روز جهانی رقص، روز «فعل حرام» رایج
۱۳۸۹ اردیبهشت ۸, چهارشنبه۲۹ آوریل روز تولد ژان ژرژ نوور Jean Georges Noverre (۱۸۱۰- ۱۷۲۷) است که تحولی عظیم در باله به وجود آورده؛ رقصنده و طراح رقص بزرگ فرانسوی قرن هجدهم در زدودن تجملات اشرافی باله و متناسب کردن آن با روح عصر روشنگری نقشی مهم ایفا کرد. این روز از سال ۱۹۸۲، به پیشنهاد کمیتهی بینالمللی رقص یونسکو، «روز جهانی رقص» نام گرفت. هر سال، جز در کشورهای معدودی چون جمهوری اسلامی ایران، برنامههای گوناگون و متنوعی به این مناسبت برگزار میشود.
رقص، هنر شادیآفرین و رهاییبخش
هر سال برای روز جهانی رقص دو پیام منتشر میشود؛ یکی از سوی دبیرکل یونسکو، و دیگری از یکی از رقصندگان مشهور جهان. ایرینا بوکووا، دبیرکل جدید یونسکو در پیام سال ۲۰۱۰ حود رقص را «بخش مرکزی هر فرهنگ» و «وسیلهای ایدهآل برای به هم نزدیک کردن مردم کشورهای گوناگون» خوانده است.
هنرمندی که امسال وظیفهی نوشتن پیام روز جهانی رقص را بر عهده داشت خولیو بوکا Julio Bocca یکی از سرشناسترین رقصندگان ارژانتینی است. او متولد بوئنس ایرس است و در همین شهر آموزش رثص دیده. خولیو بوکا، ۱۹۸۶ مدال طلای پنجمین مسابقه بینالمللی باله در مسکو را به دست آورد و یک سال بعد از سوی مجلهی نیویورک تایمز به عنوان رقصندهی سال انتخاب شد. بوکا در سالهای بعد جایزههای بسیاری دریافت کرد. او چند مدرسه برای اموزش باله و موسیقی تاسیس کرده و با مهمترین گروههای بالهی جهان بر صحنه رفته است.
خولیو بوکا در پیام خود با ستایش از رقص به عنوان وسیلهی ارتباط مینویسد «با رقص در به کار بردن واژههایی صرفهجویی میکنیم، که دیگران احتمالا آنها را نمیفهمند.» به اعتقاد او رقص به انسانها که بال پرواز ندارند کمک میکند، به آسمان، به مقدسات و به لایتناهی کمی نزدیکتر شود. خولیو بوکا رقص را هنری والا و رهاییبخش معرفی میکند که مانند عشقورزی هر بار تازه و متفاوت است و قلب را در شوق تکرار این لذت به تپش درمیآورد.
"ارتکاب حرامی" میان زن و شوهر؟
ظاهرا همین "رهاییبخشی" و "شادیآفرینی" رقص باعث ممنوعیت آن در ایران پس از انقلاب شده است. رهبر جمهوری اسلامی، ایتالله علی خامنهای، فتواهای بسیاری در مورد رقص دارد. او میگوید «رقص بطور کلی اگر بگونهای باشد که شهوت را تحریک کند و یا مستلزم کار حرام و یا ترتّب مفسدهای باشد، حرام است.» خامنهای فتوا داده که «رقص زن در برابر بیگانگان مطلقا حرام است.»
ظاهرا نگرانی از انجام آنچه "فعل حرام" و "تحریک شهوت" خوانده میشود حتا در روابط خصوصی و "شرعی" نیز وجود دارد. بر اساس یکی از فتواهای خامنهای «رقص زن برای شوهرش یا برعکس» تنها در صورتی اشکال شرعی ندارد که به گفتهی او «همراه ارتکاب حرامی نباشد.» رهبر جمهوری اسلامی درباره مواردی که میان زن و شوهر "ارتکاب حرامی" شمرده میشود توضیحی نداده است. او در هر حال تاکید دارد «در رقص حرام فرقی بین مرد یا زن نیست و همچنین فرقی نمیکند که در برابر محرم باشد یا در برابر نامحرم.»
رقص کودکان و موسیقی "طربآور"
در دهها فتوایی که علی خامنهای در مورد رقص صادر کرده همهجا رقصی حرام عنوان میشود که باعث تحریک شهوت باشد. اما بهنظر میرسد که از دید او هر رقصی میتواند تحریککننده و به همین دلیل برانگیزندهی شهوت باشد. همچنین شادی بخش بودن و طربناکی نیز میتواند به حرام شدن رقص منجر شود. به حکم خامنهای حتا در رقصی که «به صورت بازی ورزشی تفریحی باشد ... بکارگیری آلات موسیقی به نحو لهوی و طربآور، به هیچ وجه جایز نیست.»
فتوای ۱۱۷۶ علی خامنهای در پاسخ به پرسشی در مورد رقص کودکان نوشته شده. او میگوید «کودک غیربالغ چه پسر و چه دختر تکلیفی ندارد ولی سزاوار نیست افراد بالغ او را تشویق به رقص کنند.» او در مورد رقصیدن در مجلس عروسی فتوا داده «اگر از نوع رقص حرام باشد، حرام است. هر چند توسط پدران و مادران در مجالس عروسی فرزندانشان باشد.»
هشت میلیون بار «رقص ایرانی» در اینترنت!
به رغم حساسیتهایی که سران جمهوری اسلامی در مورد رقص از خود نشان میدهند و به رغم محدودیتهایی که در سه دههی گذشته ایجاد شده رقصیدن ایرانیان اگر از گذشته بیشتر نشده باشد کمتر نشده است. تنها در یکی از ماشینهای جستجوی اینترنت (گوگل) برای عبارت «رقص ایرانی» نزدیک به هشت میلیون مدخل وجود دارد. در این شبکه دهها هزار ویدئو به نمایش گذاشته شده که ایرانیان را در حال رقص در خیابان، پارک، خوابگاه و خانه نشان میدهد.
پیشتر مردم برای بیاعتنایی به دستورات حکومتی در مورد ممنوعیت رقص در کوچه و خیابان، مراسمی مانند نوروز و چهارشنبه سوری را بهانه میکردند، اکنون دیدن جوانان در حال رقص در هر گردشگاهی و در هر مناسبتی تقریبا عادی شده. گرچه خامنهای فتوا داده «ایجاد مراکز تعلیم و ترویج رقص با اهداف نظام اسلامی منافات دارد.» و نیروی انتظامی آن را ممنوع اعلام کرده، کلاسهای آموزش رقص، در تهران و شهرهای بزرگ تشکیل و آگهی آنها در خیابانها پخش، و به در دیوار چسبانده میشود.
برخی از سالنهای ورزشی که با مجوز رسمی مشغول کارند در کنار دیگر فعالیتهای خود به آموزش رقص نیز میپردازند. نیروی انتظامی اخیرا قصد کرده به بهانه اجرای طرح موسوم به عفاف و حجاب بر فعالیت این مراکز کنترل بیشتری اعمال کند. ظاهرا ناتوانی حکومت در جلوگیری از شادمانی و پایکوبی باعث شده از دو سال پیش طرحی زیر عنوان «مهندسی شادی» در دستور کار وزارت کشور و رادیو و تلویزیون قرار بگیرد.
واژههای رقاص، لباس رقصندگان
مقامهای ارشد جمهوری اسلامی در ارائه تعریف روشنی از حدود "گناه و فعل حرام" نه به نظر و سیاست واحدی رسیدهاند، نه در محدود کردن مردم موفق بودهاند. دیماه سال ۱۳۸۸ نشریه پرتو سخن که به نزدیکان ایتالله مصباح یزدی تعلق دارد در مقالهای مدعی شد لوگوی روزنامهی «تهران امروز» به زن رقصندهای شبیه است. پرتو سخن در مقایسهی جزء به جزء حروف این لوگو با بدن زن، از جمله مینویسد «انتهای حروف «ر» در این كلمه بهگونهای تغییر كرده است كه شكل پای زن در حال رقص به خود گرفته است. انتهای حرف «و» و «ز» هم دستكاری شده تا بیشتر شكل دست به خود بگیرد.»
به دنبال انتشار این تفسیر عدهای ناشناس به پلاکارد این روزنامه حمله کردند و عنوان «تهران امروز» را از وسط آن درآوردند. پرتو سخن از مسئولان وزارت ارشاد خواسته بود به این روزنامه تذکر بدهد و آنها را ملزم کند لوگوی خود را تغییر دهند. محمد تقی رهبر رئیس فراکسیون روحانیان مجلس فروردین ماه امسال، در جلسهی هفتگی انصار حزبالله، با انتقاد از وضعیت پوشش زنان، کسانی را که به زعم او بدحجاباند با "رقاصهها" تشبیه کرد. او میپرسد «ده سانت روسری و یک لباس چسبان مثل رقاصهها کجایش به حجاب اسلامی میخورد؟»
از رقص شاهان تا رقص کوچه و بازار
شواهد تاریخی نشان میدهد در ایران نیز همچون تمام کشورهای جهان، رقص و موسیقی از دیرباز، جزیی تفکیک ناپذیر از فرهنگ بوده و هنری والا به شمار میرفته. گزنفون تاریخنویس یونانی از رقص پادشاهان در دوران مادها حکایت میکند و در شرح پادشاهی هخامنشی آمده که شاهان در جشن مهرگان «رقص پارسیانه» میکردهاند.
در دوران معاصر نیز رقص همیشه جایگاهی خاص در میان اقوام و قشرهای مختلف داشته است. رقص «بابا کرم» که امروز به عنوان یکی از رقصهای ایرانی شناخته میشود، ظاهرا در دوران رضا شاه ابداع شده. باباکرم رقصی مردانه است که در اصل بیانگر شیدایی و تمنای وصال معشوق بوده. این رقص را جزو رقصهای کوچه و بازاری یا مردمی قرار میدهند.
نشان رقصهای بزمی و رزمی آیینی و کهن را در رقصهای محلی قومهای مختلف میتوان بازیافت. در جمهوری اسلامی رقص ترجیحا «حرکات موزون» خوانده میشود. همین نامگذاری که حکایت از ناچاری حکومت در پذیرش بخشی از واقعیت دارد، و وجه نمایشی برخی از رقصهای محلی، روزنهای گشوده تا هنرمندان و شیفتگان رقص بتوانند برخی از فعالیتهای خود را علنی به نمایش بگذارند.
«حرکات موزون»، «حرکت بیکلام»
فرزانه کابلی یکی از مشهورترین رقصندگان ایرانی در داخل کشور است. او پیش از انقلاب دوره بالهی وزارت فرهنگ و هنر را گذراند و از صاحبنامترین اجراکنندگان و آموزش دهندگان رقصهای محلی ایران به شمار میرود. کابلی پس از انقلاب به بازیگری تاتر و سینما رو آورد و کار خود در زمینه رقص را «آموزش حرکات موزون» نامید.
جمهوری اسلامی در سالهای اخیر با همین عنوان هم به راحتی کنار نمیآید. انجمنی که زیر عنوان «طراحان حرکات موزون» تشکیل شد به خواست وزارت ارشاد نامش را به «انجمن نمایشگران حرکت بدون کلام» تغییر داد.
در سالهای گذشته در برخی مراسم، از جمله در هفتهی تاتر خانهی هنرمندان تهران برنامههایی نیز به نمایش رقصهای محلی اختصاص یافته است. دولت نیز در بعضی از مراسم خود، ظاهرا با هدفها و انگیزههای خاص، چنین برنامههایی را میگنجاند و حتا صحنهی رقص محلی را بر تمبرهای پست چاپ میکند. گاهی این برنامهها با اعتراضهای شدیدی روبرو میشود و مسئولان را به دردسر میاندازد.
یکی از این موارد در ششمین جشنواره تئاتر ایران زمین در اهواز، سال ۱۳۸۳، اتفاق افتاد و منجر به تغییر مدیر برنامه و برکناری برخی از مدیران اداره ارشاد خوزستان شد. معترضان، از جمله امام جمعه اهواز، رئیس مجلس و تعدادی از نمایندگان از رقص زنان و پوشش نازک آنان در این جشنواره به شدت انتقاد کردند و این برنامهها را «ترویج هرزگی» خواندند.
رقص، وسیلهی اعتراض
سختگیریهای سیسالهی حکومت جمهوری اسلامی نتوانست رقص را از زندگی مردم حذف کند. بعضی تحلیلگران معتقدند همین سختگیریها باعث شده که جوانان بیش از پیش در میهمانیهای خصوصی به رقص بپردازند و در هر موقعیتی این کار را در بیرون از خانه نیز انجام دهند. ایرانیان خارج از کشور نیز که در مقابل این محدودیتها از امکانات وسیعی بهرهمند هستند چه به صورت تفننی و چه به شکل حرفهای از رقص غافل نبودهاند.
در گروههای رقصی که در سراسر جهان فعالیت میکنند هزاران ایرانی عضویت دارند. برخی از اینها رقصندگان و طراحان صاحبنامی شدهاند که با گروه خود در کشورهای مختلف و بر صحنهی معتبرترین نمایشخانههای دنیا برنامه اجرا میکنند. یکی از اینها شاهرخ مشکینقلم است. او تاتر و رقص را در فرانسه تحصیل کرده و رقصها و نمایشهای فراوانی بر اساس آثار کلاسیک ادبیات فارسی اجرا کرده است.
ایرانیان با توجه به حساسیت جمهوری اسلامی نسبت به رقص از آن به عنوان وسیلهای برای نمایش اعتراض خود به حکومت نیز استفاده میکنند؛ از رقصهای خیابانی در ایران که ویدئوهای آن در اینترنت پخش میشود تا رقص زنان مقابل سفارتخانهی جمهوری اسلامی در اوتاوا که به مناسبت هشتم مارس ۲۰۱۰ اجرا شد.
بهزاد کشمیریپور
تحریریه: فرید وحیدی