آنها بهنسبت افراد متاهل یا مطلقه به شکل ملموسی بالاتر است.
این تحقیق همچنین نشان داد که افراد تحصیلکرده در ایران بهمراتب شادتر از افراد کمسواد یا بیسوادند.
آیدا.م، روانکاو، معتقد است در اینجا هم باز میتوان تاثیر پررنگ عوامل اقتصادی و ارزشهای کلی جامعه را دید. او افزود: «افراد متاهل یا مطلقه معمولا مسئولیتهای اقتصادی سنگینتر و بیشتری دارند. آنها یا تنها نانآور یا شریک تامین هزینه زندگی خانه و بچههایند. این مسئولیتها مجال اندکی برای افراد باقی میگذارد تا بهدنبال انجام فعالیت سرگرمی و تفریحی و ورزشی باب میل خود بروند و استرس روزمره این افراد معمولا بیشتر از همسالان مجرد خود است.»
"گل همین پنج روز و شش باشد / وین گلستان همیشه خوش باشد"
روز جهانی شادی درست در آستانه نوروز و آغاز سال نو در ایران و موسم جشن و شادی است. ایرانیها از معدود ملتهای جهانند که با آغاز موسم نو شدن و طرب، به استقبال روز جهانی شادی میروند.
بیشتر بخوانید:سهم پایین ایرانیان از شادی در سطح جهان
به سراغ چند هموطن در گوشهوکنار دنیا رفتم و از آنها پرسیدم شادی را در زندگی شخصی خود چطور تعریف میکنند و چه آرزو و تصویر شادمانهای برای سال پیشرو دارند.
امین، مهندس ۳۷ساله ساکن مشهد، میگوید تصویر شادی برای او ساده است: «شب سر را راحت و بیدغدغه و دلهره روی بالش بگذارم و خواب آرامی داشته باشم.» او میگوید در سالهای گذشته همین تصویر ساده، گاه بسیار دور از دسترس و کالای نایاب شده است.
امین آرزو دارد اوضاع اقتصادی ایران رونق بگیرد و دیگر هیچوقت از «گزینه احتمالی نظامی روی میز» درباره ایران خبری نباشد.
شیوا، ۴۰ ساله و مادر دو فرزند در تهران، تصویر آرامبخش و شادش «جمعشدن اهالی خانواده کوچکاش به دور میز شام» است و حرف زدن از روزمرگیها.
او از آلودگی هوای تهران کلافه است و میگوید میبیند که آلودگی زیستمحیطی و آلودگی صوتی شهر تهران، چطور از او و بقیه «آدمهای کلافه و بداخلاق» ساخته و آرزو دارد وضعیت زیست محیطی بهتر شود تا مردم هم «کمی آرامتر» باشند.
نهال، دانشجوی ایرانی در استرالیا، معتقد است سال نو به دور از ایران، خواه ناخواه با «غم و نوستالژی» شروع میشود. تصویر این روزهای او از شادی، بازگشت به ایران است و وقتگذرانی عصر با مادر و مادربزرگاش در بالکن خانه در تهران. او گفت:«زندگی در کشوری بسیار دورتر از ایران که حتی فصلهایش روند برعکس ایران دارد، گاهی غم و دلتنگی نفسگیری بههمراه دارد. تصویر مادر و مادربزرگام در بالکن آشنای خانهمان، مثل آب روی آتش است.»