ده چیزی که نسلشان منقرض خواهد شد
۱۳۸۹ بهمن ۶, چهارشنبهرسم است که وقتی آلبومهای عکس چند سال گذشته ورق میخورند، همیشه کسی باشد که یاد چیزی یا کسی را "به خیر" کند؛ یاد خودش که جوان بوده، یاد کسی که دیگر در میان نیست، یاد ایام قدیم یا یاد خاطرهی شیرینی که اوجش لحظهی ثبت آن عکس بوده است. اما "یادش به خیر" دیگر تنها محدود به عکسهای قدیمی و رنگ و رو رفته نمیشود؛ فناوری آنچنان با شتاب رو به جلو حرکت میکند که اگر جایی صدای ساعت شماطهداری به گوش رسید یا کسی در صندوق پستیاش نامهای از یک آشنا پیدا کرد، یاد زمانی را به خیر کند که فقط ساعت شماطهدار بود که مردم را از خواب بیدار میکرد یا نامههایی که حال و احوال فرستنده را تا حدی برای گیرندهاش روشن میکردند.
در عصر دیجیتالی امروز بسیاری از اشیا هنوز نیامده رنگ و بوی کهنگی را به خود میگیرند. این شتاب بیش از هر جای دیگر در کشورهای پیشرفته به چشم میآید. هر چند نسل چیزهایی که در این مقالهآمدهاند، هنوز تا منقرض شدن فاصلهی زیادی دارد اما به حکم دوراندیشی میتوان از حالا برای آنها در فکر برگزاری مراسم خداحافظی شایستهای بود:
نامههای کاغذی: باید این واقعیت را قبول کرد که دوران نوشتن نامهبرای دوستان و آشنایان به سر آمده است. حتی نوشتن نامههای بلند عاشقانه آنهم به مدلی که در قرنهای پیش مرسوم بوده، هم وقت میخواهد و هم حوصله که در شرایط فعلی اگر هم هر دویشان موجود باشند، در قالب یک اس ام اس یا ایمیل به فرستندهارسال میشوند؛ آنهم ایمیلی که در بیشتر مواقع پر است از نشانههای قلب و گل سرخ و بوسه به جای کلمات.
کاغذهای چاپ عکس: هر شخصی کمابیش گوشههایی از خاطرات دوران کودکیاش را در لابهلای صفحات یک آلبوم عکس در گوشهی کمدش جا داده است. عکسهایی که گاهی از سر خوشسلیقگی والدین تاریخ ثبتشان جایی پشت عکس یادداشت شده. اما بیشتر کودکان امروزی اگر زمانی در بزرگسالیشان بخواهند به دوستی عکسهای زمان کودکیشان را نشان بدهند، باید به جای بیرون آوردن آلبوم و ورق زدن آن، لپتاپهایشان را روشن کنند و یکییکی عکسها را کلیک کنند. اگر زمانی تمام اطلاعات ذخیره شده روی هارد کامپیوتر بپرد، یعنی تمام خاطرات کودکی یک آدم در عرض یک ثانیه برای همیشه پاک شده است؟ به نظر شما چقدر تا آن زمان فاصله داریم؟
فرهنگ لغت، دانشنامه: اگر قدیمترها دانش به معنای خواندن صدها صفحهی کتاب و مقاله بود، این روزها سادهتر میتوان به دانش دست پیدا کرد. اگر به دنبال معنی کلمه یا اصطلاحی تخصصی بگردید، احتمال کدام بیشتر است: رجوع به یک دانشنامه یا رجوع به ویکیپدیا؟ این روزها در بسیاری از خانهها کامپیوتر و اینترنت پیدا میشود اما دانشنامه چطور؟
فیلمهای دو بعدی: ساختن ماکتهای عظیم که کپیهایی برابر اصل بودند، خلق صحنههایی پر هیجان با استفاده از جلوههای ویژهی کامپیوتری و پردهی سبز. اینها تنها نمونههایی از نسخههای دنیا سینما تا کنون برای پر کردن سالنهای نمایش فیلم بودهاند اما حالا هالیوود نسخهی دیگری را پیچیده است؛ فیلمهای سه بعدی. به نظر میرسد که آینده رفته رفته جولانگاه فیلمهای سه بعدی باشد به خصوص اینکه این بار نه کارگردانهای جوان بلکه این کهنهکاران سینما هستند که آستینبالا زدهاند و به استقبال فیلمهای سه بعدی رفتهاند. بعد از جیمز کامرون و آواتار، مارتین اسکورسیزی، استیون اسپیلبرگ و ویم وندرس این روزها سخت سرگرم تولید و تدوینفیلمهایی هستند که باید با عینکهای مخصوص به تماشایشان نشست. البته از یک چیز نباید غافل ماند و آن اینکه چه در حال و چه در آینده، چه در دو بعد باشد، چه در سه بعد، اگر داستان فیلم چیزی برای گفتن نداشته باشد، هیچ بعدی به کمک نخواهد آمد.
خط ثابت تلفن: چرخیدن دور خیابانها، شهرها یا کشورها در حالیکه آن طرف خط تلفن با دوستی یا آشنایی صحبت میکنید بیشتر به مذاقتان خوش میآید یا بودن در خانه در حالیکه گوشی تلفن را به گوشتان چسباندهاید و از این اتاق به آن اتاق میروید؟ داشتن خط ثابت تلفن برای بیشتر مردم، به خصوص در کشورهای اروپایی به صرفه نیست؛ کسانی که بیشتر وقتشان را در محیط کار سپری میکنند و به طور قطع تلفن همراهشان دم دست، روی میز یا در کیفشان است، چرا پول خط ثابت تلفن خانه را بپردازند که شاید در مجموع به پرکاری تلفن همراهشان نباشد؟ عقل سلیم میگوید در میان قراردادهای رنگارنگ شرکتهای ارائهدهنده تلفن همراه که هر کدام میکوشند با وضع تعرفه کمتر، مشتریان بیشتری جذب کنند، نباید خود را به دردسر انداخت و پای قرارداد تلفن ثابتی را امضا کرد که بعدها با هر جا به جایی کاغذها بازیهای اداری را به همراه میآورد. در ضمن در تمام تلفنهای همراه دستورالعملی وجود دارد که به شما این اجازه را میدهد هر زمان که خواستید خودتان را از شر صدای زنگ تلفن خلاص کنید و آن را بدون صدا در کیفتان بیندازید. با تلفن ثابت چطور؟ حتی اگر آن را هم از پریز بکشید، باز هم هر بار که از کنارش رد شوید، عذاب وجدان به سراغتان خواهد آمد.
کارت پستال: شاید در میان ایرانیها کمتر رسم باشد که وقتی به مسافرت میروند، کارت پستالی از جایی که هستند برای دوستان و آشنایانشان بفرستند. اما در عوض برای بسیاری از ملیتهای دیگر این کار در حکم سوغاتی آوردن ایرانیها از سفر برای دوستانشان است. آنها اگر اهل سوغاتی آوردن نباشند، در عوض از همانجایی که هستند کارتی را برای دوستانشان میفرستند که نشان دهند به یادشان بودهاند. اما در زمانهی ایمیل و اینترنت فرستادن تازهترین عکسهای سفر یا گذاشتن آنها در فیسبوک خیلی بیشتر طرفدار دارد تا پست کردن یک کارت که معلوم نیست آیا صحیح و سالم هم به مقصد میرسد یا خیر.
سیدی: هر که این روزها نوار ویدئویی یا نوار کاست دارد در فکر فروختن، بخشیدن یا دور انداختن آنهاست. بچههای امروزی در کشورهای پیشرفته دستگاهی به نام ویدئو را به ندرت میشناسند و نوار کاست هم برایشان چندان معنایی ندارد. فکر میکنید در ده، بیست سال آینده سرنوشت سیدی درخشانتر از نوار ویدئو و کاست خواهد بود؟ آیا کسی حوصلهو جای کافی برای جمع کردن چند صد سیدی خواهد داشت در حالیکه همین حالا میتوان حجمبیشتری از فایلهای صوتی یا تصویری را روی یک دیوی دی ذخیره کرد؟
صحبت کردن با دوستان: شاید برایتان عجیب باشد چرا همصحبتی با دوستان جزو مواردی آمده که ظاهرا قرار است زمانی منقرض شود. مگر چنین چیزی امکان دارد؟ شاید بهتر باشد جواب این پرسش را با یک مثال داد. تا به حال برایتان پیش آمده در حین صحبت با دوستی در مورد موضوعی، تلفن همراه یکی از شما به صدا درآید، کسی برایتان اس ام اسی بفرستد یا برای دیدن یک ویدئو یا شنیدن یک آهنگ به سراغ کامپیوتر بروید. در اصل دورانی که رو به روی دوستتان مینشستید و تمام مدت را بدون مزاحمت با هم از این طرف و آن طرف حرف میزنید، به سر آمده. این حقیقت را بایستی پذیرفت که فناوریهای امروزی چنان به مرزهای حریم خصوصی نزدیک شدهاند که تنها با خاموش کردن تلفن همراه یا کامپیوترتان است که انگار میتوانید لحظهای آرامش به خودتان هدیه دهید.
ساعت زنگدار: وقتی به تازگی مشکلی در زنگ ساعت گوشیهای آیفون به وجود آمد، شمار زیادی از صاحبان این گوشی تلفن به دردسر افتادند؛ قرار ملاقاتهایی که دیر شدند، مسافرانی که با تأخیر به پروازشان رسیدند و کسانی که خواب ماندند و روزشان را دیرتر از معمول آغاز کردند. این خبر و پیامدهای آن نشان از یک چیز داشت: این روزها اکثر مردم کنار رختخواب یا تختخوابشان به جای ساعتهای زنگدار قدیمی که به مدد صدای بلندش همسایهها هم از خواب بیدار میشدند، تلفنهای همراهشان را کوک میکنند.
دوستان واقعی: وقتی در صفحهی فیس بوک آشنایی تعداد کسانی را که او به عنوان "دوست" از آنها نام برده، ۲۰۰، ۳۰۰ یا حتی بیش از هزار نفر مییابید،همان لحظه است که با خود فکر میکنید دنیای مجازی چه بلای مدرنی بر سر "دوستی" آورده. درست است که ارتباط آدمها به واسطهی همین فناوری راحتتر از گذشته شده اما این لزوما به معنای بهتر شدن روابط میان انسانها نیست. چه بسا در دنیای مدرن امروزی که شخصی در آن هزار "دوست" دارد، به وقت نیاز دریابد اگر تنهاتر از گذشته نباشد، دستکم شاید در آن لحظه درصد زیادی از همان "دوستان" به کارش نمیآیند.
SN/FW