دستاوردها، نتایج و ضعفهای تجمع ۲۵ بهمن از نگاه وبلاگنویسان
۱۳۸۹ بهمن ۲۶, سهشنبهیک روز بعد از تجمع حامیان جنبش سبز ایران در اعلام همبستگی با مبارزهی مردم تونس و مصر در نقاط مختلف شهر تهران و برخی دیگر از شهرهای کشور، خبرگزاریهای دولتی خبر میدهند که نمایندگان مجلس شورای اسلامی، در صحن علنی مجلس علیه موسوی، کروبی و خاتمی شعار دادهاند.
وبسایت واحد مرکزی خبر مینویسد که نمایندگان مجلس کمیتهای برای مجازات میرحسین موسوی، مهدی کروبی و سیدمحمد خاتمی که به زعم آنها «سران فتنه» هستند تشکیل دادهاند. نمایندگان با امضای بیانیهای از این کمیته خواستهاند که «هرچه سریعتر دستهای پیدا و پنهان منافقان و سلطنتطلبان و مزدوران آمریکا و رژیم صهیونیستی را در توطئه ناکام اخیر برملا و به ملت ایران معرفی کند.»
این اقدام در حالی صورت میگیرد که گزارشهای شاهدان عینی در شبکههای اجتماعی و ویدئوها و عکسهای منتشرشده حاکی از آن است که تعداد جمعیت حاضر بالغ بر صدها هزارنفر و بیش از انتظار بسیاری از کارشناسان بوده است. دادستانی تهران لیستی متشکل از نام ۱۵۰۰ نفر را اعلام کرده است که در درگیریهای دیروز بازداشت شدهاند. این در حالی است که پیشتر احمدرضا رادان، جانشین فرمانده نیروی انتظامی تعداد بازداشتیها را فقط ۱۵۰ نفر اعلام کرده بود.
دیشب(۲۵ بهمن ماه) و امروز، فضای شبکههای اجتماعی و وبلاگهای فارسی تحتتاثیر حضور گستردهی مردم در تجمع دیروز، پر از یادداشتهایی از مشاهدات شاهدان عینی، امید و شور و هیجان آنهاست. نگاهی میاندازیم به تحلیلهای برخی از وبلاگنویسان از تجمع ۲۵ بهمن ماه و دستاوردهای آن.
شکافی که رفوشدنی نیست
نویسنده وبلاگ «سیبستان» در وبلاگ خود در شش بند تلاش کرده است نتایج و تغییرات تجمع ۲۵ بهمن را بررسی کند. این شش بند تغییرات و نتایج را از منظر روحیه، رهبری، مشارکتجویی، رسانه، سیاست غرب و آینده تحلیل کرده است. «سیبستان» جایی در مطلب خود میگوید:«مردمی که در ۲۵ بهمن به خیابان آمدند مردمی هستند که به نادیده گرفتهشدن خود معترضند. آنها شکاف بزرگی بین خود و حکومت خودکامه میبینند. شکافی که ۲۵ بهمن نشان داد نه رفوشدنی است و نه پرشدنی.»
نویسنده «سیبستان» که معتقد است ابعاد مسئله خارجی و تاثیرات بینالمللی این تجمع، بعد مهمی است و قدرت نمایی دوبارهی جنبش سبز سیاستمداران غربی را بار دیگر واقف میکند که هرنوع احتمال تغییر سیاسی در ایران در جهت تامین خواست مشارکت عمومی در سیاست ملی است، مینویسد:«جمهوری ولایی در روز ۲۵ بهمن و درست در روزهای پس از تبوتابهای بزرگ در تونس و مصر چهرهای خشن و ستیزهجو با مردم خود از خویش به جا گذاشت که قابل رفو نخواهد بود. این خود به فشار سیاسی برای تغییرات کمک خواهد کرد زیرا نشان میدهد که تغییرات در تهران از ضرورت کمتری نسبت به تغییرات در تونس و مصر و یمن برخوردار نیست.»
وبلاگ «سیبستان» مطلب خود را با این نتیجهگیری تمام میکند که «۲۵ بهمن یک روزه بازی را عوض کرد. تاثیر و فضاسازی همهی بازیگریها و ترفندها و معلقزدنها و وارونهسازیها و دستگیریها و تهدیدها نقش برآب شد. اکنون آینده در دستان موسوی و کروبی است.»
کابوس همیشهی حاکمیت از حضور مردم در خیابانها
از دیگر وبلاگنویسانی که به طور مفصل به بررسی ابعاد و نتایج تجمع روز ۲۵ بهمن پرداخته است، وبلاگ «ایمایان» است که در ده بند این تازهترین حضور اعتراضی حامیان جنبش سبز در خیابانها را بررسی کرده است.
نویسنده وبلاگ «ایمایان» مهمترین دستاورد این تجمع را اینطور توصیف میکند:«رهبر نظام بیش از یک سال است که از فتنهای که به پایان رسید میگوید، اگرچه حرفهای او در قالب "گفتار تلقینی"میگنجد و خود به نادرستی حرفش باور دارد ولی غلط بودن تحلیل او آن هم از واقعهای که جلو چشمش اتفاق میافتد برای کسی که داعیهی پیشبینی زمانی را در مکانهای مختلف دارد و برای ملل منطقه رهنمود میدهد، مهمترین دستاورد ۲۵ بهمن بود.»
«ایمایان» با تاکید بر اینکه «حکومتی که از دادن مجوز تظاهرات به منتقدان خود میترسد، حکومتی با ثبات و مقتدر نیست و از این پس کابوس خیابان همیشه با صاحبمنصبان خواهد بود» مینویسد که اعتراض خیابانی، بازداشت و ملاقات و ...دیگر در ایران وضعیتی استثنایی یا امری عجیب و غریب نیست.
این وبلاگنویس با این نتیجه گیری که وقایع دیروز نشانگر تاثیر سران جنبش سبز بر مردم بود، مینویسد:« یک حضور خیابانی از دهها پیام، بیانیه، وبنویسی، حضور در فلان پارلمان، راهپیمایی جلو سفارت و...تاثیرگذارتر است. هرگونه تغییر در ایران، در خیابان اتفاق خواهد افتاد.»
خلاء راهکارهای عملی برای کم کردن هزینهی اعتراضات
در فضای شبکههای اجتماعی آنچه بیش از همه به چشم میخورد، شور و اشتیاق و امید دوباره میان منتقدان نظام است که در ماههای پیشین روندی نزولی داشت. نویسنده وبلاگ «مجمع دیوانگان» در یادداشتی مینویسد:«کم نبودند فعالانی که طی ۱۴ ماه گذشته به مرور روحیه خود را از دست داده بودند و به واقع نیاز داشتند تا بار دیگر دوش به دوش خود شهروندانی را ببینند که به مانند آنها میاندیشند و به مانند آنان آمادهاند تا در راه خواستههای خود هزینه بپردازند.»
«مجمع دیوانگان» اما به اندازه بسیاری دیگر درباره روزهای آینده خوشبین نیست، نگاهش معطوف ضعفها است و مینویسد:«من گمان میکنم اعتراضات ۲۵ بهمن برای جنبش سبز یک گام به پیش محسوب نمیشود، بلکه تنها از عقبنشینی تحمیلی ناشی از مرور زمان جلوگیری کرده است. ما در بهترین حالت به وضعیتی برگشتیم که در تابستان کودتا با آن مواجه بودیم. ما همچنان مطالبات جایگزین خود را برای شعار "رای من کو؟" مطرح نکردهایم. ما همچنان نتوانستهایم راهکاری بیابیم که هزینهی اعتراضات را آنچنان پایین بیاورد که امکان حضور گستردهتر مردمی در آن فراهم شود. ما همچنان در شهرستانها به ابتکار عمل محدود و خلاقیتهای فردی گروهی از فعالان وابسته هستیم و امکان ساماندهی نیروهایمان را نداریم و در نهایت اینکه ما هنوز نتوانستهایم میز مذاکرهای بیابیم که مذاکره کنندگانمان در پای آن میز از برگ برنده عتراضات مردمی استفاده کرده و مطالبات مردم را طلب کنند.»
کنش جمعی بر ضد خشونت
صانع ژاله، جوان دانشجوی دانشگاه تهران اولین کشتهی درگیریهای تجمع ۲۵ بهمن ماه بود. بنا به گزارش برخی رسانهها، ساعاتی پیش یکی دیگر از معترضین که در درگیریها به شدت زخمی شده و آسیب دیده بود نیز در بیمارستان جان داد. رسانهها هنوز هویت این دومین قربانی درگیریهای روز گذشته تهران را مشخص نکردهاند. بیست ماه بعد از انتخابات ریاستجمهوری مناقشهبرانگیز ایران، خیابانهای تهران و برخی دیگر شهرهای کشور بارها شاهد حملهی خشن نیروهای امنیتی به تظاهرات مسالمتجویانهی مردم و زخمی شدن و کشته شدن عدهای از معترضان بوده است.
نویسندهی وبلاگ «میخک» در یادداشتی با عنوان «در برابر خشونت کوتاه نیاییم» در وبلاگ خود میگوید:«آنچه امروز از خشونت و وحشیگری در خیابانها گذشت تازگی نداشت. اما حالا که دوباره خیابانها را تسخیر کردهایم باید در مقابل این خشونت ساکت نمانیم. اعتراض علیه خشونت میتواند به محور مبارزهی ما تبدیل شود. خشونت بیمهار وجه غالب رفتار حکومت با ما شده است. اعتراض به خشونت و تبلیغ علیه خشونت حاکم میتواند محور ساماندهی و تحرک ما را فراهم کند. باید علیه خشونت کنش داشته باشیم و تصریح کنیم که این کنشها علیه خشونت مشخص صورتگرفته در این مورد و یا آن مورد خاص است؛ از اعدامها تا خشونت خیابانی.»
۲۵ بهمن، یک تجربهی درسآموز
محمود فرجامی، نویسندهی وبلاگ «باران در دهان نیمهباز» از دیگر وبلاگنویسانی است که در یادداشتی به تحلیل و بررسی نتایج و ابعاد تجمع اعتراضی ۲۵ بهمن پرداخته است. فرجامی که معتقد است میتوان این تجمع را سوای هر برد و باختی، به صورت یک تجربهی درسآموز دید مینویسد:«شاید بتوان از آنچه گذشت نتیجه گرفت که دو رهبر جنبش سبز با درایت و شجاعتی قابل تحسین وقایع ایران و جهان را رصد میکنند و در زیر سنگینترین فشارها و با کمترین امکانات بهترین فرصت را میسازند.»
این وبلاگنویس که معتقد است جنبش سبز همچنان از کمبود استراتژیست خیابانی ضربه میخورد، مینویسد:«یادمان نرود که ۲۵ بهمن چنان بینظم و بیدروپیکر برگزار شد که برخلاف اعلام رسمی "همبستگی با مردم مصر و تونس" از سوی موسوی و کروبی، حتی یک عکس که نشان دهد دستکم یک نفر از میان جمع به فکر مصر یا تونس بوده تا بهحال روی هیچ خبرگزاری نرفته. اینها اصلاً به کنار. اگر همین امروز موسوی دستگیر شد مردم چهکار کنند؟ کجا بروند؟»
نویسندهی وبلاگ «ملکوت» نیز درس مهم تجمع ۲۵ بهمن را این میداند که ملت ایران با تدبیر و اشارهی فضای مجازی مدیریت نمیشود. او مینویسد:«یکی از درسهای امروز این بود که شبکههای اجتماعی واقعی ایرانیان و سبزها بسیار استخواندارتر و قویتر است از شبکههای اجتماعی مجازی...این واقعیت، یکی دیگر از ناکامیهای فتنهی محمودیه و بساط کودتا را به بلیغترین زبان تصویر کرد. این همه قصهی ارتش سایبری و داستانهای راهزنیهای اینترنتی و تجسس در احوال ملت و پروندهسازیهای سخیف و شنیع حامیان فتنهی محمودیه و "افسران جنگ نرم" چیزی نیست جز تف سربالایی که به روی سیاهکاران بهتانساز فرو میآید.»
فرناز سیفی
تحریریه: یلدا کیانی