1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

دعوای مشایی و فیروزآبادی به نفع چه کسی است؟

۱۳۸۹ مرداد ۲۱, پنجشنبه

دعوای زرگری یا شکاف عمیق بین جبهه اصول‌گرایان؟ دعوایی بر سر "لحاف ملا" یا نشانه‌ای از یک معضل حل نشده؟ این بار اختلافات حلقه احمدی‌نژاد با دیگر اصول‌گرایان بر سر چیست؟ و چه کسی از این دعوا سود خواهد برد؟

حسن فیروزآبادی (چپ) و اسفندیار رحیم مشایی
حسن فیروزآبادی (چپ) و اسفندیار رحیم مشاییعکس: IRNA

اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر احمدی‌نژاد یک بار دیگر خبرساز شد. این شخصیت جنجالی کابینه نهم و دهم هرازگاهی با اظهار نظری خلاف جریان آب، تمامی نظرها را به سمت خود جلب می‌کند. این بار بهانه، صحبت‌های او در مورد "اسلام ایرانی" است.

وی دوازدهم مرداد ماه در مراسم پایانی همایش جنجال‌برانگیز ایرانیان خارج کشور گفت «از مكتب اسلام دریافت‌های متنوعی وجود دارد اما دریافت ما از حقیقت ایران و حقیقت اسلام، مكتب ایران است و ما باید از این به بعد مكتب ایران را به دنیا معرفی كنیم».

این سخنان در همایشی عنوان شد که خود آن همایش نیز مورد انتقاد بسیار اصول‌گرایان قرار گرفت. ترکیب میهمانان دعوت‌شده و نیز برنامه‌های این همایش از سوی روزنامه کیهان و طیف وابسته به آن بسیار مورد اعتراض بود.

این بار اما پای مصباح یزدی نیز به میان کشیده شد، نه مثل همیشه در طرفداری از احمدی‌نژاد که این بار در نقد رئیس دفترش و "غیرخودی" نامیدن وی.

مصباح یزدی بدون نام بردن از احمدی‌نژاد یا مشایی گفت: «ما اسلام را می‌خواهیم ... و در این مسیر با كسی عقد اخوت نبستیم، هركس از اسلام كج برود، ردش می‌كنیم.»

اما دعوا زمانی شکل دیگری به خود گرفت که فیروزآبادی نیز وارد میدان شد. سرلشكر حسن فیروزآبادی رئیس ستاد كل نیروهای مسلح در واکنش به سخنان رحیم مشایی گفت: «وقتی فردی می‌گوید مكتب ایرانی، یعنی كشورهای اسلامی! حساب ما از شما جداست، كشورهای عربی! حساب ما از شما جداست، و این در جهت تجزیه جهان اسلام است.»

فیروزآبادی اضافه کرد: «این اظهارات، اركان نظام را مورد هدف قرار می‌دهند.» او سخنان رحیم‌مشایی را از "جرایم امنیت ملی" خوانده و از قوه قضاییه گلایه می‌کند که چرا تاکنون واکنشی نشان نداده است.

قاسم شعله سعدی معتقد است رحیم مشایی کاندیدای دور یازدهم ریاست جمهوری از سوی جناح احمدی‌نژاد خواهد بودعکس: irani

اما ظاهرا رحیم مشایی قصد ندارد تا منتظر واکنش قوه قضائیه علیه خود بماند. وی فیروزآبادی را تهدید به شکایت کرد. البته رئیس دفتر احمدی‌نژاد گفته شخصا این مسئله را «به خدا واگذار می‌کند» اما ادامه داده که به منظور تنویر افکار عمومی، علیه بالاترین مقام نظامی جمهوری اسلامی به دادگاه شکایت خواهد کرد.

این دعوا "زرگری" نیست!

اختلاف بین اصول‌گرایان تازگی ندارد. در همین دوره پنج ساله ریاست جمهوری احمدی‌نژاد، بارها و بارها مواضع و سخنان احمدی‌نژاد و حلقه اطرافیانش باعث به وجود آمدن شکاف بین اصول‌گرایان شده است.

عده‌ای معتقدند این دعوا "جنگ زرگری" است و در اصل اختلاف عمیقی بین اصول‌گرایان وجود ندارد.

گروهی دیگر اما می‌گویند این دعوا اصلا هم "زرگری" نیست و اتفاقا نشان از وجود اختلافات عمیق و ریشه‌دار در جبهه اصول‌گرایان دارد.

قاسم شعله سعدی کارشناس حقوق بین‌الملل از جمله این افراد است. او به دویچه‌وله می‌گوید: «این درگیری یک درگیری عمیق بین اصولگرایان و مجموعه‌ی هیئت حاکمه است که حتی اگر این یک موردش هم به نوعی جنگ زرگری تلقی شود، بازهم با آن برداشت اولیه‌ی ما متضاد نیست. یعنی هم به طور کلی یک جنگ قدرت جدی در مجموعه‌ی حاکم است و هم این مورد اگرهم به عنوان یک جنگ زرگری تلقی شود، که البته علائمش خیلی خیلی کم است، اگرهم بشود، تازه مشکل را حل نکرده، بلکه در چارچوب یک دعوای اصلی واقعی، می‌تواند یک دعوای صوری هم وجود داشته باشد».

اگر به طیف گسترده مخالفان احمدی‌نژاد در میان اصول‌گرایان نگاه ‌کنیم و سخنان آنان را زیر ذره‌بین ببریم، نیز شاید بتوان به تحلیل آقای شعله سعدی نزدیک شد.

مثلا علی زاکانی عضو کمیسیون اصل نود مجلس و از طرفداران پر و پاقرص سابق احمدی‌نژاد، جریان اطراف احمدی‌نژاد را "جریان فتنه جدید" نامید که به گفته‌ی وی از «جریان فتنه پس از انتخابات» نیز خطرناک‌تر است.

وی گفت: «در فتنه انتخابات اخیر، جریانی که در ابتدا با نفاق وارد میدان شد نهایتا در برابر نظام قرار گرفت اما فتنه جدید کاملا خزنده و به نام اصول‌گرایی در حال شکل‌گیری است که به مراتب خطر آن از فتنه قبلی بیشتر است».

این همه اصرار احمدی‌نژاد بر حمایت از مشایی، چرا؟

سراج‌الدین میردامادی معتقد است رحیم مشایی مسئول پروژه ایجاد اختلاف بین رهبری و جناح تندروی اصولگراستعکس: Irani

اما در این میان، چه این دعوا ظاهری باشد و چه نشانه عمق اختلاف بین اصول‌گرایان، این پرسش باقی می‌ماند که این میزان از اصرار احمدی‌نژاد بر حمایت از رحیم‌مشایی چه سودی برای او دارد؟

حمایت‌های احمدی‌نژاد از مشایی یک بار پای رهبر نظام را نیز به این دعواها باز کرد و وی را ناچار از مداخله نمود. هرچند باز هم احمدی‌نژاد پست دیگری به رحیم مشایی داد یعنی به نوعی حتی مقابل رهبر نیز ایستاد. این ایستادگی احمدی‌نژاد پشت سر رحیم‌مشایی نشان از چه چیز دارد؟

سراج‌الدین میردامادی روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی مقیم پاریس این موضوع را اینگونه تحلیل می‌کند: «آقای احمدی‌نژاد از دوره‌ی دوم انتخابات شوراها تلاش کرد یک جناح سیاسی جدیدی را انتخاب کند و از درون اصولگرایان یک جریان اصولگرای نظامی‌ـ امنیتی را انتخاب کرد و با پیروزی در انتخابات دور دوم شوراها و راه‌یافتن به شورا و شهردارشدن خودش، تلاش کرد که یک جریان سیاسی جدیدی را با خودش همراه کند و در عین حالی که نسبت خودش را با اصولگرایان سنتی مثل جریان روحانیت مبارز و مؤتلفه حفظ می‌کند، از آن‌ها استفاده کند تا بتواند از آن‌ها به‌عنوان ابزاری برای رسیدن به اهداف سیاسی خودش بهره برد».

وی اضافه می‌کند که احمدی‌نژاد در ا نتخابات دور قبلی ریاست جمهوری نیز همین تلاش را کرد و همواره سعی کرد تا با حفظ حمایت آقای خامنه‌ای از خودش، اختلافاتش با سایر اصول‌گرایان را نیز حفظ کند: «در چهارسال اول ریاست جمهوری احمدی‌نژاد هم این تنش و این اختلاف با جریان اصولگرای سنتی وجود داشت و در این یکسال اخیر هم به این نتیجه رسیده که باید در عین حالی که از این جریان برای نفوذ در لایه‌های بالای قدرت استفاده کند، اما باید زاویه و فاصله‌ی خودش را هم با این جریان حفظ کند که این پروژه اتفاقاً به آقای رحیم مشایی سپرده شده است و او دارد تلاش می‌کند که بین رهبری و جریان تندرو اصولگرا مثل کیهان، احمد خاتمی، فیروزآبادی و دیگران فاصله بیندازد تا بتواند بحران مشروعیت دولت را در لایه‌های طبقه‌ی متوسط شهری به‌نوعی بازسازی کند».

قاسم شعله سعدی از منظر دیگری به حمایت بی‌دریغ احمدی‌نژاد از رحیم مشایی نگاه می‌کند. به نظر وی رحیم مشایی کاندیدای دور یازدهم ریاست جمهوری از حلقه احمدی‌نژاد است: «آقای احمدی‌نژاد که دیگر دفعه‌ی بعد نمی‌خواهد کاندیدای ریاست جمهوری شود، چون اصلاً نمی‌تواند بشود. لذا باید آقای مشایی به شکلی مطرح شود. چه بهتر که با مسائلی که با ناسیونالیسم ایرانی ارتباط دارد این برجسته‌سازی صورت بگیرد، مثل همان مکتب ایرانی اسلام که ایشان مطرح کرده است. این‌ها مسائلی است که اگرچه ممکن است موجب رنجش مصباح‌یزدی و امثال او شود، اما تا حدودی در افکار عمومی می‌تواند به نفع کسی که این مواضع را دارد تمام شود».

آیا جنبش اعتراضی از این دعوا طرفی خواهد بست؟

بر اساس یک دید سنتی، هرگونه شکاف و اختلاف در جبهه مقابل می‌تواند به سود جریان دیگر تمام شود. آیا شکاف میان اصول‌گرایان نیز می‌تواند بر اساس همین قاعده به نفع جنبش اطلاح‌طلبی و یا به طور کلی جریان اعتراض مردمی تمام شود؟ پاسخ هردو کارشناس به این پرسش مثبت است.

سراج‌الدین میردامادی می‌گوید: «این تنازع درونی جبهه‌ی اصولگراها به نفع جنبش اعتراضی که به طور کلی الان جریان اصلاح‌طلبی در زیر چتر آن قرار دارد هم تمام می‌شود و افکارعمومی و طبقاتی که شاید هنوز اندکی باشند که اعتقادی به این دولت و به این رهبری داشته باشند، با این تنازع و این اختلافات شدید و این حملات لفظی شدید، اعتقاد و اعتماد و ایمان‌شان به دولت و رهبری کم و کمتر شود».

و قاسم شعله سعدی نیز نظرش این است: «یکی از نشانه‌های رژیم‌هایی که در مسیر تحولات و دگرگونی‌های عمیق هستند، این است که نخبگان حاکم گرفتار ازهم گسیختگی می‌شوند. به جای وحدت، دچار ازهم پاشیدگی و ازهم گسیختگی می‌شوند که در شرایط فعلی ایران به نظر من این یک علامت و سیگنال قوی راجع به تحولات اجتناب‌ناپذیر آینده است. بنابراین این قضیه می‌تواند به نفع جناح اصلاح‌طلب و جنبش سبز شود که فعلاً مورد غضب هیئت حاکمه است».

میترا شجاعی

تحریریه: فرید وحیدی

پرش از قسمت در همین زمینه