رسانهها و آزادی اطلاعرسانی
۱۳۸۵ شهریور ۲۲, چهارشنبهاین روند موجب بیاعتمادی به مسئولان و رسانهها و داغتر شدن بازار شایعه میشود. از این بیاعتمادی جامعه همانقدر لطمه میبیند که حکومت. با این همه به نظر میرسد از آنجا که اطلاعات شفاف وجود مسئولان و پاسخگویان مشخص را ضروری میسازد هیچ مقامی تغییر این وضع را مایهی استحکام پایههای قدرت نمیداند.
دو روز پیش اعلام شد تعدادی آهو در یزد بر اثر ادامهی خشکسالی تلف شدهاند. حدود دو هفته پیش در فرودگاه مشهد هواپیمایی هنگام نشستن دچار سانحه شد و تعدادی از مسافرانش جان باختند. چند ماه قبل نیز در پارک جنگلی لویزان در عملیاتی شبانه تعدادی درخت قطع شد.
اینها نمونهای از اخبار حادثهها در ماههای گذشته است که مانند صدها خبر دیگر از این دست در یک نکته مشترکاند. در این گونه موارد به ندرت آمار دقیق و یکسانی از سوی مسئولان در اختیار رسانهها و مردم قرار میگیرد. تعداد درختان قطع شدهی لویزان از ۲ تا ۲۰ هزار متفاوت ذکر شده و جانباختگان حادثهی هواپیما در مشهد را از ۲۸ تا بیش از ۹۰ نفر اعلام کردهاند.
خبرگزاری فارس روز دهم شهریور در گزارشی به تناقضهای آمار اعلام شده در مورد حادثهی فرودگاه مشهد پرداخته است. در این آمار که، در فاصلهی سه ساعت به وسیلهی مسئولانی از پلیس، فرودگاه، استانداری، وزارت کشور و گروههای امداد اعلام شده، رقم کشته شدگان را ۴۰، ۵۰، ۶۰، ۸۰، ۹۰ و عاقبت ۲۸ نفر اعلام کردهاند.
به گزارش فارس استاندار خراسان در حالی ساعت شش و نیم عصر رقم دقیق كشتهها را ۲۸ نفر اعلام کرد که ۲ ساعت و نیم پیش از آن مدير روابط عمومى فرودگاه بينالمللى مشهد گفته بود تا آن لحظه ۹۰ جسد را از هواپیمای سوخته خارج کردهاند.
تقریبا سانحه و حادثهای نیست که این تناقضها در مورد آن مشاهده نشود. برخی این تناقضها را ناشی از ضعف مدیریت بحران و نابسامانی اطلاعرسانی در اینگونه موارد میدانند و عدهای معتقدند مسئولان به دلایل گوناگون نه تنها به اطلاع رسانی شفاف در مورد بحران و سانحه اعتقادی ندارند که مطبوعات و مردم را «غیرخودی» تلقی میکنند و نگران سوء استفاده مخالفان از این اطلاعات هستند.
گفته میشود در پنج ماههی گذشته حدود ۶۰ راس آهو در منطقهی حفاظت شدهی کالمند و بهادران استان یزد بر اثر گرسنگی جان خود را از دست دادهاند. ظاهرا دو سوم این آهوان که بر اثر از میان رفتن بخش بزرگی از زیستگاههایشان و فقر پوشش گیاهی منطقه، در پی یافته غذا به مناطق دیگر میرفتند هنگام عبور از جاده، بر اثر تصادف تلف شدهاند. اما در این مورد نیز آمار دقیقی ارائه نشده است. مسئولان محلی گفتهاند «به دليل صدور بخشنامه از وزارت كشور و سازمان محيط زيست از انجام مصاحبه و دادن اطلاعات منع شدهايم.» [روزنامه اعتماد ملی، ۱۹ شهریور ۸۵]
محمدرضا جمالى مدير مسوول روزنامهى جوان معتقد است «پاسخگويى در دستگاههاى دولتى نهادينه نشده است و آنها بيشتر در مواقع بحرانى سعى مىكنند با پنهان كردن جزييات حادثه از اطلاعرسانى شفاف طفره روند» او در مورد تناقضات آماری میگوید «تا زمانى كه نگاه امنيتى نسبت به اطلاعرسانى در كشور وجود دارد وجود تناقضات خبرى امرى طبيعى است.» [ایسنا، ۱۹ شهریور]
چند روز پیش علی اکبر قاضیزاده، یکی از روزنامهنگاران باسابقه و مدرس این رشته، در مورد آمارهای متناقض حادثه مشهد به ایسنا گفته است «ساختار اطلاعرسانى ما بويژه در مواقع بحرانى به بازنگرى نياز دارد؛ اما آنچه در اولويت قرار دارد، اين است كه مسوولان بايد فضايى ايجاد كنند تا اخبارى كه رسانههاى داخلى منتشر مىكنند، مورد اعتماد عامهى جامعه باشد.»
او با هشدار «به مسوولان امر، دربارهى ادامهى شرايط فعلى، يعنى بستن منافذ اطلاعرسانى هر حادثهاى كه در كشور رخ میدهد» میافزاید «بستن منافذ اطلاعرسانى به نفع هيچ كس نيست؛ حتى بارها از اجراى چنين روشى لطمه خوردهايم.» قاضیزاده معتقد است «نگاه شکاک مسئولان به اطلاع رسانی «سبب رواج بىاعتمادى ميان مردم و مسوولان مىشود و درحقيقت مردم به اين تصور مىرسند كه بعضا در آنچه مسوولان مملكت مىگويند شائبهى ظاهرسازى و نادرستى وجود دارد.»
این وضعیت چنان رایج و مکرر است که به شیوهی غالب رفتار کسانی بدل شده که باید در مقام پاسخگویی قرار داشته باشند. شاید پرهیز از پاسخگویی و قبول مسئولیت، خود دلیلی بر ناشفاف و نادقیق نبودن اطلاعات و آمار در اینگونه موارد باشد.
به نظر میرسد مسئولان همچنان اطلاع رسانی آزاد و شفاف را امری نامطلوب میدانند یا به اهمیت آن وقوف ندارند. سختگیریهای مکرر در ارتباط با نشریهها نیز شاید در همین ارتباط قابل توضیح باشد. این سختگیریهای دیروز منجر به توقیف، شرق، پرتیراژترین روزنامهی غیردولتی کشور شد که سه سالی از فعالیتش میگذشت.
صاحبنظران معتقدند توقیف نشریات با هر خطای یا به هر بهانهی کوچک از سویی مانع تداوم و نهادینه شدن اطلاع رسانی آزاد و شفاف میشود و از سوی دیگر اصحاب مطبوعات را به احتیاط بیشتر و خودسانسوری وامیدارد. و به این ترتیب مردم در غیاب نشریههای مستقل و اخبار و آمار صریح و شفاف بیش از پیش به سوی شایعه و حرفهای نادقیق و غیرمسئولانه سوق داده میشوند.
بهزاد کشمیریپور، گزارشگر صدای آلمان در تهران