رمز موفقیت چهار تیم برتر اروپا • گپی با مجید جلالی
۱۳۹۱ تیر ۵, دوشنبه دویچه وله: مسابقات مرحلهی یک چهارم نهایی جام ملتهای اروپا شامگاه یکشنبه ۲۴ ژوئن با برتری ایتالیا در ضربات پنالتی مقابل انگلیس به پایان رسید. دستاورد چهار دیدار مرحلهی یک چهارم نهایی یورو ۲۰۱۲ را چطور ارزیابی میکنید؟
به نظر من سه فاکتور هست که در امتداد فوتبال آینده است و میتواند هم برای فوتبال ما مفید باشد و هم نکتهجالبی برای کسانی که فوتبال را از دریچهفنی نگاه میکنند. این سه عامل عبارتند از میزان دوندگی بازیکنان در طول بازی که دیگر پست هم در این زمینه مطرح نیست. وقتی حتی الان برای فوتبال آینده بازی بدون مهاجم طرح موضوع است، شما میبینید که بازیکنان حتی اگر مهاجم هم هستند، آنها هم موظفاند به اندازهی یک هافبک رفتوآمد کنند و دوندگی داشته باشند. حتی شما دروگبا در چلسی یا گومز در بایرن مونیخ را هم در جام باشگاهها دیدید که در امتداد همین موضوع بود و الان همین را ما در مسابقات یورو داریم به وضوح میبینیم.
بشنوید: ارزیابی مجید جلالی درباره کم و کیف دیدارهای یک چهارم نهایی
پس یکی میزان دوندگی بازیکن است. دوم میزان درگیری بازیکنان است که درگیریهای روی توپ به میزان قابل ملاحظهای تعدادش در طول بازی افزایش پیدا کرده. یعنی بازیکنانی الان برای آینده طرح هستند که قابلیت دوندگی و قابلیت درگیریشان در طول بازی خیلی بالا باشد. سومین موضوعی که خیلی جالب است و بهعنوان یک فاکتور مهم هست، بخش مالکیت توپ است. مالکیت توپ با آن چیزی که تلقی ما است، با حفظ توپ کاملاً فرق میکند. در بخش مالکیت توپ تیمها خیلی دارند سرمایهگذاری میکنند و در این زمینه پیشرفت کردهاند. شما در آلمان و اسپانیا این بخش مالکیت توپ را دارید و آن نماد خوبش را هم دارید میبینید. حتی ایتالیا هم که در بازی با انگلیس در بخش مالکیت توپ خودش را خیلی کارآمد نشان داد. پرتقال در نوع بازی انفجاری خیلی دارد خودش را خوب و کارآمد جلوه میدهد. به نظر من این سه عامل، میزان دوندگی و میزان درگیری و مالکیت توپ، سه فاکتور مهم است که ما در اینجا با آن سر و کار داریم و نکتههای خوبی در آن پیدا میکنیم.
در مورد دستاوردهای تاکتیکی در یورو ۲۰۱۲ از جمله در مورد میزان انعطافپذیری ایتالیا در امور دفاعی صحبت میشود. از سیستم شناور سهـ پنجـ دو فوقالعاده قدیمی گرفته تا چهارـ چهارـ دو و حتی زنجیرهی پنج نفرهی خط دفاعی تیم ملی ایتالیا انعطافپذیریش را در عملکرد دفاعی نشان داد. این نکته را شما چه طور دیدهاید؟
به نظر من این خیلی جالب بود. من تیمهایی را که در مسابقات یورو بازی کردهاند و موفق هم بودهاند، به سه دسته تقسیم میکنم. یک گروه از طریق رویکردی که به سبکهای قدیمی و در عین حال کارآمد داشتند. مثلاً همین ایتالیا یکی از آنها بود که سعی میکرد موفقیت را از طریق سبکهای قدیمی جستجو کند یا خود تیم انگلیس. یک گروه دیگر تیمهایی بودند که آن کار گروهی تیمشان را تحت تأثیر ستارههاشان طراحی میکردند و برای قابلیت ستارههاشان واقعاً جایگاه قائل بودند و تیمشان را برآن مبنا پایهریزی کرده بودند، مثل تیم پرتقال. و گروه سوم تیمهایی بودند که اینها از ده تا دوازده سال پیش برنامهتوسعه را داشتهاند و الان در امتداد آن برنامه توسعه حالا به پیشرفتهای خوبی رسیدهاند و برای موفقیت دارند تلاش میکنند، مثل آلمان و اسپانیا.
اما در پاسخ به پرسش شما در مورد ایتالیا باید بگویم که چیزی که این تیم در بازی با انگلیس نشان داد و خیلی غیرمنتظره هم بود، بازی خوب و بهروزی بود که به نمایش گذاشتند. دو دفاع کناریشان را واقعاً آزاد کرده بودند و خط هافبکشان فوقالعاده پردونده بود، در بخش مالکیت توپ هم خیلی غنی بازی کردند، خیلی تنظیمشده و با شور و اشتیاق خیلی بالایی. این نشاندهندهاین است که اگر تیمهای ملی در اروپا زمان بیشتری برای آمادهسازی داشته باشند، ما میتوانیم حتی بازیهای خیلی بهتری از آنها ببینیم. به نظر من تیم ایتالیا در طول این بازیها دارد به تکامل میرسد.
در مورد شیوه بازی اسپانیا نیز اشاره کردید که این تیم حتی بدون مهاجم هم بازی میکند و این یکی از پدیدهها و مشاهدات جالب این تورنمنت است. تیم ملی اسپانیا چهارسال پیش قهرمان اروپا شد. دو سال پیش قهرمان جهان شد. به نظر میرسد که این تیم به اوج روند رشدش رسیده و دیگر آن طراوت دو سال پیشرا ندارد. آیا این دیدگاه نیز از نظر شما درست است؟
ببینید، اسپانیا در مسیر پیشرفت قرارداشت و در جام جهانی به نقطهی اوجش رسید. میدانید که اسپانیا ظرف پنج سال گذشته هر چه عنوان مهم در سطح بینالمللی بوده فتح کرده و حالا هم یکی از تیمهای خوب در یورو ۲۰۱۲ است. ولی این که آنها از نقطهی اوجشان دارند عبور میکنند، این هم یک امر اجتنابناپذیر است و شاید به این دلیل باشد که آن ستارههای کلیدیشان دارند از مرز ۲۹ـ ۲۸ سالگی رد میشوند. حتی میتواند دلیل این صحبت من هم نوع بازی بارسلونا باشد که در واقع بارسلونا هم نقطهی اوج خودش را رد کرد. برای همین هم شاید آقای گواردیولا، سرمربی پیشین بارسلونا کنار کشید. بنابراین تیم اسپانیا هم میتوانیم بگوییم در چنین مرحلهای است و نمیتوانیم بگوییم که از دورههای گذشتهاش ضعیفتر شده. ولی قطعاً نقطهاوجش را هم رد کرده است.
دربارهی شیوه بازی اسپانیا یک مسئله همیشه پرسشبرانگیز بوده. با توجه به این که پاسکاری بازیکنان تیم ملی اسپانیا فوقالعاده تکامل یافته و در سطح جهانی یکهتاز است، اما بعضی وقتها آدم حس میکند که این پاسکاریها به قول آلمانیها هنر بدون نان است و ضربهی نهایی و شوت نهایی و نیش نهایی به سوی دروازهی حریف ارسال نمیشود. آیا این نکته نهایتاً شاید گریبانگیر اسپانیا هم بشود؟
به نظر من این همان موضوعیست که دربارهی مالکیت توپ من برایتان گفتم. این در فوتبال آینده طرح است: بخش مالکیت توپ و بازی بدون مهاجم. بازی بدون مهاجم به آن معنا نیست که شما بازیکنی را بهعنوان مهاجم یا فوروارد نداشته باشید. به این معناست که آنها باید فعالانه در بخشهای مختلف بازی شرکت کنند. نمونهی آن را هم میتوانیم دورگبا در چلسی را مثال بزنیم. شما نیازمند دفاعکنارهای بسیار بسیار خوبیهستید که آنها باید دائم رفت و آمد کنند و از آن مهمتر آنها زمانبندی فرار را بلد باشند. حتی هافبکهای کنار هم باید زمانبندی فرار را بلد باشند. ببنید موضوع این است که شما هر چقدر مهاجم مرکزی را زیاد کنید، تراکم بازی را در بخش یک سوم حملهتان خودتان افزایش میدهید. یعنی وقتی شما دو مهاجم در نوک حمله میگذاری، حریف هم آنجا دفاعهای بیشتری میگذارد و این تراکم و فشردگی بازی را در آنجا بالا میبرد.
حالا شما اینها را از آنجا بردار، بیاور در بدنهی بازی، آنجا از طریق مالکیت توپ آن قدر باهم رد و بدل بکنید و منتظر آن روزنههایی باشید که بهوجود میآید. چون تراکم در دفاع حریف نیست، آن روزنهها بهوجود میآید. حالا که این روزنهها بهوجود آمده، این که دفاع کنارهای شما و هافبکهای کناری بتوانند با سرعت زیاد در آن روزنهها فرار کنند، به این میگویند زمانبندی فرار. یعنی چه موقعی فرار کنند و با چه سرعتی فرار کنند. اینها الان مطرح است. منتهی اسپانیا مشکلش این است که دفاع کنارهایش زمانبندی فرار را ندارند. مثلاً یک بازیکنی مثل فابرگاس این زمانبندی فرار را دارد. ولی وقتی ژابی آلونسو نمیتواند خودش را خیلی به سرعت به بخش حمله اضافه کند، شاید زمانبندی فرار را بلد است، اما آنجا سرعت فرارش پایین است، یا خود حتی ژاوی هم همین طور. و این میشود مشکل اسپانیا در ارتباط با اجرایی کردن بازی بدون مهاجم.