روابط دشوار آمریکا و چین؛ احتمال وقوع جنگ میان دو ابرقدرت
۱۴۰۱ بهمن ۱۷, دوشنبه
بالن چینی مشکوک به"جاسوسی" روابط میان دو ابرقدرت را آشفته کرده است. برای آمریکا، چین حتی پیش از روسیه بزرگترین چالش ژئوپلیتیکی محسوب میشود. در واشنگتن در باره احتمال وقوع جنگ با چین گمانهزنی میشود.
تبلیغات
چرا ظهور یک بالن چینی مشکوک به "جاسوسی" بر فراز خاک آمریکا چنین پراهمیت تلقی شد؟ پیشزمینه آن را باید رقابت اساسی میان دو کشور دانست. در ایالات متحده آمریکا، نه روسیه، بلکه این چین است که به عنوان بزرگترین چالش ژئوپلیتیکی تلقی میشود و تشدید درگیری میان این دو ابرقدرت نیز دور از ذهن نیست.
در اصل، این بحران مربوط به خود بالن سرنگون شده نیست. بالنهای مشابهی از چین پیش از این هم بر فراز حریم ایالات متحده پرواز کرده بودند و ماهوارههای چین و آمریکا به طور روزانه دادههای مربوط به یکدیگر را جمعآوری میکنند.
آدام اسمیت، نماینده دموکرات کنگره آمریکا در این رابطه به شبکه سیانان میگوید، موضوع بر سر چیز دیگری است: «موضوع بیشتر به رفتار چین در کلیت خود مربوط میشود تا حادثه اخیر.»
اسمیت دموکرات مانند بسیاری از جمهوریخواهان کنگره، رفتار چین را به طور فزایندهای تهاجمی میداند و میگوید: «چین مانند یک قلدر بیرحم عمل میکند.»
تنش در برهه "روابط تیره"
دیو شولمن، کارشناس چین در اندیشکده شورای آتلانتیک، در مورد اهمیت حادثه بالن به رادیو انپیآر آمریکا میگوید: «نکته اینجاست که این حادثه در برههای زمانی رخ داده که روابط از قبل بسیار تیره شده است.» او میافزاید، حمایت غیرمستقیم چین از روسیه در جنگ اوکراین، تشدید کنترلهای آمریکا بر صادرات فناوری به چین، و البته درگیری بر سر تایوان، روابط دو کشور را در طول سال گذشته تیره کرد.
پس از دیدار روسای جمهور دو کشور، جو بایدن و شی جینپینگ، در اجلاس سران گروه ۲۰ در بالی، امید بیشتری به سفر آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا به پکن وجود داشت؛ سفری که حال لغو شده است. شولمن میگوید: «این موضوع جای سوال دارد که آیا سفر بلینکن در فرصت بعدی میتواند تمام تیرگیهایی را که در افق روابط دو کشور دیده میشود برطرف کند یا خیر.»
"جنگ با چین دور از ذهن نیست"
ویلیام کوهن از حزب جمهوریخواه، که زمانی وزیر دفاع دولت بیل کلینتون بود، رویکردی تندروانه ندارد، بلکه سیاستمداری از طیف سیاسی معتدل و میانهرو محسوب میشود. او به آن چیزی اشاره میکند که در ذهن بسیاری در واشنگتن میگذرد؛ و آن اینکه، جنگ با چین به هیچ وجه دور از ذهن نیست؛ جنگی چه آگاهانه یا ناشی از یک سوءتفاهم: «اگر ما روابط با چین را به درستی مدیریت نکنیم، اگر کاری انجام دهیم یا آنها کاری انجام دهند که ما آن را تهدید میدانیم یا برعکس، ممکن است در جنگ جهانی سوم با چین قرار بگیریم.»
کوهن در گفتوگو با شبکه سیانان میگوید، دیپلماسی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و سفر بلینکن باید انجام شود: «برای وزیر امور خارجه ما مهم است که برای یک دیدار مجدد با شی تلاش کند، آنهم به محض اینکه شرایط معقولی فراهم شود.»
آمریکا چین را زیر نظر دارد
البریج کولبی، کارشناس امور امنیتی و نویسنده که در گذشته در ستاد برنامهریزی وزارت دفاع آمریکا کار کرده است، در گفتوگو با شبکه اول تلویزیون آلمان خطر جنگ را اینگونه ارزیابی میکند: «نگرانی بسیار واقعبینانهای وجود دارد که ممکن است در همین دهه جاری، جنگی با چین رخ دهد.» او میافزاید: «وقتی با مقامات دولت آمریکا صحبت میکنید، تفاوت گفتوگوها تنها در ارزیابیهای مختلف است که دقیقاً چقدر احتمال جنگ وجود دارد و یا چه زمانی ممکن است جنگ رخ دهد.»
به گفته کولبی، ژنرال نیروی هوایی آمریکا، مایک مینیهان، اخیراً هشدار داده است که ممکن است اوایل سال ۲۰۲۵ جنگ با چین رخ دهد. ویلیام برنز، رئیس سیا، که او را فردی بسیار معقول و خویشتندار میشناسند، نیز با وضوح تمام احتمال تهاجم چین به تایوان تا سال ۲۰۲۷ را تشریح کرده است. کولبی می گوید: «ما در سال ۲۰۲۳ هستیم. برای برنامهریزان نظامی، تا سال ۲۰۲۷ مانند یک چشم بر هم زدن است.»
کلبی دیدگاه مشترکی با دیوید برگر، ژنرال نیروی دریایی آمریکا دارد. این ژنرال ارشد پیش از این تاکید کرده بود: «هیچ کس نمیتواند مطمئن باشد که اصولا جنگ با چین و یا چه زمان صورت خواهد گرفت. اما، ایالات متحده و همپیمانان آن باید آمادگی آن را داشته باشند. نخستاینکه، هر زمان ممکن است این جنگ رخ دهد، و دوم اینکه، هر اندازه بهتر خود را آماده کنیم، به همان اندازه از احتمال وقوع آن خواهیم کاست.»
رد پای اژدهای سرخ در اقتصاد جهان به روایت تصویر
امضای توافقنامه راهبردی ایران و چین واکنشهای بسیاری برانگیخت. ایران در عین حال بخش بسیار کوچکی از سرمایهگذاری هنگفت چین در دو دهه اخیر را جذب کرده است. حجم سرمایهگذاری چین چقدر و در کدام کشورها بوده است؟
چین بر اساس دادههای "موسسه امریکن اینترپرایز"، فقط ظرف ۱۵ سال گذشته، ۲ تریلیون و ۱۰۰ میلیارد دلار در همه کشورها سرمایه گذاری کرده است؛ از کشورهای ثروتمند مثل سوئیس و آمریکا گرفته تا کشورهای آفریقایی مانند کنگو.
عکس: picture-alliance/dpa/K.-J. Hildenbrand
سهم ایران از این حجم سرمایهگذاری چین فقط ۵۶/ ۲۶ میلیارد دلار بوده که میزان آن در هر دوره پنج ساله تغییر نکرده است؛ یعنی تحریم بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۰ تاثیر چندانی بر کاهش یا افزایش سرمایهگذاری چین در ایران نداشته است. (عکس: کارگران چینی در پروژه آزادراه تهران-شمال)
عکس: farsnews.com
بحران اقتصادی جهانی که سال ۲۰۰۸ شروع شد، فرصت مناسبی برای چین بود تا با عرضه وامهای کلان، جای پایی در کشورهای جهان، حتی در کشورهای اروپایی باز کند.
عکس: picture-alliance/dpa
چین در سال ۲۰۱۳ طرح بلندپروازانه خود یعنی "راه ابریشم جدید" را کلید زد. این پروژه دو هدف اساسی دارد: ۱) افزایش تولید با مواد خام ارزان و انرژی ارزان ۲) انتقال مواد خام و فروش کالای چینی از طریق گسترش راهها، بندرها، فرودگاهها و خطوط راه آهن.
بنا بر دادههای "مرکز مطالعات استراتژیک بینالمللی" (CSIS) چین تنها طی شش سال (۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹) حدود ۶۲ میلیارد دلار در بخش راه آهن ۳۴ کشور سرمایهگذاری کرده است. حضور فعال اقتصادی چین در واقع به معنای گسترش نفوذ سیاسی این کشور هم هست. (عکس: شی جین پینگ، رئیس جمهور چین در سال ۲۰۱۴ در کنار همتای ونزوئلایی خود، نیکلاس مادورو در کاراکاس)
عکس: AFP/Getty Images/L. Ramirez
تصویری از خط آهن باری-مسافری بنگوئلا در آنگولا. این خط از شهر لبیتو در آنگولا شروع و در شهر تنکه در جمهوری دموکراتیک کنگو به پایان میرسد. این خط آهن در آنگولا با سرمایهگذاری چین احیا شد.
عکس: DW/N. Sul D'Angola
آفریقا با گسترش سریع شهرنشینی روبرو است. حتی کارشناسان میگویند که انقلاب چهارم صنعتی در آفریقا رخ میدهد. این در حالی است که زیرساختهای کافی برای تحقق این تحول هنوز وجود ندارد. چین و هند از این خلا استفاده میکنند. (عکس: سرمایهگذاری چین در بخش شیلات موزامبیک)
عکس: DW/S. Lutxeque
به نوشته مجله فوربس، چین بزرگترین شریک تجاری آفریقا است و حجم سالانه تبادلات دو طرف به ۲۰۰ میلیارد دلار میرسد. بر این اساس، بیش از ۱۰۰ هزار شرکت چینی در آفریقا فعالند. بنا بر دادههای بخش تحقیقات تجارت چین – آفریقا در دانشگاه جان هاپکینز، بیشترین صادارات از آفریقا به چین در سال ۲۰۱۹ به ترتیب از کشورهای آنگولا، آفریقای جنوبی و جمهوری کنگو صورت گرفته است.
عکس: picture-alliance/Photoshot/Zhang Gaiping
مجله فوربس نوشته است که آفریقا ۲۰ درصد کتان مورد نیاز چین را تامین میکند. آفریقا نصف ذخایر منیزیم جهان را هم دارد که در صنعت فولاد به کار میرود و جمهوری دموکراتیک کنگو به تنهایی نصف ذخایر تلق جهان را در اختیار دارد. آفریقا همچنان ذخایر قابل توجه کولتان دارد که مورد نیاز صنعت الکترونیک است. چین به همه این منابع نیاز دارد. (عکس: معدن کبالت در جمهوری دموکراتیک کنگو)
عکس: Getty Images/AFP/F. Scoppa
دَن روخِفِن، پژوهشگر هلندی و بنیانگذار مؤسسه معماری "MORE" است. او تألیفات متعددی از جمله در زمینه گسترش شهرنشینی در آفریقا دارد. به گفته او، «در آفریقا هیچ پروژه ساختمانی بلندتر از ۳ طبقه و هیچ راهی طولانی تر از ۳ کیلومتر وجود ندارد که در دست چینیها نباشد.» (عکس: کارگر چینی و محلی در کارگاه ساخت یک اتوبان در اوگاندا)
عکس: Imago
اما در ایران چه اتفاقی خواهد افتاد؟
جزئیات توافق راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین منتشر نشده است. روزنامه "نیویورک تایمز" پیش از این نوشته بود که طرح این توافقنامه را رئیسجمهور چین پنج سال پیش (۲۰۱۶) پیشنهاد کرده بوده است. پیشنویس این توافقنامه ۴ تیرماه ۱۳۹۹ در پکن به امضا رسید. دو هفته بعد، روزنامه نیویورک تایمز به جزئیات این پیشنویس ۱۸ صفحهای دست یافت و آن را منتشر کرد.
عکس: ana.press
"نفت در برابر سرمایهگذاری"
به نوشته وبسایت اقتصادی "بلومبرگ"، چین در چارچوب این توافق «۴۰۰ میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری میکند و در مقابل از ایران با تخفیف زیاد و بهطور مداوم نفت میخرد». چین دقیقا مشابه همین استراتژی را در قاره آفریقا در پیش گرفته است. چین در مقابل بازسازی زیرساختها، حدود یکسوم نفت مورد نیاز خود را از کشورهای آفریقایی وارد میکند.
عکس: Mana Neystani
اگر موضوع "سرمایهگذاری در برابر نفت ارزانقیمت" درست باشد، پکن بخشی از سرمایهگذاری خود را از طریق اختلاف قیمت نفت ارزان جبران میکند. سود حاصل از سرمایهگذاری نیز بخش دیگری از هزینهها را تأمین میکند. گسترش حوزه نفوذ چین در منطقه را هم میتوان به سود اقتصادی افزود. توافقنامه ۲۵ ساله با چین کدام منافع ایران را تأمین میکند و چقدر برای ایران از نظر اقتصادی به صرفه است؟