رقص در مراسم سوگواری
۱۳۸۹ آبان ۲۸, جمعهفلیکس گروتسنر (Felix Grützner) رقصندۀ باله در شهر بن اکنون ۲۰ سال است که پروژههای رقص مختلفی در مراسم مذهبی کلیسا و مراسم عزاداری اجرا میکند. اینگونه مراسم برای این رقصنده اهمیت خاصی دارند و در تمرین برای آماده کردن خود، حساسیت و دقت خاصی به خرج میدهد.
این بار فلیکس باید خود را برای اجرای رقص در مراسم عزاداری زنی ۵۰ ساله آماده کند که به تازگی بر اثر سرطان درگذشته است.
در استودیویی که او تمرین میکند، موسیقی غمگینی پخش میشود و او در نور شمعهایی که روشن کرده به آماده کردن خود برای این مراسم مشغول است. فلیکس در حالی که سر تا پا سیاه پوشیده، با قدمهای آرام و موزون حرکت میکند. دستهای خود را به سمت جلو دراز میکند و در هوا، گویی برای گرفتن چیزی چنگ میزند. او دستهای مشت شدهاش را به بدن خود نزدیک میکند و بر سینه میفشارد. با نگاهی جستجوگر به بالا و پایین ، خم میشود و به آرامی زمین را لمس میکند.
فلیکس در مورد رقص خود میگوید: «هنگام عزداری احساساتی بنیادین وجود دارند، مانند گرایش به نگهداشتن، در حالی که مجبور به از دست دادن هستیم. جستجو، یادآوری، لطافت و نزدیکی از دیگر حالاتی هستند که در رقصهایم دایم از آنها بهره میبرم.»
حرکات قویتر از کلمات
حرکات فلیکس هنگام رقص سنجیده و با ظرافت است. از آنجا که عزاداری همراه با رقص در آداب و رسوم مردم آلمان جایی ندارد، فلیکس از اجرای حرکات پرشور و اغراقآمیز دوری میکند. او اعتقاد دارد که رقصاش احساساتی را بیدار میکند که افراد برای غلبه بر غم از دست دادن نزدیکانشان به آن احتیاج دارند.
به نظر فلیکس حرکات میتوانند در برخی شرایط بیش از کلمات تأثیرگذار باشند. از این رو او برای افراد عزادار دورههایی نیز ارائه میدهد که در آنها تمرینات تنفسی و حرکات بدنی گنجانده شدهاند. فلیکس میگوید: «بدن افراد عزادار معمولا منقبض و تنفس آنها نامنظم میشود. اما این نارساییها به کمک این دورهها برطرف میشود. به کمک تمرینهای تنفسی و نرمش بدنی سوگواران میتوانند پس از مدتی جریان گردش خون خود را تنظیم کنند و با کشیدن نفسهای عمیق انرژی از دست رفته را به بدن خود برگردانند. در عین حال حس و حال و نگاه آنها نیز به زندگی تغییر میکند.»
تجربیات رقص در مراسم عزاداری
سروکار داشتن دایمی با مرگ و سوگواری برای فلیکس چندان راحت و آسان نیست. اما تجربیات شیرینی هم وجود دارند که فلیکس را به ادامه فعالیت در این زمینه تشویق میکنند. به طور مثال او در بیشتر موارد با واکنش مثبت به اجراهای خود روبرو میشود. او میگوید: «زیباترین چیزی که تا به حال شنیدهام از دختری بود که مادرش را از دست داده بود و میگفت که رقص من تصویر مادرش را برای او تداعی کرده و به همین دلیل فکر میکرد که من مادرش را به خوبی میشناختهام. این برای من خیلی خشنودکننده بود.»
AZ/AA